گذری بر آینده انرژی در ایران
رضا پدیدار - نایب رئیس فدراسیون صنعت نفت ایران
حوزه انرژی یکی از مهمترین عوامل ضروری در توسعه اقتصادی جوامع محسوب شده و نقش ویژهای در رشد اقتصادی، رفاه اجتماعی، بهبود کیفیت زندگی و امنیت کشورها ایفا میکند. به این ترتیب، اتخاذ تصمیم در راستای سیاست قیمتگذاری نفت، تولید و انتقال انرژی و بهویژه سرمایهگذاری در این بخش، از چالشهای اساسی و مهم پیشروی کشورها بهشمار میرود. با این رویکرد و باتوجه به اینکه مقوله انرژی برای کشورهای پیشرفته، نقش موتور محرکه اقتصاد و تولید ملی را داشته و تضمینکننده منافع و امنیت ملی آنهاست، برای ایران نیز چگونگی ساماندهی سیاستهای بخش انرژی، نقش کلیدی در فرآیند تحولات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی داشته است.
از اینرو، ضرورت تدقیق در برنامهریزیهای هدفمند در دورههای میانمدت و بلندمدت در حوزه نفت و گاز و پس از آن در حوزه سایر انرژیها از جمله انرژیهای تجدیدپذیر، بیش از پیش نمایان است. به این منظور، در این گزارش به بررسی عملکرد کنونی و چشمانداز بازار انرژی در ایران و جهان و به بیان نقاط ضعف و فرصتهای پیشروی بخش انرژی در ایران پرداخته خواهد شد.
لازم به بیان این مطلب مهم است که ایران دارای ذخایر عمدهای از منابع انرژی بهویژه نفت و گاز بوده و در این زمینه یکی از غنیترین کشورها محسوب میشود. از همینرو ارزیابی وضعیت بازار جهانی انرژی، عوامل تاثیرگذار و همچنین مطالعه چشماندازهای آتی بهمنظور سیاستگذاریهای مناسبتر، حائزاهمیت است. طی سالهای اخیر و باتوجه به عوامل زیستمحیطی و مبحث کارآیی انرژی، جایگزینی انرژیهای اولیه نفت و گاز بسیار جدی دنبال شده و تقاضای انرژی در کشورهای توسعهیافته بهسمت استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر سوق پیدا کرده است، اما همانگونه که یادآوری شد؛ همچنان نیاز انرژی نفت و گاز نقش اصلی در بخش انرژی را در سال آینده و نیز سالهای آتی ایفا میکند و توجه به نقش حیاتی این بازیگر در عرصه اقتصاد و سیاست، آگاهی از تحولات متغیرهای مهم و اثرگذار آن برای کمک به پیشبرد اهداف استراتژیک جوامع، ضروری است.
اما قبل از ورود به بحث وضعیت انرژی ایران، لازم است چشمانداز انرژی در جهان را موردمطالعه قرار داده و سپس موقعیت خودمان را مورد بررسی و ارزیابی قرار دهیم. در این رابطه تحولات بازارهای جهانی انرژی با رشد جمعیت جهانی و تولید ناخالص داخلی کشورها ارتباط مستقیم دارد. باتوجه به اهمیت جمعیت در شکلگیری آینده بازار انرژی، برآوردها حاکی از آن است که جمعیت جهانی تا سال ۲۰۴۰ به ۹.۲میلیارد نفر افزایش خواهد یافت که در این میان، جمعیت افراد مسن در جهان نیز رو به فزونی بوده و جمعیت افراد در سن کار با کاهش ۳ درصدی نسبت به سال ۲۰۱۶ به ۶۳ درصد در سال ۲۰۴۰ خواهد رسید. همچنین رشد اقتصاد جهانی تا سال ۲۰۴۰ بهطورمیانگین سالانه ۳.۴ درصد افزایش خواهد داشت.
از سوی دیگر، نظر به اینکه بازارهای جهانی متاثر از عوامل متعددی همچون عرضه و تقاضای انرژی هستند، بررسی نهادهای بینالمللی بیان میدارند که کل تقاضای انرژی اولیه از ۳۶۵میلیون بشکه در روز در سال ۲۰۱۵ با افزایش ۹۱میلیون بشکه در روز و با نرخ رشد سالانه ۱.۲ درصدی به ۳۶۵ میلیون بشکه نفت در روز در سال ۲۰۴۰ خواهد رسید. این مسئله موید نیاز به تامین انرژی در کشورها بوده و حاکی از ایجاد فضای رقابتی شدید در عرضه و تقاضای جهانی است. در این بین تقریبا ۹۵ درصد از این افزایش، مربوط به کشورهای در حال توسعه از جمله چین و هند است. ذکر این نکته ضروری است که در میان انواع سوختها، تقاضای انرژیهای تجدیدپذیر از سال ۲۰۲۰ تا انتهای دوره مورد بررسی، بهشدت افزایش خواهد یافت که این امر بهدلیل سیاستهای حمایتی دولتها و نیز بهبود تکنولوژی و در نتیجه کاهش هزینههای سرمایهگذاری در این حوزه است.
اما نفت بهعنوان مهمترین منبع سوخت فسیلی در جهان، همچنان بیشترین سهم را در ترکیب انرژی جهانی خواهد داشت. لازم به توضیح است که براساس برآوردهای انجامشده، عرضه جهانی نفت تا سال ۲۰۴۰ به ۱۱۱.۹ میلیون بشکه در روز افزایش خواهد یافت و تقاضا برای نفت خام اوپک در میان مدت کاهش یافته،اما در بلندمدت عملکرد آن بهبود مییابد. همچنین بررسیها بیانگر آن است که صادرات جهانی نفت پس از سال ۲۰۲۵ بهتدریج بهمیزان کمتر از ۴۳میلیون بشکه در روز افزایش خواهد داشت که بهدلیل تقاضای آسیا، اقیانوسیه و افزایش صادرات از خاورمیانه است. البته منطقه روسیه و نیز دریای خزر در افزایش صادرات نفت جهانی کمک خواهند کرد. ضمنا از جمله مهمترین بخشها در آینده حوزه انرژی، سرمایهگذاری در صنعت نفت است که پیشبینی میشود سرمایهگذاریهای جهانی بالادستی نفت موردنیاز در طول دوره زمانی ۲۰۲۰-۲۰۴۰ در حدود ۸.۳تریلیون دلار افزایش یابد که بیشترین سرمایهگذاریها از سوی کشورهای غیرعضواوپک خواهد بود.
همچنین یکی دیگر از مهمترین اجزای بازار نفت، نرخ نفت است که نوسانات آن در بازار میتواند اثرات پیشبرنده یا مخربی در اقتصاد کشورها در پی داشته باشد. ضمنا از منظر تقاضا، عواملی رشد اقتصادی جهانی، نرخ برابری پول ملی، درجه توسعهیافتگی اقتصاد، انرژیهای جایگزین از منظر عواملی همچون ظرفیت تولید نفت خام، گستردگی اکتشافات، تمرکز ذخایر نفتی و هزینه تولید بر نرخ جهانی نفت اثرگذار هستند. اما برآوردهای انجامشده برای نرخ نفت در سالهای آتی همواره با عدماطمینان مواجه بوده و بهدلیل تاثیر عوامل مختلف اقتصادی و سیاسی بر این متغیر مهم بازار انرژی، پیشبینی آن در بلندمدت بسیار دشوار است. همانگونه که در مباحث قبلی بدان اشاره شده است، ایران چهارمین کشور بزرگ دنیا بهلحاظ دسترسی به ذخایر اثباتشده نفت و دومین کشور بزرگ دنیا از لحاظ دارا بودن ذخایر اثباتشده گاز طبیعی است.
همچنین باتوجه به موقعیت ژئوپلتیکی آن در منطقه و ظرفیتهای صادرات نفت، گاز و فرآوردههای پالایشگاهی از فرصتهای جغرافیایی و استراتژیک مناسب برخوردار است. از همینرو انتظار میرود گسترش استفاده از تکنیکهای بهبود و ارتقایافته و بازیافت نفت و در صورت رفع موانع بینالمللی بتواند به نحو قابلتوجهی تولید انواع انرژی را افزایش دهد. براساس گزارشهای اشارهشده، برآورد تولید نفت ایران از سال ۲۰۲۵ تا سال ۲۰۲۷ با میانگین رشد ۱.۱ درصدی در سال به ۴.۷میلیون بشکه در روز افزایش یابد، البته از عوامل کلیدی در این امر باید به چگونگی رفع تحریمها، روند تغییرات در نرخ نفت و اصلاح قراردادهای نفتی اشاره کرد. در این سناریو، خالص صادرات نفت خام و سایر فرآوردههای مایع ایران نیز تا سال ۲۰۲۷ در حدود ۲.۹میلیون بشکه در روز پیشبینی شده است.
باتوجه به اهمیت گاز در بخش انرژی ایران، تولید گاز طبیعی نیز با رشد متوسط سالانه ۲درصدی تا سال ۲۰۲۷ به ۲۴۸ میلیارد مترمکعب افزایش خواهد یافت. در این میان، ظرفیت صادرات گاز طبیعی نیز حدود ۱۸میلیارد مترمکعب تا سال ۲۰۲۷ پیشبینی شده است. اما آنچه بسیار حائزاهمیت خواهد بود، استراتژیهای آینده صادرات نفت خام و حضور موثر ایران در بازارهای جهانی نفت خام خواهد بود که باتوجه به پیشبینی افزایش قابلتوجه تولید سایر رقبا در بازار نفت خام در منطقه خاورمیانه و شمال افریقا، حفظ سهم موجود ایران از این بازار از اهمیت استراتژیک برخوردار است. در مقابل بهدلیل افزایش تقاضای این منطقه به گاز طبیعی و استراتژی اتحادیه اروپا برای استفاده بیشتر از سوختهای پاک، استراتژی ایران در حوزه اروپا باید بر دستیابی به سهم هرچه بیشتر از بازار گاز و حفظ سهم کنونی از بازار نفت متمرکز شود.
اما در حوزه آسیا باتوجه به افزایش فزآینده تقاضای نفت خام، استراتژی ایران بهعنوان چهارمین تولیدکننده نفت خام جهان، باید دستیابی به سهم حداکثری در بازارهای نوظهور شرق و جنوبشرق آسیا باشد و هرگونه افزایش نفت در دسترس برای صادرات ناشی از افزایش تولید بهسمت این بازارها هدفگیری شود. این در شرایطی است که در حال حاضر ما در رتبه چهارم مصرف گاز جهان قرار داریم و باتوجه به اینکه متوسط تولید ناخالص داخلی جهان ۲.۲برابر ایران است، به این نتیجه میرسیم که شدت مصرف انرژی ایران ۴.۴ برابر جهان است. یعنی چنانچه دیگر کشورها برای تولید کالا یا ارائه خدمتی ۱۰ واحد انرژی مصرف کنند، ما برای تولید همان کالا یا ارائه همان خدمت ۴۴واحد انرژی مصرف میکنیم. با این وضع ایران با پرداخت ۱۲۷میلیارد دلار یارانه انرژی در سال و پس از روسیه و جلوتر از چین و عربستانسعودی رتبه دوم را به خود اختصاص داده است و در کلام پایانی اینکه، ایران دارای ذخایر ویژه و عمدهای از منابع بهویژه نفت و گاز است و از جمله نقاط قوت بخش انرژی ایران را میتوان به مواردی چون دسترسی ایران به ذخایر عظیم اثباتشده نفت و گاز، موقعیت جغرافیایی استراتژیک بسیار مناسب ایران و وجود تنوع در فرآوردههای نفتی، اشاره کرد.
همچنین مواردی چون وجود اثرات تحریمهای بینالمللی بر صادرات و سرمایهگذاری در صنعت نفت و گاز، عدمتوجه به تولید صیانتی از مخازن نفتی و نبود چشمانداز مناسب برای برنامهریزی در این حوزه از نقاط ضعف قابلذکر است. فرصتهای پیشروی ایران در این صنعت نیز عبارت از ظرفیت قابلتوجه در تولید نفت و گاز، موقعیت ژئوپلتیک ایران در منطقه خلیجفارس و افزایش ارزشافزوده صادرات با بهبود کیفیت و بهرهوری پالایش هستند. همچنین تهدیدهای اشارهشده نیز شامل اعمال مجدد تحریمها و فشارهای بینالمللی، عدمحضور گسترده سرمایهگذاران خارجی در بخش نفت و گاز بهدلیل فشارهای سیاسی بینالمللی و عدمدسترسی به برخی فناوریهای برتر بخش نفت و گاز هستند.