ارادهای برای حل مشکل وجود ندارد
هر کجا را نگاه میکنید زباله پخش است؛ کوهستان، جنگل، حاشیه شهرها و جادهها، مسیرهای ریلی، رودخانهها، دریای شمال و سواحل خلیجفارس و.... سالهاست که جمعآوری زباله را بیشتر بر عهده پیمانکاران گذاشتهاند، آنها هم افراد زبالهگرد را اجیر کرده و با پرداخت مبلغی ناچیز به آنها به درآمدهای آنچنانی برای خود فکر میکنند.
اینچنین است که مشکل زباله در کشور تبدیل به فاجعه شده و ظاهرا همتی هم برای رفع این معضل وجود ندارد. در همین حال آسیبهای ناشی از دفع غیربهداشتی و غیراصولی زباله به محیطزیست بسیار اسفبار است. برخی کارشناسان محیطزیست معتقدند بهدنبال دفع غیراصولی زبالهها در شهرستانهای کشور، آبهای زیرزمینی برخی از شهرها آلوده شده و باید فکری اساسی برای دفع زباله کرد، این در حالی است که تاکنون منافع عدهای اندک مانع از بهرهگیری از فناوریهای پیشرفته بازیافت و دفع مهندسی زباله شده است. بسیاری بر این باورند تا زمانی که منافع و مصالح فردی به منافع جمعی ارجحیت داشته باشد، کار به همین منوال خواهد بود.
سوغات مسافرهای گذری برای طبیعت
از عمدهترین مسائلی که باعث میشود محیطزیست با دفع زبالهها آلوده شود، شیرابه ناشی از زبالهها و گازهای آنها است که در اثر تجزیه زبالههای دارای ترکیب آلی تولید میشود. همچنین مهمترین عامل آلودگی آبها در محل دفن وبهنوعی دفع زبالهها نیز شیرابههای آنهاست که با ورود به آبهای سطحی یا آبهای زیرزمینی مخاطرات بهداشتی و زیست محیطی برای انسانها و جانوران ایجاد میکند. اما داستان آلودگی محیطزیست و زباله به همینجا ختم نمیشود و با گذری در ساحل دریا و کنار جادهها بهراحتی با انبوه زبالههایی مواجه میشویم که سوغات بهجا مانده از مسافرهای گذری برای طبیعت هستند.
تولید زباله در ایران ۳ برابر آلمان است
حمیدرضا صارمی- معاون معماری و شهرسازی شهرداری تهران: آمار میگوید تولید زباله در ایران ۳ برابر آلمان است؛ بهعبارت دیگر سرانه تولید زباله کشور در شهرها ۷۰۰ گرم و در روستاها ۴۵۰ گرم است، در حالی که این میزان در شهرهای آلمان ۲۵۰ گرم است. همچنین در برنامههایی که در گذشته طراحی شده بود قرار بود جمعآوری مکانیزه به ۸۰ درصد برسد، اما اکنون ۲۰درصد است؛ همانطور که قرار بود پردازش به ۹۰درصد برسد، اما اکنون ۲۵درصد است.
باید به این مسئله توجه داشته باشیم که ما تافتهای جدابافته از دنیا نیستیم که برای خودمان اهدافی تعیین کنیم اما در دنیا رتبه پایینی در بحث زباله داشته باشیم. در سال ۱۹۹۲ آلمان قانونی را برای کاهش زباله به تصویب رساند. براساس این قانون هر کس میزان زباله تولیدیاش روزانه بیش از ۳۰۰ گرم بود جریمه میشد؛ بنابراین نباید سطل زباله را در خیابان بگذاریم و باید تا چند سال آینده سطلهای زباله در خانهها قرار گیرد. در دنیا هفتهای یک بار و در ایران ما میتوانیم هر ۳ روز یک بار جمعآوری زبالهها را داشته باشیم. آلمان با اجرای این قانون ظرف ۳ سال به همه اهدافش رسید. باید به این نکته هم توجه کرد که وقتی زباله در خیابان باشد، زبالهگرد نیز وجود دارد. فرهنگ، اجباری و در عین حال اختیاری است. وقتی یک عامل، کنترلی میشود، میتواند به نتیجه برسد؛ بنابراین باید رویکردهای خود را تغییر دهیم.
ایجاد اتاقک پسماند در مجتمعهای مسکونی
جلال بهرامی- معاون خدمات شهری و محیطزیست شهرداری تهران: اگر نقد کردن در راستای پیشبرد کار باشد، خوب است؛ بنابراین در گام نخست باید تعیین کنیم متولی پسماند کیست؟ در بحث پسماند معضل خدماتی تبدیل به یک معضل اجتماعی میشود و این نشان میدهد رانتی پشت سر آن قرار دارد.
وقتی میخواهیم یک پیمانکار پسماند را جابهجا کنیم با مشکل مواجه میشویم؛ بنابراین باید این رانت را تعطیل کنیم. در گاراژهای زیادی در این شهر جمعآوری پسماند انجام میشود که زیر پوست آن قاچاق شکل گرفته است.
صد درصد کارها در شهرداری با مشارکت بخش خصوصی قابل حل است. اگر بخواهیم خدمات را از سبد هزینه دولت کم کنیم باید از طریق مشارکت بخش خصوصی این مهم را محقق کنیم. باید بپذیریم طرح جمعآوری زباله اشکالاتی دارد اما نباید این حرفها را مقدم کنیم و اجرای آن را پشت گوش بیندازیم، چراکه با این کار پسماند به یک مشکل تبدیل میشود.
همچنین از معاونت شهرسازی میخواهیم طرح اتاقک پسماند در مجتمعهای مسکونی و ساختمانهای بالای ۵۰ واحد را ابلاغ کنند. علاوه بر این به آییننامه اقتصادی و اجتماعی نیاز داریم.
ساماندهی بودجهریزی در حوزه پسماند
مهدی بابایی- عضو شورای شهر: برای اینکه مشکل چندوجهی پسماند در تهران تعیینتکلیف شود، تصمیم این شد که طرح جامعی تدوین شود و چنین طرحی احصا و مصوب شورای شهر تهران شده و باید در کارگروه استانی نیز به تصویب برسد. این مسئله نیاز به پیگیری دارد تا در آن کارگروه اصلاحات لازم انجام شود. شورای شهر تهران هرگونه بودجهریزی در حوزه پسماند را براساس طرح جامع پسماند میبیند و تغییرات طرح نیز باید در شورای راهبردی مطرح شده باشد. طرح تفصیلی نیز باید ذیل این طرح تدوین شود.
علاوه بر کاهش تولید و تفکیک از مبدأ که باید مدنظر قرار گیرد، این نکته مهم است که ۷۵ درصد پسماندها را در کشور مستقیما دفن میکنیم و این میزان باید کاهش یابد و به سیستمهای پردازش پسماند توجه بیشتری داشته باشیم. طبق نمونهبرداری که در سال ۹۸ انجام شد، سرانه تولید پسماند ۷۶۰ گرم است. همچنین در این طرح آسیبشناسی سیستم در ۵ محور آسیبهای فنی، اجتماعی، اقتصادی، بهداشتی و زیستمحیطی و ساختاری قابل ارزیابی است. علاوه بر این تغییرات گسترده در سایت ارادکوه برای کاهش نرخ دفن و کاهش انتشارات محیطزیستی از جمله خروجیهای بخش پسماند عادی شهری است. در بحث پسماند پزشکی همکاری با وزارت بهداشت برای در اختیار قرار دادن زیرساختهای لازم برای بیخطرسازی این پسماندها و نظارت لازم بر اجرا از جمله موارد مهم در این طرح است. از منظر اقتصادی مجموع هزینه اجرای طرح در ۵ سال اول ۳۱۰۰ میلیارد تومان به تفکیک برنامهها و سالهای مختلف برآورد شده که ۷۵ درصد قابلیت سرمایهگذاری توسط بخش خصوصی را دارد. در هر بخش اهداف کلان کمی مشخص شده و میتواند در کمیته بررسی شود و میزان تحققپذیری آن مورد ارزیابی قرار بگیرد. تدوین نظم پایش برنامه در بازههای زمانی بلندمدت، کوتاهمدت و میانمدت در ۴ سطح مشخص شده که برای هر یک از این سطوح وظایف و مسئولیتهایی در نظر گرفته شده است. همچنین مکانیزم بررسی بازخوردها بهمنظور اصلاح برنامه مطالعاتی و بهبود اهداف در دو سطح تعریف شده است.
ضعف در مدیریت پسماند شهری در کلانشهرها
عماد مطالبی- کارشناس برنامه ریزی و محیطزیست شهری: طراحی و پیاده سازی یک سیستم جامع و پایدار مدیریت پسماند نیازمند بررسی ویژگی های مختلف پسماند در منطقه از قبیل منبع تولید، کیفیت و کمیت پسماند و نرخ تولید آن، خصوصیات خود شهر مانند زیرساخت های موجود، توان اقتصادی، شرایط آب و هوایی، وضعیت معابر شهری، فرهنگ و سبک زندگی مردم است. گرچه ماهیت مسائل مدیریت پسماند شهری در کلانشهرها تا حدود زیادی شبیه هم است، اما خاص شرایط فرهنگی، اقتصادی، محیطی و اقلیمی در مناطق مختلف باعث تفاوت ها و شاید مشکلاتی در اداره این سیستم ها شده است. مدیریت پایدار پسماند باید ازسوی سیاستگذاران، مردم، صنایع، دانشگاهها و موسسات تحقیقاتی مورد حمایت قرار گیرد. در واقع می توان با شیوههایی نوین در کارآیی عملکرد مدیریت پسماند به موفقیت رسید و با گنجاندن هزینههای جمعآوری زباله، دسترسی آسان به ایستگاههای بازیافت و کمپینهای آگاهیدهنده، سطح بازیافت را به میزان قابلتوجهی افزایش داد. در این بین تحکیم بسترهای قانونی از جمله ممنوعیت دفن زبالههای قابلاحتراق، زبالههای ارگانیک و بازیافت زبالههای الکترونیکی و غیر قابل بازیافت، از جمله ضروریات است. زبالههای غیرقابل بازیافت را می توان از طریق تصفیه گرمایی و تصفیه زیستی به شکل بیوگاز، کودهای بیولوژیک، برق و گرما بازیافت کرد تا اثرات زیست محیطی مناسبی را در اقلیم شهری شاهد باشیم. بکارگیری فناوریهای جدید، خلاقانه و جامع برای جداسازی زباله، تصفیه گرمایی و تصفیه زیستی، دفن زبالهها را به میزان قابلتوجهی کاهش می دهد. در این مسیر با استمرار و تلاش مضاعف در مقوله مدیریت پسماند شهری این روند بهتدریج به صفر نزدیک می شود. برای موفقیت در این مسیر باید برنامههای همکاری شهروندان، وظیفهشناسی سیاستگذاران، شهروند مسئول و مشارکتپذیر و اجرای تحقیق و توسعه در مراکز تحقیقاتی و دانشگاهی در حوزه پسماند همگام با یکدیگر اجرایی شوند. افزایش برنامه های آموزشی در مدارس از سنین پایه در زمینه تفکیک و مدیریت زباله بهعلاوه فعالیتهای اجتماعی برای ایجاد آگاهی عمومی در میان آحاد جامعه می تواند بسیار مفید و سودمند باشد. همچنین برای رسیدن به سیستم های مدیریت پسماند شهری داشتن دید یکپارچه و همهجانبه از جریان پسماند، روشهای جمعآوری پسماند و دفع پسماند و در نظر گرفتن تمامی عوامل موثر بر آن لازم و ضروری است. بهعلاوه اینکه بخش خصوصی می تواند با سرمایه گذاری در فعالیت های مربوط به مدیریت پسماند علاوه بر کمک به خدمات مدیریت شهری، هم بار هزینه مسئولیتها و هزینههای سازمانهای دولتی را کاهش دهد و هم منفعت اقتصادی بهدنبال داشته باشد.
شهروندان نیز از طریق اصلاح الگوی خرید، استفاده دوباره از محصولات، استفاده کمتر از وسایل یکبار مصرف و... می توانند نقش مهمی در کاهش تولید پسماند داشته باشند. بدونشک مشارکت عمومی در برنامههای بازیافت، نرخ بازیافت را افزایش میدهد، هزینه های مربوطه را پایین میآورد و موجب بهبود کیفیت کالاهای بازیافتی میشود.
سخن پایانی
مشکلات زیستمحیطی عمدتا حاصل رشد فناوری و صنعتی شدن جوامع است، اما مسائل فرهنگی و رفتاری نیز اثرات مستقیمی در تشدید این معضلات خواهند داشت. در واقع هر یک از باورها، ارزشها و هنجارهای فرهنگی و اجتماعی میتوانند در بهبود یا تخریب محیطزیست نقش موثری ایفا کنند. مصرفگرایی بر روش زندگی مبتنی بر مصرف بیش از نیاز تعبیر میشود و یکی از عوامل مهم اثرگذار بر تخریب محیطزیست است که پایداری توسعه را با اختلال مواجه میکند. این مفهوم (مصرفگرایی) متاثر از مسائل فرهنگی جامعه است؛ تغییر سبک زندگی که خود برخاسته از ارزشها و ساختارهای فرهنگی بوده و موجب افزایش استفاده و خارج از نیاز اقلامی میشود که باید برای رفع نیاز بهرهبرداری شوند. مصرفگرایی مزیت خود را در استفاده بیرویه از منابع طبیعی و انرژی میداند. در واقع اگر هویت اشخاص براساس داشتههای مادی آنها تعریف شود، رقابت بشر برای این مصرف افراطی آغاز شده و طبیعتا محیطزیست قربانی این بازی خواهد بود. نخستین نتیجه مصرفگرایی، تولید انبوه زباله است که سبب تخریب طبیعت و محیطزیست میشود. براساس آمار، روزانه ۵۸ هزار تن زباله در کشور تولید و از این میزان تنها ۷ تا ۹ درصد آن بازیافت میشود. آمار دورریز مواد غذایی و نان نیز در جامعه ایران بیش از استاندارد جهانی و مصرف انرژی همچون آب و برق و گاز حاکی از مشکلات جدی در زمینه مصرف انرژی است.