-

اینجا ایران است

محمد فاضلی جامعه‌شناس

برای توافق‌سازی و دستورکارسازی مسالمت‌آمیز ‌گذار از وضع موجود تلاش کنید، بکوشید رأی اعتماد مجلس را برای وزرای پیشنهادی بالاخص گزینه‌های مطلوب بگیرید و در مقام جریان و سازمان سیاسی‌ای که مسئله‌اش ایران است، در میان همه تنگناها، کنشگری کنید. این‌جا ایران است، سوئیس نیست، حتی آلمان هم نیست که ماکس وبر در آن گفته بود «سیاست، سوراخ کردن تخته‌های سفت است.»

فاضلی

مسعود پزشکیان که اعضای کابینه‌اش را معرفی کرد، سیلی از انتقاد به ایشان راه افتاد. عمده انتقادکنندگان چهار دسته‌اند:

1- آنها که رأی ندادند. حق دارند، انتظارات‌شان آن‌قدر بالا بود که رأی دادن را هم چاره نمی‌دانستند، بدیهی است کابینه حاصل این رأی دادن را هم مطلوب ندانند. اکثریت‌شان سامانه سیاسی مولد رأی، رئیس‌جمهور و کابینه را مناسب نمی‌دانند.

2- بخشی از رأی‌دهندگان به پزشکیان که اکثریت قاطع آنها کنشگر سیاسی نیستند، اغلب با انتظار بهبود زندگی رأی دادند، مستعد ناامید شدن هم هستند. تحلیلگر سیاست هم نیستند، مایلند زندگی کنند، حق‌شان هم هست.

3- کنشگران اجتماعی و سیاسی، اغلب فعال در فضای مجازی، بدون وابستگی جناحی روشن به گروه اصلاح‌طلبان، اما اصلاح‌جو و به دنبال ساختن ایرانی بهتر، با زندگی مناسب‌تر برای همه ایرانیان. داشتن زندگی بهتر حق همه از جمله ایشان است، منتقدند به عنوان بخشی از حقوق شهروندی و برآمده از انتظاری که داشته‌اند.

4- کنشگران سیاسی جمعی و فردی وابسته به اصلاح‌طلبان، بالاخص جبهه اصلاحات. روی سخنم در این نوشتار با همین گروه است.

اما درخصوص این گروه چهارم، جبهه اصلاحات و برخی چهره‌های شناخته‌شده ایشان ذکر چند نکته الزامی است:

-آنها که مسعود پزشکیان را به عنوان یکی از سه نامزد جبهه معرفی کرده و شرط گذاشتند که اگر یکی از آنها تأیید نشود، وارد انتخابات نمی‌شوند. پزشکیان تنها نامزد تأییدشده ایشان است، تأیید هم نمی‌شد - صرف‌نظر از عاقبتش برای کشور و نظام سیاسی - کاری از دست کسی از جمله این گروه ساخته نبود.

-آنهایی که تمام‌قد پشت پزشکیان ایستادند و او را راهی میدان سیاست کردند. بعد هم تمام‌قد در کمیته‌های مشورتی انتخاب وزرا حاضر شدند و برای نامزد کردن گزینه‌های خودشان از هیچ تلاشی دریغ نکردند.

-آنهایی که تجربه سال‌های ۱۳۷۶ تا ۱۴۰۳ را دارند و با محدودیت‌های سیاست و انتخاب وزرا در ایران – نه سوئیس - آشنا هستند. خودشان هم می‌دانند که غیر از مسعود پزشکیان کسی از دریچه تنگ استصواب رد نمی‌شده، و اگر هم رد می‌شدند کابینه‌ای کم‌وبیش در همین اندازه ارائه می‌کردند.

-گروهی که حتماً در جریان جزییات مذاکرات منجر به انتخاب کابینه هستند، می‌دانند چه تلاش‌هایی شده و چه گزینه‌هایی رد شده‌اند و امکانی برای قرار دادن آنها در فهرست نبوده است. اما حالا شاکی فهرست وزرای پیشنهادی هستند.

-آنهایی که حداقل ۱۰ وزیر پیشنهادی کاملاً قابل دفاع در فهرست پیشنهادی را نمی‌بینند، و کلیت کابینه را زیر سؤال می‌برند و مسعود پزشکیان را در همین ابتدای کار تنها می‌گذارند و سودای بی‌اعتبار کردنش را دارند.

- گروهی که به سرعت یادشان می‌رود که تا همین سه ماه پیش، تنها ابزارشان برای اثرگذاری بر سیاست، توییت زدن بوده است و به کلی در سیاست ایران امروز نادیده انگاشته شده بودند. خیلی زود یادشان رفته همین 6 ماه پیش امضاکنندگان بیانیه روزنه‌گشایی - صرف‌نظر از درستی یا نادرستی آن کنش – را به باد ناسزا گرفتند، و همین بلا را کم‌وبیش سر امضاکنندگان بیانیه راهگشایی آوردند. به گشودن روزنه‌ای باور نداشتند و حالا داشتن رئیس‌جمهوری در قدرت و چندین وزیر در کابینه، به علاوه یک زمین بازی سیاست‌ورزی غیرخشونت‌آمیز را به هیچ گرفته‌اند.

- آنهایی که هنوز نه وزیری به دار است و نه سیاستی به بار، چنان ژست فرار و پشیمانی گرفته‌اند که انگار از سوئیس به سودای بهشت وارد سیاست ایران شده‌اند و یکباره با جهنم صحرای افریقا مواجه شده‌اند. این‌جا ایران است و صدای سیاست را از یک نظم دسترسی محدود درگیر صلح مسلح در درون و بیرون مرزها می‌شنوید.

پاسخ به چند سوال کلیدی

حالا اسامی وزرای پیشنهادی به مجلس رفته و وزرای پیشنهادی در معرض تعیین صلاحیت از سوی مجلس هستند. فارغ از نظر مجلسیان در تایید یا رد صلاحیت، وزرای پیشنهادی حالا که چنین کار دشواری را می‌پذیرند، خوب است در جلسه‌ای با حضور مطبوعات یا در متنی به قلم خودشان، به این چند سؤال پاسخ دهند.

۱-به اتکای کدام شایستگی‌ها و قابلیت‌ها، خود را مناسب وزارت دانسته و برای انجام این وظیفه سنگین مسئولیت می‌پذیرند؟

۲- کدام جریان سیاسی از ایشان برای پذیرش مسئولیت سنگین وزارت، حمایت کرده است؟

۳- آن مسائل اصلی چیست که در حوزه کاری وزارتخانه به دنبال تعدیل و حل آنها هستند؟

۴- حل آن مسائل اصلی را با اتکا بر چه تحلیلی از آن مسائل و با چه توانمندی‌هایی دنبال می‌کنند؟

۵- ارزش افزوده میان‌بخشی آنها (فراتر از وزارتخانه خودشان و در ارتباط با سایر وزارتخانه‌ها) برای هیات دولت چیست؟

اگر کسی به این سؤالات پاسخ دهد، در اصل به این سؤال جواب داده که «چرا من برای وزارت خوبم؟» اگر مردم و بالاخص تحلیلگران رسانه‌ها، پاسخ‌های هر وزیر پیشنهادی را قانع‌کننده ارزیابی کنند، سرمایه اجتماعی زیادی نصیب شخص می‌شود.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین