بازخوانی مدیریت ساخت در معماری ایرانی
حمیدرضا رحمانی، کارشناس معماری و مدیریت پروژه
بناهای تاریخی ایران، گنجینهای غنی از هنر و تمدن است که در طول تاریخ این سرزمین شکل گرفته و تکامل یافته است؛ بناهایی با ویژگیهای معماری منحصربهفرد و الهامبخش که نمونههای بیشمار آن از ۵ هزار سال پیش از میلاد مسیح از سوریه تا هندوستان شمالی و از قفقاز تا زنگبار پراکندهاند و از زیباترین و باشکوهترین ساختمانهایی هستند که در تاریخ معماری جهان وجود دارند.
با این حال و در کنار واقعیت تحسینبرانگیز زیبایی بناهای تاریخی ایران، نکته فراموششده یا کمتر پرداختهشدهای به نام شاهکار مدیریت ساختوساز در تاریخ معماری و شهرسازی ایران وجود دارد که مرا بیش از هر نکته دیگری مجاب به نگارش آن کرده است! بهشخصه اعتقاد دارم سالهاست تقلیل شکوه بناهای ایرانی به زیباییشناسی صرف و تاکید بیش از حد بر ویژگیهای هنری آن مانند تزئینات، کاشیکاریها، گچبریها، نقوش هندسی، شکل قوس و گنبدها و عناصر طراحی، ما را از توجه به پیشینه مهمتری به نام روش مدیریت ساخت بناهای تاریخی غافل کرده است. سوالی که پیش میآید این است که آیا بدون یک سیستم مدیریتی پیچیده، چندلایه و هوشمندانه، امکان ظهور چنین بناهای باکیفیت و باشکوهی در تاریخ معماری ایران وجود داشت!؟ آیا ضعفی که امروز در معماری بناهای معاصر میبینیم، تنها بهدلیل تهی شدن این سرزمین از وجود هنرمندانی است که از دانش هندسی و درک زیباییشناسی عاجزند؟
همانطور که میدانید، صنعت ساختمان جزو ۵ صنعت بزرگ ایران است. قطعا یک دیسیپلین بهتنهایی نمیتواند در افول صنعت بزرگی مانند آن، که نزدیک به ۱۰ درصد از جمعیت کشور را بهطور مستقیم یا بهواسطه زنجیرههای صنایع وابسته درگیر کرده و نزدیک به ۱۲ درصد از تولید ناخالص کشور را در اختیار گرفته، تاثیرگذار باشد. با همین پشتوانه مصرم تا به جای مقایسه همیشگی وضعیت این صنعت با دیگر کشورهای جهان یا با همسایگان مترقیتر، وضعیت آن را با گذشته ایران که آن را گذشته باشکوه معماری و شهرسازی مینامیم، مقایسه کنم!
پروژههای عظیمی در تاریخ کشور عزیزمان ایران ساخته شدهاند که روند ساختشان بعضا دهها سال و بین نسلهای مختلف طول کشیده است. اما نظم، هماهنگی و پیشرفت آن در مدیریت ساخت حفظ شده و امروز با افتخار از آن بهعنوان پشتوانههای تمدن و فرهنگ ایرانزمین نام میبریم.
مدیریت پروژههای عمرانی در تاریخ معماری ایران دارای ساختارهایی بوده که هرچند فاقد ابزار مدرن امروزی بودند، اما از نظامهای پیشرفته سازماندهی، تقسیم وظایف، برنامهریزی زمانی و مدیریت منابع برخوردار بودند. این نوع مدیریت منجر به ساخت بناهای بزرگی مانند کاخها، پلها، کاروانسراها، شهرها، مساجد و... در اقصی نقاط ایران و کشورهای همسایه شده است.
نظام کلی پروژهها از شرح وظایف و خدمات مدیران اصلی آن (مانند حاکم [کارفرما]) و معمار گرفته تا لایههای پایینتر مانند استادکاران، شاگردان و کارگران، با تقسیمبندیهای دقیق نوشته شده و حتی لوحهای گِلی مکشوفه از خزانه تخت جمشید اطلاعات دقیق حسابداری و زمانبندی پروژهها را نشان میدهند.
در کنار هنر معماران و دانش بینظیرشان در طراحی پروژهها، هدفگذاری دقیق، تقسیمبندی سلسلهمراتبی اجرای پروژه (مانند استاد، کاربلد، شاگرد، کارگر)، سازمان مهندسی و اداری پیچیده برای کنترل نیروی انسانی، پرداخت درست دستمزدها، برنامهریزی ساخت و کنترل کیفیت، مدیریت ساخت چندمرحلهای و چندنسلی، سازگاری ساخت جدید با ساخت قبلی و حفظ نظم هندسی، ترکیب مهندسی سازه و معماری، نظام منظم برای نگهداری دورهای بناها، بهرهگیری از نیرو و مصالح بومی، کار امانی، همیاری مردمی، تاکید بر نظارت مستقیم معمار تا پایان پروژه، آزمایشهای دقیق تجربی مانند خشتآزمایی و رطوبتسنجی، زمانبندی واقعبینانه و مرحلهای پروژه براساس تعداد و مهارتهای انسانی موجود در هر محل، تامین و تعیین سازمان مالی منظم پیش از شروع پروژهها (مثلا وقفنامهها برای ساخت مساجد، مدارس، حمامها) یا اطمینان از منابع مالی اجرای پروژه از طریق حمایت حاکمان و تجار یا مشارکت مردمی یا صنفی و در آخر بازرسی دقیق و منظم از روند اجرای کار، از مهمترین دلایل اجرای موفق پروژههای مهم تاریخ ایران بودهاند!
این گزارهها به ما یادآور میشود که حتی فاخرترین طرحهای معماری جهان نیز بدون هدفگذاری، برنامهریزی دقیق و تامین منابع مالی، نظارت و بازرسی منظم و یک ساختار مهندسی چندلایه و هوشمند امکان تحقق نخواهند داشت! امروز مشکلات عمده صنعت ساختوساز، بیشتر از ضعف در طراحی و معماری، ریشه در ابعاد مدیریت اقتصادی و فنی و بیتوجهی به مسائل اجتماعی و زیستمحیطی دارند. این مشکلات نهتنها مانع از رشد کیفی و بهرهوری صنعت میشوند، بلکه باعث اتلاف منابع، رکود اقتصادی، بحران مسکن و کاهش کیفیت زندگی شهری نیز میگردند.
از یک سو تحریمها، نوسانات شدید قیمتها، عدم نقدینگی، نبود نظام شفاف قیمتگذاری باعث ضعف شدید در مدیریت مالی و برنامهریزی پروژههای عمرانی شده و از سوی دیگر ضعف نظام پیمانکاری و تعدد پیمانکاران غیرمتخصص که خود نشان از عدم ارزیابی عملکرد و رتبهبندی در این بخش دارد، باعث افت شدید مدیریت فنی پروژهها شده است!
به همه اینها میتوان ضعفهای موجود در مدیریت سلسلهمراتبی، مانند عدم هماهنگی و تعارض بین شهرداری، نظام مهندسی، وزارت شهرسازی، استانداری و... را نیز اضافه کرد! عدم نظارتهای مستمر یا نظارتهای صوری و شکلی و بیتوجهی به مقررات ملی نیز از دیگر مشکلات عمده در صنعت ساختمان کشور است. قطعا شکاف عمیق بهوجود آمده در بناهای امروز کشور نسبت به گذشته باشکوه خود، با اتخاذ تصمیمات هیجانی و دستورالعملهای جهادی یا با نوشتن چند مقاله و راهکارهای پیشنهادی اینچنینی قابلترمیم نخواهد بود.
این برونرفت، نیاز به راهکارهای کلان از طریق تقویت نظام مدیریتی و قانونگذاری در این عرصه خواهد داشت. امیدوارم با نگاهی عمیقتر به گذشته باشکوهمان و با استفاده از روشها و فرصتهای نوین، بهزودی شاهد عظمت دوباره معماری این سرزمین باشیم.