سه‌شنبه 25 اردیبهشت 1403 - 14 May 2024
کد خبر: 11733
تاریخ انتشار: 1400/11/30 12:55

پرورش ایده،‌ بستری برای کارآفرینی

کارآفرین در کشورهای صنعتی از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است. امروز در جهان دیگر دولت‌ها، کارمندان مختص به خود ندارند و در بازار آزاد هر فرد با خلاقیت و نوآوری حرفه‌ای را برای خود راه‌اندازی می‌کند. این موضوع برای کشور ما که در دوره‌های گوناگون، محدودیت‌های بین‌المللی (تحریم) دارد، بسیار راهگشاست و تکیه اقتصاد را از نفت به سایر حوزه‌ها منتقل می‌کند.

ایجاد اشتغال با نام اجتماعی کارآفرینی، یکی از بسترهای خودکفایی و توسعه به‌شمار می‌رود؛ بنابراین امروز یکی از معیارهای مهاجرت به یک کشور دیگر، میزان کارآفرینی و توانمندی است. کارآفرینی بار دولت را در زمینه اشتغالزایی کاهش می‌دهد و از معضلات اجتماعی می‌کاهد.

هر فردی به‌جای اینکه در انتظار شغلی باشد که بتواند استخدام شود و کسب درآمد کند، می‌تواند با پرورش ایده‌هایش و براساس توانمندی‌ها و علایقی که دارد، بستری برای اشتغال خود و دیگران به‌وجود آورد. اما مشکلات علمی و عملی برای تحقق این مهم در کشور چیست؟ در حوزه کارآفرینی بخش‌های گوناگون به‌ویژه صنعت و دانشگاه چه نقشی می‌توانند داشته باشند؟ بری یافتن پاسخ این سوالات با صمت همراه باشید.

چرا کارآفرینی رونق ندارد؟

مسلم خانی، مدرس دانشگاه و مشاور کسب‌وکار و کارآفرینی: روز جهانی مهارت‌آموزی، نشان از نقش و جایگاه مهارت در نهادها و الگوهای تصمیم‌گیر و تصمیم‌ساز جهانی دارد. چند نکته برای کارآفرینی همراه با بیان چالش‌ها و راهکارها نیاز است که به آنها اشاره می‌شود. نخست اینکه، کارآفرینی موتور محرک اقتصاد، اجتماع و فرهنگ به‌عنوان واقعیتی غیرقابل انکار است. در تمام کشورها اگر جهشی اتفاق افتاده و پیشرفتی روی داده، از مسیر توجه به کارآفرینان و پروبال دادن به آنها و نیز مهیاکردن زمینه فعالیت برای نوآوران و افراد خلاق بوده است. اگر در فنلاند یا اتحادیه اروپا، جایگاهی در حوزه رشد و توسعه به‌وجود آمده یا در امریکا به‌عنوان یکی از قطب‌های کارآفرینی در جهان، اتفاقاتی رخ داده، به همین دلیل بوده است. بنابراین اگر جایگاهی در حوزه رشد و توسعه در کشورهای گوناگون شاهد هستیم، یکی از مهم‌ترین دلایل آن، توجه و حمایت بهینه، نهادینه و نظام‌مند به کارآفرینان بوده است. کشور ما هم برای رشد و توسعه راهی ندارد جز اینکه جایگاه و پایگاهی برای نوآفرینان و کارآفرینان و کسب‌وکارهای دانش‌بنیان‌ها و استارت‌آپ‌ها که با رویکرد خلاقانه به مسائل پیرامون می‌نگرند، ایجاد کند.

در سال‌های اخیر و به‌ویژه در یک دهه گذشته، در ادبیات ایران، موضوع کار و به‌ویژه کارآفرینی زیاد مطرح شده است؛ هم در قوانین و هم در بخشنامه‌ها و مقررات گوناگون به‌ویژه در ارائه تسهیلات اما به‌نظر می‌رسد کارآفرینان در کشور آن‌گونه که بایدوشاید جایگاه خود را پیدا نکرده‌اند. در حال‌حاضر حتی یک سازمان مشخص به‌عنوان متولی امور کارآفرینی در ایران نداریم و وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی فقط بخش کوچکی از فعالیت‌های خود را به موضوع کارآفرینی تخصیص می‌دهد.

ضرورت‌های کارآفرینی

نخستین نکته مهمی که در بسترسازی برای رشد و توسعه کار و کارآفرینی در کشور لازم است به آن توجه شود، ساختارسازی و نهادسازی در حوزه کارآفرینی است. جای خالی یک سازمان و نظام ملی کارآفرینی در کشور محسوس است که البته گرداننده این نظام هم باید کارآفرینان باشند تا براساس واقعیت‌های حوزه کسب‌وکار، این سازمان و نهاد بتواند برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری داشته باشد و علاوه‌بر این به سیاست‌گذاران کمک‌های موثری کند.

قانون خلأها را پر کند

اصولا ما در ایران قانونی به‌نام قانون کارآفرینی نداریم. درست است در این حوزه بخشنامه و آیین‌نامه، شیوه‌نامه و... در نهاد دولت وجود دارد اما اینکه قانونی داشته باشیم به‌عنوان قانون کارآفرینی که اصولا کارآفرین را تعریف و مصادیق کارآفرینی را معین کند یا مشوق‌ها و حمایت‌هایی که نهاد دولت و حکومت باید داشته باشد را نداریم. معمولا فعالیت کارآفرینان تابعی از سیاست‌های دولت‌ها بوده که برخی از آنها به کارآفرینان بیشتر توجه می‌کنند و در دولت یا نزد وزیری دیگر، اعتقادی به موضوع کارآفرینی وجود ندارد و کارآفرینان عملا در محاق قرار می‌گیرند.

کشور نیازمند قانونی مدون در حوزه کارآفرینی است تا فارغ از اینکه چه دولتی و با چه دیدگاهی، سر کار است، از آن حمایت شود. پس بحث دوم درباره چالش‌ها در حوزه کارآفرینی، ریل‌گذاری و حمایت قانونی از کارآفرینان است که امیدواریم در مجلس یازدهم با کمک دولت به‌عنوان موضوعی مهم در دستور کار قرار گیرد.

کارآفرینی و آموزش

نکته سوم که از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است، جایگاه کارآفرینی در نظام آموزش رسمی کشور است. مدرسه و دانشگاه تاثیر شگرفی در پرورش کارآفرینان و آموزش الگوها و مدل‌های کارآفرینی دارند. در این حوزه در حد پوسته اقداماتی انجام شده است. به‌عنوان مثال در دانشگاه چند واحد درسی محدود کارآفرینی گنجانده‌شده که اختیاری است و در مدرسه دانش‌آموزان با موضوع کارآفرینی در حد چند درس آشنا می‌شوند اما ضرورت دارد این اقدامات گسترده شده و نظام آموزشی به سمت کارآفرینی سوق پیدا کند. چنانچه در بسیاری از کشورها موضوع مدرسه و دانشگاه کارآفرین کاملا عملیاتی شده است. اگر به این سمت حرکت کنیم، می‌توانیم امیدوار باشیم نسلی از دانش‌آموزان و دانشجویان خلاق را پرورش می‌دهیم که به‌جای اندیشیدن به کارمندی، مزدبگیری و استخدام، به خلق کسب‌وکار و ایجاد الگوهای نوین کارآفرینی می‌اندیشند.

نکته مهم‌تر در این بخش، توجه به شاخص‌های ارزیابی معلمان و مدرسان است. به‌جای اینکه توجه شود یک استاد دانشگاه چه تعداد مقالات ISI دارد یا چه تعداد پایان‌نامه مشاوره کرده، به این موضوع توجه شود که چقدر کارآفرینی را در مدرسه و دانشگاه گسترش داده است. اگر این امر محقق شود به این‌ترتیب می‌توان گفت استادان و معلمانی که در حوزه کارآفرینی تدریس دارند، خودشان هم به بازار کار متصل هستند، با صنعت ارتباط داشته و به‌طور قطع، با یک مرکز کسب‌وکار در تعامل هستند. بنابراین کارآموزی، کارورزی و تشکیل شرکت‌های دانشجویی و دانش‌آموزی به یک رویه و نظام آموزشی به یک نظام خودگردان به‌لحاظ مالی تبدیل می‌شود. در حال‌حاضر در بیشتر کشورهای توسعه‌یافته شاهد این رویکرد هستیم؛ یعنی یک‌سوم واحدهای درسی دانش‌آموزان و دانشجویان در محیط کار واقعی می‌گذرد. البته برای این ارتباط، هزینه‌هایی در نظر گرفته شده تا کارفرمایان و صاحبان صنایع بتوانند از محل آن با نظام آموزشی همکاری کنند.

اهمیت شبکه‌سازی از نوآوران

موضوع دیگر شبکه‌سازی از کارآفرینان است. زمانی که می‌گویم کارآفرینان ما در یک نظام یا شبکه بهم پیوسته کار نمی‌کنند، این یک ضعف است. حال اگر در این زمینه یک شبکه ایجاد شود، هم‌افزایی قوی به‌وجود می‌آید که در نظام تصمیم‌گیری، تعرفه‌گذاری و خلق محصولات جدید در الگوی نوآوری باز و نیز ده‌ها موضوع کارآفرینانه دیگر تاثیر خواهد داشت و می‌تواند ما را به یک قطب در منطقه تبدیل کند. باید برای آن بستری دیده‌شده و حمایت‌های لازم در این حوزه هم انجام شود.

صادرات در بستر خدمات

نکته دیگر که هم چالش است و هم راهکار، این است که ما باید نظام رشد و توسعه‌ای شرکت‌های دانش‌بنیان را به فوریت در کشور ایجاد کنیم. با وجود اینکه قانون حمایت از شرکت‌های دانش‌بنیان را داریم که چندین سال از وضع آن گذشته اما در حال‌حاضر تعداد شرکت دانش‌بنیان به ۶ هزار شرکت هم نمی‌رسد. لازم است هم تعداد و هم تنوع شرکت‌های دانش‌بنیان در کشور افزایش پیدا کند و این شرکت‌ها به‌ویژه در حوزه صادرات خدمات فنی‌مهندسی، نمود معنی‌داری داشته باشند که ارزآوری فراوان برای کشور به‌دنبال خواهد داشت. اگر توجه معناداری به شرکت‌های دانش‌بنیان و کسب‌وکارهای استارت‌آپی و نوبنیان داشته باشیم، از طریق صادرات خدمات فنی‌مهندسی به کشور عراق و سایر کشورهای همسایه و منطقه، دست‌کم ۵.۵ تا ۶ برابر درآمد فعلی نفت ارزآوری برای کشور رقم می‌خورد. با اجرای این الگو، از حلقه تحریم‌ها هم عبور می‌کنیم. در این میان، توسعه کارآفرینی دانش‌بنیان، یکی از راهکارهای علمی و عملی دور زدن تحریم‌ها به‌شمار می‌رود که به‌شدت برای کشور سودآور، ارزآور و عزت‌آفرین خواهد بود.

کانون اولیه پرورش خلاقیت

اصولا در راستای ترویج و توسعه کار و کارآفرینی و فرهنگ نوآفرینی باید به سمت خانواده‌های کارآفرین و حامی کارآفرینی حرکت کنیم. کارآفرینی در خانواده‌های ایرانی مظلوم واقع‌شده و اصولا ادبیات خانواده‌ها، برخی ضرب‌المثل‌ها و لالایی‌ها و نیز اشعار، ضدکارآفرینی است. به‌عنوان نمونه «همان راهی را برو که دیگران می‌روند»، «خواهی‌نشوی رسوا همرنگ جماعت باش»، «آهسته برو آهسته بیا که گربه شاخت نزنه» و... در مقابل کارآفرینی است، زیرا کارآفرینی یعنی خلق یک ایده و طرح جدید؛ بنابراین لازم است نهاد خانواده هم از طریق رسانه‌ها و هم با شیوه‌های دیگر با موضوع کارآفرینی آشنا شود. ریسک‌پذیری یکی از شاخص‌های کارآفرینی است. به‌طور قطع، ایجاد کار بدون خطر نخواهد بود و از همین‌رو کارآفرین در کشورهای پیشرفته دارای ارج و قرب زیادی است. فرهنگ غالب بر خانواده‌های ایرانی موجب شده دست‌کم درحال‌حاضر ۶۸ تا ۷۰ درصد کارجویان ایران فقط استخدام و مزدبگیری را به‌عنوان گزینه اول در بازار کار انتخاب کنند. کسانی که به سمت خوداشتغالی، ایجاد شغل، کارآفرینی و راه‌اندازی کسب‌وکار حرکت می‌کنند، از ۲۰ تا ۲۵ درصد به‌ندرت تا ۲۷ درصد می‌رسد. از این‌رو نهاد خانواده آن‌گونه که بایدوشاید پشتیبان نیست و اگر فرزندی ایده جدیدی مطرح کند در نخستین برخورد تمام اعضای خانواده به‌جای تشویق، با او مخالفت می‌کنند. در این باره ضرورت دارد تغییرات دیدگاهی در فرهنگ و آموزش داشته باشیم.

ایجاد بانک جامع ایده‌ها 

آخرین نکته در حوزه کار، کارآفرین و کارآفرینی این است که ما به یک بانک جامع ایده‌های کارآفرینی نیاز داریم. شاید لازم باشد بنیاد ملی نخبگان یا صندوق نوآوری و شکوفایی یا حتی وزارت کار و سازمان ملی کارآفرینی به صورت معنی‌دار برای ایجاد این بانک اقدام کنند، به‌گونه‌ای که هر کسی از هر جای ایران بتواند وارد آن شده و ایده‌های خود را به ثبت برساند و به‌این ترتیب، مالکیت معنوی ایده را از آن خود کند. ایجاد این پنجره واحد یک ضرورت اجتناب‌ناپذیر در عصر اطلاعات است.

در مثلث طلایی کارآفرینی، ایده نقش بسیار مهمی دارد و بعد هم عامل انسانی و در ادامه ابزار و امکانات قرار دارند.

اگر بانک جامع ایده‌های کارآفرینی به‌وجود آید، برای بسیاری مشکلات کنونی کشور راهکارهایی از سوی کارآفرینان، جوانان و ذهن‌های خلاق ارائه می‌شود که می‌تواند در حوزه‌های اقتصاد، سیاست، صنعت، فرهنگ و... بوده و طبقه‌بندی ایده‌ها می‌تواند محور خلاقیت‌های نوین در حوزه‌های گوناگون باشد. با این بانک اطلاعاتی، الگوی حکمرانی شرکتی، دولتی، آموزشی، سیاسی و ده‌های الگوی دیگر که برگرفته از آن است را می‌توانیم داشته باشیم.

ایده‌پردازی، پیش‌نیاز کارآفرینی

امید رضایی، کارشناس صنعت خودرو: کارآفرین و کارآفرینی تعاریف‌ متفاوتی دارند. به‌طور معمول، کارآفرینی به فعالیتی گفته می‌شود که در آن یک ایده و منجربه نوآوری در یک حوزه شود. نباید فعالیت کپی‌کاری صرف باشد. ما در مقوله کارآفرینی در کشور موفق عمل نکرده‌ایم. در شرکت‌های خودروساز و قطعه‌ساز دو شکل کارآفرینی وجود دارد؛ یا بهتر است بگوییم دو رویکرد، کارآفرینی دارند. اگر بخواهیم کارآفرینی را در شرکت‌های خودروسازی دنبال کنیم، عملکردهای جدید و ورود قطعات نو برای مدل‌های جدید خود نوعی کارآفرینی است. به‌عنوان مثال در چند سال اخیر خودروسازان به سوی طراحی محصولات جدید رفته‌اند که می‌توان به‌عنوان کارآفرینی از آن نام برد. هنگامی‌که در صنعت خودرو قطعات جدید به محصولات قبلی اضافه شود، به‌طور قطع نوعی کارآفرینی است، زیرا ایده‌ای جدید پشت این محصولات نو وجود دارد.

بنا بر تنوع محصولی که در خط تولید رخ می‌دهد، چون تنوع شغل ایجاد می‌شود، کارآفرینی رخ می‌دهد. اما اشتغالزایی با محصولات قدیمی را نمی‌توان وارد حیطه کارآفرینی کرد.

در حال ‌حاضر صنعت خودرو نیاز به طراحی پلتفرم دارد و کارآفرینی در صنعت خودرو باید در این حوزه متمرکز شود. البته تولید محصولی که پیش‌تر تولید نمی‌کردید و وارد می‌شد از یک منظر می‌تواند کارآفرینی باشد؛ بنابراین براساس تعاریف‌ متفاوتی که در این‌باره وجود دارد، دربرگیری کارآفرینی را می‌توان از منظرهای گوناگون پیگیری کرد.

با توجه به عملکرد چند سال اخیر، شرکت‌های خودروسازی نمره قابل‌قبولی در حوزه کارآفرینی می‌گیرند اما آنچه در حوزه قطعه‌سازی باید گفت معتقدم مقوله رسیدن به کارآفرینی در صنعت قطعه دشوار شده است.

درست است در بحث نقدینگی و سرمایه، کارآفرین از حداقل‌ها به حداکثر می‌رسد اما واقعیت اقتصاد و شرایط اجتماعی جامعه ما، بود و نبود نقدینگی تاثیر زیادی در کارآفرینی و خلاقیت دارد. ممکن است قطعه‌ساز ایده‌های زیادی داشته باشد و کارآفرینی که می‌خواهد از بین مسائل فعلی رخ دهد، بسیار سخت است. 

صنعتگران آنقدر درگیر مسائل روزمره هستند که زمانی برای پرداختن به ایده‌ها ندارند. به‌عنوان مثال، مشکل نقدینگی در زنجیره تامین آنقدر بزرگ است که اگر قطعه‌سازان بتوانند همین چراغ فعلی بنگاه‌های خود را روشن نگه دارند، کار بزرگی انجام داده‌اند. البته اگر موضوع کارآفرینی را بیرون از صنعت بخواهیم پیگیری کنیم مثلا در دانشگاه‌ها، شرکت‌های دانش‌بنیان، افراد نخبه و... کارهایی شده است.

برخی خارج از صنعت خودرو توانسته‌اند با کارآفرینی، تولید محدودی در حوزه قطعات خودرو داشته باشند اما با تیراژ ناچیز، خون جدید به رگ‌های صنعت خودرو تزریق شده است. نوآوری در این قسمت نیاز به توسعه و گسترش دارد. آنچه مسلم است با ایده‌آل و استاندارد جهانی در حوزه کارآفرینی در صنعت به‌ویژه صنعت خودرو خیلی فاصله داریم، بنابراین برای پرورش آن نیاز است نخست در حوزه توانمندساز کردن زنجیره تامین، نه فقط به‌لحاظ اقتصادی و مالی، بلکه کارآفرینی و ارائه ایده انجام شود تا بتوانند حرف جدیدی در تولید داشته باشند و خط تولید خود را روزآمد کنند.

اگر فضای سیاسی باز شود و خودروسازان خارجی بخواهند وارد همکاری با ما شوند به سمت بنگاه‌های اقتصادی می‌روند که خلاقیت بیشتری داشته باشند. البته تاکید می‌کنم حرکت در شرایط فعلی به سوی کارآفرینی سخت و دشوار است اما ناگزیر به انجام آن هستیم. 

اگر به این سو حرکت نکنیم، از گردونه رقابت خارج می‌شویم و جایی در بازار جهانی نخواهیم داشت. این امر فضایی را برای فعالیت شرکت‌های هوشمند، افراد نابغه یا مجموعه‌های دانش‌بنیان به‌وجود آورده که بتوانند به صنعت قطعه و خودروسازی ورود کنند. بازار مستعد این همکاری است و افراد کارآفرین و خلاق می‌توانند ایده‌های خود را ارائه دهند و می‌توان امیدوار بود به تعداد قطعه‌سازان توانمند کشور افزوده شود.

از سوی دیگر برای شرایط فعلی صنعت خودرو دو نگاه وجود دارد؛ نخست اینکه آنچه در حال‌حاضر تولید می‌شود، تقویت‌شده تا تیراژ تولید افزایش یابد. نگاه دوم می‌گوید با ورود قطعه‌سازان توانمند جدید به صنعت خودرو عمق بیشتری ببخشیم. هر دو باید باشد، چراکه هر یک مزایای خودش را دارند. اگر بخواهیم قطعه‌سازان فعلی کارآفرینی داشته باشند با توجه به شرایط موجود و مشکلات نقدینگی دشوار است اما اگر افرادی بیرون مجموعه بتوانند از توانمندی خود استفاده و با خلاقیت مشکلی از مشکلات صنعت خودرو کم کنند، کار راحت‌تر پیش می‌رود.

سخن پایانی

سرمایه‌گذار برای هزینه‌کرد پول خود در حوزه کارآفرینی یا امور مولد نیاز دارد افقی روشن از وضعیت کسب‌وکار داشته باشد. همان‌گونه که کارشناسان حوزه‌های کارآفرینی و صنعت اشاره کردند، این موضوع باید از ابتدا آموزش داده شود و نیاز به همراهی تمام نهادها دارد و علاوه‌بر این برای موفقیت نیاز به بانک اطلاعاتی جامع از نیازها و کاستی‌ها داریم. البته براساس سخنان این کارشناسان در این بخش هم، ارتباطات، سهم افراد کارآفرین را از تسهیلات و کمک‌های مالی دولتی متفاوت می‌کند. آنچه مسلم است خلاقیت باید از سنین پایین به فرزندان آموزش داده شود تا در بزرگسالی تبدیل به یک کارآفرین موفق شوند.

 


کپی لینک کوتاه خبر: https://smtnews.ir/d/3g8pn4