-
صمت از تاب‌آوری صنعت در شرایط خاص گزارش می‌دهد

آموزه‌های صنعتی یک جنگ

در جنگ ۱۲ روزه میان ایران و اسرائیل در خرداد ۱۴۰۴، با وجود شدت و دامنه حملات، صنایع کشور توانستند در شرایط بحرانی پای کار بمانند و تاب‌آوری خود را به نمایش بگذارند. این نبرد کوتاه‌مدت تلنگری مهم برای اقتصاد ایران، توجه به مدیریت بحران و تقویت تاب‌آوری صنعت و اقتصاد کلان و بازنگری جدی در آن بود. در عصر حاضر توانمندی‌های اقتصادی و ظرفیت صنعتی، محورهای اصلی تعیین‌کننده برتری ملی در کشاکش عرصه بین‌المللی به‌شمار می‌آیند و به مثابه حقیقتی انکارناپذیر در گفتمان روابط بین‌الملل معاصر جایگاه یافته‌اند. در حالی‌که الگوهای تاریخی عمدتا بر قدرت سخت نظامی به‌عنوان مهم‌ترین عامل اقتدار تاکید دارند، پیچیدگی‌های امروزی بر پیوند ناگسستنی میان پویایی‌های اقتصادی و اهرم‌های ژئوپلتیکی و همچنین برتری نرم‌افزاری و داده‌محوری تاکید می‌ورزند. صمت در این در گفت‌وگو با کارشناسان به درس‌آموخته‌های اقتصادی و صنعتی از تهاجم نظامی اخیر به کشورمان پرداخته که در ادامه می‌آید.

آموزه‌های صنعتی یک جنگ

قدرت اقتصادی، ستون بازدارندگی نوین

علی میرزایی‌سیسان، پژوهشگر حوزه صنعت با اشاره تجاوز نظامی اخیر به کشور عزیزمان به بینش‌های استراتژیک گرانبهایی که این وضعیت به ارمغان می‌آورد و موجب تأمل عمیق در نهادهای دفاع ملی می‌شود، اشاره کرد و به صمت گفت: انعکاس چنین بینش‌هایی در چیدمان تفکری جدید، معمولا در قالب بازآرایی نظامی، بررسی‌های فراگیر دفاعی، ارزیابی دقیق تسلیحات و مهم‌تر از همه، درک عمیق‌تر از قابلیت‌های نیروهای مخالف متجلی می‌شود. با فروکش کردن درگیری مستقیم، فرصت ارزیابی متعادل‌تری فراهم می‌آید و دیدگاه‌های متنوعی درباره پیامدهای جنگ و ابزارهای بازدارندگی جدید مطرح می‌شود. پرسش مهمی که از تنش‌های ژئوپلتیکی اخیر می‌توان مطرح کرد، مربوط به مشارکت سیاسی نسبتا محدود چین، به مثابه ابرقدرت نوظهور، در این درگیری است. چین نه فعالیت دیپلماتیک برجسته‌ای از خود بروز داد و نه مخالفت سرسختانه‌ای با امریکایی‌ها نشان داد. آیا چین نسبت به این تحولات بی‌تفاوت بود؟ بعید است. رویکرد چین، به جای نمایش بی‌اعتنایی، ناشی از فلسفه استراتژیک اقتصادی چینی‌هاست: برای چین، رشد اقتصادی پایدار هدف ملی محوری به‌شمار می‌رود. قدرت در ذهنیت نوین چینی، ذاتا با رشد اقتصادی مستمر گره خورده است.

بنیان‌های قدرت یک کشور در عصر جدید

میرزایی‌سیسان در ادامه با تاکید بر اینکه در آینده مشارکت‌های اقتصادی چین گسترش یافته و نفوذ آن در اقتصاد جهانی عمق می‌یابد، افزود: گرایش استراتژیک چین به‌طور فزاینده‌ای تسخیر بازار را بر رویارویی نظامی ترجیح می‌دهد. این جهت‌گیری با مشارکت جانبدارانه چین در اختلافات بین‌المللی در تعارض است. تمرکز اصلی چین بر گسترش تجارت و همکاری اقتصادی باقی می‌ماند. علاوه بر این، این جهت‌گیری اقتصادی به‌عنوان موتور حیاتی برای پیشرفت تکنولوژیکی مداوم و تنوع‌بخشی تولید صنعتی عمل می‌کند و رویکرد جامع به توسعه ملی را برجسته می‌سازد. به نظر می‌رسد چین ترجیح می‌دهد تا آنجا که ممکن است با امریکا همزیستی کند و بازار پرمصرف امریکا را تصرف نماید، تا آنکه بخواهد با امریکا مواجهه نظامی داشته باشد.

تعامل قدرت، اقتصاد و تکنولوژی

پژوهشگر حوزه صنعت ادامه داد: تجاوز اخیر به کشورمان و دفاع قدرتمند ایران از نظر نظامی جای تحلیل تخصصی بسیار دارد، اما این اتفاق پیش از هر چیز نشان داد که قدرت نظامی، همچنان سپری ضروری در برابر تجاوز باقی می‌ماند. به بیان ساده‌تر، هنوز زور در برابر زور در دنیای امروز قابل‌فهم است. البته «قدرت» به‌طور فزاینده‌ای برآیند مستقیم اقتصاد مقتدر و قابلیت‌های تکنولوژیکی پیشرفته است. ضروری است درک کنیم که پیشرفت تکنولوژیکی صرفا به مجموعه صنعتی-نظامی محدود نمی‌شود؛ بلکه در طیف گسترده‌ای از صنایع غیرنظامی رشد می‌یابد. این دو رکن، پویایی اقتصادی و مهارت تکنولوژیکی، در مرکز مواجهه با همه تقابل‌های جهانی قرار دارند و باید به‌عنوان بنیان توسعه جامع نظامی، تکنولوژیکی و اقتصادی یک کشور عمل کنند.

وی افزود: مسئله مهم دیگر آن است که عصر دیجیتال، چشم‌انداز تصمیم‌گیری استراتژیک را به‌طور بنیادین دگرگون کرده است. ظرفیت جمع‌آوری و پردازش حجم عظیمی از داده‌های نیروی مخالف، همراه با دسترسی به‌موقع به اطلاعات حیاتی، به عامل تعیین‌کننده‌ای در شناسایی و هدف‌گیری اهداف استراتژیک مبدل شده است. چنین برتری اطلاعاتی، ذاتا وابسته به تکامل فناوری‌های جدید و نوظهور است که خود محصول تلاش‌های هدفمند تحقیق و توسعه در بخش‌های صنعتی متنوع هستند. برای شکوفایی واقعی در این حوزه، یک کشور نه‌تنها به اقتصاد مقتدر، بلکه به فناوری پیشرفته نیز نیاز دارد که منعکس‌کننده پیوند عمیق این حوزه‌هاست.

میرزایی‌سیسان خاطرنشان کرد: در نظام بین‌المللی امروز، برتری اقتصادی به محوری‌ترین عامل رقابت بی‌رحم و تنش میان ملت‌ها تبدیل شده است. کشورها دیگر تنها با ابزارهای نظامی حمله یا دفاع نمی‌کنند، بلکه میدان اصلی نبرد به حوزه اقتصاد منتقل شده و برتری در این عرصه، موقعیت رقابتی هر کشور را تعیین می‌کند. در چنین شرایطی، همه کشورها سعی می‌کنند منافع حیاتی خود را از طریق تقویت بازدارندگی در برابر قدرت‌های زیاده‌خواه محافظت کنند. مؤثرترین شکل بازدارندگی، اقتصادی مستحکم چندوجهی و تاب‌آور است که بر پایه صنایع پویا و فناوری‌های پیشگام استوار باشد. با توجه به‌موقعیت ژئوپلتیک و حساس ایران، این ضرورت برای کشور ما دوچندان اهمیت می‌یابد.

وی ادامه داد: اقتدار ملی و بازدارندگی مؤثر، پدیده‌ای چندبُعدی است که بر ثبات سیاسی، توسعه اقتصادی قدرتمند، و صنعت پویا استوار است. برای ارتقای قدرت و موقعیت ایران در عرصه بین‌المللی، کشور باید گام‌هایی مؤثرتر، سریع‌تر و هدفمندتر نسبت به گذشته در جهت تحکیم ثبات اقتصادی و ارتقای شایستگی‌های فناورانه در تمامی بخش‌های صنعتی بردارد. زمان برای ما محدود است و دفاع و امنیت ملی در عصر حاضر دیگر تنها متکی بر ابزارهای سنتی و سخت‌افزاری نیست، بلکه به‌طور فزاینده‌ای نیازمند توسعه قابلیت‌های نرم‌افزاری و فناوری‌های نوین در همه صنایع است. این تحول، توجه فوری و اولویت‌بندی دقیق برای جذب و بکارگیری برترین نخبگان و رهبران صنعتی کشور را طلب می‌کند. سرمایه‌گذاری هوشمندانه در حوزه‌های نوآوری و فناوری، توسعه زیرساخت‌های تحقیق و توسعه، و ایجاد محیطی مساعد برای شکوفایی استعدادهای داخلی، کلید تقویت قدرت بازدارندگی ملی است. هدف نهایی، دستیابی به سطحی از توانمندی است که هرگونه تفکر تجاوزکارانه چه در بُعد اقتصادی و چه در حوزه امنیتی-نظامی را منتفی ساخته و امنیت پایدار کشور را تضمین کند.

میرزایی‌سیسان در پاسخ به این پرسش که آیا تاب‌آوری صنعتی ایران در برابر جنگ تحمیلی ۱۲ روزه اخیر، به اندازه تاب‌آوری کشورهای صنعتی پیشرفته موفق بوده یا نه، اظهار کرد: این پرسش در درجه اول ما را به تأمل در ماهیت خودِ «تاب‌آوری» وامی‌دارد. تاب‌آوری صنعتی یکی از ویژگی‌های بنیادین نظام‌های صنعتی-اقتصادی به‌شمار می‌رود؛ با این حال، تجلی آن در ابعاد مختلف صنعتی، جغرافیایی و زمانی تفاوت‌های چشمگیری دارد. مفهوم تاب‌آوری را باید به‌مثابه پدیده‌ای چندوجهی درک کرد که به فشارهای محیطی و زمینه‌های نهادی گوناگون پاسخ می‌دهد، و نه یک ویژگی یکنواخت که در تمام چشم‌اندازهای صنعتی کاربرد داشته باشد. از این‌رو، مقایسه مستقیم تاب‌آوری ایران در شرایط بحرانی با کشورهای پیشرفته چندان دقیق نیست، زیرا پارادایم‌های تاب‌آوری براساس جغرافیا و نوع مخاطره شکل می‌گیرند و متفاوت‌اند. این تمایز در تاب‌آوری، به‌ویژه هنگام بررسی تفاوت‌های جغرافیایی در مواجهه با تهدیدها و ظرفیت‌های انطباقی، آشکارتر می‌شود.

ابعاد تاب‌آوری ناشی از جنگ

پژوهشگر حوزه صنعت با بیان اینکه طول مدت رویدادهای مختل‌کننده، ماهیت الزامات تاب‌آوری و پاسخ‌های سازمانی را اساسا تغییر می‌دهد، گفت: سناریوهای درگیری طولانی‌مدت‌که ماهیتی کاملا متفاوت از شوک‌های کوتاه‌مدت مانند زلزله دارند انطباق‌های ساختاری جامعی را در اکوسیستم‌های صنعتی ایجاب می‌کنند. این شرایط، بنگاه‌ها را به بازآرایی نظام‌مند زنجیره تامین از طریق جایگزینی تامین‌کنندگان از کشورهای بی‌طرف، توسعه شتابان ظرفیت تولید داخلی و ایجاد کریدورهای لجستیکی جایگزین وامی‌دارد. این نوع اختلالات بلندمدت، به کاتالیزوری برای تحولات عمیق در معماری مشارکت‌های اقتصادی تبدیل می‌شوند و به پیشبرد راهبردهای تنوع‌بخشی به بازارها، تقویت روابط تجاری با کشورهای غیرمتخاصم و پرورش قابلیت‌های بومی برای دستیابی به خوداتکایی بیشتر می‌انجامند.

وی ادامه داد: دلالت‌های راهبردی برای معماری سیاست صنعتی برای ارتقای تاب‌آوری، ملاحظات حیاتی را برای سیاست‌گذاری صنعتی آشکار می‌سازد و بر ضرورت ارزیابی آسیب‌پذیری براساس تهدیدهای مشخص، همراه با ابتکارات هدفمند برای ظرفیت‌سازی تاکید می‌کند. مداخلات سیاستی مؤثر باید تقویت توانمندی‌های تولید داخلی، الزامات تنوع‌بخشی به زنجیره تامین و تاب‌آوری نهادی در برابر فشارهای خارجی مانند تحریم‌ها و نوسانات ژئوپلتیکی را در اولویت قرار می‌دهد. البته باید توجه داشت که آماده‌سازی یک شرکت یا سازمان برای مقابله با تمام ریسک‌های ممکن، نه عملی است و نه به‌صرفه. بنابراین، تاب‌آوری همواره با نوع ریسک و ویژگی‌های جغرافیایی آن ارتباطی تنگاتنگ دارد. تجربه ایران در مواجهه با تحریم‌های اقتصادی بلندمدت یا کرونا، درس‌های آموزنده‌ای در زمینه راهبردهای انطباقی صنعتی تحت فشارهای خارجی بلندمدت نشان می‌دهد.

وی در پایان تاکید کرد: فعلا هیچ‌نشانه‌ای وجود ندارد مبنی بر اینکه این جنگ آسیب جدی به صنعت خودروسازی ایران یا صنایع تولیدی دیگر وارد کرده باشد. مطمئنا مرور اتفاقات و حوادث اخیر توسط متخصصان می‌تواند تاب‌آوری صنایع ایران را برای اتفاقات ممکن و مشابه آینده بالا ببرد.

‌ تاب‌آوری صنعت در جنگ ۱۲ روزه؛ واقعیتی فراتر از شعار

تاب‌آوری صنعت در شرایط خاص و بحرانی مانند جنگ ۱۲ روزه، موضوعی است که نشان از وضعیت کلی صنعت و اقتصاد کلان دارد و به‌شدت بر بقای تولید و اقتصاد کشور تاثیر می‌گذارد. محمود نجفی‌سهی، کارشناس و فعال حوزه صنعت، با نگاهی واقع‌بینانه به وضعیت صنایع در چنین شرایطی به صمت گفت: در جنگ ۱۲ روزه میان ایران و اسرائیل اگرچه خسارات مستقیم به زیرساخت‌های صنعتی وارد نشد، اما تعطیلی‌های گسترده، کاهش نیروی کار و اختلال در زنجیره تامین، تولید را تحت فشار قرار داد. در این شرایط، انتظار می‌رود بسته‌های حمایتی و تسهیلات مالی به کمک تولیدکنندگان بیایند، اما تجربه نشان داده که بدون ضمانت اجرایی و هماهنگی میان نهادهای مختلف، این بسته‌ها نمی‌توانند اثربخش باشند.

نجفی‌سهی به چالش‌های اصلی تاب‌آوری صنعت در شرایط جنگ اشاره کرد و گفت: نه‌تنها در جنگ ۱۲ روزه و دو هفته اخیر، بلکه مدت‌هاست صنایع با چالش‌هایی مواجه هستند که تاب‌آوری آنها را به‌شدت تحت‌تاثیر قرار داده است. تولیدکنندگان و به‌ویژه قطعه‌سازان با کمبود نقدینگی مواجه شده‌اند و به‌دلیل برنامه‌های ناکارآمد و عدم‌همکاری بانک‌ها، توانایی سرمایه‌گذاری و ادامه فعالیت را از دست داده‌اند. قطعه‌سازان ذخیره مالی محدودی دارند که در شرایط بحرانی به سرعت تمام می‌شود و در نبود حمایت‌های واقعی، تعدادی از آنها ناچار به تعطیلی خواهند شد.

وی ادامه داد: مدت‌هاست فشارهای مالیاتی و بیمه‌ای افزایش یافته و درحالی‌که پیش‌تر امکان تقسیط بدهی‌ها وجود داشت، اکنون پرداخت نقدی اجباری شده است. این موضوع باعث شده تولیدکنندگان درگیر حواشی اداری شوند و انرژی و زمان خود را از دست بدهند. اگر نهادها وظایف خود را به‌درستی انجام ندهند، هیچ سازکار پاسخگو و پیگیری وجود ندارد و بسته‌های حمایتی به شعار و وعده‌ای بی‌اثر تبدیل می‌شوند. در این میان تعطیلی‌ها به دنبال تهاجم نظامی به کشورمان هم باعث کاهش نیروی کار و اختلال در تامین مواد اولیه شد که تولید را با مشکل مواجه کرد.

راهکارهایی برای افزایش تاب‌آوری

نجفی‌سهی با بیان اینکه برای عبور از بحران و افزایش تاب‌آوری صنعت باید هماهنگی کامل میان نهادهای اجرایی برقرار باشد، افزود: همه نهادها باید با یک هدف واحد و هماهنگ عمل کنند و تولیدکنندگان به‌موقع از حمایت‌ها بهره‌مند شوند. نظارت واقعی هم ضروری است تا حمایت‌ها به شکل عملیاتی تحقق یابند. همچنین برای جلوگیری از اتلاف وقت و انرژی تولیدکنندگان، باید موانع اداری و مالیاتی کاهش یابد و فرآیندهای دریافت تسهیلات ساده‌تر شود. صنایع باید آمادگی لازم برای مواجهه با بحران‌های مشابه را داشته باشند و دولت نیز باید برنامه‌های جامع و منسجم حمایتی تدوین کند. نجفی‌سهی در پایان تاکید کرد: افزایش تاب‌آوری صنعت در شرایط بحرانی مانند جنگ ۱۲ روزه، با وجود مشکلاتی که دارد فراتر از تصویب بسته‌های حمایتی است و نیازمند هماهنگی کامل، ضمانت اجرایی، کاهش موانع اداری و حمایت واقعی از تولیدکنندگان است. بدون این عوامل، تولید همچنان در بلاتکلیفی و آسیب باقی می‌ماند و توان تاب‌آوری آن کاسته می‌شود.

سخن پایانی

 در جنگ ۱۲ روزه میان ایران و اسرائیل، با وجود شدت حملات نظامی و خسارات وارده، صنایع ایران توانستند تاب‌آوری خود را حفظ کنند و به فعالیت ادامه دهند. این نبرد نشان داد که در جهان امروز، قدرت نظامی به‌تنهایی کافی نیست و توانمندی اقتصادی و فناوری‌های پیشرفته به‌عنوان ستون‌های اصلی بازدارندگی نوین اهمیت یافته‌اند. تجربه چین در این جنگ نیز نمایانگر گرایش به توسعه اقتصادی پایدار و دوری از درگیری‌های نظامی مستقیم است که می‌تواند الگویی برای سایر کشورها باشد. تاب‌آوری صنعتی ایران در این شرایط بحرانی، گرچه قابل‌مقایسه مستقیم با کشورهای پیشرفته نیست، اما نشان‌دهنده ظرفیت قابل‌توجهی است که با تقویت زیرساخت‌ها، توسعه فناوری و هماهنگی نهادی می‌تواند به سطح بالاتری ارتقا یابد. این جنگ تلنگری مهم برای بازنگری جدی در مدیریت بحران و ارتقای تاب‌آوری کلان اقتصادی و صنعتی کشور بود.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین