-

علیرضا بوستانی،فعال اقتصادی: «آینده مبهم اقتصاد کشور»

علیرضا بوستانی،فعال اقتصادی:
«آینده مبهم اقتصاد کشور»

به نام خدا ،امروز مایلم در خصوص موضوع « آینده مبهم اقتصاد کشور »با توجه به فرار سرمایه‌گذاران خارجی و داخلی مطالبی را تقدیم شما خوبان کنم.
 کاهش شدید سرمایه گذاری خارجی و افت بی سابقه ذخایر ارزی کشور تصویر بسیار نگران کننده‌ای از وضعیت اقتصادی ایران را به نمایش گذاشته است ،آمارهای اخیر بانک مرکزی نشان دهنده آن است که سرمایه‌گذاری خارجی در ایران به پایین‌ترین میزان خود طی ۲۰ سال گذشته رسیده و همزمان کاهش ذخایر ارزی کشور تا سطحی هست که تنها کمتر از چهار ماه واردات ایران را پوشش می‌دهد .
این آمار نگران کننده تصویری واضح از مشکلات ساختاری و بین‌المللی اقتصاد ایران را ارائه می‌دهد، کاهش سرمایه گذاری خارجی ناشی از عوامل مختلفی است که طی سال‌های اخیر محیط اقتصاد ایران را برای سرمایه‌گذاران غیر قابل پیش‌بینی و پر ریسک کرده است .
شاخص اقتصادی ایران طی یک دهه گذشته از رتبه ۱۲۰ به ۱۶۵ کاهش یافته است ،این شاخصی که از معیارهای مهم برای تصمیم گیری سرمایه‌گذاران خارجی و سقوط آن نشان دهنده ضعف در زیرساخت‌های اقتصادی و نبود شفافیت مالی است .
این سقوط آزاد رتبه‌ ایران همراه با تحریم‌های ظالمانه خارجی و خود تحریمی‌های داخلی موجب شده است که نه تنها سرمایه‌گذاران خارجی وارد ایران نشود بلکه حتی سرمایه‌گذاران داخلی نیز از بازار فاصله می‌گیرند ،به طور نمونه خروج سرمایه‌گذار عربستانی شرکت صافولا که بیش از ۵۰ درصد روغن خوراکی کشور را تامین می‌کرد به دلیل شرایط نامساعد اقتصادی فعالیت‌های خود را در کشور متوقف و سهام خود را به شرکت دیگری منتقل و از ایران خارج شد.
 سازمان‌های مختلف در ایران وجود دارند که متاسفانه با بروکراسی و نظارت‌های بی مورد و اعمال نرخ های دستوری باعث بی انگیزگی و توقف در تولید کشور شده‌اند و این یک تهدید جدی برای اقتصاد کشور است ،ایران طی ۳۰ سال گذشته نزدیک به هزار میلیارد دلار درآمد ارزی داشته است که این مبلغ برای ساختن یک کشور همچون چین و یک اقتصاد قدرتمند و پایدار کافی بوده است اما عدم شفافیت در نحوه هزینه کرد این منابع اقتصاد کشور را به تباهی و ورشکستگی سوق داده این وضعیت متاسفانه فشار مضاعفی بر قدرت خرید مردم وارد کرده و سفره مردم را هر روز کوچک و کوچکتر و قشر متوسط جامعه را به زیر خط فقر بوده است .
وقتی کشور ایران را با کشورهای حاشیه خلیج فارس مقایسه می‌کنیم می‌بینیم که آنها چگونه توانسته‌اند با مدیریت صحیح و مناسب منابع ارزی خود ثبات
اقتصادی و توسعه زیرساخت‌های خود را هر روز افزایش دهند در صورتی در کشور ایران هیچ اتفاقی رخ نداده و ما همچنان اندر خم یک کوچه‌ایم .
کاهش ذخایر ارزی و کاهش قدرت خرید مردم زنگ خطر بزرگی است که ممکن است خدای ناکرده در کوتاه مدت به افزایش فشارهای اجتماعی منجر شود برای عبور از این بحران به نظر می‌رسد که ضروریست هرچه سریع‌تر دولت چهاردهم به سمت اصلاحات اقتصادی بنیادین حرکت کند یکی از مهمترین گام‌ها در این راستا ایجاد شفافیت مالی و پذیرشFATF ,دفع تحریم‌های بین‌المللی ,بهبود زیرساخت‌های اقتصادی ,حذف اقتصاد دستوری ,نرخ گذاری تحمیلی و کارایی سیستم بانکی و جذب سرمایه‌گذاری خارجی است .
بدون انجام این تغییرات ساختاری و بهبود شرایط اقتصادی ایران قادر نخواهد بود به وضعیت پایدار اقتصادی دست یابد ,در این مسیر همکاری با نهادهای بین‌المللی و ایجاد یک اقتصاد شفاف و رقابتی می‌تواند به تدریج اعتماد سرمایه‌گذاران خارجی و داخلی را جلب و ایران را به سمت توسعه پایدار هدایت کند.
 
از توجهتون سپاسگزارم
 به امید فردای بهتر
شاد و پیروز باشید

 

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین