تاثیر فرونشست زمین بر نرخ مسکن
کامیار فکور خبرنگار
حرکت فرونشست زمین از مناطق مرکزی و خشک ایران بهسمت شمال کشور که شرایط بارشی و نزولات آسمانی بهتری دارد، نشاندهنده پیشروی گسترده این پدیده است. در سالهای اخیر نیز، شاهد افزایش مهاجرت از استانهای خشک و درگیر با فرونشست بهسمت استانهای شمالی بودهایم. این شرایط سوالات مهمی را پیشروی ما قرار میدهد؛ کاهش سطح آبهای زیرزمینی و فرونشست زمین نتیجه چه عملکرد و فرآیندی است، چه پیامدهایی برای جامعه و بهویژه سازههای مسکونی و صنعتی دارد و بازار مسکن چگونه تحتتاثیر آن قرار گرفته است.
کاهش سطح آبهای زیرزمینی در ایران عمدتا به دو دلیل اصلی رخ داده است؛ نخست برداشت بیش از حد از منابع زیرزمینی، بهویژه از طریق چاههای غیرقانونی که بیشتر برای مصارف کشاورزی و صنعتی حفر شدهاند و دوم کاهش شدید نزولات جوی در سالهای اخیر که ناشی از تغییر اقلیم است. برای مدیریت موضوع نخست، کنترل برداشت آب و جلوگیری از مصرف بیرویه ضروری است و در موضوع دوم، بهدلیل ماهیت منطقهای و جهانی، نیازمند همکاریهای بینالمللی هستیم که ایران در آن نقش محدودی ایفا میکند.
زمانی که سطح آب زیرزمینی کاهش مییابد، وزن ظاهری خاک افزایش پیدا میکند. همانطور که وقتی در استخر راه میرویم، فشار کمتری از وزن خود بر کفپا احساس میکنیم، خاک نیز وقتی تا عمقی از آن اشباع از آب است، وزن ظاهری کمتری دارد. اما با کاهش سطح آب، وزن ظاهری افزایش یافته و فشار وارد بر خاک بیشتر میشود که در نهایت باعث نشست و فشردهتر شدن خاک میشود. میزان نشست خاک بستگی مستقیم به میزان کاهش سطح آبهای زیرزمینی دارد؛ برای نمونه گفته میشود هر ۱۰ متر کاهش سطح آب در رفسنجان حدود ۴۲ سانتیمتر نشست خاک ایجاد میکند. این کاهش سطح آب نهتنها تغییر در جریانهای سطحی و زیرسطحی ایجاد میکند، بلکه موجب سیلخیز شدن زمینها نیز میشود، زیرا فشرده شدن خاک، نفوذپذیری آن را کاهش داده و بارش باران یا جاری شدن سیل، امکان نفوذ آب را کم میکند و احتمال وقوع سیل افزایش مییابد.
فرونشست زمین بر بازار مسکن تاثیر قابلتوجهی داشته است. در مناطق کویری، مانند اصفهان، رشد نرخ زمین و مسکن کمتر از مناطق شمالی بوده است؛ یکی از دلایل آن ناامیدی مردم از حل مسئله خشکسالی و فرونشست است که باعث مهاجرت آنها به شمال کشور میشود. مناطق شمالی، باوجود بارش مناسب، نیز با کاهش سطح آبهای زیرزمینی مواجه است.
از طرفی ظرفیت مهاجرتپذیری شمال ایران محدود است و افزایش ساختوسازها مشکلات متعددی ایجاد کرده است. بالا رفتن نرخ زمین، به ضرر مردم بومی تمام شده و نبود زیرساختهای کافی برای خدمات شهری و آبرسانی موجب رشد کاریکاتوری ساختوسازها شده است.
در برخی شهرهای مازندران تقاضای ساخت برجهای ۲۰ تا ۴۰ طبقه وجود دارد، در حالی که زیرساخت آبرسانی و توسعه صنعتی قادر به پشتیبانی از چنین پروژههایی نیست و مشکلات اجرایی و مهندسی بهوجود میآید.
تخلفات ساختمانی، بهویژه در شهرهای کوچک، به منبع درآمد شهرداریها و دهداریها تبدیل شده و اجرای قوانین عمرانی و معماری با دقت لازم انجام نمیشود. بسیاری از شهرهای شمالی، بهویژه ساحلی، زمینهای کشاورزی دارند و مناسب ساخت پروژههای بزرگ نیستند و نیاز به مقاومسازی دقیق دارند. برجهای بلند در نزدیکی ساحل اجرا میشوند و فوندانسیون آنها به شمعهای پیچیده نیاز دارد که اجرای سهلانگارانه آنها میتواند در آینده باعث مشکلات جدی شود.
شناخت بحران ساختوساز در شمال کشور با ماهیت بازار مسکن این منطقه گره خورده است. بازار مسکن تحتکنترل دلالان خرد و کلان قرار دارد و بسیاری از آنها بهجای توجه به امنیت سازهها، بر نمای ساختمانها و جذب خریدار تمرکز میکنند. سازکار سرمایهداری در بازار مسکن ایران جولان میدهد و تخلفات ساختمانی در شهرداریها به محل درآمد تبدیل شده است که میتواند فجایعی مانند متروپل آبادان را تکرار کند. برخی کارشناسان معتقدند؛ با جلوگیری از احداث چاههای عمیق و کنترل برداشت بیرویه، میتوان بهتعویق انداختن بحران فرونشست کمک کرد، اما مشکل اینجا است که معیشت کشاورزان به همین چاهها وابسته است و جایگزین مناسبی برای آنها ایجاد نشده است. تغییر الگوی کشاورزی در این مناطق نیز تاکنون بهدرستی اتفاق نیفتاده، اما اجرای دقیق قوانین ساختوساز میتواند خطر بحرانهای پیشرو را کاهش دهد.