سیاستهای غلط در مدیریت شهری
سعید ساداتنیا ـ کارشناس ارشد شهرسازی و معماری
بخش قابلتوجهی از افزایش نرخ مسکن در شهرهای بزرگ ناشی از سیاستهای غلط مدیریت شهری از جمله فروش تراکم است. متاسفانه در کشور ما بیشترین هزینه را نرخ زمین در ساختوساز ایجاد کرده و در کنار این پدیده نامطلوب، عوارض ناشی از تراکم بر این نرخ افزوده است.
باید صریح بیان کنم که شایستهسالاری در هر نهاد یا ارگانی یکی از شاکلههای اصلی در سعادت و توسعه است و هیچ جای تردیدی در این موضوع وجود ندارد. از همینرو رعایت نکردن این اصل مهم میتواند تمام برنامهریزیهای یک مجموعه را بر هم بزند و خط اعتباری آن سازمان را با خاک یکسان کند. بنده مدت زیادی است که در سازمان زیباسازی شهری مشغول فعالیت هستم و متاسفانه در این مدت تعداد مدیران کارآمد و متخصصی که بتوانند در راستای مثبتی گام بردارند، به تعداد انگشتان یکدست هم نمیرسد و این موضوع جای تامل بسیار دارد که چرا مدیران بخشهای مختلف هیچ تخصص مرتبطی با مسئولیتی که بر دوش آنها سپردهاند، ندارند!
متاسفانه بخش مسکن و شهرسازی ما سالهاست که قربانی برخی مدیرانی شده که هیچ دانشی در ارتباط با موضوع معماری و شهرسازی نداشتهاند. این اقدامات نهایتا به شهرفروشی و وقتکشی در پیشبرد پروژهها مبدل شد و چیزی جز اتلاف هزینه برای کشور بهارمغان نداشت. اتفاقی که تهران را به یک پارکینگ بزرگ برای خودروها تبدیل کرده و مناطقی که در گذشته به بکر بودن و خوش آب و هوایی معروف بودند را با تراکم ساختوساز بهسمت نابودی کشانده است.
اکنون سوءمدیریت در شهرسازی، جای بخشهای شمالی شهر تهران را که در گذشته محل کوهنوردی و تفریح شهروندان بود، با برجهای مجلل عوض کرده و تراکم جمعیتی در این مناطق را بهحدی رسانده که برای طی کردن یک مسافت کوتاه با وسیله نقلیه ممکن است ساعتها پشت ترافیک بمانیم.
فرهنگ معماری ما ایرانیها بسیار غنی است، از اینرو یکی از بزرگترین مرکز زیباشناسی دنیا که در شهر برلین آلمان است، توسط چندین دکتر و پروفسور آلمانی و ایرانی مشغول تحقیق بر شگفتیهای آثار ارزشمند کهن ایرانی بهویژه دوران هخامنشی هستند و بهطورماهانه مقالات زیادی در این باره به تمام دنیا ارائه میدهند. اینکه ما ایرانیها زمانی در ساختوساز و بهطورکلی شهرسازی، صاحب سبک و الگوی معماری جهانیان بودهایم، این سوال را در ذهن میآورد که چرا با گذشت هزاران سال این فرهنگ اصیل روبهزوال رفته و اکنون مدیران شهرسازی و ساختمانسازی ما قادر نیستند، سادهترین بناهای موجود در دنیا را در مدتی که خودشان تعیین کردهاند، بسازند؟
در واقع شهرنشینی برای خیلی از شهروندان درونی نشده، بهطوریکه انبوهی از مسائل و درگیریها و اختلافات را در آپارتمانها شاهد هستیم که بهعلت فقر فرهنگی و نبود الزامات زندگی آپارتماننشینی به وجود آمده است. از اینرو خیلی از برجهای ساختهشده حتی با بافت اجتماعی منطقه همسازی نداشته و بهعنوان وصلهای ناجور در منطقه خودنمایی میکنند.
نکته آخری که باید موردتوجه مدیران شهری قرار گیرد، این است که آیا بسترهای فرهنگی، اجتماعی، تفریحی و زیرساختهای خدماترسانی برای افزایش جمعیت اینچنینی موردمحاسبه قرار گرفته است یا خیر؟ این محدودیتها باید بهشکل مدیریت متمرکز در مباحث معماری شهری مدنظر مدیریت شهری قرار بگیرد. در واقع با افزایش جمعیت ناگهانی در یک منطقه و محدودیتهای منابع زیرساختی؛ بهطورقطع با انواع مسائل و نارضایتیهای شهروندان روبهرو خواهیم شد که هرچه سریعتر باید برای ارتقای کیفیت آن اقدامی ویژه انجام بگیرد.