روزی برای ترک عادات اشتباه گذشته
عاطفه خسروی-مدیرمسئول
بسیاری «خامفروشی» را آفت اقتصاد ایران میدانند و معتقدند اقتصاد کشور ما به صادرات نفت و ذخایر طبیعی عادت کرده است. در حالی که برای افزایش درست صادرات، باید به صادرات غیرنفتی و فاصله با خامفروشی تکیه کرد. تنها در این صورت است که میتوان به درآمد صادراتی بهعنوان یکی از منابع قابلاتکای دولتها تکیه کرد؛ چنانچه این ابزار در کشورهای توسعهیافته بهکمک توسعه پایدار و رشد اقتصاد آمده است.این در حالی است که باتوجه به آمار صادرات نفتی و غیرنفتی، در تمام سالهای گذشته صادرات نفتی و مواد خام سهم قابلتوجهی را در آمار صادراتی به خود اختصاص داده و سهم کمی از این سبد تجاری، نصیب صادرات محصولات غیرنفتی و کالاهای با ارزشافزوده شده است. در این بین، یکی از راهکارهای کارشناسان برای افزایش درآمدهای صادراتی، با تاکید بر صادرات غیرنفتی، چرخش اقتصاد بهسمت تولیدات صادراتمحور است.حرکت در این مسیر نیز، نیازمند الزاماتی از جمله ایجاد انگیزه برای تولیدکننده در راستای تسهیل تولید صادراتمحور، افزایش مشوقها و معافیتهای صادراتی، تسهیل قوانین و مقررات صادراتی، افزایش تعرفه واردات کالای مشابه ساخت داخل و افزایش توان و دانش فنی تولیدکنندگان است. بدون شک تولید و صادرات دارای رابطهای معنادار و مستقیم با یکدیگر هستند که تهدید هر یک به تضعیف دیگری میانجامد. از سوی دیگر، اقتصاد جهانی در چند دهه گذشته با سرعت چشمگیری رشد کرده و امروز دیگر اهمیت تکنولوژی و فناوری اطلاعات ( IT ) در راستای تسهیل تجارت جهانی بر کسی پوشیده نیست. با پیشرفت روزافزون تکنولوژی، اقتصادها به یکدیگر وابستهتر شدهاند و انقلاب فناوری اطلاعات، خریداران و فروشندگان سرتاسر جهان را به هم نزدیکتر کرده است. به این ترتیب، باور کنیم یا نه، الگوی تجارت جهانی حداقل در ۲۰ سال گذشته بهطورقابلتوجهی تغییر کرده است.
در سال ۱۹۹۰، اقتصادهای توسعهیافته نظیر اروپا، در نقشه تجارت جهانی غالب بودند و در ۲۰ سال گذشته با سرعتی باورنکردنی، کشورهایی مانند چین، در این مسیر پیشی گرفتند. در اصل داشتن نیروی کار ارزان و ارتباطات خوب تجاری، 2 ابزار مهمی بودند که چین با بهره از آنها توانست به نقش اول بازیگران تجارت جهانی بدل شود. چین بهسرعت بازارهای غربی را با کالاهای مصرفی ارزانقیمت قبضه کرد و سهم قابلتوجهی در توزیع صادرات جهانی برای خود ایجاد کرد. این الگوی جهانی بهوضوح، موفقیت «تولید صادراتمحور» را بهنمایش گذاشت و نشان داد که چطور اقتصاد کشورهای «صادراتمحور» در عرصه جهانی موفق عمل میکنند! بر همین اساس، بسیاری از کارشناسان معتقدند که نجات اقتصاد ایران نیز در گرو صادرات و توسعه آن است. تا آنجا که بسیاری بر ارتباط مستقیم تولید با صادرات و ارتباط غیرمستقیم معیشت و بهبود زندگی با صادرات تاکید دارند.در این گزاره، رونق تولید منجر به رونق اقتصاد میشود و با حفظ اشتغال، معیشت را تامین میکند. از سوی دیگر، یکی از الزامات رونق تولید، توسعه صادرات است؛ هرچند این مورد هنوز هم در نگاه برخی مسئولان نهادینه نشده است. با اینهمه، اگر قصد رونق تولید و کاهش نرخ تورم و حمایت از معیشت را داریم، باید برنامهریزی دقیقتری برای تسهیل فرآیند صادرات داشته باشیم.اگر قرار است صادرات پایدار داشته باشیم، باید مطالعه، برنامهریزی و هدفگذاری دقیقتری در حوزه صادرات انجام دهیم؛ برنامههایی که در تمام این سالها در سایه اتکای اقتصاد به نفت به فراموشی سپرده شده است.
برای تولید صادراتمحور نیز، نیازمند توجه به 2 مقوله حمایت دولتی و عزم فعالان اقتصادی و صادرکنندگان هستیم. بسیاری از فعالان تجاری از میزان و شکل حمایتهای دولتی گلایه دارند و مواردی مانند قوانین خلقالساعه، تعرفهّهای گمرکی، بیتوجهی به مشوقهای صادراتی و... را عاملی منفی در مسیر توسعه صادرات میدانند. بهگفته این گروه، صادرکنندگان برای توسعه صادرات نیازمند مشوقهای صادراتی دولت در 2 بخش مالی و سختافزاری هستند. همچنین، برای توسعه صادرات باید به زیرساختهایی مانند بستهبندی، حملونقل و ترانزیت نیز توجه ویژه داشت. بهعنوان نمونه، سیستم حملونقل برای صادرات محصولات کشاورزی یا معدنی بسیار ضعیف است و همین امر صادرکنندگان را با مشکلات جدی مواجه کرده است.از سوی دیگر، توسعه صادرات نیازمند عزم فعالان اقتصادی، تولیدکنندگان و صادرکنندگان است. حرکت در این مسیر نیز، نیازمند تولید باکیفیت و با نرخ قابلرقابت در بازارهای جهانی است. تمام موارد یادشده؛ تنها یک روی سکه تحقق «تولید صادراتمحور» است و روی دیگر این سکه، داستان نخنمای «تکیه بر دلارهای نفتی» است. بهنظر میرسد در این ساختار نادرست، اقتصاد ایران همواره با تکیه بر درآمدهای نفتی، هر سال را پشتسر گذاشته و سند دخل و خرج سال جدید را نیز با محاسبه دلارهای نفتی بسته است. همین اتکا، اقتصاد را در سالهای تحریم با مشکل مواجه کرده و شاید بههمیندلیل است که بسیاری معتقدند باید تحریمها را فرصت بدانیم، زیرا ما را مجبور کرد به ضرورت توسعه صادرات بیندیشیم.
باتوجه به موارد یادشده میتوان گفت؛ مکانیسم توسعه، حمایت از صادرات است. بنابراین، باید بهدنبال باز کردن زنجیرهایی بود که در این سالها بهپای صادرکنندگان و تولیدکنندگان بسته شده است. علاوه بر این، بهرهگیری از تجربه کشورهای موفق نیز، اصلی است که باید موردتوجه قرار گیرد.روز ملی صادرات، میتواند بهروزی برای ترک عادات اشتباه گذشته و اتخاذ سیاستها و برنامههای جدید با هدف شروع مسیری تازه در تحقق «اقتصاد صادرات محور» تبدیل شود؛ روزی که تنها به بیان مشکلات تکراری هر سال و ارائه راهکارهای تکراریتر خلاصه نشود.