پنج‌شنبه 13 اردیبهشت 1403 - 02 May 2024
کد خبر: 1342
تاریخ انتشار: 1400/06/27 14:22

رقابت با چین بر سر بازار افغانستان

باتوجه به اتفاقاتی که در کشور همسایه شرقی ایران رخ داده، می‌توان گفت شرایط در افغانستان بسیار پیچیده و ابهام‌آمیز شده و نمی‌توان به‌سادگی در زمینه روابط کشورها با طالبان ابرازنظر کرد، اما نباید از نظر دور داشت که حکمرانی بر یک ملت تنها با اتکا به سلاح امکان‌پذیر نیست، بلکه باید به فکر اقتصاد، معاش، رفاه و... مردم نیز بود و نیازهای فرهنگی و اجتماعی آنها را نیز پاسخ داد؛ از همین‌ رو می‌توان گفت طالبان باید به فکر تعامل با سایر بازیگران خارجی باشد.

 حتی طالبان نیز نیازمند برقراری ارتباط است. خط‌آهن خواف-هرات می‌تواند به‌عنوان راهی برای تامین انرژی افغانستان ایفای نقش کند؛ بنابراین طالبان هم به تکمیل چنین طرح‌هایی احتیاج دارد. البته بازیگران دیگری هم در این بین وجود دارند که می‌توانند در تکمیل پروژه‌هایی از این دست نقش تسهیل‌گرانه‌ای را ایفا کنند.

چینی‌ها در پروژه خط‌آهن خواف-هرات دخیل هستند، زیرا این خط‌آهن می‌تواند چین و آسیای میانه را به آب‌های آزاد (خلیج‌فارس و دریای عمان) و همچنین اروپا متصل کند؛ بنابراین با توجه به نفوذی که چینی‌ها روی طالبان دارند این امکان وجود دارد که چین از تکمیل و بهره‌برداری پروژه خواف-هرات حمایت کند. در واقع می‌توان امیدوار بود طرح‌هایی که بین ایران، چین و پاکستان مشترک هستند به سرانجام برسند.

متاسفانه با نشانه‌هایی که دیده می‌شود، خوشبینی چندانی وجود ندارد که بتوانیم بر سر مسئله حقابه به توافقاتی پایدار و عملیاتی دست پیدا کنیم. باید توجه داشت که بخش اصلی درآمد طالبان از کشت مواد مخدر است و ولایت هلمند به‌تنهایی ۹۵ درصد تریاک دنیا را تولید می‌کند که نیاز مبرمی به آب دارد و این سدها می‌توانند به‌عنوان منابع تامین آب موردنیاز ایفای نقش کنند؛ از همین ‌رو بعید است طالبان بخواهد بر سر حقابه ایران که سیستان و بلوچستان را دچار مشکل کرده، توافق کند.

باتوجه به نیازهای طالبان به منابع مالی این انتظار می‌رود که کشت خشخاش گسترش یابد. در این صورت طبیعی است که طالبان نیاز به آب بیشتری داشته باشد و به‌سادگی از منابع آبی ذخیره‌شده پشت سدهای مورداشاره نگذرد. به‌نظر می‌رسد کار سختی برای حل اختلافات این‌چنینی پیش پای ایران قرار دارد؛ هرچند می‌توان سیاستی در پیش گرفت که پروژه‌هایی مانند چابهار که برای چینی‌ها حائز اهمیت بالایی است را به مسئله آب پیوند داد تا با استفاده از نفوذ چینی‌ها بر افغانستان توافقاتی حاصل شود.

باید دانست که تنها هدف اجرای این طرح برقراری ارتباط بین هند و افغانستان نبود، بلکه چینی‌ها در این بین نقش کلیدی دارند. پیش‌تر نیز اشاره شد که اهمیت پروژه چابهار برای چین بسیار بالا بوده، چراکه در صورت تکمیل این طرح، هزینه حمل‌ونقل و ترابری برای چینی‌ها به‌مراتب کمتر از حالا می‌شود. البته در زمینه حمل‌ونقل رقابتی بین ایران و پاکستان وجود دارد اما باتوجه به موقعیت استراتژیک چابهار ما می‌توانیم به‌سادگی از طریق تقویت خط‌آهن و راه‌های مواصلاتی مزیت و برتری چابهار در برابر بندر گوادر در پاکستان را پررنگ کنیم تا طالبان نیز برای تعامل در این زمینه ترغیب شود.

دولت اشرف غنی تمایل زیادی برای تعامل با هند داشت و یکی از اهداف اصلی برای تکمیل پروژه چابهار هم دور زدن پاکستان بود اما حالا که طالبان قدرت را به‌دست گرفته، پاکستان به‌عنوان یکی از مهم‌ترین بازیگران افغانستان به‌شمار می‌رود که اختلافات شدیدی هم با هندوستان دارد. طبیعی است که در چنین شرایطی، پاکستان اجازه برقراری رابطه بین افغانستان با هندی‌ را نخواهد داد و حتی اگر هم‌ چنین مجوزی وجود داشت، طالبان علاقه‌ای برای همکاری با هند ندارد.

تجربه نشان داده چنین امری بسیار بعید است، اما نباید از تلاش هم دست برداشت، چون طالبان هم برای بقا نیازمند همکاری با همسایه‌های خود است که ایران و پاکستان مهم‌ترین کشورهای همجوارش هستند. درست است که رابطه طالبان با پاکستانی‌ها بسیار خوب است اما ایران موقعیتی دارد که می‌تواند برای طالبان جذابیت‌های بیشتری داشته باشد. روی‌هم‌رفته باتوجه به شرایط کنونی افغانستان باید کمی صبور باشیم تا طالبان تکلیف ساختار حکمرانی در این کشور را مشخص کند، سپس برای ترسیم چشم‌انداز روابط اقدام کرد.

 


کپی لینک کوتاه خبر: https://smtnews.ir/d/2rbq64