معماری موضوعی باارزش است
ایمان رضوانی کارشناس معماری
هر نوع نظریهپردازی در حوزه معماری و بهویژه نقد آن، زمانی میتواند به یک گفتمان معنادار تبدیل شود که نسبت به جنبههای مختلف تاثیرپذیری و تاثیرگذاری خود آگاه باشد. انسان در فضای معماری زندگی میکند و معمار مسئول ایجاد این فضاهاست. این وظیفهای حساس است که معمار باید به اصول معماری پایبند باشد و همچنین حقوق شهروندی هر فرد را در نظر بگیرد. معماری موضوعی باارزش است و مسئولیت معماران در این زمینه بهوضوح قابلمشاهده است، زیرا معماری فرصتی برای شناخت انسان از محیط اطرافش فراهم میآورد و معماران مکانهایی را برای برآورده کردن نیازهای مردم طراحی میکنند که این طراحی برپایه اندیشه و باور استوار است. بنابراین، در راستای تامین فضای مناسب برای آسایش بشر، معماری باید به نیازهای روحی و روانی انسان نیز توجه کند. از سوی دیگر، باید به این نکته توجه داشت که تنها ساختمانها و بناهایی میتوانند پایدار و ماندگار باشند که براساس اصول اخلاقی ساخته شوند. نقد معماری چه نوع پدیدهای است و با چه رویکردی باید به ارزیابی آثار معماری پرداخت؟ نگاه نقادانه به یک اثر معماری بر چه زمینههایی استوار است و چه ارتباطی میان نقد اثر و درک آن وجود دارد؟ در این یادداشت، تلاش کردهام این سوالات را بهعنوان موضوعاتی برای تفکر مطرح کنم و تحلیلی از این مقوله ارائه دهم. بهنظر میرسد برای بررسی نقد معماری و چارچوبهای آن، لازم است که مفهومی از شیوه معماری بهعنوان پیشنیاز اولیه نقد معماری ارائه شود. بهطورکلی، معماری مقولهای است که تحتتاثیر پارامترهای مختلف قرار دارد و همچنین بر آنها تاثیر میگذارد. در طول عمر یک اثر معماری، میتوان عوامل متعددی را بهعنوان مولفههای تاثیرگذار بر شکلگیری آن شناسایی کرد. این عوامل ممکن است در کشمکش و تداخل با یکدیگر قرار گیرند. از سوی دیگر، دامنه تاثیرگذاری هر اثر معماری نیز ابعاد متنوع و گستردهای را شامل میشود. در این زمینه، هرگونه نظریهپردازی در حوزه معماری و بهویژه نقد آن، زمانی میتواند به گفتمانی معنادار تبدیل شود که نسبت به جنبههای مختلف تاثیرپذیری و تاثیرگذاری خود آگاهی داشته باشد. اگر معماری را پدیدهای بدانیم که تحتتاثیر و تاثیرگذار بر مجموعهای متنوع از پدیدههای دیگر است، ناگزیر باید درک تکبعدی از معماری را به درک سیستماتیک و منظومهای ارتقا دهیم. این رویکرد به معماری، بهمعنای نفی تمرکز نقادانه بر جنبههای خاص و محدود آثار معماری نیست. طبق دیدگاهی که در توضیح آن تلاش میکنم، تمرکز بر جنبههای خاص و محدود یک اثر معماری باید در چارچوب یک سیستم نظری قرار گیرد، حتی اگر این سیستم بهطورواضح در متن نقد مطرح نشود. اینکه نقد معماری چه ارتباطی با درک اثر معماری دارد و آیا بهطورکامل بر فهمی سیستماتیک تکیه دارد، موضوعی است که نیاز به بررسی دقیقتری دارد.