-
گزارش صمت از رویداد «کودک و محیط‌زیست»

عاشقان و ناجیان فردای زمین

کامیار فکور: اگر قرار باشد پیوند عمیق انسان و طبیعت از جایی آغاز شود، یکی از مهم‌ترین مراحل آن، دوران کودکی است. محیط‌زیستی‌ها بر این باورند که هسته اصلی یک شهروند مسئولیت‌پذیر، در همین سال‌های اولیه زندگی شکل می‌گیرد؛ باوری که باعث شد متخصصی مانند عبدالحسین وهاب‌زاده، رخت دانشگاه را برکَنَد و پیشگام تاسیس مدارس طبیعت برای ساختن این پیوند حیاتی شود. این نگاه، به‌مناسبت ۱۶ مهر، روز ملی کودک، با برگزاری رویداد «کودک و محیط زیست» در تهران، با مشارکت فعال تشکل‌های محیط‌زیستی و فعالان این حوزه، در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به یک کارگاه بزرگ تجربه و آگاهی تبدیل شد. در میان بخش‌های متنوع این رویداد و غرفه‌ها و میزها، نگاه‌ها به‌سوی غرفه‌ای خیره می‌شد که به یک گالری تبدیل شده بود. این غرفه، با نمایش صنایع‌دستی و آثار خلاقانه ساخته‌شده از «خشکاله‌ها» (زباله‌های خشک)، به کودکان می‌آموخت که چگونه می‌توان به دورریختنی‌ها، «ارزش و هویتی دوباره» بخشید. در یک سوی سالن، پرنده‌های کاغذی از سقف آویزان بودند و فرصت پرنده‌نگری را در فضایی بدیع فراهم می‌کردند و در سوی دیگر، کودکان با ساختن فضاهای تخیلی با اسباب‌بازی‌ها، معماران کوچک زیست‌بوم خود می‌شدند. از تجربه نقاشی با رنگ‌های طبیعی و اجرای نمایشی عروسکی با موضوع حفاظت محیط‌زیست گرفته، تا پنل‌های تخصصی برای نقد سازکار آموزش محیط‌زیست رسمی در کشور، همگی بخشی از این برنامه جامع بودند. رویداد «کودک و محیط‌زیست» میدانی بود برای بازگرداندن حس‌های فراموش‌شده به بزرگسالان و هدیه کردن لذت لمس طبیعت به کودکان. در ادامه، گزارشی از این رویداد و گفت‌وگوی صمت را با برخی از فعالان این رویداد و مهمانان مختلف می‌خوانید.

عاشقان و ناجیان فردای زمین

طبیعت را به خانه بیاور

مهدی شمسی، طراح و مدرس گرافیک، در میان غرفه‌های رویداد «کودک و محیط‌زیست»، با رویکردی تازه به نام «گرافیک ارگانیک» آثار این ژانر هنری را به‌نمایش گذاشت. شمسی درباره این شیوه هنری که از سال ۱۳۹۲ آغاز کرده، در گفت‌وگو با صمت اظهار کرد: گرافیک ارگانیک یعنی خلق فرم، شکل و نقش با استفاده از عناصر طبیعی.

وی تاکید می‌کند که این رویکرد، تفاوتی بنیادین با هنرهایی چون «لندآرت» یا «گل‌آرایی» دارد. شمسی توضیح می‌دهد: بسیاری تصور می‌کنند هر چیدمانی روی زمین، لندآرت است. اما تفاوت این دو ژانر، در اولویت‌ها است. در گرافیک ارگانیک، اولویت اول طبیعت و محیط‌زیست است و پس از آن هنر؛ در حالی که در لندآرت، اولویت با هنر است.

به‌گفته شمسی، دغدغه اصلی این رویکرد، یک نگاه «کل‌گرای محیط‌زیستی» است که بر استفاده از عناصر در دسترس و کم‌هزینه تاکید دارد: نقطه عطف ما عناصر طبیعی است؛ چیزهایی که در خانه همه پیدا می‌شود و ارتباطی با مشکلات اقتصادی ندارد.

وی هدف این آموزش را، رشد خلاقیت کودکان و تقویت دقت آنها به جزئیات طبیعت می‌داند. شمسی به نمونه‌های موجود در غرفه اشاره می‌کند؛ قوطی‌هایی که پر شده‌اند از عناصر طبیعی مانند پوست گردو و بادام. حتی برخی مواد خوراکی مانند کشک زرد که معمولا دور ریخته می‌شود که حالا به‌عنوان پودرهای رنگی به‌کار گرفته شده است.

این آثار، نمایشی از خلاقیت و بازیابی هویت برای پسماندها و اقلام دورریختنی طبیعی است. در این مجموعه، مجسمه‌های کوچک انسان‌نما یا عروسک‌هایی را می‌بینیم که بدنه آنها با ظرافت از ترکیباتی چون غلاف میوه‌ها، پوست خشک بادام و گردو، بذرها و سایر خشکاله‌ها ساخته شده است.

 این مدرس گرافیک ارگانیک خاطرنشان می‌کند: ما می‌گوییم هر مرکز آموزشی، در کنار مقوا و رنگ‌های مرسوم، می‌تواند از چنین عناصری استفاده کند. حتی پوست پرتقال، پیش از آنکه تبدیل به خشکاله، کمپوست یا خوراک دام شود، می‌تواند وارد چرخه هنر و خلاقیت در مراکز آموزشی شود و زمینه‌ساز توانمندی و کارآفرینی باشد.

شمسی در ادامه، به ساخت سازهای ارگانیک اشاره می‌کند که بخش دیگری از فعالیت‌های این مجموعه است. در این غرفه، از سازهای ساده‌ای چون نارگیل پرشده از ماسه یا ساز باران که با استوانه‌ای حاوی ذرات مختلف صدای باران را شبیه‌سازی می‌کند، رونمایی شد. 

وی‌ می‌گوید: «اینها سازهای تخصصی نیست، اما به کودکان می‌آموزد که موسیقی را می‌توان از ساده‌ترین عناصر طبیعت آغاز کرد و چقدر الهام‌بخشی و بهره‌گیری از طبیعت، در موسیقی و هنر امکان‌پذیر است.»

پرنده سیاه به‌جای شیرابه سیاه

منا چناری، هنرمند دیگری است که از دغدغه‌های عکاسی و پیشینه معماری، به یک زبان هنری نو در حوزه محیط‌زیست رسیده است. وی که فارغ‌التحصیل رشته معماری است و در سال‌ها فعالیت خود، بر عکاسی تمرکز داشته، با رویکردی محیط‌زیستی به ایده‌ای خلاقانه دست زده است؛ استفاده بهینه از پسماندهای تر و کاهش تولید شیرابه.

خروجی این دغدغه، خلق آثاری است که چناری آن را با این شعار معرفی می‌کند: «پرنده سیاه به‌جای شیرابه سیاه». وی در گفت‌وگو با صمت گفت: به‌جای آنکه پوست بادمجان را دور بریزیم تا به شیرابه تبدیل شود و محیط‌زیست را آلوده کند، می‌توان با خشک کردن و فرآوری آن، یک اثر هنری تولید کرد که دیگران را نیز به تفکر وادارد.

فرم آثار او عمدتا کلاژ است. در تابلوهای وی، یک عکس طبیعی که خود هنرمند ثبت کرده است، پس‌زمینه کار قرار می‌گیرد و روی آن، پوست‌های بادمجان خشک‌شده که به‌شکل پرندگان برش خورده‌اند، جان می‌گیرند. در برخی دیگر از آثار، این پرندگان خشکاله‌ای، بین دو لایه شیشه قرار می‌گیرند تا به‌شکلی مینیمال و ماندگار، روایتگر قصه خود باشند.

پرنده‌نگری و تقویت حواس و دوستی

در گوشه دیگری از این رویداد، فضایی برای «پرنده‌نگری» تدارک دیده شده بود. در این بخش، کودکان با در دست گرفتن دوربین‌های دوچشمی ساده و اسباب‌بازی، به تماشای ده‌ها پرنده مقوایی می‌پرداختند که با نخ‌هایی از سقف آویزان شده بودند.

سیمین منصوری، راهنمای پرنده‌نگری، هدف این فعالیت را این‌گونه به صمت توضیح داد: «ما اینجا جمع شدیم تا کودکان را به شیوه‌ای جذاب با پرنده‌نگری آشنا کنیم. آنها با استفاده از این دوربین‌ها، پرندگان کاغذی را مشاهده می‌کنند و همزمان می‌آموزند که چگونه در طبیعت، از دور و بدون آسیب زدن به پرندگان، این فعالیت را دنبال کنند.»

منصوری بر مزایای تربیتی این کار تاکید کرد و افزود: پرنده‌نگری به‌صورت مستقیم باعث تقویت حواس، تمرکز و دقت کودکان می‌شود، زیرا آنها باید با وسواس گوش بدهند و نگاه کنند. مهم‌تر اینکه، این فعالیت گروهی باعث افزایش حس دوستی و همکاری میان آنها می‌شود. بچه‌ها در هنگام کار، دوربین دوچشمی را با هم به اشتراک می‌گذارند و این‌گونه، درس ارزشمند رفاقت و تعامل را می‌آموزند. در حقیقت، این یک فعالیت فوق‌العاده مفید برای رشد همه‌جانبه آنها است.

پرورش خلاقیت کودکان با رنگ‌های طبیعی و درخت آرزوها

امیرپرویز احمدی، از اعضای «کاکوشا» یا کانون کودکان شاد، در محیط فعال این موسسه در این رویداد، به تشریح برنامه‌های محیط‌زیستی‌شان پرداخت. وی رویکرد این مرکز را برقراری ارتباط غیرمستقیم کودکان با طبیعت از طریق تسهیلگران مجرب و پرورش خلاقیت آنها دانست و به بخش‌های جذاب غرفه‌شان در رویداد، در گفت‌وگو با صمت اشاره کرد: ما کارگاه‌های رنگ‌آمیزی و چاپ با رنگ‌های کاملا طبیعی داریم. در این بخش، کودکان یاد می‌گیرند که چطور از ابزارها و عناصر محیطی مانند برگ درختان و میوه‌های طبیعی برای خلق اثر هنری استفاده کنند. در گوشه‌ای دیگر، کارگاه سفالگری را داریم که بچه‌ها با الهام از سنگ و چوب، ایده‌های خود را به صنایع‌دستی تبدیل می‌کنند. همچنین درخت آرزوهایی کنار چادرمان در این رویداد داریم که محلی است برای اینکه کودکان، آرزوهای‌شان برای کره زمین را می‌نویسند و به شاخه‌های این درخت می‌آویزند.

احمدی، پیوند میان طبیعت و هنر را در یک کلمه خلاصه می‌کند؛ خلاقیت. وی تصریح کرد: در طبیعت، خلاقیت لازمه بقا است؛ یعنی باید بلد باشیم که چطور با ابزارهای طبیعی و بدون آسیب به محیط، در آن زیست کنیم. در هنر نیز، همین بروز خلاقیت حیاتی است. ترکیب این دو با یکدیگر، رشد ذهنی کودکان را به‌شکل عمیقی تسریع می‌کند.

بازتعریف شهر و طبیعت از نگاه کودکان

مریم خیابانی، پژوهشگر حوزه محیط و کودک و دارای دکترای شهرسازی، پس از یک دهه تجربه دانشگاهی و بیش از دو دهه کار در پروژه‌های شهری، هفت سال است که مسیر حرفه‌ای خود را به‌طورمستقیم به کار با کودکان تغییر داده است. وی دلیل این چرخش را، دیدن «فاصله شدید» میان فضاهای شهری و عمومی با نیازهای کودکان می‌داند.

خیابانی که یکی از چهره‌های فعال این رویداد بود، اظهار کرد: ما بسیاری از مسائل محیط‌زیستی در حوزه شهر را صرفا به‌شکل فرمالیته دنبال می‌کنیم. گروه ما پروژه‌ای را دنبال می‌کند تا بازتعریفی از آموزش‌های مربوط به کودکی ارائه دهد. هدف ما این است که توجه کودکان را (چه در شهر و چه در روستا) به محیط اطراف‌شان ـ از ساختمان‌ها و مسیرها گرفته تا حیوانات، شیب زمین و آبراهه‌ها ـ تقویت کنیم.

وی روش کارشان را شرح می‌دهد: ما با کودکان در محیط گشت می‌زنیم، محیط را تجربه کرده، سپس آن را در ذهن خود ترسیم می‌کنند. ما در دانشگاه به این می‌گوییم نقشه ذهنی، اما بچه‌ها این کار را به‌طورطبیعی انجام می‌دهند. این ثبت‌ها بازنگری و سپس تبدیل به حجم می‌شوند. پس از آن، کودکان به پایداری ساختار خود فکر می‌کنند. همین‌طور با بچه‌های بزرگ‌تر درباره پایداری و اقتصاد چرخشی صحبت می‌کنیم. هدف نهایی ما، تغییر سبک زندگی است. وی در این رویداد، دو پروژه اصلی را اجرا کرد؛ برای کودکان کوچک‌تر برنامه ما به این صورت است که بچه‌ها مسیر خانه تا مهد یا محل رویداد را با ماژیک و مقواهای کارتنی ترسیم می‌کنند و عناصری مانند حیوانات، آب یا پل‌ها را نشان می‌دهند. ما تلاش می‌کنیم از مواد و مصالح بازیافتی استفاده کنیم. سپس کودکان این نقشه‌ها را به حجم‌های سه‌بعدی تبدیل می‌کنند. نکته مهم این است که حتی قطعات چوبی مورداستفاده، از قبل آماده شده‌اند تا بدون چسب و قابلیت باز شدن مجدد باشند و هیچ مواد دورریزی اتفاق نیفتد. خیابانی ادامه داد: در بخش دیگر، که برای بچه‌های کلاس سوم دبستان به بعد است، یک سایت روستایی کوچک با سنگ‌چین‌ها، ساقه ‌چوب‌ها و فیگورهای کوچک حیوانات ساخته شده است. کودکان می‌آموزند که چگونه با مواد بوم‌آورد، سازه‌ای متناسب با اقلیم بسازند، به شیب زمین احترام بگذارند و شیب را به‌گونه‌ای سامان دهند که زیست طبیعی در آن پایدار بماند.

عدالت برای نسل آینده

سهیل اولادزاده، فعال محیط‌زیست و از برگزارکنندگان اصلی رویداد، در گفت‌وگو با صمت درباره این رویداد توضیح داد: نکته اساسی در بحث کودک و طبیعت این است که فعالیت‌های امروز ما، تاثیر مستقیمی بر نسل فردا دارد. ما خودمان امروز «دچارشدگان» تصمیمات محیط‌زیستی گذشته‌ایم؛ در تصمیم‌گیری برای بحران‌هایی مانند دریاچه ارومیه، تالاب بختگان یا رودخانه‌های کشور نقشی نداشتیم، اما اکنون آسیب‌های آلودگی، فرونشست و تخریب را می‌بینیم. اگر فرزندان و کودکان آگاه‌تری نسبت به محیط‌زیست تربیت کنیم، آنها ناخودآگاه هم بر والدین تاثیر می‌گذارند و هم می‌توانند آینده‌ای بهتر برای خود رقم بزنند. ما باید مسیری را پایه‌گذاری کنیم تا درک نسل آینده نسبت به طبیعت، به‌مراتب بهتر از نسل ما باشد.

اولادزاده درباره رویکرد این رویداد نسبت به آموزش‌های محیط‌زیستی، رویکردی جمع‌گرایانه را تشریح کرد: «ما به‌عنوان برگزارکننده، خود را بیرون از فضای تحمیل نظر در قبال شیوه‌های آموزشی می‌دانیم. هدف اصلی از برگزاری این برنامه، گردهم آوردن افکار و اشکال مختلف آموزش محیط‌زیست بود؛ از نشست‌های تخصصی گرفته تا نمایشگاه‌های مختلف.

وی افزود: «ما تلاش کردیم تا مفاهیم متفاوت آموزشی ـ اعم از مدارس طبیعت، آموزش به شیوه آزاد، آموزش شناختی و کلاسیک ـ در کنار هم قرار گیرند، زیرا می‌دانیم هدف نهایی همه این تعاریف، یکی است؛ حفظ محیط‌زیست و آموزش بهتر کودکان. در این رویداد، دورهمی بزرگی از فعالان، موسسات و تشکل‌های آموزشی از سراسر ایران شکل گرفت.

معاون سازمان محیط‌زیست: تغییر بنیادین سبک زندگی با «عشق به طبیعت» در کودکان

سازمان حفاظت محیط‌زیست یکی از حامیان رویداد «کودک و محیط‌زیست» بود. در حاشیه این گردهمایی، تفاهمنامه همکاری میان سازمان و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به امضا رسید. هادی کیادلیری، معاون آموزش و مشارکت‌های مردمی سازمان، هدف از این تفاهم را «سبز شدن و سبز باقی ماندن سرزمین» دانست و تاکید کرد که باتوجه به وضعیت نامناسب محیط‌زیست کشور، آموزش به نسل جدید، کلید تغییر جامعه است.

معاون آموزش و مشارکت‌های مردمی سازمان حفاظت محیط‌زیست، ضمن بازدید از غرفه‌ها و برنامه‌های متنوع، این رویداد را «بسیار مبارک» خواند و در گفت‌وگو با صمت گفت: ما هر رویدادی که توجه کودکان را به محیط‌زیست جلب کند، مبارک می‌بینیم. این برنامه به‌خوبی کودکان را مجذوب کرده و آگاهی‌رسانی محیط‌زیستی انجام می‌دهد.

کیادلیری با تاکید بر لزوم تغییر بنیادین در سبک زندگی و نحوه ارتباط ما با طبیعت، تصریح کرد؛ این تغییر اول در کودکان قابل‌ایجاد است. وی تفاوت نسل‌ها را این‌گونه بیان کرد: ما بزرگسالان، شعارمان «حفظ طبیعت» است، اما برای کودکان، شعار ما «دوست داشتن طبیعت» باشد. این دو بسیار متفاوت‌ هستند. در نسل ما، اطلاعات محیط‌زیستی وجود دارد، اما رفتار محیط‌زیستی نه! چراکه عشق و محبت به طبیعت در دل ما آنچنان زنده نشده است.

وی ادامه داد: من از این زاویه از برگزاری چنین رویدادهایی بسیار خوشحالم که به کودکان، علاوه بر فهمیدن طبیعت، دوست داشتن آن را نیز آموزش می‌دهد. این اتفاق مبارک و کمک‌کننده است. امیدوارم همین نسل‌ها خودشان را هدایت کنند و بتوانند هم خانواده‌ها و هم جامعه را به‌سمت محیط‌زیستی‌تر شدن سوق دهند.

معاون سازمان حفاظت محیط‌زیست در بخش دیگری از صحبت‌هایش، امضای تفاهمنامه با کانون پرورش فکری را تایید کرد و آن را یک «برد» دانست. وی گفت: «ما اعتقاد داریم هر نوع سرمایه‌گذاری در بخش کودکان، برد کرده‌ایم. کانون پرورش فکری به‌دلیل گستردگی در سراسر ایران و ظرفیت بالا، بهترین ظرفیت را برای توزیع اطلاعات و دغدغه‌های محیط‌زیستی در کل جامعه دارد.»

وی مشکل اصلی آموزش محیط‌زیست را محدود شدن آن به مدارس دانست و تاکید کرد: کودکان در این سن، آموزش‌ها را به خانه برده و خانواده‌ها را نیز همراه می‌کنند. ما بر این باوریم که تفاهمنامه صرفا برای نوشتن نیست و قطعا کمیته‌های اجرایی برای آن تشکیل خواهد شد. ما هزینه‌کردهای سازمان را به‌سمت چنین جاهایی سوق می‌دهیم که بتواند در آینده مملکت تاثیر مثبت بگذارد. قطعا این تفاهمنامه را پیگیری و اجرا خواهیم کرد و گزارش پیشرفت کار را نیز ارائه می‌دهیم.

سخن پایانی

آموزش مبتنی بر طبیعت در دوران کودکی، پایه‌های تفکر سیستمی و مسئولیت‌پذیری محیط‌زیستی را بنا می‌نهد، چراکه کودک از طریق تجربه مستقیم، درک می‌کند که بقا و رفاه او با سلامت اکوسیستم پیرامونش پیوندی ناگسستنی دارد. یکی از اشکال آموزش نیز فراهم آوردن فرصت‌هایی برای تعامل فعال و خلاقانه با عناصر طبیعی است؛ به‌طوری‌که کودک به‌جای حفظ اطلاعات، با ابزارهای ساده و در دسترس، جهان را کشف کند و مهارت‌های حل مسئله را از طریق بازی و احترام به طبیعت بیاموزد.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین