چهارشنبه 05 اردیبهشت 1403 - 24 Apr 2024
کد خبر: 20513
تاریخ انتشار: 1401/08/28 07:12

سوداگری در بهشت‌ بازدهی سرمایه

عباسعلی حقانی‌نسب، کارشناس اقتصاد

 تامین نقدینگی همواره یکی از مهمترین مشکلات بخش تولید بوده و هر سال نیز دولتها با هدف حمایت از تولید، گامهایی برای تسهیل جذب اعتبار برای تولید برمیدارند. امسال نیز موضوع تامین مالی زنجیرهای تولید مطرح و با هماهنگی وزارت صمت و بانکمرکزی اجرایی شد.

گرچه تامین مالی زنجیرهای گامی مثبت در جهت اعتبارسنجی متقاضیان تسهیلات بانکی است، اما برخی از فعالان اقتصادی و کارشناسان نیز معتقدند این گام بیشتر نمایشی است. اصل قضیه این است که بهشت سرمایهگذاری و بهشت بازدهی در کشور به حوزه سوداگری تبدیل شده است؛ بنابراین هر تسهیلاتی از هر جا برسد خود به خود راهش را به بهشت سرمایهگذاری باز میکند. اگر بخواهیم پول به سمت تولید هدایت شود و نقدینگی بخش تولید را تامین کند راه اصلی آن کور کردن چشم بازار سوداگری است.

وقتی در شرایط برابر دو گزینه سرمایهگذاری داشته باشیم، یکی از گزینههای سرمایهگذاری بازدهی ۲۰ درصدی دارد و گزینه دوم دارای بازدهی ۱۰۰ درصدی است و مالیات هم نمیدهد، این در حالی است که سرمایهگذاری با بازده ۲۰ درصدی هم باید مالیات بپردازد و هم درگیر مسائل جانبی مانند بیمه و... است.

اینجا است که میگوییم پول هوشمند است؛ چه از طریق روش تامین مالی زنجیرهای دریافت شده باشد و چه از هر روش دیگری چون سوداگری.

دریافتکننده این پول هوشمند به هر حال مالیات پرداخت نمیکند و در نهایت سر از بازار سوداگری در خواهد آورد.

این بازارهای سوداگری میتواند بازارهای مسکن، خودرو، ارز، طلا و هر حوزه دیگری که مالیات نمیپردازد، باشد که اصطلاحا بهشت مالیاتی نامیده میشوند.

در کشورهای دیگر حوزههای یادشده مالیاتهای سنگین میپردازند؛ یعنی این بخش از دارایی مشمول پرداخت مالیات بر عایدی سرمایه میشود، اما در کشور ما بیش از ۱۵ سال است که لایحه مالیات بر عایدی سرمایه در مجلس خاک میخورد. مشکل اصلی ما تفاوت بازدهی سرمایه است که بین حوزه دلالی و سوداگری و حوزه تولید وجود دارد.

تا مشکل مالیات و بازارهای بیدردسر سوداگری حل نشود، اجرای اقدامهای بسیار خوب نظیر همین تامین مالی زنجیرهای کارساز نخواهد بود. بهعلاوه اینکه بحث ما وجود بهشت مالیاتی و بهشت بازدهی در حوزه سوداگری است.

حالا اگر انواع و اقسام ابزارها هم طراحی شود، از جمله همین تامین مالی زنجیرهای باز هم پول راه خودش را به سمت پربازدهترین و کمهزینهترین بازار که همانا سوداگری است پیدا میکند.

همانطور که الان ۸۰ درصد نقدینگی و منابع بانکی ما در حوزه سوداگری است. این پول در حسابهای بانکی ما شفاف نیست و در عمل بیشتر این منابع به اسم تولید از بانکها خارج شده است.

در اقتصاد ابزار هدایت پول به سمت تولید دو چیز بیشتر نیست؛ یکی مالیات که باید در آن جذابیت ایجاد شود (مثلا مالیات بر تولید بهشدت کاهش یابد تا سرمایهگذار ترغیب به تولید شود و از سوی دیگر مالیات بر سوداگری بهشدت افزایش یابد) و دیگری اینکه بازدهی و سودآوری در حوزه تولید را افزایش دهیم. یعنی دولت بر مزیت نسبی تولید با حمایت از تولیدکننده بیفزاید و مزیت نسبی در بازار سوداگری را کاهش دهد.

اگر برای تحقق این دو ابزار چارهاندیشی نکنیم نقدینگی به ناچار راه خودش را میرود و سر از حوزه سوداگری در میآورد.

نقدینگی از سیستم بانکی خارج نمیشود، بلکه از بانکی خارج و وارد بانک دیگر میشود و از آنجا با طی فرآیندی نظیر تسهیلات باز به حوزه بیدردسر سوداگری وارد میشود.

پس هیچ ابزاری پرقدرتتر از دریافت مالیات از عواید سرمایه نیست؛ کما اینکه هر ابزاری هر قدر موثر نظیر تامین مالی زنجیرهای، تا سهولت در حوزه سوداگری از میان نرود کاربرد چندانی نخواهد داشت و گرهی از کار تولید، اشتغالزایی و کارآفرینی باز نمیکند.

طرح تامین مالی زنجیرهای بنگاههای اقتصادی در مقایسه با طرح گام کاملتر است. طرح گام پیچیده بود و در آن طرح اوراقی برای عرضه و خرید و فروش در بورس منتشر میشد، اما تامین مالی زنجیرهای شکل بسیار سادهتر و جذابتری دارد و شفافیت در آن نسبت به گام بیشتر است این موارد همه شرط لازم برای تسهلاتدهی است اما شرط کافی نیست، زیرا ابتدا باید جذابیت حوزه سوداگری از بین برود.

 


کپی لینک کوتاه خبر: https://smtnews.ir/d/4m8aeb