طرحهای غیرکارشناسانه بلای جان اقتصاد
مثل این موضوع که خودروسازان را تعطیل کنیم، کارکنان آنها را به خانه بفرستیم، خودروهای مورد نیاز را وارد کشور کنیم و حقوق آنها را از قِبَل کاهش مصرف سوخت خودروهای روز جهانی وارداتی پرداخت کنیم! یک طرح کاملا کارشناسیشده که البته میتواند ایدهای برای ساخت یک سریال ۹۰ قسمتی جدید باشد!
فصلهای سرد سال همواره یکی از بهترین دوران برای تاخت و تاز به خودروسازان و انتقادهای تکراری و بدون راهکار است، زیرا پدیده وارونگی هوا موجب پدیدار شدن آلودگی میشود و تعطیلات و... در پس آن اتفاق میافتد. درست در همین ایام است که تنور انتقاد به خودروسازان داغ میشود. از انتقاد به کیفیت خودروها گرفته تا مصرف سوخت و آلایندگی و حتی عدم تولید خودروهای رنگی!
بعضی از این انتقادها البته منطقی به نظر میرسند و واقعیت اینجاست که در صورت تبدیل شدن به طرحهای تحقیقاتی و پروژههای کارشناسیشده میتوانند به صنعت خودرو کشور کمک کنند. اما بعضی دیگر از این انتقادها که عمدتا توسط غیرکارشناسان و حتی در سطح اساتید دانشگاهها مطرح میشود، بیشتر به یک سناریو طنز شبیه هستند.
به گزارش پرشین خودرو، مثل این موضوع که خودروسازان را تعطیل کنیم، کارکنان آنها را به خانه بفرستیم، خودروهای مورد نیاز را وارد کشور کنیم و حقوق آنها را از قِبَل کاهش مصرف سوخت خودروهای روز جهانی وارداتی پرداخت کنیم! یک طرح کاملا کارشناسیشده که البته میتواند ایدهای برای ساخت یک سریال ۹۰ قسمتی جدید باشد!
یکی از این انتقادهای جالب توجه اخیرا از سوی یونس نورالهی، استاد انرژی دانشگاه تهران مطرح شده است. وی در گفتوگو با یکی از رسانهها پیشنهاد کرده که کارگران صنعت خودرو از دو شرکت ایران خودرو و سایپا را به خانه بفرستیم و این دو شرکت را تعطیل کنیم و ماهانه ۶۰۰ میلیون تومان حقوق هر یک از آنها را از محل کاهش مصرف سوخت پرداخت کنیم! به این ترتیب که به جای تولید، خودروهای کممصرف را وارد کشور کنیم تا روزانه ۴۰ میلیون لیتر صرفهجویی در مصرف بنزین حاصل شود و به این ترتیب حقوق این کارکنان که حدود ۶۰ هزار نفر است از محل کاهش مصرف تامین میشود!
البته این استاد دانشگاه اشاره کرده که مصرف میانگین سوخت در کشور ۱۱ لیتر است که باید پرسید براساس کدام سند به این عدد رسیدهاند؟ البته در پیشنهاد وی پیشبینی کردهاند که اگر دولت ۵۰ درصد خودروهای مورد نیاز بازار را با مصرف سوخت ۵ لیتری وارد کشور کند، میشود ماهانه تا ۳۶ هزار میلیارد تومان صرفهجویی در یارانه سوخت داشت.
از طرفی این استاد گرانقدر دانشگاه پیشنهاد خود را کاملتر کرده و فرمودهاند که ضرری که خودروهای داخلی روزانه به کشور وارد میکنند، حدود ۱۲۰۰ هزار میلیارد تومان است و از دولت خواستهاند که این ایده کارشناسانه را به صورت جدی بررسی کند! به این ترتیب معنا و مفهوم پیشنهاد مورد اشاره این است که دولت بیاید و حدود ۶۰۰ هزار دستگاه خودرو به کشور در سال آینده وارد کند، زیرا کل تولید صنعت خودرو ایران در سال ۱۴۰۲ بیش از یک میلیون و ۳۳۰ هزار دستگاه بوده است که تقریبا حدود یک میلیون و ۲۰۰ هزار دستگاه آن شامل خودروهای سواری میشود.
البته این استاد دانشگاه گرامی احتمالا نمیدانند که کشور در بدترین تحریمهای تمام تاریخ بشریت قرار دارد و اگر قرار باشد ۶۰۰ هزار دستگاه خودرو با نرخ میانگین ۱۵ هزار دلار به کشور وارد شود، یعنی بانک مرکزی باید ۹ میلیارد دلار ارز در اختیار واردکنندگان قرار دهد؛ عددی که در دوران تحریمی بیشتر شبیه یک رویای تلخ است.
از سویی سوال اینجاست که از کجا میتوان ۶۰۰ هزار دستگاه خودرو برای واردات به کشور تامین کرد؟ آیا منظور این استاد نا آشنا با صنعت خودرو، بازار چین است؟ یا نگاه به بازارهای اروپایی و... هم دارند؟ زیرا حتی خودروسازان چینی هم به راحتی با شریکان تجاری ایرانی که با آنها قرارداد تجاری رسمی و حقوقی امضاء کردهاند، همکاری نمیکنند.
سوال دیگر اینجاست که خدمات پس از فروش این خودروهای وارداتی را با این حجم، چه کسانی با کدام شبکه در سطح کشور خواهند داد؟ ضمنا دانش فنی مورد نیاز برای ارائه خدمات به این خودروها چه زمانی در دسترس قرار میگیرد؟ همین امروز که حجم واردات خودرو به کشور قطرهچکانی است، موضوع خدمات پس از فروش خود یک چالش اساسی بهشمار میرود.
نباید فراموش کرد که در کشور حدود ۲۲ میلیون و ۱۰۸ هزار دستگاه خودرو و موتورسیکلت تردد میکنند که حدود ۱۲ میلیون از این خودروها یعنی تقریبا ۵۰ درصد در سن فرسودگی قرار دارد و حداقل از مجموع ۱۱ میلیون موتورسیلکت در حال حرکت در کشور نیز ۷۰ درصد فرسوده هستند. حال سوال اینجاست که مصرف بالای سوخت و آلودگی حاصل از آن و... به دلیل موتورسیکلتهای انژکتوری است که تولید آنها افزایش یافته و یا خودروهای تولید داخل که موتورهای یورو ۵
دارد؟
از دیگر مواردی که این استاد گرامی در طرح پیشنهادی شگفتانگیز خود برای نجات کشور و صنعت خودرو مدنظر قرار ندادهاند، کارکنان شرکتهای قطعهسازی است که در مجموع با کل کارکنان دو خودروساز بزرگ کشور به صورت مستقیم و غیرمستقیم حدود ۷۰۰ هزار نفر میشوند. شاید بهتر باشد یکی از دانشجوهای اهل مطالعه این استاد گرامی دانشگاه تهران زیرگوش نامبرده یادآوری کند که صنعت خودرو مشتری ۶۰ صنعت دیگر در ایران است.
از اینرو خودروسازان و قطعهسازان در واقع بزرگترین خریداران محصولات صنایع فولاد، پتروشیمی، منسوجات پارچهای، تولیدکنندگان مس، روی، کُروم، تولیدکنندگان مواد پلیمری، صنایع لاستیک سازی، آلومینیومسازی و... هستند. به این ترتیب در صورت اجرای طرح این استاد والامقام انرژی در دانشگاه تهران، همین اقتصاد لنگان هم به ورطه نابودی کشیده میشود. البته ابعاد دیگری چون نتایج اجتماعی بیکاری افراد و اینها نیز میتواند از دیگر دستاوردهای اجرای طرح کاملا علمی این عالم گرانقدر باشد.
در پایان باید گفت احتمالا یکی از بزرگترین مشکلات در کشور نظرات غیرکارشناسی افراد در حوزهای است که نه تخصص آن را دارند و نه یک ساعت سابقه حضور در آن حوزه را.