تداوم تولید معدنی در اتاق گاز
چندی پیش، عضو شورای شهر تهران، به رسانهها گفت شهروندان بدانند که یکی از دلایل آلودگی هوای شهر تهران در ۶ ماه دوم سال، مازوتسوزی و موارد اینگونه است، اما دبیر انجمن صنفی صنعت سیمان کشور با اعلام اینکه در شرایط فعلی، کارخانجات سیمانی که نزدیک کلانشهرها قرار دارند، مازوت نمیسوزانند، انگشت اتهام را بهسوی نیروگاههای تولید برق گرفت.
چندی پیش، عضو شورای شهر تهران، به رسانهها گفت شهروندان بدانند که یکی از دلایل آلودگی هوای شهر تهران در ۶ ماه دوم سال، مازوتسوزی و موارد اینگونه است، اما دبیر انجمن صنفی صنعت سیمان کشور با اعلام اینکه در شرایط فعلی، کارخانجات سیمانی که نزدیک کلانشهرها قرار دارند، مازوت نمیسوزانند، انگشت اتهام را بهسوی نیروگاههای تولید برق گرفت. در مقابل، مدیرکل دفتر برنامهریزی و بهرهبرداری تولید شرکت برق حرارتی اظهار کرد: نیروگاههای تهران نزدیک به ۱۰ سال است که مازوت دریافت نمیکنند و مازوتسوزی آنها قویا تکذیب میشود.در حالی که روزهای خفقانآور در کشور، با مجادلات بیحاصل درباره مازوتسوزی صنایع یا نیروگاهها سپری میشود، در اجلاس کاپ ۲۸ که در همسایگی ما در دوبی برگزار شد، کشورها برای «گذار» به دوران عاری از سوختهای فسیلی بهاجماع رسیدند.
حال با این شرایط داخلی و بینالمللی، آیا روزی خواهد رسید که مردمان کشور ما هم بتوانند در هوایی قابلتنفس زندگی کنند و از مواهب ذخایر خدادادی خود برخوردار شوند.آنچه در ادامه میخوانید، نظرات انوشیروان دلیریان، کارشناس و فعال معدنی و عباس محمدی، کنشگر محیطزیست درباره راهحلهای موجود برای گرهگشایی از این معادله چندمجهولی است.
۳ مفهوم محیطزیستی
انوشیروان دلیریان، کارشناس و فعال معدنی: اصطلاحات کربن خنثی، صفر یا منفی که این روزها بهگوش میرسد، با هدف کاهش اثر گلخانهای در جو کره زمین مطرح است. معروفترین گاز گلخانهای، دیاکسیدکربن است که تاثیر آن موجب بههمخوردن توازن آب و هوایی در کره زمین میشود؛ از جمله گرم شدن کره زمین که مخاطرات و پیامدهایی دارد که شاید بقای بشر و سایر گونههای حیوانی را دچار تهدید جدی کند. اما بهصورت دقیقتر باید بگوییم اصلاح کربن خنثی را در جایی به کار میبریم که صنایع ملزم باشند به همان میزانی که گاز دیاکسیدکربن تولید میکنند، فرآیندهایی بهکار ببرند که به همان میزان از گازهای دیاکسیدکربن و سایر گازهای گلخانهای کاسته شود یا بهعبارتسادهتر، همان میزان که دیاکسیدکربن تولیدشده را خنثی کنند. به این صنایع واژه کربن خنثی را میگویند و دستاندرکاران عنوان میکنند که ما تحت پروژه یا طرح کربن خنثی هستیم.
در ارتباط با کربن صفر، موضوع تا حدی متفاوت است. کربن صفر به آن دسته از صنایعی گفته میشود که بیشتر در صنعت ساختمان و حملونقل میشنویم که از انرژیهای تجدیدپذیر بهگونهای استفاده شود که هیچگونه تولید کربن نداشته باشند و تحتعنوان کربن صفر، مطرح میشود.برای مثال، ساختمانی که تمام انرژی خود را از خورشید میگیرد یا آسیابی که همه انرژی خود را از باد میگیرد یا برقی تولید شود که الکتریسته حاصل از نور خورشید باشد؛ این روشها چون هیچگونه تولید کربن ندارند، بهعنوان پروژهها یا طرحهای کربن صفر نامیده میشوند. اما کربن منفی که مقداری ایدهآلیستیتر از ۲ مرحله دیگر است و احتمالا در دهههای آینده با این اصطلاح هم بیشتر مواجه خواهیم شد و به گوشمان خواهد رسید.در واقع، کربن منفی به این موضوع میپردازد که میزان زدودن دیاکسیدکربن صنایع باید بیشتر از میزان تولید کربن باشد که به این دست صنایع، فعالیتهایی با کربن منفی گفته میشود.
معدن و مسئله کربن
بخش معدن، بهویژه فرآیندهای تخریب و استفاده از ماشینآلات بزرگمقیاس برای استحصال و استخراج و همینطور مرحله فرآوری با محیطزیست رابطه حسنهای ندارد.ایران جزو کشورهای معدنی بهشمار میرود، اما همچنان از روشهای سنتی و ماشینآلات مستهلک استفاده میکنیم که حاصل تحریمهایی است که بر این کشور روا داشته شده است. ماشینآلات مورداستفاده در بخش معدن بین ۱۵ تا ۲۰ سال عمر دارند که خود این تجهیزات در تولید گازهای گلخانهای و آلایندگی بسیار تاثیرگذار هستند و اگر فکری به حال آن نکنیم، بخش معدن و صنایعمعدنی آسیبرسان خواهد بود و رسیدن به کربن خنثی یا صفر، رویایی دستنیافتنی خواهد شد.نکتهای که نباید فراموش کنیم، این است که ایران جزو کشورهایی است که درصد بالایی از ذخایر نفت، گاز و مواد معدنی را در اختیار دارد که استحصال و بهرهبرداری از آنها، نقش موثری در افزایش گازهای گلخانهای دارند و اگر بهسرعت برای دستیابی به فناوریهای نوین اقداماتی انجام نگیرد، بهزودی با مشکلات اساسی در این بخشها روبهرو خواهیم شد.
در زمینه کشاورزی هم، مشکلات ما بسیار قابلتوجه است، هرچند اقداماتی برای اصلاح شرایط موجود انجام گرفته، اما بهاندازه لازم و کافی نیست.کشاورزی هنوز بهصورت سنتی انجام میشود، درباره حملونقل ریلی مواد معدنی هم دستاورد چندانی نداشتهایم. در حالی که در کشورهای پهناور دنیا، سرمایهگذاری ویژهای روی توسعه حملونقل ریلی؛ چه در بخش مسافری و چه در بخش صنعتی اقداماتی انجام شده و سرعت متوسط و میزان مصرف انرژی بهشکل قابلتوجهی بهبود پیدا کرده و حتی اقداماتی برای تغییر سوخت از منابع فسیلی به سوخت برق انجام گرفته است. در زمینه حملونقل جادهای هم، تغییرات چشمگیری رخ داده و روشن است که اقدامات کم و پراکندهای که در کشور ما انجام میشود، مطلقا همپای کشورهای دیگر نیست.
آسیب مضاعف تحریم
یکی از تاثیرات مخرب تحریمها در حوزه معدن عبارت است از اینکه بیشتر معادن کشور ما روباز هستند. در معادن روباز، بزرگترین نقش برعهده ماشینآلات معدنی است. عمر متوسط ناوگان ماشینآلات معدنی ما بهواسطه تحریمها و نبود تولید داخلی برای رفع نیاز این بخش از صنعت به ۱۵ تا ۲۵ سال رسیده است. در حالی که نرم استفاده از ماشینآلات معدنی در دنیا نهایتا ۳ الی ۵ سال است و بعد از آن اسقاط میشود. این موضوع علاوه بر ایجاد آلایندگی و دیاکسیدکربن بیشتر، بار هزینهای ما برای اجرای چشمانداز کربن صفر یا کربن خنثی را افزایش میدهد و به این ترتیب، نسبت سود و زیان بههم میخورد و حتی گاهی اوقات، با زیان انباشته روبهرو میشویم.
صنایع بیمار و آلایندگی فراوان
در بخش فرآوری مواد معدنی و صنایع پاییندستی هم با این مشکل روبهرو هستیم.همینطور، در صنعت کشاورزی، روشهای آبیاری، تکنولوژیهای تولید کود و... و در زمینه صنعت خودروسازی با مشکل تولید آلایندهها دستوپنجه نرم میکنیم. در حالی که صنایع خودروسازی در جهان بهسمت تولید خودروهای پلاگین یا هیبریدی حرکت میکنند، اما همچنان در خم تولید خودروهایی با مصرف سوخت بالا و آلایندگی قابلتوجه گیر کردهایم.روشن است که چارهای نداریم، جز اینکه راهحلی پیدا کنیم و هرچه سریعتر، صنایع را از این بنبست نجات دهیم.
نمیتوان در دنیای امروز در انزوا تلاش کنیم به علم و تکنولوژی روز دست پیدا کنیم. البته ممکن است در بسیاری از موارد، توانایی چنین دستاوردهایی را داشته باشیم، اما در واقع ساخت بسیاری از آنها مصداق ساختن چرخ از اول است.
آماری که در دسترس نیست
عباس محمدی، کنشگر محیطزیست: دقیقا مشخص نیست که آلودگی هوای تهران و شهرهای بزرگ دیگر چقدر ناشی از مازوتسوزی صنایع است و چقدر حاصل سوخت خودروها و آلایندههای دیگر. این سوالی نیست که بتوان بهراحتی پاسخ آن را پیدا کرد، زیرا آمار و اطلاعات آن بهصورت عمومی منتشر نمیشود. چیزی که من میتوانم بگویم و تقریبا ثابت شده، این است که بهدلیل تحریمهای فعلی که بخش عمده آن ساخته و پرداخته سیاستهای داخلی است، ناچار به استفاده از مازوت هستیم.
مازوت چیست؟
مازوت تهمانده سوخت پالایشگاهها و مادهای است که در فرآیند تولید بنزین، گازوئیل، نفتسفید و دیگر فرآوردههای نفتی باقی میماند. بخش عمدهای از این هیدروکربن بسیار سنگین تا قبل از تحریمهای موجود صادر میشد.اما درحالحاضر ۲ اتفاق رخ داده است؛ اول اینکه دیگر نمیتوان این مازوت را صادر کرد، زیرا در مدت طولانی تحریمها، کشورهایی که بهشکل سنتی، مشتری مازوت تولیدی پالایشگاههای ما بودند، مانند هندوستان، کشورهای شرق آسیا مثل چین و... دیگر خریدار این محصول نیستند و مازوت موجود روی دست پالایشگاهها مانده است. مصرف داخلی آن که در تولید قیر یا پروژههای خاص بود، به مرحله اشباع رسیده و امکان مصرف داخلی آن هم بهشدت پایین آمده است. علاوه بر این، مخازنی که میتوان مازوت را در آن نگهداری کرد، بسیار محدود است و تولید یک الی ۲ ماه پالایشگاهها را میتوان در این مخازن ذخیره کرد و امروزه ظرفیت مخازن هم پر شده است.از طرف دیگر، ناترازی شدید گاز بهویژه در فصل سرما، مسئولان را به این سمت و سو سوق داده است که مازوت موجود را در صنایع بهمصرف برسانند و بهترین جایی که میتوان آن را مصرف کرد، نیروگاهها و صنایعمعدنی است.
محیطزیست و سیاست
موضوع حفاظت از محیطزیست و کره زمین موضوعی است که در هیچ جای دنیا برای سیاستمداران اولویت ندارد و در بهترین حالت، تنها به چارچوب سرزمینی یا در نهایت، قاره خود میاندیشند.در غیر این صورت، باید به این نکته توجه میشد که دود مصیبتی که امروزه کشور ما به آن دچار شده است، در نهایت به چشم همه خواهد رفت. با این حال هیچ مساعدتی از هیچ طرفی برای اینکه این مشکل کمرنگتر بشود، وجود ندارد. برای مثال، کشورهایی که بیشترین سهم را در آلوده کردن محیطزیست دارند، اتفاقا از کشورهای پیشرفته دنیا بهشمار میروند و در میان آنها، نام امریکا، چین، استرالیا، ژاپن و حتی آلمان دیده میشود. ایران هم از نظر تولید گازهای گلخانهای در میان کشورهای صدر این فهرست قرار دارد. هرچند همانطور که گفته شد، موضوع محیطزیست در بیشتر کشورهای دنیا، چندان جدی گرفته نمیشود، اما اگر به مشکلات کشور خود نگاه کنیم؛ در شهرهایی مانند تهران، اصفهان، اراک یا حتی شهرهای کوچکتری مانند مسجدسلیمان و... با معضلی چشم در چشم میشویم که ابعاد بسیار بسیار بزرگ و غیرعادی پیدا کرده است و این شهرها به جزیرههایی بینهایت آلوده تبدیل شدهاند؛ علت این است که در کشور ما هیچ اراده جدی برای رفع آلودگی وجود ندارد.
اراده تغییر
از زمان بیانیه ۱۳۷۴ که به امضای ۴۰ نفر از استادان دانشگاه رسید و در آن نسبت به وضعیت هوای تهران هشدار داده شده بود تا امروز، هیچ اتفاقی نیفتاده است. برای مثال، یکی از پیشنهادات این بیانیه این بود که آوردن خودرو شخصی به خیابانها باید بسیار پرهزینه شود و از طرف دیگر، وسایل حملونقل عمومی بسیار ارزان باشد. اما نهتنها هیچ توجهی به این موضوع نشده است، بلکه بهنظر میرسد در برخی موارد، لجبازیهایی انجام میشود و مسئولان و شهردارهای گوناگون در جهت عکس حرکت میکنند. بهعنوان مثال، مترو گسترش پیدا نمیکند، اما بزرگراهها بیشتر و بیشتر میشوند. اتوبوس بهمیزان کافی خریداری نمیشود یا خط تولید اتوبوس، اگر تعطیل نشود، با حداقل ظرفیت کار میکند، اما ظرفیت خط تولید خودرو شخصی بالاتر میرود. پس روشن است که فروش خودرو شخصی، منبع درآمد بزرگی است که قرار نیست از آن صرفنظر شود.کشورهای دیگری در دنیا این معضل آلودگی هوا را در سالهای گذشته داشتهاند، اما آن را حل کرده یا به مرحله قابلقبولی رساندهاند، اما در تهران، اصفهان، اراک و... انگار در اتاق گاز زندگی میکنیم. حتی اقداماتی مانند تشویق مردم به دوچرخهسواری که از چندی قبل پا گرفته بود، در دوره جدید شهرداری و شورای شهر مورد بیمهری قرار گرفت و امکاناتی که در نظر گرفته شده بود، جمع شد و اصرار دارند که در تهران نمیتوان دوچرخهسواری کرد، در حالی که میشد ۵ یا ۱۰ درصد از رفتوآمدها را با دوچرخه انجام داد.یکی دیگر از معضلات کشور ما موتورسیکلتها هستند. اشکال بزرگ این است که موتورسیکلت نباید بیش از یک راکب داشته باشد، اما تاکسی، اتوبوس و... شاید سوخت بیشتری مصرف کنند، اما تعداد نفراتی که جابهجا میکنند، بیشتر است.
مصونیت صنایعمعدنی
کارخانجات شن و ماسه، سیمان، کارگاههای فرآوری و... که اطراف شهرها وجود دارند؛ مازوت و سوختهای آلاینده دیگری میسوزانند، اما خلاف سالهای گذشته که در زمان اوج بحران آلودگی فعالیت آنها متوقف میشد، ۲ سالی است که خبری از تعطیلی نیست و تنها به تایید یا تکذیب مازوتسوزی اکتفا میشود. شاید یکی از عمدهترین دلایل آن، این است که در شرایط سخت و دشوار اقتصادی موجود، مسئولان علاقمند نیستند که محل کسب درآمد عدهای تعطیل شود.
سوبسید، آری یا خیر؟
وقتی موضوع صرفهجویی در سوختهای فسیلی مطرح میشود، بلافاصله مسئولان پای ارزانی سوخت یا سوبسید دولتی را بهمیان میآورند. در صورتی که این موضوع را شخصا بارها محاسبه کردهام تا روشن شود افراد با حقوق متوسط در امریکا چند لیتر بنزین دریافت میکنند و در ایران چقدر؟
با حساب و کتابی ساده مشخص میشود که نرخ سوخت بهنسبت حقوق و درآمدها، در خوشبینانهترین حالت، با دیگر کشورها برابری میکند. در نتیجه، گرانتر شدن سوخت در کشور ما به افزایش تورم میانجامد. بهعنوانمثال، مسافرکشی یکی از راههای امرار معاش در ایران است و افزایش نرخ حاملهای انرژی به گرانتر شدن کرایهها و بهتبع آن، دیگر کالاها و خدمات ختم میشود. تجربه نشان داده است که توسل به این شیوه موجب کاهش مصرف سوخت یا کنترل آن نمیشود. برای پایین آوردن مصرف، راههای زیادی وجود دارد و یکی از آنها میتواند افزایش نرخ باشد، اما در شرایطی که شرایط اقتصادی مردم هم در نظر گرفته شود.
سخن پایانی
یکی از مخاطرات جدی استفاده از مازوت و سایر نفتهای کوره این است که اگر به خاک یا آبهای سطحی وارد شود، بخشی از آن تبخیر و بخشی دیگر در آب و خاک حل میشود و تبعات زیستمحیطی بهشدت زیانباری ایجاد خواهد کرد. بنا بر این این ادعا که نیروگاههای نزدیک به مراکز جمعیتی و کلانشهرها از مازوت استفاده نمیکنند، در صورت اثبات هم چیزی از دغدغههای زیستمحیطی استفاده از این سوخت کم نمیکند.