از اقتصاد مولد تا تجارت موفق
تجارت امروز دنیا به سادگی گذشته نیست و عوامل و مولفههای فراوانی در آن نقش دارند. یکی از محرکهای اصلی در تجارت امروز در ساختار اقتصادی کشورهای توسعهیافته و درحال توسعه، پرداختن به موضوع اقتصاد مولد و تقویت حوزههای تجاری از طریق آن است. عواملی مثل سرمایهگذاری خارجی، واردات، سرمایه انسانی، کیفیت نهادهها و تشکیل سرمایه ازجمله مولفههای ایجاد اقتصاد مولد و نقشآفرینی آن در تجارت هستند.
اما سوال اینجاست که تاثیرگذاری اقتصاد مولد و مولفههای آن در فرآیندی مثل تجارت خارجی تا چه حد است؟ آیا میتوان بدون درنظر گرفتن اقتصاد مولد و تاثیرات آن در اقتصاد کلان کشورها به ترمیم و بهبود ضعفهای موجود در ساختار تجاری کشور پرداخت؟ تا امروز چه میزان از قابلیتها و ظرفیتهای موجود برای توسعه تجاری کشور استفاده شده است؟ این پرسشها بهانهای شد تا صمت مسائل مرتبط با توسعه تجارت مولد را در گفتوگو با کارشناسان و صاحبنظران اقتصاد بررسی کند.
پاسخ آنها را در ادامه بخوانید:
اقتصاد مولد، قطعهای از پازل تجارت
محمد حسننژاد-کارشناس اقتصاد و عضو هیاتعلمی دانشگاه شهید بهشتی: تجارت در سطح بینالملل دارای ابزارهای مختلفی است که هریک بهعنوان اجزای یک مجموعه بزرگ در حال فعالیت هستند. یکی از مهمترین این ابزارها و اجزای مهم در بدنه تجارت کلان، اقتصاد مولد است که اگرچه یک شرط لازم برای تحقق اهداف تجارت تلقی میشود اما کافی نیست.
اقتصاد مولد از این جهت یکی از اجزای لازم در تجارت کشور به شمار میرود که اساسا تجارت واقعی برمبنای تولید شکل میگیرد و اگر تولید از این زنجیره حذف شود، دیگر تجارتی به معنای واقعی رخ نخواهد داد.
اقتصاد مولد زمانی میتواند در رقابت با همتایان خارجی موفق باشد و موجب رونق تجارت شود که در قیمتهای برابر، کالای با کیفیت بیشتر تولید کند یا با کیفیت برابر برای کالای تولید شده، کالا با نرخ تمامشده پایینتر بهدست مصرفکننده برسد.
البته این اقتصاد مولد تنها یکی از شرایط شکلگیری تجارت موفق است و تا زمانی که همه اجزا در کنار یکدیگر فراهم نشوند و شرایط کافی را ایجاد نکنند، نمیتوان تجارت موفق و توسعه تجاری را متصور بود.
ریسک نرخ ارز
یکی دیگر از شرایط تجارت ریسک نرخ ارز است. اگر صادرکننده کالا را با توجه به نرخ امروز ارز صادر کند و هنگام تبدیل ارز حاصل از آن، نرخ ارز کاهش پیدا کند چه باید بکند؟ بنابراین ثبات ارز میتواند عامل مهمی برای شکلگیری تجارت موفق و رغبت فعالان اقتصاد برای ورود به این حوزه باشد.
امکان تجارت
از عوامل دیگر ایجاد شرایط کافی برای تجارت این است که بازرگانان ما اجازه و امکان تجارت داشته باشند. وقتی بازرگان نتواند کالای خود را به دلیل مواجهه با تحریم به کشورهای هدف صادر کند، اقتصاد مولد چه نقشی میتواند در رونق تجارت داشته باشد یا وقتی کالای صادراتی به بازارهای هدف میرود و به فروش میرسد اما ارز حاصل از آن به دلیل مشکلات بانکی به کشور برنمیگردد، مثل این است که کالای خود را دور ریخته باشیم؛ پس چطور میتوان انتظار داشت اقتصاد مولد به نتیجه مطلوب برسد؟
قوانین و نظارتها
جدا از این موارد قوانین و نظارتها نیز یکی از حلقههای این زنجیر در ایجاد شرایط کافی تجارت هستند. در این زمینه میبینیم صادرکننده کالای خود را صادر میکند و قصد دارد در ازای آن به واردات کالا بپردازد. اما بانک مرکزی مقابل این کار میایستد و معتقد است صادرکننده اول باید ارز مورد مطالبه بانک را بپردازد و دوباره خود با تهیه ارز از بازار آزاد به واردات کالای مورد نظر بپردازد. قانونگذار در این موارد باید به فعال اقتصاد اطمینان دهد که ارز مورد نیاز او را با همان نرخ برای واردات در اختیار وی میگذارد.
نفت بد نیست
عدهای بر این باورند که تا امروز به دلیل وابستگی اقتصاد کشور به نفت، اقتصاد مولد آنطور که باید و شاید شکل نگرفته است. اما نفت و صادرات نفتی یک ثروت خدادادی است که بهخودیخود بد نیست و میتواند با تبدیل به محصولات زیرمجموعه و ایجاد ارزش افزوده، هم در ارزآوری و در هم اشتغالزایی نقش داشته باشد. اما نکته این است که بهرهبرداران از این ثروت چگونه استفاده میکنند؛ آیا آن را بهعنوان ماده اولیه وارد اقتصاد مولد میکنند یا اینکه با خامفروشی تنها به سود اندک آن قناعت میکنند.
اقتصاد مولد پیششرط دارد
اگر بخواهیم در مسیر توسعه اقتصاد مولد حرکت کنیم نیاز به رعایت چند پیششرط داریم که نخستین آنها آزادسازی اقتصاد است زیرا سیاست اقدامات دستوری و قیمتگذاری و اقداماتی شبیه این قبلا آزموده شده و دوره پرداختن به آنها گذشته است. در درجه بعد باید تولیدکننده و رانتخوار را از هم تفکیک کنیم. متاسفانه در اقتصاد ما عدهای هستند که نام تولیدکننده را یدک میکشند اما فقط دنبال استفاده از مزایایی مانند وام با نرخ بهره پایین هستند.
در این شرایط تولیدکننده واقعی باید شناسایی شود و تسهیلات به آنها تعلق گیرد. بانکها میتوانند برای رسیدن به این هدف تسهیلات را با بهره معمول ارائه دهند و در سررسید وام، در صورت تولید، ۱۴ درصد مابهالتفاوت بهره بهعنوان معافیت مالیاتی درنظر گرفته شود. در این شرایط متاسفانه در حالی که بسیاری از تولیدکنندگان واقعی از دریافت وام بینصیب میمانند، بانکها وام را در اختیار سایر افراد قرار میدهند.
علاوهبر این، نرخ وام در کشور باید واقعیسازی شود تا از میزان نرخ تورم کم شود. امروز به دلیل پایین بودن نرخ سود وام، بسیاری اقدام به گرفتن وام میکنند و با تبدیل آن به کالاهای سرمایهای قصد در حفظ دارایی خود دارند. این سوداگری درحالحاضر باعث شده پول و نقدینگی به سمت تولید نرود.
اقتصاد مولد ما حاصل جسارت فردی است
سپهر عبداللهپور-کارشناس اقتصاد: متاسفانه تا امروز پایه و اساس اقتصاد ایران برمبنای اقتصاد مولد نبود و بیثباتیها، عدم قطعیتها و نوساناتی که در سطح گسترده در حوزه تجارت وجود دارد، امکان برنامهریزی برای سرمایهگذاری در اقتصاد مولد کشور را از بین میبرد، به همین دلیل نیز در بیشتر موارد سرمایهگذاران به سمت خریداری کالاهای سرمایهای میروند تا بتوانند ارزش سرمایه خود را حفظ کنند. این بیثباتی دلیل عمده خرید و فروش و سفتهبازی در حوزههایی مثل سکه، ارز، مسکن و خودرو توسط کسانی که فعال اقتصاد نیز نیستند، شده است.
تعریف اقتصاد مولد
نکته دیگری که در این حوزه مطرح میشود این است که ما چه تعریفی برای اقتصاد مولد داشته باشیم. شاهد هستیم در بیشتر موارد در کلام سیاستگذاران اقتصادی کشور، از کلمه تولید در حوزه اقتصاد مولد استفاده میشود. درواقع این ذهنیت کلی وجود دارد که آنچه در اقتصاد مولد وجود دارد مربوط به تولید فیزیکی در بخشهایی مثل صنعت یا کشاورزی است و تنها این بعد از اقتصاد مولد دارای اصالت است. در صورتی که در نگاه کلان و در ادبیات اقتصادی در دنیا چنین برداشتی از اقتصاد مولد وجود ندارد.
ادبیات اقتصادی، موضوع اقتصاد مولد را در بخشهای صنعت، کشاورزی و خدمات تعریف میکند و خدمات را نیز دارای اهمیت زیادی میداند. در کشور ما نیز آمارهای منتشرشده نشان میدهد کمی بیشتر از ۵۰ درصد اقتصاد ایران مربوط به بخش خدمات است که میتواند از گردشگری و هتلداری تا فعالیتهای خدمات مالی گسترده باشد.
در کل از نگاه اقتصاد، ما هر فعالیتی را که در بخش حقیقی اقتصاد سرمایهگذاری کند مولد میدانیم و در مقابل فعالیتهایی مانندخرید و فروش سکه و ارز و خودرو و فعالیتهای واسطهگری را مولد تلقی نمیکنیم.
اقتصاد مولد چه نقشی در تجارت دارد؟
اقتصاد مولد در بخشهای مختلف میتواند نقش مهمی در تجارت داشته باشد. این ظرفیتها در حوزه تولید و صنعت بسیار ملموس است اما میتوانیم فراتر از این موارد را نیز ببینیم.
برای مثال، در بخش خدمات، کشور ما این ظرفیت را دارد که در بخش ترانزیت و حملونقل کالا نقش بسیار مهمی در منطقه ایفا کند.
حملونقل جادهای، ریلی و دریایی در دسترس ایران میتواند با جذب کالا و بار منبع مهم تجاری برای ارزآوری کشور باشد.
چگونه به اقتصاد مولد برسیم؟
به نظر میرسد در این زمینه مهمترین اقدامی که میتوان و باید انجام داد کنترل تورم و ایجاد ثبات نسبی در تجارت است. برای حرکت به سوی اقتصاد مولد باید یک تورم معقول و کنترلشدهای داشته باشیم.
این کار باعث میشود تا خیال فعالان اقتصاد و عموم مردم از جهت حفظ ارزش دارایی آسوده باشد و نگران معیشت روزمره خود نباشند. درواقع کنترل انگیزه گرایش به سوی کسبوکارهای غیرمولد را به شکل چشمگیری کاهش میدهد.
کنترل تورم و ایجاد ثبات نسبی در اقتصاد، فضا و مجال را برای فکر کردن و برنامهریزی برای اجرای فعالیتهای مولد را افزایش میدهد.
بنابراین جدا از حمایتهایی که دولت و نهادهای بالادست میتوانند از توسعه اقتصاد مولد داشته باشند کنترل تورم، ایجاد ثبات اقتصادی و مهار نرخ ارز است که فرصتها را برای فعالان اقتصاد فراهم میآورد.
در تجارت با اقتصاد مولد چه کردهایم؟
در کشور ما نمونه موفق تاثیرگذاری اقتصاد مولد در تجارت کشور در بخش پتروشیمی کشور دیده میشود که در این مقطع زمانی عمده ارزآوری کشور را برعهده دارد و از سوی دیگر تامین کالاهای اساسی و موردنیاز کشور را تسهیل میکند.
حقیقت این است که همواره در حوزه اقتصاد مولد برنامهریزیهای زیادی داشتهایم اما این برنامهها در حوزه عملیاتی به دلایل مختلف ناموفق بودهاند. در حقیقت آنچه از این برنامهریزیها به اجرا درآمده، حاصل جسارت مدیرانی بوده که عنان کار را بهدست گرفتهاند.
بهعنوان مثال، در این زمینه و در همین حوزه پتروشیمی باید از مهندس نعمتزاده نام ببریم که پای کار ایستاد و به نوعی صنعت پتروشیمی بعد از انقلاب را شکل داد و به نتیجه رساند. همچنین ما در این سالها توانستهایم در صنایع معدنی عملکرد قابل قبولی داشته باشیم. ما درحالحاضر از نظر برنامه برای اقتصاد مولد کمبودی نداریم و مسیر هم مشخص است؛ در این بخش بیشتر نیاز داریم افرادی در این عرصه حضور یابند که با توجه به نیازهای موجود کشور در حوزه تجارت، برنامهها اجرایی کنند.
سخن پایانی
از آنچه در گفتوگو با کارشناسان و فعالان حوزه اقتصاد و تجارت برمیآید، حرکت در مسیر اقتصاد مولد یکی از ارکان اصلی حضور موفق در عرصههای تجاری است. صاحبنظران این حوزه معتقدند نباید و نمیتوان یک تجارت واقعی و موفق را بدون در نظر گرفتن اقتصاد مولد متصور بود.
در این تلقی از تجارت، تولید مبنای اصلی مبادلات تجاری است و اگر این مولفه را از تجارت حذف کنیم، علاوهبر از دست رفتن سود حاصل از تجارت، زیانهای دیگری را متحمل میشویم. در کشوری که یکی از مشکلات اصلی آن معضل اشتغال است، خامفروشی و بیتوجهی به ایجاد ارزش افزوده و اقتصاد مولد علاوهبر از دست رفتن سودآوری ارزی، امکان ایجاد اشتغال در کشور را نیز از بین میبرد. به نظر میرسد در مجموع برای آنکه کشور تجارتی واقعی و سودآور را تجربه کند و بتواند ارزآوری مناسبی از تجارت خارجی داشته باشد، نیاز به زیرساختهایی وجود دارد. بنابراین جا دارد تا سیاستگذاران و برنامهریزان حوزه اقتصاد در این زمینه وارد عمل شوند و پیشزمینهها و زیرساختها را به شکل مطلوبی فراهم آورند تا سرمایههای سرگردان سرمایهگذاران دوباره در مسیر تولید بیفتد و بتواند در توسعه اقتصادی و تجاری کشور نقشآفرینی کند.