«بیمسنج»ها پرچمدار صنعت بیمه
بیمه که بهعنوان ابزاری برای مقابله با ریسک و حوادث زیانده به کار میرود، درواقع ساز کاری است که طی آن یک بیمهگر، بنا بر ملاحظاتی تعهد میکند زیان احتمالی یک بیمهگذار را در صورت وقوع یک حادثه در یک دوره زمانی خاص، جبران کرده یا خدمات مشخصی را به وی ارائه دهد. اما همیشه کار به این سادگی نبوده و پیچیدگیهای مربوط به صنعت بزرگ بیمه را نمیتوان انکار کرد.
افرادی که به صورت تخصصی در حوزه بیمسنجی دانش فنی داشته و میتوانند در مسائل بیمهای از توانایی آکادمیک خود استفاده کنند، «بیمسنج» گفته میشود. بنابراین بیمسنج یک شغل و جایگاه رسمی بوده و نیازمند استفاده از علوم پایهای در کنار سطوح تخصصی مرتبط با این حوزه است. در زمینه ماهیت بیمسنجی، کاربرد آن در صنعت بیمه و همچنین تواناییهایی که یک بیمسنج بهعنوان فعال این صنعت باید داشته باشد، صمت با امیرحسین امینیمنش، کارشناس ارشد آمار بیمه (بیمسنجی) گفتوگو کرده که در ادامه میخوانید:
براساس گزارش آمار، عملکرد صنعت بیمه در ۷ ماه نخست سال ۱۴۰۰ نهاد ناظر صنعت بیمه مبلغ حق بیمه تولیدی و خسارت پرداختی را به ترتیب حدود ۲. ۶۰ و۳. ۲۹ هزار میلیارد تومان اعلام کرد.
به گزارش اداره کل روابطعمومی و امور بینالملل بیمه مرکزی، تغییرات حق بیمه تولیدی و خسارت پرداختی نسبت به مدت مشابه سال گذشته به ترتیب حدود ۲.۴۱ و ۵.۳۶ درصد افزایش یافته است. براساس این گزارش، رشد حق بیمه تولیدی بیشتر رشتههای بیمه (با ۶.۸۵ درصد سهم از حق بیمه) غیر از رشتههای هواپیما، کشتی، مهندسی، بدنه اتومبیل، پول و نفت و انرژی (در مجموع با سهم ۴.۱۴ درصد سهم از حق بیمه) که رشد حق بیمه آنها پایینتر از بازار بیمه است، بالاتر از رشد بازار بیمه اعلام شده است.
تجربه نشان میدهد رشد حق بیمه تولیدی بازار در دورههای زمانی کمتر از ۹ ماه با تغییرات زیادی همراه بوده و پس از آن، رشد بازار بیمه به میزان سالانه خود نزدیک میشود. در گزارش یادشده تصریح میشود نسبت خسارت بازار با ۷.۱ واحد کاهش در مقایسه با ۷ ماه نخست سال گذشته به رقم ۶.۴۸ درصد رسیده است؛ هرچند در محاسبه این نسبت، مبالغ خسارتهای معوق، ذخایر حقبیمه، کارمزد شبکه فروش و هزینههای اداری-عمومی شرکتهای بیمه در نظر گرفته نمیشود. بررسی آمار عملکرد شرکتها و رشتههای بیمه از حیث «نسبت خسارت» در مدت ۷ ماه نمیتواند ارزیابی مطلوبی از عملکرد آنها در دسترس قرار دهد و فعالیت واقعیشان را نشان بدهد. تعداد بیمهنامههای صادرشده و تعداد موارد خسارت پرداختی نسبت به ۷ ماه اول سال گذشته بهجز رشتههای باربری، هواپیما، مسئولیت، کشتی، مهندسی، نفت و انرژی که در مجموع فقط با سهم ۶.۳ درصد در بازار بیمه با کاهش در تعداد بیمهنامههای صادرشده مواجه شده به ترتیب رشد ۵.۲ درصد و ۲.۲۱ درصدی را نشان میدهد.
این گزارش میافزاید: رشد ۲.۲۱ درصدی تعداد موارد خسارت پرداختی بازار، بیشتر به دلیل رشد ۷.۲۲ درصدی این تعداد در بیمه درمان با سهم عمده ۱.۹۴ درصد از تعداد خسارتهای پرداختی بازار بیمه بوده است. این آمار براساس خوداظهاری شرکتهای بیمه در سامانه «سنهاب» تهیه و تنظیم شده است که در راستای شفافسازی و تنویر افکار عمومی منتشر میشود.
چقدر از مباحث حوزه بیمه را با علومی از جمله ریاضی و آمار مرتبط میدانید؟
در زمینه علوم و فنون مرتبط با بحث بیمه باید به مدیریت بیمه که اغلب به مسائل مدیریتی سازمانی آن میپردازد و آمار بیمه (بیمسنجی) اشاره کرد. اما پیش از پرداختن به ماهیت آمار بیمه و کاربرد اصلی بیمسنجی باید به توضیح علم آمار که علمی در همتنیده با فنون محاسبات بیمهای است، اشاره کرد.
علم آمار مجموعهای از روشهای علمی است که برای جمعآوری اطلاعات اولیه، مرتبسازی، ترکیب و تلخیص، طبقهبندی، تجزیه، تحلیل و در نهایت تفسیر دادههای بهدست آمده به کار میرود. علم آمار بهعنوان یکی از علوم پایهای پرکاربرد در مسائل مختلفی از جمله تصمیمگیری در مباحث خرد و کلان اقتصادی، سیاسی و اجتماعی، نقش مهمی ایفا میکند. به عبارتی، میتوان گفت در هر مسئله که نیاز به تحلیل دادههای تولیدشده از پدیدههای تصادفی داشته باشد، پای علم آمار به میان میآید. همچنین علاوهبر آن، مدلسازی و پیشبینی نیز از دیگر کاربردهای علم آمار به شمار میآید.
بسیاری از دادههای اقتصادی نیاز به تجزیه و تحلیل انواع دادهها در مقیاس بزرگ و ناهمگن دارند و این کار را متخصصان علوم آماری انجام میدهند. همچنین بررسی عوامل موثر بر نرخ تورم، رشد اقتصادی، نرخ بیکاری و... با استفاده از انواع روشهای آماری بهدست میآیند.
بررسی ضریب جینی و شناسایی عوامل موثر بر آن نیز با استفاده از انواع مدلهای آماری با عنوان مدلهای خطی تعمیم یافته مورد ارزیابی قرار گرفته و تحلیل دادههای بازاراهای مالی با مدلهای سری زمانی صورت میگیرد. با علوم آماری تغییر رفتار دادههای بورسی رصد و آینده بازارها پیشبینی میشود. اما کاربردهای علم آمار به همین جا محدود نشده و علم بیمسنجی نیز وابستگی شدیدی به علوم و فنون آماری دارد.
درباره نقش علم آمار در مسائل بیمسنجی بیشتر توضیح دهید.
همانطور که پیشتر گفته شد، یکی از کاربردهای علم آمار در علم بیمسنجی است. در تعریف بیمسنجی باید گفت بیمسنجی علم محاسبات بیمه است. آنکه حق بیمه پرداختی در هر قرارداد به چه میزان باشد تا ضمن منصفانه بودن مبلغ هم برای شرکت بیمه و هم بیمهگذار، بتواند افراد را در مقابل تهدیدها و خطرات احتمالی حفظ کند. به عبارتی، علم و فن کنترل و کاهش ریسک مخاطرات و ارزیابیهای مربوطه است. بیمسنجی متشکل از دو بخش کلی مبانی بیمههای زندگی و غیرزندگی است. بیمههای زندگی که با طول عمر اشخاص سروکار دارند، از لحاظ مفهوم و روش، در عمل از بحث تحلیل بقا در علم آمار استفاده میکند.
از طرف دیگر، در بیمههای غیرزندگی که با بروز حوادث و میزان خسارتهای واردشده در هر حادثه سروکار دارد، از نظریه قابلیت اعتماد و نظریه صفبندی در علم آمار استفاده میشود. از سوی دیگر، با مروری بر مفاهیم معمول در علوم بیمسنجی، بهویژه روشهای محاسبه حق بیمه در موارد مختلف، بر این نکته تاکید میشود که درک مباحث احتمال، فرآیندهای تصادفی و استنباط آماری از ضرورتهای لازم در این علم است. بهعنوان مثال، برآورد حق بیمههای صنعت بیمه ایران با استفاده از روشها و مدلهای سری زمانی انجام میشود. همچنین از مدلهای رگرسیونی در بررسی احتمال ورشکستگی (بهعنوان یکی از شاخصهای ارزیابی شرکتهای بیمه) استفاده میشود. باید توجه داشت تعیین نرخ حق بیمه در انواع رشتههای بیمهای و شناسایی انواع ریسکها، توسط آمارشناسان صورت میپذیرد. بنابراین میتوان گفت آمار و علم بیمسنجی دو مقوله درهمتنیده هستند.
علاوهبر موضوعاتی مانند تعیین حق بیمه، چه مواردی را میتوان از مصادیق کاربردهای علم آمار در علم بیمسنجی نام برد؟
غیر از بحث تعیین نرخ حق بیمه و پیشبینیها و تقسیرهای مرتبط با این موضوع باید به کاربرد مهم و گسترده دیگر علم آمار در صنعت بیمه اشاره کرد. طیف وسیعی از روشهای آماری برای کشف و کنترل تخلف و تقلب در صنعت بیمه، بورس و بانک موجود است. ازجمله این روشها میتوان به روشهای خوشهبندی، نزدیکترین همسایگی، تحلیل تشخیص خطی فیشر، تحلیل تشخیص درجهدو، رگرسیون لوژستیک و پروبیت، مدل مارکوف پنهان و در نهایت چهره-نمای چرنوف اشاره کرد.
تخلف و تقلب در رشتههای مختلف بیمهای از زمان آغاز صنعت بیمه بهعنوان بنگاه تجاری وجود داشته و منجر شده سالانه بسیاری از شرکتهای بیمهای زیانده باشند. بنابراین تقلب و تخلف از مهمترین معضلات در عرصه مدیریت بیمه به شمار میآید. متاسفانه با وجود بروز روشهای جدید کلاهبرداری، بسیاری از شرکتهای مالی تاکنون نتوانستهاند اقدامی عملی در راستای پیشگیری و کشف این نوع کلاهبرداریها انجام دهند. این تقلبها انواع مختلفی داشته و در تمامی زمینههای بیمه، بورس و بانک اتفاق میافتند. اما با بکارگیری علم آمار میتوان تا حدی این تخلفات و روشهای انجام آنها را بررسی و در جهت جلوگیری از بروز زیان برنامهریزی کرد. حتی میتوان با شناسایی تقلبها در فرآیندهای موجود بیمهای، به پاکسازی عوامل زیانده پرداخت.
غیر از بررسیها و تحلیلهای ریاضی، آیا علم آمار در روند مدیریت صنعت بیمه بهطور مستقیم نقش دارد؟
باید به این نکته همواره توجه داشت که وجود آمار و اطلاعات دقیق از وضعیت سازمانها و شرکتها، لازمه اصلی و اساسی مدیریت است. شرکتهای بیمه، بازارهای مالی و بانکها بهعنوان سازمانهای بزرگ و با مدیریتی نوین نیازمند داشتن آمارها، اقلام اطلاعاتی و استفاده از شاخصهای متنوع و دقیق است. در این شرکتها حجم زیادی از اطلاعات در بخشهای گوناگون آنها جاری و موجود است.
دادههای مرتبط با فعالیت آنها در قالب بانکهای اطلاعاتی به صورت مدون و روزآمد موجود هستند اما این بانکهای اطلاعاتی یکپارچه نبوده و ممکن است از هر یک از این بانکهای اطلاعاتی آمارهای متفاوتی استخراج شود. از این رو، طراحی فرآیندهای آماری، گردآوری، سنجش صحت، تصحیح دادهها، رفع نواقص دادهها و تحلیل دادههای موجود در بانکهای اطلاعاتی یا موجود در انواع گوناگون ساختارهای دستی یا الکترونیکی با عنوان نظام جامع آماری ضروری تلقی میشود. به عبارت دیگر، ساماندهی، نظاممندسازی و تعیین روشهای علمی و مناسب در فرآیند تولید دادههای آماری، ضرورتی اجتنابناپذیر است.
باید توجه داشت از جمله ابزارهای مهم برنامهریزی، سیاستگذاری و سنجش سیاستهای اتخاذشده، آمار و اطلاعات دقیق و بهنگام است؛ بنابراین تهیه و تدوین اینگونه اطلاعات قابل اعتماد، بخشی از فعالیتهای ضروری و مهم در فرآیند برنامهریزی و تصمیمسازی تلقی میشوند. نظام آماری را میتوان مجموعه واحدها و دستگاههای تولیدکننده آمار رسمی که در آن دادههای آماری را گردآوری، پردازش و اطلاعرسانی میکنند، تعریف کرد. به کمک مطالعات کاربردی علم آمار میتوان مسائل واقعی و اجرایی در گردآوری دادهها را حل و تفسیر کرد.
یکی از دستاوردهای این مطالعات، ابداع روشهایی نوینی برای دستیابی به آمارهایی با کیفیت بالا و کمترین هزینه است. همچنین باید توجه داشت ابزار مهم برای تحلیل وضعیت بیمه، بانک و بورس و بررسی روندها گزارشهای تحلیلی آماری است. این گزارشها بسیار مورد نظران مدیران سطح بالا و میانی بوده و میتواند مانعها، مشکلات و چالشها را بهخوبی نمایش دهد. چالش اصلی، نبود اتفاق نظر در مجموعه شاخصها و نماگرهایی است که وضعیت صنعت بیمه، بورس و بانک را تحلیل کند. تحلیلهای آماری مسئله محور، باعث افزایش بهرهوری و اتخاذ تصمیمات صحیحتر و علمیتر در ادارهّها و نهادهای چه دولتی و چه خصوصی خواهد شد. بنابراین وجود علم آمار در صنعت بیمه را تنها نمیتوان مسئلهای تئوری عنوان کرد و نقش آن در روند عینی سازمان و شرکتها را نادیده گرفت.
با وجود کاربردهای گسترده علم آمار و اهمیت کارشناسان آماری و متخصصان بیمسنجی، تا چه میزان عرصه برای فعالیت افراد متخصص در این زمینه فراهم است؟
آمار مانند سایر رشتهها و علوم پایه، علمی تخصصی بوده و بهرهگیری از آن متخصصان خود را میطلبد.
در بسیاری از کشورهای جهان به دلیل ارزشمند بودن علم آمار در تمامی سیاستگذاریهای اقتصادی و سیاسی از جمله صنعت مهم بیمه، به آن توجه بسیار شده اما متاسفانه در ایران تا به امروز شاهد این اهمیت نبودهایم؛ حتی در بسیاری از موارد دیده شده از مهندسان صنایع در جایگاه آمارشناس و آماردان در شرکتها و حتی سازمانهای دولتی و رسمی استفاده میشود. بهطور کلی میتوان گفت در ایران تمایل استفاده از فارغالتحصیلان رشته آمار در مسائل کلان کم بوده و میزان آگاهی جامعه از کاربردهای علم آمار همچنان محدود است. اما خوشبختانه اهمیت متخصصان آماری بهویژه حوزه بیمسنجی به مرور در حال جا افتادن و آشکارشدن بوده و این را میتوان نقطه آغاز مهمی معرفی کرد.
علاوهبر آن وزیر علوم، تحقیقات و فناوری دولت سیزدهم در صحن علنی مجلس وعده بکارگیری گسترده علم آمار در مسائل مدیریتی کشور را داد و این موضوع نشانگر بهبود نگاهها به علوم پایه است. از این رو، میتوان به رونق بازار کار متخصصان علم آمار و بیمسنجی خوشبین بود. همچنین باید توجه داشت برای پیشرفت و توسعه اقتصادی کشور چارهای جز بهرهگیری علوم تخصصی و کارشناسان خبره نداریم و باید همانند سایر کشورهای توسعهیافته که توجه خود را به سمت متخصصان علوم آماری و رشتههای وابسته به آن معطوف کردهاند، سیاستگذاریهای مشابه داشته باشیم.
در بسیاری از کشورهای پیشرفته متخصصان علوم آماری و بیمسنجها جزو مشاغل مهم و پردرآمد به شمار میروند. بهعنوان مثال، در امریکا میانگین دستمزد یک بیمسنج از میانگین درآمد یک شهروند امریکایی (که شغل ثابت و مناسبی دارد) حدود ۳ تا ۴ برابر بیشتر است. به عبارتی، هرچه سابقه کاری و تبحر افراد در علم بیمسنجی بیشتر باشد، دستمزد آنها بالاتر خواهد بود. همچنین تفاوت دستمزد میان متخصص بیمسنج و کارشناس آمار حدود یک و نیم تا دو برابر است.
سخن پایانی
بکارگیری هر علومی در حل مشکلات و برنامهریزیهای خرد و کلان، نیازمند استفاده از کارشناسان و متخصصان متبحر است؛ بنابراین اگر خواهان انتفاع از هر علمی هستیم، باید از قبل در راستای شناسایی ابعاد دقیق و سپس تربیت متخصصان علمی آن حوزه تلاش کنیم. در صنعت بیمه نیز برای اجراسازی روندهای مناسب و حصول اهداف ذاتی این حوزه، باید ضمن تربیت کارشناسان، عرصه را برای فعالیت بیمسنجها و متخصصان علوم آماری فراهم کنیم.