سیاستگذاری صادرات و غفلت از بازیگران خرد
فرزاد پیلتن کارشناس اقتصاد
عمده تحلیلهای داخلی مرتبط با موضوع صادرات، معطوف به سطوح کلان اقتصادی و سیاستگذاری بوده است؛ بهعنوان نمونه در این سطح، از بعد اقتصادی، تاثیر صادرات بر شاخصهای کلان اقتصادی مانند تولید ناخالص داخلی، تورم، توازن تجاری، درآمد سرانه، اشتغال، قدرت ارز ملی و... یا از بعد سیاستگذاری، ابعادی مانند راهبرد تجارت خارجی، زیرساختهای صادرات و مبادلات تجاری... موردتوجه قرار گرفته است.
در حالی که به سطح مهم دیگری که دربرگیرنده ذینفعان، بازیگران و متولیان واقعی موضوع صادرات یعنی بنگاه و خانوار است، کمتر بهطور مستقل توجه و پرداخته شده و از بررسی آثار متقابل و پیامدهای مستقیم و غیرمستقیم صادرات بر منافع و رفتار این بازیگران غفلت شده است.
این سطح، همان سطح تحلیل خرد است که در حوزه اقتصادی شامل تحلیل رفتار این نوع بازیگران میشود.
گرچه این سطح از تحلیل در شاخه اقتصاد خرد (Microeconomics) موردتوجه قرار گرفته و در آن به تحلیل رفتار تولیدکنندگان و مصرفکنندگان در بازارهای خاص و بررسی نحوه تعامل عرضه و تقاضا، علل خرید و تولید کالا و عوامل موثر بر انتخابهای مصرفکنندگان پرداخته میشود، اما واقعیت این است که تاکنون بررسیهای مستقل و جامعی از رابطه و نقش مستقیم و متقابل صادرات کشور و رفتار عوامل و بازیگران مذکور در کشور ارائه نشده یا حداقل در سطح سیاستگذاری، موردتوجه نهادها و کارگزاران متولی حوزه صادرات کشور قرار نگرفته است.
از سوی دیگر باتوجه به اینکه علم اقتصاد خرد، علم بررسی نرخ و تعادل میان عرضه و تقاضا است و علل گرانی کالاها را بررسی نمیکند، این موضوع در حوزه اقتصاد کلان قرار دارد؛ بنابراین بهنظر میرسد یکی دیگر از دلایل این غفلت و بیتوجهی نیز توجه بیشتر به موضوع و متغیرهای موثر بر شاخصهای سطح کلان اقتصادی کشور باشد.
بر این اساس بهنظر میرسد باتوجه به اینکه شاخه اقتصاد خرد به مطالعه بازار کالاها و خدمات پرداخته و تصمیمات و رفتارهای خانوارها و بنگاهها را در خرید یا تولید کالاها تحلیل کرده و تاثیر این تصمیمات بر بازار را بررسی و به تعیین نرخ کالاها، میزان تولید و بازارهای مربوطه میپردازد، بررسی و تحلیل تاثیر و نقش متقابل و مستقل صادرات بر این عوامل و بازیگران بهویژه بنگاهها و خانوار از اهمیت خاصی برخوردار است.
به عنوان مثال، در این سطح شرایطی که در آن یک شرکت میتواند با افزایش ظرفیت تولید و کاهش هزینهها، سود خود را به حداکثر برساند و توان رقابتیاش را افزایش دهد، توضیح و به مطالعه انگیزهها، انتخابها و رفتارهای افراد و واحدهای اقتصادی در شرایط مختلف میپردازد. همچنین به تحلیل اقتصاد و رفتار خانوارهای ایرانی بهویژه سبک زندگی، جایگاه جغرافیایی و طبقاتی خانوار، فرهنگ مصرف، موضوع یارانهها و... میپردازد.
از این رو پیشنهاد میشود نهتنها تحلیلگران این حوزه به نقش صادرات بر متغیرهای مذکور توجه بیشتری نشان دهند، بلکه دستاندرکاران موضوع سیاستگذاری در حوزه صادرات نیز نقش و جایگاه و تاثیرات رابطه متقابل صادرات و بنگاهها و خانوارها را در حوزه صادرات بیشتر مورد توجه قرار دهند.