این ۲۰ ویژگی را در نظر بگیرید
مهدی عربصادق-کارشناس انرژی
ناترازی برق در تابستان امسال، چهره جدیدی از خود نشان داد؛ چهرهای که بیانگر یک بحران در آینده پیشرو است.
ضرورت عبور از بحران فعلی، انتخاب وزیری برای این صنعت استراتژیک است که علاوه بر آشنایی کامل با این صنعت، با وزرای صمت و نفت نیز ارتباط و تعامل درخوری داشته باشد. باتوجه به اهمیت رفع ناترازی برق ۲۰ بایسته پیشنهادی در انتخاب وزیر نیرو در ادامه میآید.
۱- صنایع، خطوط تولید از اهمیت ویژهای در اقتصاد برخودارند و ارتباط این صنایع به انرژی برق انکارناپذیر است، بنابراین وزیر نیرو باید بر اهمیت صنعت و دخالتش در اقتصاد و توسعه اقتصادی بهخوبی واقف باشد.
۲- اهمیت تشکیل وزارت انرژی بر اهل آن پوشیده نیست؛ البته تغییرات ساختاری کابینه در شرایط کنونی و تعمیق و تشدید ناترازی برق، برای کشور خطرساز است، بنابراین بسترسازی و ضرورت عبور از بحران فعلی، نیازمند وزیری است که با وزیران صمت و نفت ارتباط و تعامل درخوری داشته باشد.
۳- آمایش سرزمین در صنعت برق و آب و گاز را شناخته، بر رعایت آن تاکید داشته و برای پیشبرد این ساختار توزیع زیرساختهای انرژی را با تعامل وزارتخانههای نفت و صمت پیش ببرد.
۴- ساختار و کارکرد آبسازها، آباندوزها، آبیابها، آبراهها و آبخواهها را بشناسد و با شناخت مناطق و ژئوفیزیک به سیاستگذاری آبی بپردازد.
۵- تسلیم فشارهای سیاسی و غیرکارشناسی مقامات نشود و احداثها و بهرهبرداریها را منطبق با چارچوب مطالعاتی و افقهای پیشرو پیش
ببرد.
۶- بر ژئوفیزیک کشور در حوزه آب، برق و گاز تسلط داشته باشد و این 3 عنصر را شریان هوشمند حیاتی توسعه کشور بداند.
۷- بر رابطه لازم و ملزومی سوخت، برق و آب وافق باشد و متغیرهای تعادلساز را بشناسد. متغیرها را تابع اهداف دوگانه مبتنی بر تامین لازمههای رشد اقتصادی در داخل و طراحی دیپلماسی انرژی امنیتساز و امنیتمحور طراحی کند.
۸-با قوانین آشنایی کامل داشته باشد و حقوق زیرساختساز را با جدیت و دقت از ارکان حاکمیتی و نهادهای موازی مطالبه کند.
۹-سدهای تعارض منافع در این حوزه را شناسایی و این سدها را از سر راه بردارد.
۱۰- بر حقوق عام و خاص احترام گذاشته و معارضهای زمینی، هوایی و مالکیتی شریانهای انتقال آب و برق را بدون هزینه اجتماعی، فرصتسوزی و خارج از رویکرد مبتنی انفعال حلوفصل کند.
۱۱-با مردم صادق باشد؛ اما برای حاکمیت چشم و مغز باشد و در انتقال نیازهای گلوگاهی منافع قبیلهای را در نظر نگیرد.
۱۲-میزان ناترازی انرژی را بشناسد و ارتباط ناترازی گاز و برق را رصد کند و برای آن راهکار و درک درستی از رابطه خاموشی و کمبود برق با اقتصاد داشته باشد و لازمتر از آن موضوع عدمالنفع و خسارتهای وارده ناشی از کمبود برق را با پوست و گوشت و استخوان لمس کند.
۱۳- تفاوت مدیریت مصرف با سرکوب مصرف را بداند. تفاوت CVR با کمفروشی را بداند. تفاوت کنترل فرکانس با دستپاچگی را بداند. تفاوت دستپاچگی با دسپاچینگ را بداند.
۱۴-دیپلماسی انرژی را الزامآور و ضرورت امنیت ملی دانسته و برای آن برنامه داشته باشد.
۱۵-تابآوری و قابلیت اطمینان و پشتوانهسازی در تامین آب و برق را قربانی روزمرههای فاقد برنامه نکند.
۱۶-برنامهریزی تولید توأم با کاستن هزینهها و در سایه تقویت شبکه انتقال و تبادل و زیرساختهای انرژی با برنامه منفک زمستان و تابستان را بشناسد. با احترام به این برنامهها نسبت به اجرای آن اقدام عملیاتی انجام دهد.
۱۷-برنامهریزی منطقهای و آبوهوایی در سایه برنامهریزی یکپارچه و سیستمی و کلان را بداند و نقشهراه اجرا را طراحی و الزام کند.
۱۸- در برنامه راهبردی، بهره از انرژیهای نو و تجدیدپذیر با رویکرد شناخت منطقهای را در اولویت قرار دهد و با تعامل، کریدورهای باد را صیانت و حفاظت کند. طول و عرضهای جغرافیایی ظرفیتهای تابشی را حریم امن و امنیت کشور دانسته و آن را قدر
بداند.
۱۹-سوختهای فسیلی و گاز را سرمایه ملی و حتی وزارتخانه متبوع خود دانسته و این منابع را ورودی بادآورده و رایگان نیروگاهی تلقی نکند، همچنین برنامههای توسعهای را توأم با بهبود راندمان و کاهش تلفات برق راهبری کند.
۲۰-فرصت مدیریت را جز برای خدمت نبیند و خدمت را فقط برای دوران تصدی حال و سپری روزمره وزارت نبیند.