«بورس ایده» راهاندازی شود
شعار نخستین سال از قرن پانزدهم خورشیدی «تولید، دانشبنیان، اشتغالآفرین» است که تاکید بر همراهی دانشبنیانها با تولید دارد.
ضرورت دانشبنیان شدن کسبوکارهای سنتی
شرکت دانشبنیان یعنی شرکتی که متمرکز بر دانش بوده و دانش و فناوری، جزیی جداییناپذیر از دارایی آن بهشمار میرود. به موجب آییننامه تشخیص شرکتها و موسسات دانشبنیان، شرکتهای دانشبنیان، موسسات خصوصی یا تعاونی هستند که برای افزایش علم و ثروت، توسعه اقتصادی بر پایه دانش و تحقق اهداف علمی و اقتصادی در راستای گسترش اختراع و نوآوری و در نهایت تجاریسازی نتایج تحقیق و توسعه (شامل طراحی و تولید کالا و خدمات) در حوزه فناوریهای برتر و با ارزشافزوده فراوان (بهویژه در تولید نرمافزارهای مربوط) تشکیل میشوند. آنها اهدافی مانند ترغیب هیاتعلمی دانشگاهها و واحدهای پژوهشی برای فعالیتهای بیشتر در راستای رفع نیازهای جامعه و امکان افزایش درآمد اعضای هیاتعلمی، تجاریسازی یافتههای پژوهشی و افزایش درآمدهای اختصاصی دانشگاهها و واحدهای پژوهشی را دنبال میکنند. در ادامه مسلم خانی، مدرس دانشگاه و مشاور کسبوکار و کارآفرینی درباره آشنایی با الگوهای علمی و عملی دانشبنیان کردن کسبوکارهای کارآفرینانه گفتوگویی با داشته که با هم میخوانیم.
چگونه میتوان در سال «تولید، دانشبنیان، اشتغالآفرین» کسبوکارهای تولیدی را به این سمت هدایت کرد؟
نامگذاری سال بهنام تولید و دانشبنیانها، فرصت مناسبی است تا کسبوکارها به سمت دانشبنیان شدن سوق داده شوند. رسانهها بیشتر روی کسبوکارهای دانشبنیان تمرکز کردهاند و در این راستا حدود ۶۷۰۰ شرکت دانشبنیان در کشور فعالیت دارند. یکی از پرسشها در اینباره چگونگی تقویت این شرکتهاست. در این میان، ضرورت دارد از زاویهای دیگر به شعار سال توجه کنیم، اینکه بهعنوان کارآفرین و صاحب بنگاه اقتصادی چگونه میتوانیم کسبوکار خود را تبدیل به کسبوکاری دانشبنیان کنیم.
معتقدم یک کارخانه صنعتی که به شیوه سنتی فعالیت دارد هم میتواند تبدیل به یک کسبوکار دانشبنیان شود. یک واحد صنعتی سنتی میتواند با تغییر در فناوری، روشهای تولید، مواد اولیه و با اضافه کردن الگوهای نوین، محصولاتش را متفاوتتر از محصولات معمولی کند. کسبوکارهای دانشبنیان انحصاری نیستند و محدود به همان ۶۷ هزار شرکتی که در معاونت علمی و فناوری ریاستجمهوری به ثبت رسیدهاند، نمیشوند.
در کنار تقویت این شرکتها، نیازمند این هستیم که بخش بزرگی از کسبوکارهای ایرانی را به ۳ دلیل به سمت دانشبنیان شدن سوق دهیم؛ نخست اینکه با دانشبنیان کردن یک کسبوکار، ماندگاری و پایداری شرکت تضمین میشود. هنگامی که از دانشبنیان شدن سخن گفته میشود؛ یعنی روش عرضه متفاوت، روش تولید نوآورانه و شیوه برخورد با مشتریان متحول شده است. اصولا در مدلها و الگوهای کسبوکار نوعی از ابداع، خلاقیت و نوآوری دیده میشود. در نتیجه یک واحد صنعتی با دانشبنیان شدن به سمت پایداری حرکت میکند.
نکته دوم، باور من این است که جهان در حال تغییرات جدی بوده و پیشتر در اینباره با عنوان مشاغل آینده صحبت شده است. بخش بزرگی از کسبوکارها در حال ریزش هستند و کسبوکارهای جدید جایگزین آنها میشوند؛ بنابراین ناگزیر هستیم به سوی دانشبنیان شدن شرکتهای تولیدی حرکت کنیم تا بتوانیم در جهان آینده جایگاهی برای خود داشته باشیم.
نکته سوم، بحث جهانیسازی است. در جهان امروز به محصولات و خدماتی اهمیت داده میشود و موردتوجه قرار میگیرند که بنیان دانشی داشته باشد؛ بنابراین صاحبان کسبوکار سنتی نباید از عنوان دانشبنیان هراس داشته باشند. اینگونه نیست که کسبوکارهایی که عنوان دانشبنیان را بهدست آورند از ویژگیهای برجسته و خاصی برخوردار باشند، بلکه گاه شرکتی با یک اختراع ساده و تجاریسازی همان اختراع توانسته یک کسبوکار دانشبنیان را به ثبت برساند. بهعنوان مثال، مسواکی طراحی شده تا برای معلولان، سالمندان و افرادی که مشکل مسواک زدن عادی دارند با یک تغییر هوشمندانه مسواک کردن آسان شود؛ در نتیجه محصول معمولی تبدیل به محصولی فناورانه شده؛ بنابراین این واحد تولیدی فعال در تولید مسواک، تبدیل به کسبوکاری دانشبنیان شده است. یا در حوزه خدمات اپلیکیشنهایی طراحی و عرضهشده که کمککننده به ایجاد رفاه اجتماعی هستند. برای بسیاری از صنعتگران نام دانشبنیان، بزرگ و هراسانگیز است، در حالی که اینگونه نیست. از سوی دیگر نباید شعار را محدود به شرکتهای دانشبنیان کرد، بلکه باید آن را تعمیم داد تا کسبوکارهای موجود به سمت دانشبنیان شدن هدایت شوند.
ضرورتهای تحقق این امر چیست؟
در اینباره باید به چند نکات اشاره کرد؛ چند نمونه برجسته که در شرایط فعلی عملیاتیتر است.
پرسش اصلی این است که چگونه میتوان کسبوکار خود را تبدیل به دانشبنیان کنیم و از امتیازات و مشوقهایی که برای این نوع کسبوکارها در نظر گرفته شده، استفاده کنیم. مهمتر اینکه چگونه میتوانیم به این شیوه برند خود را در جهان ارتقا دهیم.
نخستین موضوع مهمی که کسبوکارها برای دانشبنیان شدن باید به آن توجه ویژه داشته باشند، منابع انسانی است. چون صاحبان کسبوکار، کسانی هستند که میتوانند با ایدههای جدید و طرحهای نوین یا ثبت اختراعات و ابداعات درون یک کسبوکار حرکت جدید داشته باشند و خون تازهای به بنگاه تولیدی یا خدماتی خود تزریق کنند؛ بنابراین پیشنهاد میشود این بنگاههای اقتصادی، نظام پیشنهادات، ایدهپردازی و نظام بازآفرینی اندیشههای خلاق را در کسبوکارها خود طراحی کنند.
در این حوزه معتقدم یکی از اصلیترین کسانی که میتوانند ایدههای خوبی به صاحبان کسبوکار بدهند، مشتریان آنها هستند که انتظار دریافت پولی هم ندارند؛ بنابراین از مشتریان و مصرفکنندگان میتوان ایدههای ناب و نو در قالب باشگاه مشتریان یا کانالهای ارتباطی که کسبوکارها با مشتریان خود دارند، دریافت کرد. مثلا میتوان در قالب این پرسشها پیگیر نظرات و ایدههای مشتریان بود؛ از نظر شما محصول ما دارای چه ضعفهایی بوده و ایده شما برای رفع این ضعفها یا ارتقای محصول چیست؟ شکایت هم میتواند برای صاحب بنگاه اقتصادی منجربه ایجاد یک مسیر جدید شود. پس نخستین گام، طراحی نظام پیشنهادات در بنگاه کسبوکار است که هم کارگران و مشتریان و هم صاحبان بنگاههای رقیب بتوانند در این نظام ایدهپردازی مشارکت داشته باشند. البته صاحبان بنگاهها هم باید به این ایدهها پاداش دهند و برای نوآوریها قیمتگذاری کنند تا بتوانند نظام خلاقیت را در کسبوکار خود بنیانگذاری کنند.
در این راستا، چه نهادی باید بستر پیادهسازی این شیوه از کسبوکار را برای صاحبان بنگاههای اقتصادی فراهم کند؟
بنیاد ملی نخبگان، معاونت علمی و فناوری ریاستجمهوری و نهادهایی که متولی شعار امسال هستند، موضوع بورس ایده را در ایران راهاندازی کنند. امسال بهترین فرصت برای بورس ایده است.
این مفهوم به چه معنی است؟
بورس ایده یعنی یک فرد ایدهای به ذهنش رسیده بهراحتی بتواند وارد سایت شده و ایده خود را ثبت کند. بهنام فرد ایدهپرداز هم باید شناسنامه صادر شود تا بتواند از فواید و امتیازات آن برخوردار شود و همچنین بتواند ایده خود را معامله کند. فراموش نکنیم یک فیلم سینمایی پرمخاطب و جذاب با یک ایده متفاوت شروع میشود. هر اتفاقی که در دنیای پیرامون ما در حال رخ دادن است از یک ایده شروع شده و ایده است که جرقه حرکتهایی که ما شاهد آنها هستیم را زده است.
بورس ایده میتواند یک جریان بسیار مفید برای کمک به تحقق شعار سال باشد و اینکه بتوانیم نظام ایدههای خلاق و نوآورانه را در کشور پایهگذاری کنیم.
عنوان شد برای پیادهسازی دانشبنیان شدن کسبوکارها چند نکته برجسته و مهم وجود دارد که مهمترین آنها بحث منابع انسانی و ثبت ایدههاست. سایر نکات مهم برای اجرای این امر مهم چیست؟
در اینباره باید تلاش شود تا این ایدهها در قالبهای حقوقی ثبت شوند. خوشبختانه براساس قوانین کشور میتوانیم طرح صنعتی و نشان تجاری خود را ثبت کنیم یا اختراعات و ابداعات خود را بهویژه در قالب شرکتی به ثبت برسانیم. این موضوع یعنی چند نفر با یکدیگر شرکت دارند و اختراع گروهی را بهنام شرکت به ثبت میرسانند. به این ترتیب، مالکیت معنوی ایده حفظ میشود. مزیت آن، این است که شخصیت حقوقی کسبوکار مالکیت معنوی این اختراع یا ابداع یا طرح صنعتی را بهنام خودش کرده و حالا گام بعدی که ثبت اختراع انجام شد، تجاریسازی این اختراع است.
شرکت دانشبنیان یک تعریف خیلی ساده دارد؛ شرکتی که توانسته یک اختراع یا ابداع نوآورانه را تجاریسازی و تبدیل به یک کالا یا خدمت عمومی کند و محصولش در بازار قابل عرضه است. پس واحد حقوقی باید فعال شود تا بتواند امور مربوط به ثبتهای معنوی را بهویژه در قالبهای قانونی و حقوقی و به صورت گروهی انجام دهد. البته فراموش نکنیم محور دانشبنیانسازی کسبوکارها منابع انسانی هستند. منابع انسانی بدون آموزش، انگیزش و تقویتهای بیرونی و درونی ممکن است رغبت زیادی به این سمت و سو نداشته باشد.
اگر صاحبان بنگاههای کسبوکار برای منابع انسانی خود در حوزه آموزش ایدهپردازی، خلاقیت، نوآوری و کارآفرینی هزینه کنند این امور سرمایهگذاری بوده و هزینه بهشمار نمیرود، بلکه موجب میشود تا بنیانهای دانشی بنگاههای کسبوکار ارتقا پیدا کنند.
نکته دیگری که بسیار اهمیت دارد و صاحبان کسبوکارها میتوانند از آن استفاده کنند، مشارکت با کسبوکارهای دانشبنیان موجود است. مثلا ممکن است شرکتی در یکی از شهرکهای صنعتی کشور کاری کاملا کارآفرینانه انجام داده باشد اما بهعنوان دانشبنیان ثبت نشده است. صاحبان صنایع میتوانند برای اینکه از فوتوفنهای دانشبنیانی آگاهی یابند با یک صاحب کسبوکار دانشبنیان وارد مشارکت شوند.
این مشارکت میتواند در قالب آزمایشگاه، واحد تحقیق و توسعه یا در قالب پروژههای مشترکی باشد که این صاحبان صنایع با دانشبنیانها تعریف کردهاند. ارتباط با یک کسبوکار دانشبنیان موجب خواهد شد زمینههای دانشبنیان شدن کسبوکار صاحبان بنگاههای اقتصادی از طریق انتقال تجربه بهوجود آید. بهعنوان مثال، اگر کسی روزی ۱۰ یا ۱۵ بار با مخترعان و مبدعان جلسه داشته باشد، درباره افکار و ایده آنها مطالبی بشنود، محصولات اختراعی آنها ببیند چقدر در ذهنش تاثیر خواهد داشت؟ چقدر برای دیگران انگیزه ایجاد میشود که آنها هم بهدنبال نوآوری حرکت کنند؟ بنابراین مشارکت با کسبوکارهای دانشبنیان میتواند یکی از این الگوهایی باشد که به دانشبنیانسازی کسبوکار موجود کمک میکند.
بیان یک نکته دیگر ضرورت دارد اینکه در هر حوزهای اگر صاحب همان بنگاه اقتصادی فراخوان دهد و عنوان کند هر کس در حوزه موردنظر اختراع ثبتشدهای دارد یا طرح صنعتی ثبت شده آن را به صاحب بنگاه ارائه دهند صاحب کسبوکار آمادگی دارد یا آن اختراع را خریداری و تجاریسازی کند یا در عملیاتسازی آن اختراع مشارکت شود. این ایده ساده موجب خواهد شد یک کسبوکار سنتی به سمت دانشبنیان شدن هدایت شود.
سخن پایانی
بنابر این گفتوگو همانطور که مشارکت با شرکتهای دانشبنیان برای بنگاههای کسبوکار ضروری است حرکت این واحدهای صنعتی یا حتی خدماتی به سوی دانشبنیان شدن نیز ضرورت دارد. این امر کمک میکند تا بهرهوری در تولید افزایش پیدا کرده و نقش ایدهها در تولیدات برجسته شود. صاحبان بنگاههای اقتصادی باید علاوهبر توجه به منابع انسانی پیشنهادهای مشتریان را دریافت کنند که خود بستری برای نوآوری در بحث فعالیت بنگاههای کسبوکار است.