نقش صنایع کوچک در صنعتی شدن کشور
علی قبادی ـ مدرس دانشگاه
اهمیت نقش شرکتهای کوچک و متوسط در اقتصاد کشورها اعم از توسعهیافته و درحال توسعه بر هیچکس پوشیده نیست. این نقش نهفقط تعدد و تنوع فعالیت آنها، بلکه بهدلیل مشارکت در توسعه منطقهای، اشتغالزایی، نوآوری، توسعه صادرات و ایفای نقش مکمل صنایع بزرگ، از جمله وجوه بارز و شناختهشده آنها است. از اینرو، در تحقیق حاضر با هدف تحلیل وضعیت SMEهای کشورهای مختلف، قصد داریم به سیاستهای مناسب برای تقویت بنگاههای کوچک و متوسط کشور ایران برسیم. پس از ارزیابی تجربههای کشورهای مختلف در موضوع صنایع کوچک و متوسط به این نتیجه رسیدیم که این صنایع در تولید محصول نهایی چندان موفق نیستند و بر ایجاد شبکههای تولیدی و افزایش روابط پیمانکاری برای رشد و توسعه صنایع کوچک و متوسط تاکید میشود. این صنایع میتوانند در صادرات نقش بسزایی داشته باشند. دولت هم باید از صنایع کوچک و متوسط حمایت کند، بهویژه صنایع کوچک و متوسطی که اقدام به ارتقای فناوری یا آموزش نیروی انسانی کردهاند.
واحدهای صنعتی کوچک و متوسط نقش حیاتی در توسعه اقتصاد و رونق بخشیدن به کسبوکار کشورها دارند و باتوجه به مشکلاتی که در عرصه اشتغال در دهههای اخیر برای کشورمان ایجاد شده، یکی از راههای برونرفت از این وضعیت، حمایت همهجانبه از واحدهای صنعتی کوچک و متوسط است.
صنایع کوچک هرچند تعاریف چندگانهای دارد، اما در بیشتر کشورهای پیشرفته و در حال توسعه، به صنایعی گفته میشود که کمتر از ۵۰ نفر نیرو در آن مشغول فعالیت باشند و یکی از ویژگی این صنایع همین چابک بودن آن است. طبق آمار اعلامی موجود بیش از ۹۰ درصد از صنایع ایران را صنایع کوچک و متوسط تشکیل میدهد. همانطور که آمار نشان میدهد سهم بسیار بالایی از اقتصاد کشور به این صنایع اختصاص دارد که اهمیت این موضوع را دوچندان میکند.
صنایع کوچک و متوسط ویژگیهای بسیار زیادی دارند که از آن جمله میتوان به انعطافپذیری این صنایع در مقابل نوسانات اقتصادی، سلایق متغیر بازار، تنوع تولید و تغییر محصول تولیدی در حداقل زمان اشاره کرد و دلیل این ویژگیها کم بودن تعداد کارکنان، حجم پایین سرمایهگذاری، چابک بودن و... است. همچنین این صنایع حد واسط بین صنایع خانگی و صنایع بزرگ هستند که در برخی موارد با برونسپاری بخشی از فعالیتهای خود به بنگاههای اقتصادی خانگی بهعنوان پیمانکار فرعی سهم موثری در اقتصاد خانواده و اشتغال دارند؛ اما متاسفانه باوجود اهمیت فراوانی که این صنایع در اقتصاد کشور دارند، حمایتهای لازمی که باید در این زمینه از طرف نهاد حاکمیت دیده شود، وجود ندارد و در برخی موارد شاهد بیمهری توسط بخشهای مختلفی از دولت که بهعنوان متولی حمایت از این نوع صنعت شناخته میشود، احساس میشود. بانکها، سازمانهای امور مالیاتی و تامیناجتماعی نقش مهمی در حمایت از صنایع کوچک میتوانند ایفا کنند.
باید نحوه نگرش و حمایت از صنایع کوچک عوض شود تا بتوان با ایجاد و ارائه مشوقات لازم به صنعتگران و تولیدکنندگان، آنها را بهسمت و سوی سرمایهگذاری در واحدهای کوچک تشویق کرد؛ این دیدگاه درباره صنایع بزرگ وجود دارد که این نوع صنایع از اقبال بهتری در نزد دولت برخوردار هستند. هرچند این تفکر که صنایع بزرگ میتوانند اشتغال بیشتری را در کوتاهمدت ایجاد کنند، شاید غلط نباشد، اما در یک اقتصاد پویا و پایدار که دارای رونق اقتصادی است، حمایت از SMEها در اولویت هستند. متاسفانه در کشور ما صنایع کوچک و متوسط خلاف سایر کشورهای پیشرفته از حمایت کمتری برخوردارند. این در حالی است که کشورهای پیشرفته و صنعتی دنیا خلاف رویه موجود در کشور ما عمل میکنند و بیشتر سرمایهگذاریها و زیرساختهای حمایتی دولت متوجه صنایع کوچک است.
آنچه مسلم است، وجود کسبوکارهای کوچک نقش مهمی در اقتصاد هر کشوری دارد و اقتصاد پویا و مولد در گرو ابزارهای حمایتی و عملی دولت از صنایع کوچک است. هرچند میتوان گفت کمبود منابع مالی علت اصلی عمده مشکلات صنعتگران و تولیدکنندگان کشور ما نیست یا بهتر اشاره کنیم همه مشکلات صنعتگران با مسائل مالی حل نخواهد شد. در واقع در سایر حوزهها از جمله در امور صادراتی باید به صنایع کوچک کمک شود و موانع قانونی باتوجه به اهمیت این موضوع برداشته شود و بهجای قوانین دستوپاگیر بهدنبال مشوقات صادراتی باشیم. قطعا برای داشتن یک کشور صنعتی به اهرمهای مختلفی نیاز داریم که حمایت بیشتر از صنایع کوچک یکی از مهمترین گامها برای پیمودن مسیر صنعتی شدن کشور است.