-
در گفت‌وگوی صمت با یک کارشناس انرژی مطرح شد

دنیای تاریک انرژی در ایران

باوجود اینکه ایران سومین تولیدکننده گاز در جهان است، اما زمستان امسال هم با کمبود گاز مواجهیم. از سویی راهکاری برای فائق آمدن بر این مسئله نیز وجود ندارد.

دنیای تاریک انرژی در ایران

گاز و برق و بنزین کم است. صف مصرف از تولید جلو زده و بعد از تمام شدن یک تابستان سخت، حالا کشور دوباره گرفتار زمستان سخت شده است؛ زمستانی که به‌گفته سخنگوی دولت، مردم متحمل خاموشی می‌شوند تا دولت مجبور به مازوت‌سوزی نشود. براساس گزارش‌های رسمی وزارت نفت در بخش گاز، میانگین تولید گاز کشور در نیمه اول سال حدود ۷۱۵ میلیون مترمکعب در روز است؛ در حالی که میزان گاز مصرفی بخش خانگی در فصول سرد سال گذشته، حدود ۵۳۷ میلیون مترمکعب در روز بوده و بنا بر تجربه، این میزان برای امسال حتما افزایش خواهد یافت، زیرا گازرسانی به شهرها و روستاها هر سال افزایش می‌یابد. اگر میزان مصرف گاز پتروشیمی‌ها و سایر صنایع را در نظر نگیریم و تنها ارقام تقریبی اعلام ‌شده برای گاز مصرفی نیروگاه به‌میزان ۲۵۶میلیون مترمکعب در روز در شش‌ماهه اول سال را بررسی کنیم، متوجه می‌شویم که کشور با کسری جدی گاز مواجه است. این شواهد دلیل نگرانی کارشناسان را توضیح می‌دهد. کشور با کمبود و بحران حامل‌های انرژی به‌ویژه گاز مواجه است و نباید این بحران را با اطلاق واژه ناترازی تقلیل داد. دولت جدید نیز همین نظر را قبول کرده است؛ به‌تازگی معاون وزیر نفت در امور گاز صادقانه اعلام کرد که دیگر بحث ما ناترازی نیست و اکنون کمبود گاز داریم. در این راستا صمت با هاشم اورعی، کارشناس انرژی به گفت‌وگو پرداخته که در ادامه می‌خوانید.

آیا سیاست‌های وزارت نفت و دولت به بهینه‌سازی مصرف گاز و صرفه‌جویی در مصرف منجر شده است؟ وضعیت گاز در کشور را چطور ارزیابی می‌کنید؟

باوجود اینکه ایران کشوری با منابع انرژی بسیار است، اما در وضعیت خطرناکی قرار گرفته و در همه ابعاد انرژی، کمبود و ناترازی جدی دارد. اینکه ما به‌دلیل کمبود گاز به روش‌های قبلی انرژی تولید کنیم، اشتباه است. زمستان پارسال از مازوت استفاده کردیم و بسیاری از شهرها با مشکل مواجه شدند. این مشکل در سال‌های پیش چنان جدی شده بود که در برخی شهرها، دادستان فرمان بسته شدن نیروگاه‌هایی را که مازوت می‌سوزاندند، داد و بسیاری از شهروندان به‌دلیل آلودگی جان خود را از دست دادند. گاز نیست و احتمالا منابع مازوت هم محدود شده باشد. استفاده از گازوئیل هم به دلایل اقتصادی، منطقی نیست. اگر از گازوئیل برای تولید برق مصرف کنیم، هر کیلووات برق، حدود 3 هزار تومان تمام می‌شود و وزارت نیرو مجبور است باتوجه به وضعیت معیشت مردم، این انرژی را با نرخ بسیار پایین‌تری به مشترکان بفروشد.

‌جز این موضوع، کشور دچار کمبود گازوئیل هم هست. درست است که ما منابع گاز زیادی داریم، اما این منابع در دسترس ما نیستند و ما نه‌تنها بودجه کافی نداریم، بلکه حتی نمی‌توانیم سرمایه‌گذاری خارجی جذب کنیم. شرکت‌های بزرگی که سرمایه کافی و دانش استخراج گاز دارند هم، به‌دلیل تحریم‌ها، از ایران رفته‌اند و حالا کشور حتی در استخراج گاز نیز مشکل دارد. اقتصاد انرژی در کشور ما به‌هم‌ریخته است و مجبوریم چیزی در حدود ۹۰ درصد یارانه را به انرژی اختصاص دهیم، برای همین هم برنامه‌ریزی برای دولت سخت می‌شود.

کشور هر سال حدود ۱۵درصد افزایش مصرف داشته ، اما این افزایش مصرف، موجب پیشرفت اقتصاد کشور نشده و به‌دلیل عدم‌سرمایه‌گذاری و عدم‌اکتشاف منابع جدید، تقاضای کشور از مقدار عرضه بیشتر شده است. متاسفانه بحران انرژی در ایران به مرحله بغرنجی رسیده است، چون با سرد شدن هوا و افزایش مصرف گاز خانگی، پتروشیمی‌ها در تامین خوراک دچار مشکل جدی می‌شوند و کشور حتی توان سوزاندن مازوت برای تامین خوراک صنایع یا روشن نگه ‌داشتن چراغ بخش خانگی را ندارد. مصرف بالای گاز خانگی نیز در ایران رکوردی بی‌سابقه را رقم زده است، به‌‎گونه‌ای‌که در کشور معادل 7 میلیون بشکه در روز گاز مصرف می‌کنیم.  به‌همین‌دلیل هم باید اذعان کرد بحران انرژی در ایران در یک‌شبه ایجاد نشده و بخشی از آن به نداشتن برنامه بلندمدت مدون برمی‌گردد. به سیاست مصرف و تامین انرژی بازمی‌گردد. طی 4 دهه گذشته، متوسط مصرف بنزین در کشور از روزی ۱۲هزار لیتر به ۱۲میلیون لیتر رسیده، مصرف برق سالانه کشور از 7هزار مگاوات به ۷۴ هزار مگاوات افزایش یافته و میزان مصرف گاز کشور از ۲۰ میلیون مترمکعب در روز به ۸۰ میلیون مترمکعب رسیده است. اگر نگاهی به آمار خاموشی‌ها و کسری‌ها در سال‌های گذشته بیندازید، متوجه می‌شوید که هر سال این عدد در حال افزایش است، یعنی متناسب با افزایش مصرف نتوانسته‌ایم انرژی تامین کنیم، بنابراین ساعت‌های خاموشی رو به افزایش گذاشته است.

به‌نظر شما سیاست‌های دولت تا چه اندازه توانسته به مصرف بهینه گاز منجر شود؟

بسیاری از برنامه‌هایی که تاکنون عنوان شده، متاسفانه فقط روی کاغذ بوده و ثمری نداشته‌اند. متاسفانه دولت طی سال‌های گذشته تولید برق را به گاز گره زده و حالا که با کمبود گاز مواجه شده است، تازه دریافته که اشتباه برنامه‌ریزی کرده و باید از مصرف صرف سوخت‌های فسیلی فاصله می‌گرفته است. مصرف انرژی در کشور سالانه چند درصد افزایش پیدا می‌کند و ارزش انرژی مصرفی سالانه کشور معادل حدود یک‌سوم ارزش تولید ناخالص سالانه کشور است. با این شرایط، هر سال وضعیت انرژی و کمبود گاز و نفت در کشور بدتر از سال قبل شده و اکنون کشور به‌جایی رسیده که با بحران‌های بی‌سابقه‌ای مواجه شده است. کشوری که ۹ درصد ذخایر نفت و ۱۷ درصد ذخایر گاز جهان را دارد، به واردکننده انرژی تبدیل شده است. متاسفانه مصرف گاز در بخش خانگی کنترل نمی‌شود و دولت هم نظارت بر این موضوع را رها کرده است. وقتی نرخ گاز خانگی و تجاری نسبت به نرخ واقعی صادراتی کمتر و بیش از ۹۰ درصد آن یارانه‌ای است و دولت آن را پرداخت می‌کند، کاملا طبیعی است که مصرف گاز خانگی و تجاری کشور افزایش یابد.

زمانی که تغییرات تقاضا و عرضه را کنار هم می‌گذاریم، شیب تقاضا تا ۱۴۲۰ صعودی و شیب عرضه نه‌تنها صعودی و ثابت نیست، بلکه رو به کاهش هم هست. وقتی به این وضعیت برسیم، نه‌تنها در فصل سرما مشکل خواهیم داشت، بلکه در سایر فصول نیز مسئله بحران انرژی وجود دارد. ناترازی و بحران گاز هم باتوجه به اینکه بخش قابل‌توجهی از برق کشور، از گاز تامین می‌شود، تولید برق را نیز متوقف می‌کند.

به‌نظر شما دلیل این موضوع چیست؟

یکی از مهم‌ترین دلایلی که وضعیت انرژی را به این ناترازی رسانده، اشکال در قیمت‌گذاری و نرخ پایین گاز است. وضعیت حال حاضر انرژی کشور، مسلما یک دلیل ندارد، اما یکی از مهم‌ترین دلایلش، سیاست نرخ دستوری یا به‌اصطلاح تثبیت نرخ است. اگر خاطر شما باشد، در مجلس ششم تصویب شد که نرخ حامل‌های انرژی همگام با نرخ تورم افزایش یابد و در مجلس هفتم از اجرای این قانون جلوگیری شد. به‌همین‌ترتیب با اینکه نرخ تورم اقتصاد ۵۰ درصد است، ۱۰سال نرخ گازوئیل و همین‌طور 4 سال و نیم هم نرخ بنزین ثابت نگه داشته شده است.

وقتی ارزش پول ۵۰ درصد در سال کاهش می‌یابد و از سوی دیگر نرخ یک کالا را در طول سال‌ها ثابت نگه می‌دارید، عملا یعنی آنها را رایگان ارائه کرده‌اید. محاسبات حاکی از این است که در حال‌ حاضر نرخ گازوئیل در جایگاه‌ها تنها حدود یک درصد ارزش واقعی آن است. در نتیجه نرخ کالاهایی مانند برق، گاز، بنزین و گازوئیل بسیار کاهش پیدا می‌کند و از این‌رو به جامعه پیام روشن و واضح داده‌ایم که این کالا بی‌ارزش است و به‌تبع آن، هیچ‌کس نیازی به بهینه مصرف کردن آن نمی‌بیند. در واقع یکی از دلایل مهمی که وضعیت گاز را در کشور به این مرحله رسانده، این است که نرخ گاز سیگنال مناسبی به مصرف‌کننده نداده است.

از این نظر اجرای تعرفه‌گذاری پلکانی پرمصرف‌ها بسیار مهم و اثرگذار است. البته افزایش ۱۰ تا ۱۵ درصدی پلکانی در شرایطی که تورم ۴۰ تا ۵۰ درصدی داریم، نتیجه زیادی ندارد و بحث غیریارانه‌ای کردن پلکان پرمصرف‌ها یکی از مهم‌ترین و واجب‌ترین سیاست‌ها برای دولت است. به‌نظر می‌رسد نارضایتی‌های مردم هم بسیار افزایش یافته است، زیرا همزمان با کمبود همه حامل‌های انرژی مواجه شده‌ایم. اگر به‌خاطر بیاورید پارسال یا سال‌های گذشته، اگر در تابستان برق نداشتیم، حداقل گاز داشتیم یا اگر در زمستان گاز نداشتیم، دست‌کم برق داشتیم؛ اما دیگر کار به جایی رسیده که وقتی گاز نداریم، برق هم نداریم؛ وقتی برق نداریم، بنزین هم نداریم و این بدان معناست که دیگر امکان جایگزینی هم فراهم نیست؛ بنابراین با اطمینان می‌گوییم وضعیت ما بحرانی است و وارد یک کوچه بن‌بست شده‌ایم. ما دومین ذخایر گاز جهان را داریم و چهارمین دارنده بزرگ ذخایر نفت جهان هستیم؛ این تنها منابع ما در زیر زمین است؛ اگر روی زمین قدم بزنیم و حتی بالا برویم، متوجه می‌شویم که خداوند در بخش باد و خورشید هم به ما لطف زیادی داشته و ایران از ظرفیت‌های بسیار زیادی برای تولید انرژی بادی و خورشیدی برخوردار است. اهمیت این موضوع هر روز که می‌گذرد، بیشتر مشخص می‌شود. اگر یک دهه آینده را بررسی کنیم، می‌فهمیم در دهه‌های بعدی اهمیت باد و خورشید کمتر از نفت و گاز نیست؛ بلکه بیشتر هم خواهد شد.

یعنی باید دولت استفاده از انرژی‌های تجدیدپذیر را در دستور کار قرار دهد؟

نمی‌توان به‌شکل مستقیم گاز را با انرژی تجدیدپذیر یعنی انرژی بادی و خورشیدی جایگزین کرد. جهان به سمت برق‌سازی رفته؛ یعنی تقاضا برای برق زیاد شده و بهای این افزایش تقاضا، کاهش تقاضا برای نفت و گاز است. کل ظرفیت منصوبه نیروگاهی کشور ۹۳هزار مگاوات است. کل ظرفیت نصب‌شده تجدیدپذیر ما هزار و ۳۰۰ مگاوات است. در تیر سال جاری بنا به اعلام توانیر، سهم انرژی تجدیدپذیر از کل برق مصرفی کشور، تنها ۶.۰ درصد بود. در نتیجه طبق آمار، ما چیزی به نام انرژی تجدیدپذیر نداریم و توجه به این نوع انرژی، یک شعار تبلیغاتی برای دولت‌های قبلی بوده است.

عملکرد دولت چهاردهم برای حل مسئله کمبود گاز را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

متاسفانه وزیر دولت چهاردهم، اشتباه وزیر دولت سیزدهم، برنامه ششم، پنجم و شورای‌عالی انرژی و مصوبه‌های آن را تکرار می‌کند. وزیر نیرو در دولت چهاردهم دقیقا مثل دولت سیزدهم در مجلس برای گرفتن رأی اعتماد گفت که ۱۲هزار مگاوات به ظرفیت‌های تجدیدپذیر اضافه خواهد کرد. چندی بعد اعلام کرد تا پایان سال ۵۰۰ مگاوات به نیروگاه‌ها اضافه می‌کند. ما باید به‌خاطر داشته باشیم که در همه اینها تنها 2هزار مگاوات برق تجدیدپذیر تولید کردیم. فرض کنید عدد ۵۰۰ درست باشد؛ اما ایشان اضافه می‌کنند که تا پیک‌ بار سال آینده که معمولا در نیمه دوم اردیبهشت شروع می‌شود، 3 هزار و ۵۰۰ مگاوات ظرفیت به تجدیدپذیرها اضافه می‌کند. اینجا یک سوال به ذهن متبادر می‌شود و آن هم این است که اگر تا آخر سال بخواهیم ۵۰۰ مگاوات به ظرفیت خود اضافه کنیم، چگونه این اقدام را انجام خواهیم داد؟ ما در طول ۲۵ سال گذشته، هزار و ۲۰۰مگاوات نیروگاه تجدیدپذیر ایجاد کردیم.

شواهد نشان می‌دهد هیچ تغییری در برنامه سیاست‌ها وجود ندارد. در بر همان پاشنه می‌چرخد و در نتیجه، وعده‌های دولت چهاردهم هم، دقیقا ادامه همان شعارهای سال‌های قبل خواهد بود. وقتی اعلام شد 3 نیروگاه کرج، اصفهان و شازند خاموش می‌شوند، به‌جای اینکه از مازوت استفاده کنند، باید متوجه باشیم که حتی مازوت کافی هم در کشور موجود نیست. یادمان باشد که وقتی نمی‌توانیم گاز به نیروگاه‌ها بدهیم، انتخاب اول به‌عنوان سوخت جایگزین از نظر ارزش حرارتی گازوئیل است، اما ما گازوئیل و امکان حمل‌ونقل آن را نداریم. به‌همین‌دلیل رو به مصرف مازوت می‌آوریم، زیرا هزینه استفاده از مازوت کمتر است و همان ارزش حرارتی را دارد. در نتیجه می‌توان با تکیه بر اعداد، ارقام و شواهد با احتیاط گفت دولت نگران کمبود مازوت یا حداقل نگران نبود مازوت در ماه‌های آینده است.

سخن پایانی

ما در شرایط دشواری قرار داریم و به‌محض اینکه هوا سرد شود، با این روندی که در تولید و مصرف و این مسائل داریم، اصلا نمی‌توانیم تولید را به نیروگاه‌ها بسپریم، در نتیجه دولت تصمیم می‌گیرد که مازوت مازاد را ذخیره کند، چون اگر از همین ذخیره هم استفاده شود، دیگر هیچ منبعی باقی نمی‌ماند؛ به‌عبارت‌دیگر، مازوت نداریم یا اگر داریم، در نیروگاه‌ها ذخیره می‌کنیم تا زمانی که وضعیت از همین شرایط هم بدتر شد، منبعی مانده باشد!

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین