-

برنامه‌های توسعه در صنعت خودرو

امیرحسن کاکایی-عضو هیات علمی دانشگاه علم و صنعت

همان‌طور که می‌دانید کشورهایی مانند امریکا، برنامه توسعه ندارند، چراکه سال‌هاست توسعه یافته‌اند و همه‌چیز روی ریل پیشرفت قرار گرفته است. در مقابل کشور ما نیازمند برنامه توسعه است، به‌ویژه اینکه اقتصادی دولتی داریم و بخش خصوصی عملا کمترین نقش را در اقتصاد ایفا می‌کند و تا رسیدن به یک اقتصاد بالنده باید دولت طی برنامه‌های منظمی، گام‌به‌گام به سمت واگذاری اقتصاد به بخش خصوصی برود. دولت‌ها در کنار سه موضوع بهداشت و درمان، آموزش و امنیت، باید بسترهای کلان برای حرکت‌های اقتصادی را فراهم آورند. به این طرح‌ها، طرح‌های عمرانی می‌گویند. البته همزمان دولت باید نظام مالی مناسبی ایجاد کند که پول کشور که مهم‌ترین بستر تبادل اقتصادی است را درست مدیریت کند.طرح‌های عمرانی از چند منظر روی پیشرفت اقتصاد و فرهنگ یک کشور تاثیر می‌گذارند. به‌عنوان‌مثال، شهرسازی در کنار رشد اقتصادی باعث رشد فرهنگی و اجتماعی و همین طرح عمرانی هنگام اجرا باعث توسعه می‌شود. طرح‌های عمرانی خود نیاز به رفت‌وآمد، خریدوفروش و اشتغال دارند. بسیاری از طرح‌های عمرانی رشد و توسعه فناوری هم به‌دنبال دارند. به‌عنوان‌مثال، اگر یک ریل قطار سریع‌السیر بین تهران و چابهار راه بیفتد، نه‌تنها میلیارد دلار کار ایجاد می‌شود، بلکه صدها شرکت باید چندین فناوری را توسعه دهند و به‌کار گیرند تا این خط راه بیفتد. جالب است بدانید حتی طراحی تونل چنین خطی دارای فناوری‌های پیچیده‌ای است که سال‌ها تحقیقات دانشگاهی و شرکت‌های معتبر پشتیبان آن فناوری‌هاست. از سویی وقتی چنین خطی راه بیفتد، جغرافیای اقتصادی ایران به‌ویژه کویر ایران تغییر خواهد کرد. مانند طرح پاکستان که بندر گوادر را به مرکز بزرگ تجاری تبدیل کرد و اقتصاد آن منطقه را تغییر داد. یا همین طرح آزادراه تهران-شمال که بعد از بیست سال هنوز به‌جای درستی نرسیده است. افتتاح به موقع این طرح برای کشور چه پیامدهای مثبتی می‌توانست داشته باشد؟ ما نه‌تنها در انجام طرح‌های بزرگ ملی تعلل کرده و به خاطر آنها زیان دیده‌ایم، بلکه برای طرح‌های خیلی کوچک‌تر از آن مانند مصلای تهران و نمایشگاه شهر آفتاب نیز بد عمل کرده‌ایم. ما حداقل از دو منظر بد عمل کرده‌ایم: هم در اجرای به‌موقع و هم در زمان اجرای آنها. تصور کنید مثلا نمایشگاه آفتاب یا طرح فرودگاه امام خمینی، سال‌ها پیش کامل می‌شد. چقدر مزایای اقتصادی برای کشور به‌دنبال داشت. به‌عبارتی ما نه‌تنها هزاران میلیارد تومان ضرر مستقیم ناشی از اجرای غیربهره‌ور پروژه‌ها به کشور و اقتصاد آن زده‌ایم، بلکه باید صدها برابر آن را به‌عنوان هزینه فرصت ازدست‌رفته به‌حساب مدیران و مسئولان این طرح‌ها بگذاریم. بماند که بعضی از این ترک فعل‌ها و عدم‌انجام به‌موقع طرح‌ها، باعث می‌شود بعضا ما یک جایگاه راهبردی را نسبت به رقبای منطقه‌ای از دست بدهیم. انواع راه‌های ترانزیت و هاب حمل‌ونقل یا طرح‌های برداشت از ذخایر گاز و نفت ازجمله این موارد است که به‌هیچ‌عنوان کم نیستند. وگرنه ما روی کاغذ با توجه به جمعیت کشور، می‌توانیم ثروتمندترین کشور دنیا باشیم.

اما من مثلا متخصص صنعت خودرو هستم و قرار است درباره پیامدهای این تعلل‌ها و ندانم‌کاری‌ها درباره صنعت خودرو صحبت کنم. اولین موردی که اهمیت حیاتی دارد و مستقیم مربوط به صنعت خودرو است، عدم‌توجه به حمل‌ونقل عمومی بار و مسافر داخل و خارج از شهرهاست که ضربه بزرگی هم به صنعت خودرو زده است و هم به تمامی ابعاد اقتصادی کشور. همین حالا که وزیر درباره خودرو برقی صحبت می‌کند، تمرکز روی خودرو سواری است. در حالی که در بهترین حالت آلایندگی خودرو سواری برقی کمتر از خودرو بنزینی است. اما هر خودرو سواری در این کشور و راه‌های موجود آن، به‌معنای ترافیک و هزینه بیشتر برای زندگی مردم و اقتصاد است. یک مثال ساده آن، طرح نوسازی ۳۰۰ هزار خودرو فرسوده سنگین است که دست‌کم ۵ سال است روی زمین مانده. یا مثلا اتوبوس برقی که حدود بیست سال پیش فناوری‌های مناسبی برای آن در اختیار داشتیم و اگر درست اجرا می‌شد، امروز یکی از پیشرفته‌ترین نظام‌های حمل‌ونقل درون‌شهری را داشتیم.بماند که من شخصا صنعت خودرو را یکی از اجزاء صنعت حمل‌ونقل می‌دانم و اعتقاد راسخ دارم که باید مجموعه صنعت واگن‌سازی و اتوبوس و خودروسازی و حتی موتورسیکلت‌سازی را به‌طور یکپارچه تحلیل می‌کردیم تا رشدی متوازن و بهره‌ور را برای کشور به ارمغان می‌آوردیم، اما متاسفانه با رشد غیرمتوازن و تاخیر شدید و اجرای غیربهره‌ور طرح‌های عمرانی، نه‌تنها در زمینه حمل‌ونقل پیشرفت نکرده‌ایم، بلکه در یک باتلاق بزرگ از ترافیک، مصرف بالای انرژی و اتلاف وقت و انرژی شهروندان و البته هزینه‌های بالای حمل‌ونقل گیر کرده‌ایم. جالب‌تر اینکه این باتلاق این‌قدر عمیق و چسبنده است که هر دولت یا مجلسی که می‌آید، با تمرکز روی تولید بیشتر خودرو سواری، عملا درون آن بیشتر فرو می‌رود. پیامد این موضوع، نه‌تنها بازار محصولات خودروسازی را دچار مشکل می‌کند، بلکه بهره‌وری صنعت خودرو را با چالش بسیار جدی روبه‌رو کرده و آن را روزبه‌روز از دنیای رقابت دورتر می‌کند. جالب‌تر اینکه حتی در طرح‌های عمرانی خود صنعت خودرو هم غیربهره‌ور عمل کرده‌ایم. تاسیس کارخانه‌های ناقص و غیراقتصادی در زمانی نامناسب و بلندمدت ازجمله این موارد است. درست مانند طراحی محصولات جدید خودروسازی که معمولا با تاخیر و با هزینه زیاد از این صنعت بیرون می‌آید که همزمان با هزینه بالای خودرو تولیدی، باعث عقب‌ماندگی خود طراحی‌ها از رقبای خود است. ظاهرا طرح‌های عمرانی متعددی در کشور دارای این وضعیت است و به نظر می‌رسد یک حرکت انقلابی همراه با عقلانیت اقتصادی باید در زمینه غربالگری این طرح‌ها و سرمایه‌گذاری روی طرح‌های منتخب، نه برمبنای منافع اشخاص و گروه‌ها، بلکه براساس منافع ملی، به خرج داده شود تا هر چه سریع‌تر جلوی خروج از مسیر رقابت جهانی گرفته شده و به ریل توسعه اقتصاد بازگردیم. به‌ویژه این حرکت اخیر وزیر برای توسعه خودروهای برقی باید با تمرکز بر حمل‌ونقل برقی و از همه مهم‌تر مترو باشد، نه تاکسی برقی و خودروهای شخصی و موتورسیکلت.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین