مشکلات حملونقل و رفاه شهروندان
در قرن بیستویکم باتوجه به افزایش شمار و نیز وسعت شهرها، این پرسش اساسی را میتوان مطرح کرد که آیا بهموازات این تغییر کمی در سکونتگاههای انسانی میتوان شاهد تحول کیفی و بهبود شرایط زندگی در آنها بود؟
آیا همه شهرها در سطح جهانی قابلیت و شایستگی شناخته شدن بهعنوان شهرهای مدرن را دارند؟ میان شهرهای کشورهای توسعهیافته و درحالتوسعه در مقیاسهای گوناگون چه میزان هماهنگی و تشابه بهلحاظ رفاه، سلامت و فراگیری و سهولت بهرهگیری وجود دارد؟
از سوی دیگر، شهر تهران بهعنوان یک کلانشهر و نیز بهعنوان پایتخت، از یکسو دارای تراکم و تمرکز جمعیت، ثروت و امکانات است و از سوی دیگر، بنا بر دلایل گوناگون قادر به تامین نیازها و فراهم کردن امکانات شهری آنگونه که در شهرهای کشورهای مدرن و تعدادی از کلانشهرهای کشورهای درحالتوسعه مهیاست، نیست. بخشی از امکانات موجود در شهر تهران بهدلیل مشکلاتی که به همراه دارند، از سوی بخشهای گوناگونی از جامعه قابل بهرهگیری نیست و اساسا نمیتوان آنها را متعلق به همه شهروندان دانست. حال آنکه در شهرهای مدرن امکانات شهری بهگونهای طراحی و سازماندهی شدهاند که اغلب شهروندان با سهولت قادر به استفاده از آن هستند. این نوشته تلاش دارد به بررسی و ارزیابی مقولههای رفاه، سلامت و فراگیری و سهولت در دسترسی در سیستم حملونقل شهری در کلانشهر تهران بپردازد.
رفاه: نخست آنکه بخش عمدهای از وسایط نقلیه عمومی مانند مترو و BRT بهگونهای تعبیه شدهاند که موجبات دشواری و رنجش شهروندان را فراهم آورده و باعث میشوند بخش عمدهای از آنها ایستاده تردد کنند و باوجود آنکه همه افراد برای تردد هزینه واحدی را میپردازند از شرایط یکسانی برخوردار نیستند. بهعلاوه سیستم حملونقل شهری، سیستم سالمندمحور، معلولمحور و کودکمحور نبوده و قادر به تامین نیازهای این گروهها در جامعه نیستند. البته نمیتوان از سیستمی که قادر به تامین رفاه شهروندان عادی جامعه نیست، توقع داشت به تامین رفاه و مناسبسازی برای این قشر آسیبپذیر بیندیشد. مشکل قابل ذکر دیگر، اتلاف زمان است که شرایط بهرهگیری از وسایط نقلیه عمومی را در بخشهای از کلانشهر تهران با دشواری همراه میکند. همچنین عدمتناسب وسایط نقلیه عمومی با شمار متقاضیان در ساعات مشخصی از شبانهروز، مشکل دیگری است که بر کسی پوشیده نیست.
سلامت و بهداشت: نخست آنکه کلانشهر تهران در مجموعه آلودهترین کلانشهرهای جهان جای گرفته است. علاوهبر کارخانهها، خودروهای شخصی و موتورسیکلتها از عوامل آلودهکننده این سکونتگاه، اتوبوسها و تاکسیهایی هستند که در شبکه ناوگان حملونقل شهر تهران قرار دارند. مشکلات فنی موجود در این وسایط نقلیه و کیفیت پایین سوختهای مورداستفاده در آنها، به تشدید آلودگی پایتخت منجر میشود.
بهعلاوه برخی از آنها فاقد ایمنی لازم برای شهروندان هستند و میتوانند سلامتی آنها را تهدید کنند. فقدان استانداردهای لازم مشکل دیگری است که بر سلامتی شهروندان بهطور مستقیم اثر میگذارد. البته باید در نظر داشت آسیبهای ناشی از وسایط نقلیه مانند آسیب بر جسم و روان، لزوما بهیکباره و در کوتاهمدت شکل نمیگیرند، بلکه اثرات آنها بهتدریج و در بلندمدت آشکار میشود.
سهولت دسترسی: مشکل دیگر وسایط نقلیه عمومی در کلانشهر تهران، دشواریهای ناشی از دسترسی بهموقع به وسایل حملونقل عمومی است. بدونشک یکی از مهمترین مزیتهای سیستم حملونقل شهری استاندارد، نحوه دسترسی شهروندان به آنهاست. سهولت دسترسی شهروندان به ایستگاهها همراه با زمانی که صرف انتظار برای استفاده از وسیله موردنظر میشود، نقش مهمی در مطلوبیت یا عدممطلوبیت حملونقل شهری دارد. چراکه در زندگی بشر امروز، عامل زمان نقش و اهمیت بیشتری نسبت به گذشته ایفا میکند و این حق شهروندان است که با صرف کمترین زمان و پایینترین هزینه بهمحل موردنظر خود دسترسی داشته باشند.
خوشبختانه بهنظر میرسد این عامل در مقایسه با دو عامل پیش با جدیت بیشتری پیگیری شده است. البته این گفته به این معنا نیست که درحالحاضر وضعیت دسترسی به وسایط حملونقل شهری، وضعیت مطلوبی است. متاسفانه در برخی از مکانها و زمانها در شهر تهران تردد با این وسایل بسیار دشوار انجام میشود و عامل سهولت در دسترسی در وسایط نقلیه نقش ضعیفی را ایفا میکند.
باید توجه داشت که مشکلات موجود در سیستم حملونقل شهر تهران فقط منحصر به موارد یادشده نبوده و میتوان موارد دیگری را نیز به آنها افزود.
راهکارهای پیشنهادی
نخست بهنظر میرسد تعامل سازنده و مفید میان پژوهشها و مطالعات انجامشده پیرامون این مقوله و نهادهای متولی آن بهطور موثر وجود ندارد. در بسیاری از موارد دستاوردهای دانشگاهیان پیرامون نظام حملونقل شهری موردتوجه نهاد مدیریت شهری و نهاد متولی مربوط نیست و در مواردی نیز نهاد متولی از وجود چنین پژوهشهایی آگاه نیست. این بیاطلاعی و بیتوجهی میتواند به کاهش کیفیت پژوهشها و مطالعات انجامشده در این حوزه منتهی شود. در مواردی نیز پژوهشهای انجامشده برای حل مشکل در این زمینه سودمند نبوده و متناسب با نیازهای موجود در این حوزه انجام نشده است. بهاینترتیب وجود سازکار تعاملی موثر و کارآمد در میان این دو گروه میتواند به بهبود حملونقل شهری کمک کند.
دوم آنکه بخش عمده از پژوهشها معطوف به گذشته هستند و هدف از انجام آنها اساسا بررسی و ارزیابی نحوه عملکرد این سیستم است. اگرچه این قبیل از پژوهشها برای جلوگیری از خطاها و مشکلات کنونی بسیار سودمند هستند و طرحهای آینده میتواند با نگاه به موفقیتها و ضعفهای مطرحشده انجام شود، اما در عین حال به پروژهها و طرحهایی نیاز داریم که پیشبینیمحور و معطوف به آینده باشند. مراد از طرح چنین سخنی این است که با بررسیهای دقیق و علمی پیرامون تراکم جمعیت در سالهای آینده، پیشبینی مناطق آینده تمرکز جمعیت و بررسی علایق و گرایشهای نسلهای بعدی به بازطراحی ساختار حملونقل شهری توجه شود.
سوم آنکه هزینههای مربوط به سیستم حملونقل شهری نمیتواند و نباید فقط برعهده دولت یا نهاد مدیریت شهری باشد. بدیهی است در صورت خودداری هر یک از نهادها از انجام مسئولیت و پرداخت هزینههای مربوط کیفیت وسایل نقلیه عمومی در ۳ شاخه یادشده کاهش خواهد یافت. بهاینترتیب لزوم مشارکت و همکاری دولت و نهادهای شهری و تعیین حیطه عملکرد و حدود وظایف هر یک احساس میشود.
مورد چهارم، تعامل با شهرهای موفق در زمینه سیستم حملونقل شهری مانند کشورهای توسعهیافته و درحالتوسعه، راهکار قابلبررسی دیگر برای کاهش مشکلات حملونقل است.
مورد پنجم، سازماندهی یا بازطراحی سامانه ارزیابی شهروندمحور است که میتواند گام موثر دیگر در زمینه بهبود نظام حملونقل شهری بهشمار رود. از این سامانه کاربران با سهولت بیشتری قادر به ایجاد تعامل با مسئولان مربوط خواهند بود و میتوانند انتقادها و ضعفهای موجود را بیان کنند و در صورت امکان راهکار ارائه دهند.