چهارشنبه 12 اردیبهشت 1403 - 01 May 2024
کد خبر: 10332
تاریخ انتشار: 1400/10/19 13:00

نرخ ارز تابع تورم است

میثم رادپور- تحلیلگر بازارهای مالی

مذاکرات برجام تنها عاملی است که می‌تواند در کوتاه‌مدت و میان‌مدت فضای بازار ارز را تلطیف کند. آزادسازی ارزهای بلوکه‌شده ایران در کره نیز می‌تواند در کوتاه‌مدت بر بازار موثر باشد؛ بنابراین همان بنیان‌های اقتصادی که پیش‌ازاین بر بازار ارز حاکم بود همچنان بر نرخ ارز تاثیرگذار است. 

در حال‌حاضر اقتصاد ایران در دوره‌ای قرار گرفته که تورم‌های به‌شدت بالایی را تجربه می‌کند. آن حدی که پیش از این به‌عنوان سقف تورم شناخته می‌شد، دیگر تبدیل به تورم‌های عادی اقتصاد ایران شده است. با وجود چنین تورمی، فشارها برای افزایش نرخ در بازار ارز با شدت بیشتری حاکم شده است. در این شرایط، انتظار می‌رود کمابیش با افزایش نرخ تورم، نرخ دلار هم افزایش پیدا کند.

در گذشته که تحریم‌هایی با شدت امروز وجود نداشت، درآمدهای ارزی دولت به اندازه کافی بالا بود و این فرصت وجود داشت در دوره‌هایی به‌نسبت طولانی، نرخ ارز در بازار تثبیت شود. اما امروز حتی با وجود آزادسازی ارزهای بلوکه شده، دیگر نباید نمی‌توان انتظار تثبیت نرخ ارز برای دوره‌های طولانی را داشت.

دوره‌های تثبیت نرخ ارز پیش ‌از این طولانی‌تر بود. به‌طور مثال در زمانی که خاتمی دولت را به احمدی‌نژاد تحویل داد، ۱۱ سال طول کشید تا نرخ ارز از هزار تومان جهش پیدا کند. این جهش ارزی در زمانی که احمدی‌نژاد دولت را تحویل روحانی داد ۴ سال طول کشید. آرامشی که پس از جهش ارزی سال ۱۳۹۷ ایجاد شد فقط یک سال دوام آورد. اگر به تاریخچه ارز نگاه کنید دوره‌های تثبیت از ۱۱ به ۴ سال، یک سال و درحال‌حاضر حتی به زیر یک سال رسیده است.

اقتصاد ایران نسبت به گذشته نرخ‌های تورمی بالاتر و درآمدهای ارزی پایین‌تری را تجربه می‌کند. نرخ تورم فشار برای افزایش نرخ ارز را بیشتر می‌کند و درآمدهای ارزی امکان کنترل و تثبیت را از بین می‌برد. بنابراین در شرایطی که دیگر امکانات گذشته موجود نیست، نباید انتظار تثبیت بلندمدت ارز را داشت. نرخ ارز با وجود فشارهای فراگیری که از جهت تورم به آن وارد می‌شود دائم در حال افزایش است و حتی فرصت تثبیت نرخ ارز در میان‌مدت هم بعید به نظر می‌رسد.

در بررسی نرخ کالا ۲ محرک ریسک وجود دارد. اول عوامل سیستماتیک و فراگیر جهانی است که کنترل‌پذیر هم نیست. محرک دیگر مربوط به عوامل خاص درون یک کشور است. عوامل سیستماتیک در دنیا نسبت به ایران اثر جدی‌تری بر نرخ دلار دارد. به‌طور مثال ایالات‌متحده وارد یک دوره بحران اقتصادی می‌شود و به‌تبع آن قیمت‌های جهانی جابه‌جایی خواهند داشت. کشورهای پیشرفته اساسا تحت‌تاثیر عوامل فراگیر هستند. اما برای ایران آنچه مهم‌تر است نه عوامل فراگیر، بلکه عوامل خاص داخلی است. در حال‌حاضر تورم ایالات‌متحده ۶.۹ درصد است و آخرین باری که چنین عددی را تجربه کرد ۴۰ سال پیش بود.

این خبر بسیار مهمی برای اقتصاد و بازارهای جهانی به‌شمار می‌رود و قاعدتا باید نقشی در اقتصاد ایران ایفا کند، چراکه براساس نظریه برابری قدرت خرید زمانی که تورم دلار افزایش پیدا می‌کند ارزش ریال تقویت خواهد شد. اما در واقعیت می‌بینیم این مسئله نقش بسیار کمرنگی در اقتصاد ایران داشته است. گویا ایران اصلا در این بازی نیست، چراکه یک عامل خیلی مهم‌تر و اثرگذارتر که ریسک ریال را به‌شدت افزایش داده، تحریم است. البته برای مثال با افزایش نرخ کالاهای اساسی در جهان، درآمدهای ارزی ایران نیز بهبود پیدا می‌کند. نرخ کالاهای اساسی نسبت به سال گذشته حدود ۷۰ درصد رشد کرده و برای ایران که تولیدکننده این کالاها از جمله کانی‌های فلزی و محصولات پتروشیمی است خبر خوبی به‌شمار می‌رود. اما به‌طور کل عامل مسلط بر اقتصاد ایران شرایط خاص داخل کشور است. تحریم یکی از مهم‌ترین عوامل مسائل داخل کشور است که باعث خروج سرمایه از کشور شده و به همین دلیل بازار ارز را تحت‌الشعاع قرار داده است. با این همه مسئله اقتصادی ایران تنها تحریم نیست اما می‌توان گفت؛ تحریم با تمام حواشی ناشی از تحریک، ساختار اقتصادی ایران به سمت تورمی شدن برده و اقتصادی بی‌ثبات و غیرقابل‌کنترلی را رقم زده است.

 در ماه گذشته رئیس‌جمهوری بیان کرد عده‌ای شبانه‌روز در تلاش هستند همزمان با مذاکرات، نرخ ارز را بالا برده و مذاکرات را به اقتصاد گره بزنند تا خواسته‌های خود را به ملت تحمیل کنند و برخی از این افراد در داخل و برخی نیز در خارج از کشور در محافل و فضای مجازی و واقعی به‌دنبال بالا بردن نرخ ارز هستند. توضیحات رئیس‌جمهوری بیشتر از آنکه تحلیل اقتصادی باشد، اظهاراتی سیاسی است.

یک عده چطور می‌توانند بازار ارز را کنترل کنند و بانک مرکزی با آن عظمت توان کنترل ندارد؟ دولت ازیک‌سو می‌خواهد دلالان را کوچک جلوه دهد و از سوی دیگر می‌گوید بازار تحت کنترل ما نیست. نرخ ارز از ۳۵۰۰ تومان در مدت ۲ سال به حدود ۱۵ تا ۲۰ هزار تومان رسید. اگر این دلال‌ها نرخ ارز را بالا بردند پس چرا شناسایی نشدند تا همان‌ها دوباره نرخ ارز را کاهش دهند؟ اگر این افراد کوچک هستند پس نشانه ضعف دولت و بانک مرکزی است که قدرت کنترل را ندارد. اما اگر بزرگ هستند، پس نماینده خوبی برای بازار ارز هستند که تا این حد قدرت تاثیرگذاری بر بازار دارند.

 


کپی لینک کوتاه خبر: https://smtnews.ir/d/3eojv4