-

هزینه خاموش بی‌آبی برای جنگل‌ها

دکتر سیدهاشم موسوی‌نژاد - رئیس مرکز جنگل‌های خارج از شمال

هزینه خاموش بی‌آبی برای جنگل‌ها

۱۱۱۱۱۱

پوشش گیاهی به‌وضوح از مسائل تغییر اقلیم تاثیر می‌پذیرد. گرمای بی‌سابقه و تغییرات اقلیمی در برخی مناطق، به‌صورت دفعی رخ می‌دهند که آثار و آسیب‌های آنها بسیار بیشتر از تغییرات تدریجی است. این عوامل، در کنار دیگر عوامل مخرب مانند آفات و بیماری‌ها، به‌طورمضاعف پوشش گیاهی را تحت‌تاثیر قرار می‌دهند. این تغییرات بر ترکیب گونه‌ها و سایر مولفه‌های زیستی نیز اثرگذار است.

در دهه اخیر، اگر از مسئله‌ای نظیر کاهش نزولات آسمانی بگذریم ـ که در حالت طبیعی ۴۰۰ میلیارد مترمکعب برآورد می‌شود و از این مقدار تنها ۱۰۰ تا ۱۱۰میلیارد مترمکعب آن قابل استحصال است ـ قاعدتا باید ۲۵ درصد این منابع آبی به نیازهای زیستی و اکولوژیکی اختصاص یابد. اما این نوع تقسیم‌کار و تقسیم منابع آبی وجود ندارد. علاوه بر این، بهره‌برداری‌های غیرمجاز از چاه‌ها نیز دوبرابر بیش از حد مجاز انجام می‌گیرد. این بهره‌برداری‌ها، به‌صورت غیراصولی در محیط‌زیست انسانی، در اثر فعالیت‌هایی چون صنعت، کشاورزی و دیگر مصارف اتفاق می‌افتد.

الگوی کشت نیز رعایت نمی‌شود و همین امر در اراضی کشاورزی اثر تشدیدی دارد. این اراضی عمدتا در دامنه‌های پایین‌دست قرار دارند که مکش زیادی در آبخوان‌های زیرزمینی ایجاد می‌کنند. این مسئله باعث تراوش ثقلی زیرقشری از کوهستان به‌سمت دشت و موجب افت سفره‌های زیرزمینی شده است؛ روندی که در سال‌های اخیر مشاهده کرده‌ایم و در آینده نیز وخیم‌تر خواهد شد.

با این حال، وضعیت ثابت نمی‌ماند؛ اقلیم در کل کره زمین در گردش است. پیش‌بینی‌ها براساس اعلام IPCC نشان می‌دهد که تا حدود 2 درجه افزایش دما خواهیم داشت و طبق سناریوهای بدبینانه، این افزایش حتی ممکن است تا 4درجه نیز برسد. این افزایش دما در همه عرصه‌ها اثرگذار خواهد بود. بارندگی‌ها نیز کمتر از نرمال خواهد شد. بنابراین، باید آمادگی لازم برای ایجاد تاب‌آوری را فراهم کنیم.

در حال‌ حاضر، آسیبی که به پوشش طبیعی وارد می‌شود، کاملا مشهود است. شاهد افزایش تعداد و شدت آتش‌سوزی‌ها و گسترش آنها هستیم. البته در کشور ما معمولا آتش‌سوزی به تنه درختان نمی‌رسد و حریق‌ها بیشتر در بخش تاج گسترش می‌یابند، خلاف برخی کشورها مانند کالیفرنیا یا ترکیه. با این حال، آتش‌سوزی‌ها آسیب خود را وارد می‌کنند.

تغییر اقلیم و اثر آن بر پوشش گیاهی، کاملا محسوس است. پوشش گیاهی، به‌عنوان زیستگاه گونه‌های جانوری، قطعا با آسیب مواجه می‌شود و این آسیب به زیستمندها نیز منتقل خواهد شد. در کنار آن، جوامع انسانی نیز وجود دارند که این آسیب به آنها نیز سرایت می‌کند.

پوشش گیاهی کارکردهای متعددی دارد؛ وقتی که از بین می‌رود، میزان نگهداری رطوبت محیطی در منطقه کاهش می‌یابد، نفوذ و تراوش آب به درون خاک و زمین کمتر می‌شود، فرسایش و رواناب افزایش می‌یابد و ما مقدار زیادی از آبی را که به‌سختی در اقلیم خشک و نیمه‌خشک کشور مهیا می‌شود، از دست می‌دهیم. عاملی که می‌تواند این آب را حفظ کند، پوشش گیاهی است؛ هم توسعه افقی و هم توسعه عمودی. به این معنا که در مناطقی که لایه‌های پوشش گیاهی به‌تدریج کاهش یافته‌اند، اولا سطح آنها افزایش یابد و ثانیا تنوع گونه‌ای و ساختار عمودی در داخل جنگل بهبود پیدا کند. گونه‌هایی که از بین رفته‌اند و روشنه‌هایی که ایجاد شده‌اند، باید با دخالت‌هایی نظیر غنی‌سازی دوباره احیا شوند تا هم نزولات جوی جذب و هم سفره‌های زیرزمینی تغذیه شوند.

در حال‌ حاضر، کاهش تولید علوفه در مراتع را نیز شاهد هستیم که این خود تاثیر متقابلی بر دامداری و تولید پروتئین کشور دارد. در کنار آن، باید به خشکیدگی و گسترش آفات و بیماری‌ها ـ برای مثال در زاگرس حدود یک‌میلیون و 500 هزار هکتار ـ اشاره کرد. در این میان، کانون‌های بحرانی نیز وجود دارد، اما میزان گسترش عوامل ناپایداری در عرصه‌های جنگلی رو به افزایش است.

ما باید برنامه‌ای برای مقابله با این موضوع داشته باشیم. بخش عمده‌ای از این مشکلات، ناشی از دخالت‌های انسانی است، نه صرفا کاهش بارندگی یا افزایش دما. بنابراین، برنامه‌های ما باید دو وجه داشته باشد؛ از یک‌سو تاب‌آوری جوامع انسانی را افزایش دهد، به‌گونه‌ای که نیاز کمتری به طبیعت و جنگل‌ها داشته باشند و از سوی دیگر، اقدامات احیایی و توسعه‌ای در نواحی تهدیدشده مانند کانون‌های داغ آتش‌سوزی و بیماری‌ها متمرکز شود.

در این راستا، باید از گونه‌های بومی برای احیای جنگل استفاده شود، به‌گونه‌ای که کاشت در عرصه‌های جنگلی، ضمن افزایش مقاومت اقلیمی، بازدهی اقتصادی نیز داشته باشد. این گونه‌ها باید خودگردان باشند تا مردم از منافع اقتصادی آن بهره‌مند شده و انگیزه حفاظت از عرصه‌ها در آنها تقویت شود.

باتوجه به محدودیت دستگاه‌های دولتی در پوشش همه عرصه‌ها، این مردم محلی ـ آبخیزنشینان ـ هستند که می‌توانند با سرعت و اثربخشی بیشتری در حفاظت ایفای نقش کنند. به‌همین دلیل، برای نخستین‌بار در سند توسعه مدیریت پایدار جنگل‌های زاگرس، موضوع «جنگلداری‌اجتماعی» پیش‌بینی شده است. این سند به‌زودی به سازمان برنامه و بودجه ارائه خواهد شد تا از نظر تامین منابع مالی و چارچوب اجرایی مورد بررسی قرار گیرد. از امسال، هم مطالعات و هم اجرای آن آغاز خواهد شد تا در پاسخ به تغییرات اقلیمی، گامی موثر برداشته شود.

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین