ضرورت تغییر در چشمانداز حملونقل
مهدی حسنزاده کارشناس حوزه حملونقل
![]()
در سخنان رسمی مدیران و سیاستگذاران، بارها از لزوم گسترش حملونقل عمومی و شیوههای حملونقل پاک مانند دوچرخهسواری، استفاده از اسکوتر و پیادهروی یاد شده است، اما در عرصه اجرا، نشانی از یک باور عمیق و پایدار به این رویکرد دیده نمیشود. همین فقدان اعتقاد جدی، بهویژه در سطح تصمیمسازیهای بینبخشی، باعث شده اعتبارات ترافیکی عمدتا به توسعه زیرساختهای وابسته به خودرو شخصی اختصاص یابد. در نتیجه، پروژههایی نظیر احداث پلها، زیرگذرها و بزرگراههای تازه همچنان در اولویت هستند و عملا بهعنوان علامتی برای تشویق استفاده بیشتر از خودروهای شخصی عمل میکنند. از سوی دیگر، نظام برنامهریزی حملونقل شهری ما همچنان بر مدار خودرومحوری میچرخد. بر مبنای اسناد و سیاستهای کلان، سالها پیش باید سهم حملونقل عمومی به حدود ۷۰ تا ۷۵ درصد میرسید، اما روند موجود کاملا معکوس بوده و این سهم هر سال کاهش یافته است. در این میان، متخصصان و برنامهریزان شهری، شبکههای حملونقل و ترابری را عمدتا با محوریت سرعت و سهولت حرکت خودروها طراحی کردهاند؛ رویکردی که بهجای حل مسئله، به تعمیق بحرانهای کنونی انجامیده و وابستگی شهرها به خودرو را بیشازپیش افزایش داده است.
شهرهای پیشرفته جهان که مانند ما با معضلات ترافیک سنگین و آلایندههای جوی دستوپنجه نرم میکردند، از ۳۰ تا ۴۰ سال گذشته، تحولی ریشهای در استراتژیهای خود را رقم زدند. آنها دریافتند ساخت بلوارهای وسیعتر برای عبور خودروهای بیشتر، دیگر راهحل مؤثری نیست؛ بنابراین، دگرگونی بنیادینی در سیاستهای مواصلاتیشان پدید آمد که تمرکز را از وسایل نقلیه فردی به سمت حملونقل همگانی و گروهی سوق داد. این چرخش فکری که بر گزینههای متنوع جابهجایی شهروندان فراتر از خودرو شخصی تأکید داشت، نقطه تحول کلیدی بود و سرانجام، اولویتبندی سیستمهای حملونقل انبوه با گسترش اتوبوسها، متروها، ترامواها و قطارهای درونشهری برای سفرهای دورتر را بهدنبال آورد. بر پایه این نگرش نوین، برنامهریزیها به سمت جابهجاییهای جمعی هدایت شد. در این چارچوب، برای مسافتهای کوتاه زیر یک کیلومتر، پیادهروی بهعنوان کارآمدترین روش شناخته شد؛ لذا تقویت زیرساختهای عابرپیاده، احداث پیادهروهای گسترده و اولویتدهی به حقوق عابران، از اقدامات ضروری به شمار میرود. در کلانشهرهای پیشتاز، نسبت سفرهای پیاده به ۲۵ درصد بالغ شده است. برای فواصل یک تا پنج کیلومتری هم، وسایل حملونقل سبز و کممصرف مانند دوچرخه و اسکوترهای الکتریکی برجسته شد. این شیوه نهفقط آلودگی را مهار میکند، بلکه به بهبود بهداشت عمومی نیز یاری میرساند. ازاینرو، مدیران باید یقین یابند که با تمرکز منابع بر حملونقل عمومی و پاک، تحولات شگرفی در کیفیت زندگی شهری رقم خواهند زد.
در بسیاری از شهرهای ما، برنامهریزیهای شهری همچنان بر پایه استفاده از خودروهای شخصی استوار است. این رویکرد نهتنها منجر به ترافیک شدید و آلودگی هوا میشود، بلکه کیفیت زندگی شهروندان را نیز تحتتأثیر قرار میدهد. بنابراین، نیاز به تغییر این رویکرد به سمت توسعه حملونقل عمومی و شیوههای پایدارتر احساس میشود. شهرهای پیشرفته دنیا سالهاست به این نتیجه رسیدهاند که تمرکز بر خودروهای شخصی نهتنها مشکلات ترافیکی را حل نمیکند، بلکه آنها را تشدید میکند. به همین دلیل، این شهرها به سمت طراحی شبکههای حملونقل عمومی کارآمد و ایجاد زیرساختهای مناسب برای پیادهروی و دوچرخهسواری حرکت کردهاند. این تغییر رویکرد به کاهش ترافیک، بهبود کیفیت هوا و افزایش سلامت عمومی منجر شده است. در ایران نیز با وجود تأکیدات مکرر بر ضرورت توسعه حملونقل عمومی، هنوز هم سرمایهگذاریها به سمت پروژههای خودرومحور سوق داده میشود. این موضوع نشاندهنده عدمباور جدی به اهمیت حملونقل پاک و عمومی است. برای مقابله با این چالش، لازم است که سیاستگذاران و مدیران شهری به اهمیت ایجاد زیرساختهای لازم برای حملونقل عمومی و پایدار توجه بیشتری داشته باشند تا بتوانند کیفیت زندگی شهروندان را ارتقا دهند. تغییر رویکرد در برنامهریزی حملونقل شهری نیازمند همکاری تمامی ذینفعان از جمله دولت، شهرداریها، بخش خصوصی و جامعه مدنی است. تنها در صورتی که همه این گروهها با هم همکاری کنند و به اهمیت حملونقل پایدار پی ببرند، میتوان به آیندهای بهتر امیدوار بود.
برای حرکت به سمت حملونقل پاک و کاهش آلودگی هوا باید شیوههای مختلف جابهجایی در اختیار مردم قرار گیرد و از سوی دیگر، مطلوبیت استفاده از خودروهای شخصی نیز باید کاهش یابد. اگر این موازنه برقرار نشود، وضعیت حملونقل شهری بهبود نخواهد یافت. در شهرهای پیشرو دنیا، وقتی وارد محدوده مرکزی شهر میشوید، مشاهده میکنید که خیابانی با عرض مثلا ۴۵ متر، تنها یک خط به خودروهای شخصی اختصاص دارد، در حالی که خطوط ویژهای برای اتوبوسها و سیستمهای ریلی وجود دارد. همچنین، پیادهروهای عریض و مسیرهای ویژه برای دوچرخهها و اسکوترها طراحی شده است.
حالت فعلی حملونقل شهری بههیچعنوان قابلقبول و رضایتبخش نیست و اگر این الگوی ناکارآمد بدون هیچ تغییری پیش برود، در سالهای پیش رو، حجم ترافیکهای سنگین و غلظت آلایندههای جوی به سطوحی فاجعهبار و غیرقابلتحمل خواهد رسید. رشد بیوقفه تعداد وسایل نقلیه شخصی، همراه با ناکافی بودن و ضعف زیرساختهای لازم برای سیستمهای حملونقل همگانی، نهتنها بحرانهای موجود را عمیقتر میکند، بلکه زنجیرهای از ناکارآمدیها را در کلانشهرها دامن میزند و سلامت عمومی جامعه را به خطر میاندازد. ازاینرو، ضرورت تغییر اساسی و ریشهای در استراتژیهای برنامهریزی مواصلاتی شهری بیشازپیش احساس میشود؛ تغییری که بتواند با اولویتدهی به راهکارهای هوشمندانه و پایدار، ما را بهسوی چشماندازی روشنتر، سالمتر و زیستپذیرتر سوق دهد.