اهمیت استراتژی سیاسی در تعاملات اقتصادی
مرتضی بهروزیفر- کارشناس نفت و انرژی
تا پیش از سال ۲۰۱۸ و خروج رئیسجمهوری پیشین امریکا از برجام، ایران بزرگترین تامینکننده نفت کرهجنوبی و جزو ۵ شریک اقتصادی بزرگ این کشور بود اما پس از افزایش فشارها و تحریم فروش نفت ایران، کره جنوبی بنا بهدلایل سیاسی و اقتصادی، سمتوسوی امریکایی در پیش گرفت و کاهش مراودات مالی با ایران برای آن بهصرفهتر بود، چراکه بازارهای جهانی و حتی بسترهای موجود در امریکا بسیار برای او پرسودتر بود. از اینرو همزمان با رویکردهای سختگیرانه امریکا، کرهجنوبی نیز مبادلات تجاری و نفتی خود را با ایران منتفی و حتی پولهایی که از قبل بابت خرید نفت به ایران بدهکار بود را بلوکه کرد. باید به این نکته اشاره کرد کرهجنوبی یک بازار مطلوب و مناسب برای نفت ایران بهشمار میرفت و با از دست دادن آن، بدون شک شرایط فروش نفت از وضعیت فعلی نیز برای ایران سختتر خواهد شد. از سویی دیگر، پس از کاهش یافتن خرید نفت ایران توسط کره جنوبی، کره با بحران تامین انرژی مواجه نشده و تاکنون شاهد بحرانهای اقتصادی مرتبط با این موضوع برای این کشور نبودهایم. به عبارتی کرهجنوبی توانسته انرژی موردنیاز خود را از منابع دیگر و سایر کشورها تامین کند. باید این موضوع را در نظر داشته باشیم که نهتنها کره جنوبی، بلکه به نفع هر کشوری است که در بحث صادرات، واردات و تجارت جهانی فقط به یک کشور محدود نباشد. بهعبارت دیگر، کشورها باید نیازهای خود را از چندین بازار گوناگون وارد کنند و تنها به یک یا دو کشور برای تامین نیازهای خود وابسته نباشند، چراکه در این شرایط در صورت بروز هرگونه تنش سیاسی با یکی از کشورهای طرف معامله، اقتصاد کشور واردکننده دچار مشکل نخواهد شد و بهراحتی میتواند با داشتن جایگزینهای معتبر و امن، خود را از بحران اقتصادی برهاند.
بر همین اساس طی این سالها بهویژه پس از خروج ترامپ از برجام و افزایش تحریمهای امریکا علیه ایران، کره جنوبی نیز برای تامین نفت و سوخت موردنیاز خود فقط به تعامل با ایران تکیه نکرده و چندین بازار را برای واردات خود در نظر گرفت. باید به این نکته توجه کرد که بازار نفت در جهان، بازاری رقابتی است و اگر نفت ما در این بازارها نباشد و نتوانیم نقش پررنگی در تعاملات نفتی بینالمللی ایفا کنیم، کشورهای دیگر بهراحتی جای ما را خواهند گرفت و تعاملات بینالمللی حوزه نفت منتظر ما نخواهد نشست. در ادامه نیز باید خاطرنشان شد، همانطور که کشورهای واردکننده نباید فقط به یک کشور برای تامین کالاهای موردنیاز خود وابسته باشند، کشورهای صادرکننده نیز باید چندین کشور و بازار را برای صادرات محصولات و تولیدات خود در نظر بگیرند، چراکه با افزایش گزینهها امنیت اقتصادی کشور واردکننده یا صادرکننده افزایش مییابد. باید در نظر داشته باشیم که ایران برای دستیابی به درآمدهای نفتی مناسب، چارهای جز ورود به بازار جهانی ندارد. ایران به هر طریق ممکن باید دوباره وارد بازارهای تعاملات جهانی نفت شود. بهویژه در شرایطی مثل وضعیت فعلی که نرخ جهانی نفت روندی صعودی دارد، ورود ایران به بازارهای جهانی نسبت به زمانی که فروش نفت دچار رکود است، راحتتر و بهتر است و منفعت بیشتری برای کشور و درآمدهای نفتی به همراه خواهد داشت. همچنین باید به مسئله دریافت پول در ازای فروش نفت توجه فراوان شود، چراکه مسئله تهاتر یا همان فروش نفت در ازای واردات کالا، حتی بدون در نظر گرفتن پیامدهای آن برای اقتصاد و درآمدهای کشور، تنها با معدودی از کشورها امکانپذیر بوده و نمیتوان این روش را به رابطه با همه کشورها از جمله کشورهای اروپایی تسری داد. با حل نشدن مسئله برجام و بدون تعامل مناسب و درست با جهان، نمیتوانیم انتظار رفع مشکلات اقتصادی و همچنین فروش مناسب نفت در بازارهای بینالمللی را داشته باشیم. بهترین شیوه فروش و صادرات نهتنها نفت، بلکه تمامی کالاهای صادراتی، آن است که در ازای کالای صادرشده ارزآوری داشته باشیم و متناسب با نیاز و صلاحدید خود از هر کشوری که مدنظر داریم، نیازهای خود را وارد کنیم. از اینرو کاهش تنشهای سیاسی و دستیابی به شرایطی باثبات، چه ازنظر سیاسی و چه اقتصادی، به نفع روابط بینالمللی و اقتصاد داخلی ایران خواهد بود.