توسعه فناوریهای نوین در کشاورزی
بهنام دهقانی- کارشناس فناوریهای نوین در کشاورزی
یکی از دگرگونیهای دنیای امروز، ورود فناوریهای نوین به عرصه رقابت است. از این فناوریها بهعنوان فناوریهای مخرب یاد میشود، چراکه قادرند تقریبا هر ساختاری را تخریب کرده و از نو بسازند؛ بنابراین میتوان گفت یا باید آماده این دگرگونیها بود یا اینکه شکست را پذیرفت.
یکی از مواردی که بر سر راه فناوریهای نوین وجود دارد، مخالفت با این فناوریهاست. مخالفت با فناوری موضوع جدیدی نیست و ریشه در گذشته دارد. نخستینبار در انگلستان در سال ۱۷۸۵ هنگامی که نخستین ماشین بافندگی ساخته شد (شروع انقلاب صنعتی) این مخالفت شروع شد و آن را تهدیدی علیه نیروی کار تلقی کردند. در سال ۱۸۳۷ با توسعه گاوآهن فولادی توسط آهنگر جان دیر، دوباره همین اتفاق افتاد، تصور این بود که این فولاد باعث میشود حاصلخیزی خاک از بین برود.
کشاورزی کاری است طاقتفرسا و این سخت بودن آن را کسی درک خواهد کرد که کشاورزی انجام داده باشد. علاوه بر کار یدی، کشاورز همیشه نیازمند برنامهریزی، مدیریت، تصمیمگیری و تجسم استراتژی است و از طرفی عواملی مانند کمبود منابع، تغییرات اقلیمی و بازار ناپایدار تهدیدکننده تولید محصولاتش هستند. آیا واقعا میتوان صنعتی را پیدا کرد که ریسک بیشتری نسبت به کشاورزی داشته باشد؟ در کشاورزی گفته میشود هرچه بکارید، درو میکنید، بهقول حضرت حافظ یادم از کشته خویش آمد و هنگام درو. اما چیزی که فراموش میشود، این است که کشاورزی با ریسکها و عدمقطعیتهای زیادی روبهرو است، از تغییرات اقلیمی گرفته تا وجود بیماریهای مختلف همه و همه محصولات را تحتتاثیر قرار میدهند. پس کشاورزان بهسختی میتوانند درباره آینده محصول خود با قطعیت صحبت کنند. استفاده از فناوریهای نوین میتواند منجر به آسایش بیشتر برای کشاورزان و جامعه شود و نوید آسایش بیشتر برای کشاورزان باشد.
کشاورزی را تصور کنید که سعی دارد تصمیم بگیرد؛ تصمیم به اینکه چه محصولی بکارد و انتظار بازار مصرف از محصول او چه خواهد بود؟ نیاز دارد تا به مشورت بپردازد،آنهم با یک شخص خبره و آشنا به امور تا بتواند اطلاعات کاملی را درباره وضعیت بارندگی در منطقه خود کسب کند؟ اگر در مزرعه خود علائمی از یک بیماری مشاهده کرد، بداند این چه بیماری است و چگونه میتوان آن را کنترل کرد؟ آفتی را در مزرعه دیده است و میخواهد اطلاعات بیشتری درباره آن حشره کسب کند و راه کنترل آن را بداند؟ برای تغذیه و کوددهی مزرعه خود نیاز دارد که یک متخصص کشاورزی مزرعه او را بازبینی کند و نظر دهد؟ و دهها سوال دیگر درباره مزرعه یا پرورش حیوانات در ذهن دارد. پاسخ همه این سوالها از طریق یک چتبات کشاورزی داده خواهد شد. چتباتی که از طریق دسترسی به تصاویر ماهوارهای سطح زیرکشت محصولات مختلف را میداند، میزان مصرف بازار را میداند، تحلیلهای اقتصادی را انجام میدهد و هرگونه توصیهای را با دقت بالاتر از یک انسان خواهد گفت، زیرا غنی از دانش روز کشاورزی است. از طریق دسترسی به تصاویر ماهوارهای میتواند زمان آبیاری را پیشبینی و به کشاورز اعلام کند، وضعیت آفات و بیماریها را پایش کرده و اطلاع دهد، کافی است که کشاورز عکسی از آفت/ نمونه گیاهی/خاک ارسال کند و جواب سوال دریافت شود.
الگوریتمهای هوشمصنوعی دگرگونی زیادی را در همه بخشها و از جمله کشاورزی بهوجود خواهند آورد. بهعنوانمثال، الگوریتمهای یادگیری ماشین میتوانند بهطوردقیق نرخ محصولاتی مانند گندم، برنج و ذرت را براساس دادههای تاریخی، الگوهای آبوهوا و روند بازار پیشبینی کنند. علاوه بر این، روشهای یادگیری ماشین میتوانند با درک رفتار تقاضای بازار، قیمتهای بازار و تمایلات مربوط به بخش کشاورزی ـ غذایی را پیشبینی کنند. این تکنیکهای مبتنی بر هوشمصنوعی و کلانداده برای تقویت کارآمد عملکرد زنجیره تامین، افزایش بهرهوری و سود، بهینهسازی مدیریت و تخصیص منابع، کاهش هزینهها و ضایعات و افزایش رضایت مشتری بسیار محبوب شدهاند.
دیجیتالی شدن کشاورزی میتواند شغلهای جدیدی خلق کند؛ شغلهایی چون ایجاد شرکتهای جدید برای تولید و نگهداری تجهیزات هوشمند، ارائه مشاوره برای تجزیهوتحلیل دادهها و تصمیمگیری یا حضور عوامل ترویجی برای آموزش کشاورزان درباره ابزارهای دیجیتال. پیشرفتی که از طریق انقلاب فناوری دیجیتال منتقل میشود، میتواند زندگی ما را غنیتر کند؛ بنابراین دانشجویان و فارغالتحصیلان جدید کشاورزی باید مجموعهای از مهارتهای جدید را مطابق با فناوری امروزی یاد بگیرند. بیتوجهی دانشجویان کشاورزی به فناوریهای نوین، هزینهاش این خواهد بود که در آینده پلتفرمی برای دانش آنها وجود نخواهد داشت یا اینکه باید با واسطه، دانش خود را منتقل کنند. با این همه تصور اینکه فقط بر فناوریهای نوین متمرکز و از دانش بومی غافل شویم، اشتباه بزرگی است. کشاورزی اثر ظهوریافتگی عوامل بیشمار است و برای موفقیت در آن، باید نگاهی یکپارچه داشت. در کشاورزی یک همگرایی آشکار درباره همه روشها و فناوریها وجود دارد که میتوان آنها را در قالب رویکرد ادغام علم و داده حل کرد. همه نیازمندهایی که در این زمینه باید بدانیم، این است که پیچیدگی زیستشناسی، آبوهوا و ریاضیات را در نظر بگیریم و آنها را عملی کنیم.