تا دیر نشده، کاری کنیم
حسین آذرنیوند، استاد دانشکده منابعطبیعی دانشگاه تهران و مدیر گروه احیای مناطق خشک در گفتوگو با صمت گفت: امروز موضوع گرمایش جهانی از بحثهای علمی فراتر رفته و مردم جهان بهعنوان یک تهدید جدی از آن یاد میکنند، چراکه کمابیش همه جهان آن را در اشکال مختلف اقلیمی از جمله بارش دما احساس میکنند و واضح است که منابعطبیعی در تیررس نخست آسیبهای گرمایش زمینقرار دارند. یکی از مهمترین تاثیرات افزایش دما، بیابانزایی در نتیجه خشکی گیاهان است که موجب سخت شدن شرایط فیزیولوژیکی آنها میشود. بهعبارت روشنتر، گیاهان قربانی نخست افزایش دمای ناشی از تغییرات اقلیمی هستند.
وی افزود: در زمانهایی که دما و خشکی بالا است، بهرهبرداری از منابعطبیعی باید محدودتر و کمتر باشد، چراکه آسیب جدی به پوشش گیاهی میرساند. در واقع، از یکسو، دمای بالا و گرما تنش محیطی را برای گیاه افزایش میدهد و از سوی دیگر، دسترسی به آب را برای گیاه محدودتر میکند، بههمین دلیل تا حد ممکن باید از بهرهبرداری منابعطبیعی صرفنظر کرد. برای مثال، چرای حیوانات در زمانهایی که دما بالا میرود، باید کمتر شود. این در حالی است که هیچ برنامه مدون و استانداردی برای چرای حیوانات در کشور وجود ندارد و حیوانات در هر زمانی وارد مراتع میشوند.
آذرنیوند گفت: البته گاهی ممکن است بهدلیل شدت گرما دام وارد مراتع نشود، اما از آنجایی که مراتع در کشور ما آبشخور مناسبی ندارند، دامها معمولا در اطراف منابع آبی رفتوآمد میکنند.
وی گفت: بهرهبرداری حداکثری در اوج گرما موجب تنکتر شدن پوشش گیاهی میشود و سال به سال شرایط را برای زیست گیاه دشوارتر میکند که در نهایت، بحران فرسایش خاک بهوجود میآید و موجب رشد بیابانزایی در کشور میشود. در برخی مکانها بهنظر میرسد، گیاهان نابود و بهطورکامل خشک شدهاند، اما این واکنش دفاعی گیاه در برابر گرمای شدید است. در حقیقت، گیاهان ظاهر خود را تغییر میدهند تا حداقل تعرق را داشته باشند تا آب کمتری از دست بدهند. بهگفته این استاد دانشگاه، اگر شرایط نرمال شود و دما کاهش یابد، گیاه به حالت قبل برمیگردد، اما اگر چنین گرمایی ادامهدار باشد، گیاه بیش از مدت زمانی نمیتواند خارج از آسایش دمایی خود زندگی کند.
وی گفت: باتوجه به اینکه سالها روی دما و شرایط دمایی جهان تحقیق و مطالعه شده است، تاکنون گرمای اینچنینی و کمآبی به این شکل مشاهده نشده بود. متاسفانه امروز آثار کمبود آب و افزایش دما در مکانهایی که بهندرت شرایط خشکی را تجربه میکردند هم، دیده میشود. باتوجه به اینکه بیشتر آتشسوزیها در جنگلها و مراتع ناشی از فعالیتهای انسانی است، اما گرمای هوا هم احتمال بروز آتشسوزیهای جنگلی را در کشور افزایش میدهد، بنابراین، باید اقدامات پیشگیرانه جدی انجام داد.
بهگفته آذرنیوند، ایران در سالهای متوالی با خشکسالی مواجه بوده است و میتوانیم با بررسی درازمدت آمار و اطلاعات هواشناسی، این امر را پیشبینی کنیم که کشور همچنان درگیر خشکسالی خواهد بود. بنابراین، برای جلوگیری از مخاطرات احتمالی باید اقداماتی را بهسرانجام رساند.
مدیر گروه احیای مناطق خشک گفت: از آنجایی که معمولا همیشه در بحرانها به یاد معضلات جدی میافتیم، اما این را باید بدانیم که بحرانهای اقلیمی مواردی نیستند که بعد از وقوع بتوانیم برای حل آن چارهاندیشی کنیم؛ چراکه امکانات ما بسیار محدود است و در صورت بروز بحران، دستکم باید حداقلها را برای پیشگیری از آنها از قبل فراهم کرده باشیم. متاسفانه امکاناتی که در اختیار داریم، با اتفاقات احتمالی برابری نمیکند و تا زمان داریم، باید نسبت به تجهیز خود اقدام کنیم.
استاد دانشکده منابعطبیعی دانشگاه تهران تاکید کرد: تقریبا نقطهای در کره زمین وجود ندارد که از گرما و آثار گرمایش جهانی در امان باشد، بنابراین در همهجای کشور باید منتظر آثار زیانبار گرمایش جهانی که منجر به رشد بیابانزایی در جهان و اقلیمهای شکننده میشود، باشیم. بیشک هرچقدر مناطق خشکتر باشند، احتمال بروز مخاطرات طبیعی ناشی از گرما افزایش پیدا میکند. بهطورقطع فرهنگسازی برای کاهش آثار زیانبار تغییرات اقلیمی میتواند نقش جدی در تعدیل مخاطرات داشته باشد، بنابراین مردم باید بدانند که در چه شرایط اقلیمی زندگی میکنند.
مرثیه نابودی جنگلها
همواره نابودی جنگلها و تبدیل آنها به مناطق غیراکولوژیک در علم جغرافیا بیابانزایی محسوب میشود که در ایران رشد قابلتوجهی دارد و موجب نگرانی دوستداران محیطزیست و مردم هم شده است. براساس اخبار هاب موجود تا نیم قرن آینده وضعیت اراضی جنگلی ایران اسفبار خواهد بود. مجید دریکوند، کارشناس محیطزیست در اینباره به گفت: این اظهارنظر که تا ۵۰ سال آینده چیزی از جنگلهای ایران باقی نمیماند، صحیح است. با فرآیندی و مسیری که طی میکنیم، به چنین روزهایی هم میرسیم. پیوست ارزیابی زیستمحیطی منابعطبیعی در برنامه هفتم توسعه و در پروژههای فعالیتهای تولیدی و اقتصادی حذف شده است که بعد با فشار کارشناسان، ملاحظاتی را درج کردند. متاسفانه امروز میانگین درجه حرارت در سطح زاگرس حداقل بین ۲ تا ۱۰ درجه تغییر کرده است و بارشها نظم و ترتیب سابق را ندارند. خشکسالیهای زودرس و جابهجایی فصول، خود آسیب دیگری است که به منابعطبیعی و اراضی جنگلی کشور وارد میشود.
وی بااشاره به نابودی تدریجی 3 اراضی مهم جنگلی در کشور افزود: اگر بخواهیم بین جنگلهای زاگرس در غرب، البرز در شمال و جنگلهای هیرکانی، بگوییم که کدامیک در معرض خطر و تهدید نابودی بیشتری قرار دارند، باید گفت زاگرس در تهدید جدی استفاده جوامع محلی قرار دارد، چراکه در این زیستگاه و توده زیستی معیشت مردم و اقتصاد جوامع محلی با این جنگلها گره خورده است. بهگفته دریکوند، گره خوردن اقتصاد جوامع محلی با جنگلهای زاگرس باعث شده است فرآیند تخریب و نابودی آنها با سرعت بیشتری از بین برود. این کارشناس محیطزیست گفت: فرآیند حفاظتی جنگلهای هیرکانی از جنگلهای زاگرس جلوتر است. در گلستان ذخیرهگاه زیستکره داریم، اما در حوزه زاگرس، هیچ ذخیرهگاه زیستکرهای وجود ندارد. از طرفی هم، طرحهایی نظیر طرح کاداکس که اطلاعات لازم و مبنایی را برای مدیریت جنگلها ارائه میدهد، متاسفانه در جنگلهای زاگرس کامل نشده است.
هنوز برای گرما چوب میسوزانیم
دریکوند درباره دلایل نابودی جنگلها و رشد بیابانزایی گفت: متاسفانه نظارت بسیار ضعیف و توانایی بسیار اندک حفاظتی سازمان جنگلها و منابعطبیعی بهعنوان سازمان متولی و حتی سازمان حفاظت از محیطزیست باعث شده است که روند نابودی جنگلها روز به روز سرعت یابد. سازمان محیطزیست ادعا دارد که نزدیک به ۱۰ درصد اراضی کشور را تحتحفاظت دارد، اما عکسهایی از زون امن منطقه حفاظتشده اشترانکوه وجود دارد که برای راهشکافی تخریب میشوند و جوامع محلی از چوب آن برای سوزاندن و گرما استفاده میکنند؛ این یعنی استفاده از چوب در ابتداییترین و ضعیفترین حالت ممکن برای تولید گرما میسوزد و کاربرد دارد.
وی گفت: از طرف دیگر، دامهای سبک و سنگین را میتوان در این منطقه مشاهده کرد که آسیب زیادی به درختان وارد میکنند و موجب قطع تدریجی درختان میشوند؛ تمامی اینها را به تصمیمات غلطی که در حوزه انرژی و آب گرفته میشود، اضافه کنید که موجب از بین رفتن درختان میشوند. در دهه ۴۰ در کشور طرح آمایشی با عنوان «ستیران» تدوین شد و در آن پیشبینی شده بود که از ظرفیت سواحل ایران برای تولید محصولات غیرنفتی و ناخالص استفاده شود. در واقع، در متن طرح آمده بود؛ کارخانجاتی که نیاز به آب دارند، نظیر فولاد و ذوبآهن برای تولیداتشان باید در سواحل ایران قرار بگیرند؛ همچنین طبق پیشبینیهای این طرح قرار بود جمعیت ایران بیشترین تمرکز را در سواحل جنوب و شمال داشته باشد. امروز آیا آماری داریم که باوجود ظرفیت بالای سواحل ایران، اما جمعیت قابلانتظار ساکن نشدهاند، در حالیکه در استانهای کمآب و خشک، جمعیت بیشتری سکونت دارند، بنابراین امروز بهراحتی میتوانیم بگوییم که چرا زایندهرود، هامون و بسیاری از رودهای فصلی و تالابهای مهم کشور خشک شدند که همگی اینها ناشی از بیبرنامگیها و سیاستهای غلط در تولید ناخالص ملی کشور است.
یک دستاورد
پژوهشگران مرکز رشد واحد فناور دانشگاه آزاد ایلام بهمنظور پیشگیری از بیابانزایی و خشکسالی موفق به تولید نانوپلیمرهای فوق جاذب آب شدند؛ این محصول طول ماندگاری پوشش گیاهی را افزایش میدهد و از ایجاد ریزگردها جلوگیری میکند. حسین پیمان، عضو هیاتعلمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ایلام در گفتوگو با سیناپرس گفت: مرکز رشد واحد فناور این دانشگاه اکنون چند طرح پژوهشی تولید کرده است. عمده محصولات این واحد پیلمری هستند که اغلب براساس نیاز جامعه طراحی و تولید شدهاند. وی درباره طرح نانو پلیمر فوق جاذب آب گفت: بیابانزایی و خشکسالی از جمله معضلاتی است که امروزه کشور ما با آن مواجه است. در حال حاضر بسیاری از زمینهای ایران بهدلیل بارش کم باران، بافت گیاهی خودشان را از دست دادهاند.
اهمیت این مسئله باعث شد تا پژوهشگران این واحد نانو پلیمر فوقجاذب آب را طراحی کنند و در مقیاس آزمایشگاهی بسازند. هنگامی که این نانو پلیمر به خاک اضافه شود، در ایام تر سال میتواند مقدار زیادی آب در خود جذب کند و در ایام خشک نیز با رهایش آرام آب، طول ماندگاری پوشش گیاهی را افزایش دهد و از ایجاد ریزگردها جلوگیری کند.
وی به سیناپرس گفت: کاهش منابع آب زیرزمینی از دیگر معضلاتی است که اکنون در کشور با آن مواجهیم. امروزه بیشتر منابع آبهای زیرزمینی ما برای آبهای شرب استفاده میشود. این مسئله باعث کاهش میزان آبهای زیرزمینی شده است، از اینرو پژوهشگران این واحد اقدام به تولید غشای پلیمری نانو فیلتراسیون اصلاحشده با نانو کردهاند؛ با کمک این غشاها میتوانیم مقدار بسیار زیادی از آبهای زیرزمینی را تصفیه کنیم و به خطوط انتقال دهیم و بهدست مصرفکننده برسانیم.
سخن پایانی
نکته حائزاهمیت این است که اقلیم ایران تابآوری چندانی ندارد و هرچند با داشتن رشتهکوههای بزرگ شانسی مهم در تامین منابع آب دارد، اما این منابع هم محدود به همان اقلیم بوده است. اقلیم ایران طی میلیونها سال بدین شکل درآمده و پیشینیان ما با همین اقلیم محدود خو گرفته و با طبیعت رابطهای دوسویه داشتهاند. این رابطه دوسویه ایرانیان با طبیعت که آن را بسان یک انسان در نظر میگرفتند، نقطه مقابل تفکر سازهای در بحث توسعه ایران است.