صادرات ۸ میلیارد مترمکعب آب با حداقل آورده ارزی
علی حاجی مرادی کارشناس منابع آب
اصطلاح آب مجازی بهمعنای میزان آب نهفته در محصول نهایی است که مصرفکننده از آن استفاده میکند. اگر میانگین مصرف آب را در کشورمان بررسی کنیم، هر شهروند بهطورمتوسط حدود ۲۰۰ تا ۲۵۰ لیتر آب را در طول روز بهصورت فیزیکی برای شستوشو، بهداشت و سایر مصارف استفاده میکند. در کنار این، هر شهروند ایرانی بهطورمیانگین حدود ۲هزار و۵۰۰ تا ۳ هزار لیتر آب مجازی نیز در طول روز مصرف میکند. این آب مجازی از محل مواد غذایی، پوشاک و حملونقل عمومی ناشی میشود.
موضوع مهمی که در رابطه با آب مجازی وجود دارد، این است که چگونه میتوانیم مصرف روزانه ۲هزار و۵۰۰ تا ۳هزار لیتر آب مجازی هر شهروند را کاهش دهیم. بخش عمدهای از این مقدار، به مصرف مواد غذایی مربوط میشود. بنابراین، 2 اقدام اصلی برای کاهش مصرف آب مجازی شهروندان حائزاهمیت است؛ اول، الگوی مصرف مواد غذایی و دوم، الگوی تولید.
در الگوی مصرف غذایی، نسبت کالریهای پایه حیوانی به کالریهای پایه گیاهی بهطورقابلتوجهی با میزان مصرف آب مجازی مرتبط است. بهعنوان مثال، در صورت دریافت پروتئین از منابع حیوانی، برای هر واحد پروتئین حدود ۲.۵ لیتر آب مجازی مصرف میشود. اما اگر همان مقدار پروتئین از منابع گیاهی تامین شود، تنها نیم لیتر آب مجازی نیاز خواهد بود. بنابراین، سبک و الگوی مصرف مواد غذایی و همچنین شیوههای تولید باید موردتوجه قرار گیرد.
باتوجه به اینکه به صورت میانگین هر شهروند ایرانی روزانه بین ۲هزار و۵۰۰ تا ۳هزار لیتر آب مجازی مصرف میکند، با جمعیت ۸۶ میلیون نفری کشور، مجموع مصرف آب مجازی به حدود ۱۱۰میلیارد مترمکعب در سال میرسد. این در حالی است که میزان مصرف آب کشاورزی داخلی ما حدود ۸۲ میلیارد مترمکعب است. بنابراین، اختلافی حدود ۲۸ میلیارد مترمکعب بین مصارف آب مجازی داخلی و آب کشاورزی داخلی وجود دارد.
این ۲۸ میلیارد مترمکعب، نشاندهنده اختلاف بین واردات و صادرات آب مجازی است. براساس آمار گمرک، سالانه ما حدود ۳۶ میلیارد مترمکعب آب مجازی وارد و ۸ میلیارد مترمکعب صادر میکنیم. بنابراین از نظر بیلان، ما بهعنوان یک کشور سالانه واردکننده آب مجازی محسوب میشویم.
پس چرا باوجود اینکه بهلحاظ قدر مطلق باید خوشحال باشیم که سالانه بهطورمیانگین ۲۸ میلیارد مترمکعب آب مجازی وارد میکنیم، اما از نظر اقتصادی همچنان نگرانیهایی وجود دارد؟ این نگرانی به این دلیل است که صادرات سالانه ۸ میلیارد مترمکعب آب مجازی ما با حداقل آورده ارزی همراه است. بهعبارت دیگر، الگوی کشت و صادرات و واردات ما با میزان آب مجازی محصولات همخوانی ندارد. ما محصولاتی را صادر میکنیم که با حداکثر آب مجازی و حداقل ارزش اقتصادی همراه است و در مقابل، محصولاتی را وارد میکنیم که با حداقل آب مجازی و حداکثر هزینه مرتبط هستند.
بهعنوانمثال، محصولاتی مانند پسته که میزان آب مجازی زیادی مصرف میکنند، نرخ هر کیلوگرم آنها کمتر از ۸ دلار است. بنابراین، بهازای هر مترمکعب آب صادراتی نهفته در محصول پسته، کمتر از ۴۰ سنت درآمد داریم. باید توجه داشته باشیم که آب مجازی بیشتری نسبت به آب واقعی داریم، اما مشکل اصلی این است که در انتخاب محصولات کشاورزی، به این نکته توجه نمیشود و صادرات محصولات پرآببر و عدمواردات محصولات کمآببر موردتوجه قرار نمیگیرد. اصل داستان در واقع ارتباط نزدیک بین آب مجازی و اقتصاد است که باید در تجارت سالانه کشور موردتوجه قرار گیرد.