برقراری عدالت انرژی با تغییر نظام سوختی
یکی از مسائل اصلی در زمینه توسعه شهری، مسئله حملونقل است و در این بین، سهم بسیار بالایی از مصرف بنزین در کشور نیز توسط همین بخش رقم میخورد؛ مسئلهای که سبب شده اکنون شاهد ناترازی شدید در حوزه بنزین و متعاقب آن تکاپوی سیاستگذار برای رفع مشکل که گاهی نارضایتیهایی را در گروهی از مردم پدید میآورد، باشیم. اما راهکار اساسی رفع این مشکل چیست؟ این پرسشی است که کارشناسان در پاسخ به آن میگویند با جایگزین کردن سوختهایی نظیر CNG، LPG و همچنین برق بهجای بنزین، میتوان راهبردیترین اقدام را در جهت کاهش ناترازی بنزین و تحول صنعت حملونقل به کار گرفت. صمت در گزارش پیش رو نگاهی داشته به راهکارهای تعدیل مصرف بنزین و برقراری عدالت در توزیع یارانه سوخت.
حملونقل عمومی و الزامات سوختی
حملونقل شهری و بینشهری امروز به یکی از اصلیترین گلوگاههای سیاستگذاری انرژی و محیطزیست کشور تبدیل شده است. بیش از نیمی از مصرف بنزین کشور بهطور مستقیم در بخش حملونقل بهویژه در کلانشهرها به مصرف میرسد و همین تمرکز مصرف، این بخش را به کانون ناترازی بنزین بدل کرده است. ازسوی دیگر، سهم بالای خودروهای بنزینی در سبد حملونقل شهری، عامل اصلی آلودگی هوا، افزایش بیماریهای تنفسی و کاهش کیفیت زندگی شهروندان است. تجربه سالهای اخیر نشان میدهد صرف افزایش ظرفیت پالایشی یا واردات بنزین، نهتنها راهحل پایدار نیست، بلکه خود به تشدید مصرف و تعمیق وابستگی منجر میشود. در چنین شرایطی، توسعه صنعت حملونقل عمومی و تجهیز آن به سوختهای جایگزین بنزین، بهعنوان یک راهبرد دوگانه، همزمان به کاهش آلودگی هوا و مهار ناترازی بنزین کمک میکند و میتواند نقطه آغاز اصلاح ساختاری در الگوی مصرف انرژی کشور باشد.
ناترازی بنزین در ایران صرفا ناشی از کمبود عرضه نیست، بلکه بیش از هر چیز، حاصل تقاضای افسارگسیختهای است که در نتیجه قیمتگذاری نادرست، ضعف حملونقل عمومی و گسترش سفرهای تکسرنشینی شکل گرفته است. در بسیاری از کلانشهرها، خودرو شخصی به ابزار اصلی جابهجایی تبدیل شده و ناوگان حملونقل عمومی، چه از نظر ظرفیت و چه از نظر کیفیت خدمات، توان رقابت با آن را ندارد. این وضعیت باعث شده بنزین یارانهای که باید کالایی عمومی و عادلانه باشد، عملا به نفع مصرفکنندگان پرمصرف و خودرومحور توزیع شود. تداوم این روند، کشور را در چرخهای معیوب گرفتار کرده است؛ چرخهای که در آن، هر افزایش عرضه بنزین، بهسرعت با افزایش مصرف خنثی میشود. در چنین شرایطی، تمرکز سیاستگذاری باید از تامین بنزین بیشتر به سمت مصرف کمتر بنزین و جایگزینی آن با سوختهای پاک و متنوع تغییر کند؛ مسیری که نقطه ثقل آن، صنعت حملونقل عمومی است.
سوختهای جایگزین بنزین؛ از CNG و LPG تا برق
تجهیز ناوگان حملونقل عمومی و حتی بخشی از حملونقل خصوصی به سوختهای جایگزین بنزین، یکی از کمهزینهترین و سریعالاثرترین راهکارهای عبور از ناترازی بنزین است. CNG و LPG بهعنوان سوختهایی با زیرساخت نسبتا آماده در کشور، میتوانند بهسرعت سهم قابلتوجهی از مصرف بنزین را کاهش دهند. تجربه دهههای گذشته نشان داده هر بار توسعه هدفمند CNG در ناوگان تاکسیرانی و اتوبوسرانی، به کاهش محسوس مصرف بنزین منجر شده است. در کنار این دو، برق بهعنوان سوخت آینده حملونقل شهری، نقشی کلیدی در کاهش آلودگی هوا دارد. توسعه اتوبوسهای برقی، مترو، تراموا و حتی تاکسیهای برقی، علاوه بر حذف آلایندگی محلی، امکان همافزایی با توسعه انرژیهای تجدیدپذیر را نیز فراهم میکند. این تنوعبخشی به سبد سوخت حملونقل، کشور را از وابستگی مطلق به بنزین رها میکند و انعطافپذیری سیستم انرژی را افزایش میدهد.
هیچ سیاستی برای کاهش مصرف بنزین بدون تقویت واقعی حملونقل عمومی موفق نخواهد شد. حملونقل عمومی زمانی میتواند جایگزین خودرو شخصی شود که از نظر دسترسی، زمان، ایمنی و هزینه، برای شهروندان جذاب باشد. سرمایهگذاری در توسعه خطوط مترو، نوسازی ناوگان اتوبوسرانی و تجهیز آن به سوختهای پاک، نه یک هزینه، بلکه یک سرمایهگذاری بلندمدت در سلامت، بهرهوری و پایداری اقتصادی کشور است. هر اتوبوس یا قطار شهری که جایگزین دهها خودرو شخصی میشود، بهطور همزمان مصرف بنزین، ترافیک و آلودگی هوا را کاهش میدهد. از سوی دیگر، تامین پایدار سوخت این ناوگان از مسیر برق، CNG یا LPG، ریسکهای ناشی از شوکهای قیمتی یا کمبود بنزین را به حداقل میرساند و تابآوری شهرها را در برابر بحرانهای انرژی افزایش میدهد.
بنابراین یکی از مسائل اصلی در زمینه توسعه شهری، مسئله حملونقل است و در این بین، سهم بسیار بالایی از مصرف بنزین در کشور نیز توسط همین بخش استفاده میشود؛ با جایگزین کردن سوختهایی نظیر CNG، LPG و همچنین برق بهجای بنزین، میتوان راهبردیترین اقدام را در جهت کاهش ناترازی بنزین و تحول استفاده از صنعت حملونقل به کار گرفت و همچنین آلودگی را در کلانشهرها با استفاده از سوختهای پاک کاهش داد.
درباره بکارگیری سوختهای پاک بهجای بنزین در صنعت حملونقل و همچنین توجه ویژه به کاهش ناترازی بنزین در این مدل، با مهدی هاشمزاده و فرشاد جامع، کارشناسان حوزه انرژی به گفتوگو پرداختیم که در ادامه خواهید خواند.
راهکارهایی از تنوعبخشی به سبد سوخت تا توسعه همسفری
هاشمزاده کارشناس انرژی: یک کارشناس حوزه انرژی کاهش معضلات ناشی از سیستم حملونقل را منوط به اجرای سیاستهایی در راستای جایگزین کردن سوختهای فعلی با سوختهای دیگر و بکارگیری ابزارهای نوین چون هوش مصنوعی برای همگانیتر کردپن حملونقل میداند. مهدی هاشمزاده، کارشناس حوزه انرژی گفت و گو با صمت اشاره به یک رویکرد مهم در زمینه تجهیز صنعت حملونقل به سوختهای جایگزین بنزین گفت: توسعه حملونقل عمومی و کاهش وابستگی به بنزین، امروز به یکی از کلیدیترین ضرورتهای مدیریت شهری و سیاستگذاری انرژی کشور تبدیل شده است. تمرکز بیش از حد جابهجاییها بر خودرو شخصی بنزینسوز، نهتنها مصرف بنزین را به سطحی ناپایدار رسانده، بلکه پیامدهای گستردهای در قالب آلودگی هوا، اتلاف زمان، افزایش هزینههای سلامت و تشدید ناترازی انرژی به همراه داشته است. در چنین شرایطی، حملونقل عمومی کارآمد و در دسترس، تنها گزینهای است که میتواند همزمان پاسخگوی نیاز جابهجایی شهروندان و کاهش فشار بر منابع سوخت فسیلی باشد.
وی در پاسخ به این سوال که آیا زیرساختهای حملونقل کشور برای قبول مسئولیت کامل جابهجایی مسافر آمادگی دارد، خاطرنشان کرد: صنعت حملونقل عمومی و خصوصی از یارانه سوخت جایگزین بنزین بهره خواهد برد و از طرفی با واقعی شدن قیمت بنزین، مانند دیگر کشورهای مختلف دنیا، ابداعات جدیدی مبتنی بر سفر اشتراکی و همچنین حملونقل اشتراکی شکل خواهد گرفت. همین حالا، در سرویسهای حملونقل خصوصی، گزینهای مبتنی بر سفر اشتراکی فعال شده که مبتنی بر هوش مصنوعی، نزدیکترین نقاط مبدا سوار شدن دو فرد و همچنین نقاط مقصد پیاده شدن دو فرد را محاسبه میکند و به رانندگان پیشنهاد میدهد و امکان سفر اشتراکی با هزینه بسیار کمتر از سفر شخصی و خصوصی فراهم شده است.
در سفر شریک شویم
وی ادامه داد: از آن مهمتر، مدل جدیدی از حملونقل اشتراکی ایجاد شده که مبتنی بر یک مفهوم تحت عنوان همپیمایی (carpooling) افراد با ماشین شخصی خود بهجای سفر تکسرنشینی، با همراهانی که مقاصد و مبداهای نزدیک با آنها دارند؛ سفر خواهند داشت و به این ترتیب، سفر تکسرنشینی افراد به مدل همپیمایی تبدیل خواهد شد. به این ترتیب، افراد میتوانند با استفاده از سوخت بنزین، بهصورت سفر اشتراکی و مبتنی بر همپیمایی به محل کار خود بروند، اما نکته کلیدی این است که بنزین دیگر برای مصارف شخصی نیست و باید به عموم مردم برسد و اگر قرار است یارانهای به بنزین بدهیم، باید برمبنای کد ملی تقسیم شود. این کارشناس انرژی با اشاره به اهمیت همپیمایی گفت: تحول در صنعت حملونقل صرفا به تغییر نوع سوخت یا گسترش سرمایهگذاری در ایجاد زیرساخت جدید حملونقل محدود نمیشود، بلکه نیازمند تغییر در الگوی سفر و استفاده از خودروهای شخصی افراد نیز هست. گسترش پلتفرمهای هوشمند حملونقل، سفر اشتراکی و همپیمایی (carpooling)، میتواند مصرف سوخت را بدون نیاز به سرمایهگذاریهای سنگین زیرساختی کاهش دهد و در این راستا استفاده از الگوریتمهای هوش مصنوعی بسیار کارساز است. این مدلها، در صورت واقعی شدن قیمت بنزین و هدایت یارانهها بهصورت هدفمند، میتوانند بهسرعت گسترش یابند. ترکیب سفر اشتراکی با ناوگان حملونقل عمومی پاک، یک الگوی نوین حملونقل شهری را شکل میدهد که در آن، بنزین بهتدریج از نقش سوخت غالب خارج میشود و تنها برای مصارف محدود و ضروری مورد استفاده قرار میگیرد.
تغییر روش اجبار است، نه انتخاب
وی مهمترین دلیل حرکت به سمت سوختهای جایگزین بنزین را پاک بودن آن سوختها اعلام کرد و افزود: مهمترین محرک سیاستگذاری برای حرکت به سمت سوختهای جایگزین بنزین در صنعت حملونقل، پاکتر بودن ذاتی این سوختها و اثر مستقیم آنها بر کاهش آلودگی هوا در کلانشهرهاست. بنزین بهعنوان سوخت غالب ناوگان شهری، منبع اصلی انتشار آلایندههایی مانند ذرات معلق، اکسیدهای نیتروژن و ترکیبات آلی فرار است که نقش تعیینکنندهای در شکلگیری پدیده وارونگی هوا و افزایش بیماریهای تنفسی دارند. در مقابل، سوختهای جایگزین نظیر برق، CNG و LPG بهدلیل ساختار احتراقی متفاوت یا حذف کامل فرآیند احتراق، بار آلایندگی شهرها را بهطور معناداری کاهش میدهند و امکان تنفس دوباره را برای کلانشهرها فراهم میکنند.
وی در پایان گفت: توسعه صنعت حملونقل عمومی و تامین پایدار سوخت آن از مسیر سوختهای جایگزین بنزین، دیگر یک انتخاب نیست، بلکه ضرورتی اجتنابناپذیر برای آینده کشور است. ناترازی بنزین، آلودگی هوا و فشارهای مالی ناشی از یارانههای پنهان، همگی ریشه در یک مسئله مشترک یعنی وابستگی بیش از حد به بنزین در حملونقل دارند. با تنوعبخشی به سبد سوخت، سرمایهگذاری هدفمند در حملونقل عمومی، هوشمندسازی سفرها و اصلاح نظام یارانهای، میتوان این وابستگی را کاهش داد و مسیر توسعه پایدار شهری را هموار کرد. این رویکرد، نهتنها امنیت انرژی کشور را تقویت میکند، بلکه سلامت شهروندان، عدالت اجتماعی و کیفیت زندگی در شهرها را بهطور همزمان ارتقا میدهد؛ دستاوردی که ارزش هرگونه سرمایهگذاری و اصلاح ساختاری را دارد.
جایگزین کردن سوختها، پاسخی همزمان به چند بحران
درباره راههای الزامات سوختی در حوزه حملونقل یک کارشناس دیگر حوزه انرژی استفاده از سوختهای جایگزین را اقدامی ضروری و راه ناگزیر میداند. فرشاد جامع، کارشناس حوزه انرژی در ابتدای صحبتهای خود با اشاره به اهمیت بکارگیری سوختهای پاک در صنعت حملونقل اظهار کرد: حرکت به سمت سوختهای جایگزین بنزین در صنعت حملونقل، بیش از آنکه صرفا پاسخی به ناترازی بنزین باشد، پاسخی به بحران آلودگی هوا و هزینههای پنهان آن بر سلامت جامعه است. برق، CNG و LPG با پاکتر بودن و آلایندگی کمتر، این امکان را فراهم میکنند که همزمان با اصلاح الگوی مصرف سوخت، کیفیت زندگی در کلانشهرها ارتقا یابد و مسیر توسعه حملونقل پایدار و انسانی هموار شود.
گامی در جهت عدالت
این کارشناس انرژی در گفت و گو با صمت اشاره به اهمیت پاک بودن سوخت جایگزین بنزین نظیر برق گفت: برق بهعنوان پاکترین گزینه در سبد سوخت حملونقل شهری، در محل مصرف هیچگونه آلایندگی تولید نمیکند و استفاده از ناوگان برقی بهویژه در اتوبوسرانی، مترو و تاکسیهای شهری، به حذف مستقیم آلایندهها از مراکز پرتردد منجر میشود. این مزیت در کلانشهرهایی که تمرکز جمعیت و ترافیک بالاست، اهمیت دوچندان دارد؛ چراکه کاهش آلایندگی محلی، بهسرعت در بهبود کیفیت هوا و سلامت عمومی منعکس میشود. از سوی دیگر، با توسعه همزمان انرژیهای تجدیدپذیر، برق موردنیاز حملونقل نیز میتواند هرچه بیشتر پاک و کمکربن شود و زنجیرهای کامل از حملونقل سبز را شکل دهد. همچنین سوخت CNG و LPG در مقایسه با بنزین، سوختهایی کمآلایندهتر محسوب میشوند، زیرا احتراق کاملتر این سوختها باعث کاهش قابلتوجه انتشار ذرات معلق و آلایندههای خطرناک میشود و بهویژه در ناوگان تاکسیرانی و اتوبوسرانی، اثر فوری بر کاهش آلودگی هوا دارد. تجربه سالهای گذشته نشان داده هر بار سهم CNG در ناوگان شهری افزایش یافته، شاخصهای آلودگی هوا بهبود پیدا کردهاند. به همین دلیل، توسعه هدفمند این سوختها نهتنها یک اقدام انرژیمحور، بلکه یک سیاست سلامتمحور و زیستمحیطی است. وی افزود: یکی از مهمترین ابعاد اصلاح نظام سوخت، مسئله عدالت است. یارانه بنزین در شکل فعلی، نهتنها عادلانه توزیع نمیشود بلکه به افزایش مصرف و ناترازی دامن میزند. در مقابل، هدایت یارانهها به سمت توسعه حملونقل عمومی و سوختهای جایگزین، میتواند عدالت انرژی را تقویت کند. اگر قرار است بنزین یارانهای توزیع شود، این یارانه باید برمبنای کد ملی و بهصورت برابر به همه شهروندان تعلق گیرد، نه براساس میزان مصرف خودرو. چنین رویکردی، انگیزه مصرف بیرویه را کاهش میدهد و در عین حال، منابع آزادشده را برای توسعه ناوگان حملونقل عمومی پاک فراهم میکند. نتیجه این سیاست، کاهش فشار بر بودجه دولت، بهبود کیفیت هوا و افزایش رضایت عمومی خواهد بود.
سخن پایانی
حملونقل در حال حاضر یکی از متهمان اصلی آلودگی هوا و ناترازی سوختی در کشور است؛ بر همین مبنا تغییر سیاستهای حاکم بر این بخش و مشخصا جایگزین کردن سوختهای دیگر چون CNG و LPG و برق با سوختهای موجود پیشنهادی است که کارشناسان برای رفع این اتهام مطرح میکنند و در واقع تاکید دارند حرکت به سمت سوختهای جایگزین بنزین در صنعت حملونقل، بیش از آنکه صرفا پاسخی به ناترازی بنزین باشد، پاسخی به بحران آلودگی هوا و هزینههای پنهان آن بر سلامت جامعه است. در کنار این موضوع کارشناسان استفاده از هوش مصنوعی و ظرفیتهای موجود در آن برای اجرای طرحهایی در راستای کاهش استفاده از خودروهای تکسرنشین و عمومیسازی حملونقل را نیز در کاهش مشکلات فعلی حوزه حملونقل موثر میدانند.