با هزار و یک امید!
اگرچه مقایسه وضعیت اقتصادی و معیشتی امروز با سنوات گذشته، چندان روش مناسبی برای سنجش میزان رضایت از زندگی و رفاه مردمان نیست، اما تورم و بیثباتی که در شرایط امروز کشور تجربه میکنیم، ناخودآگاه ذهن را به سمت مقایسه امروز و دیروز میبرد. روند نزولی منابع مازاد صندوقهای بازنشستگی و مصوبه افزایش سن بازنشستگی در کنار هم مواضعی است که در چند روز گذشته، سرفصل اخبار است. افزایش سن بازنشستگی و شاغلان کهنسال مسئلهای بنیادی است، مردمانی که ناچارند ظرفیتهای سلامت خود را در سنین بالا نادیده بگیرند، چراکه عایدی که با عنوان بازنشستگی نصیبشان میشود در برابر تورم دورقمی، کوچک و ناچیز است. آنچه ما از آن با عنوان هزار و یک امید یاد میکنیم، مفر و پناهگاهی است که یک فرد شاغل در انتهای بازنشستگی انتظار آن را دارد، سالیان و روزگاری که یک فرد شاغل پشت سر گذاشت تا امروز مزد و مستمری ناچیز و ناکافی ما به ازای آن دریافت کند. گزارش تصویری این شماره صمت روایتی است از کارمندان و کارگران و بهاصطلاح مزدبگیرانی که با هزار و یک امید هر روز ساعاتی از شبانهروز خود را به فرد، مجموعه، سیستم و صنفی میفروشند.