صنعت و دردسرهای بیپایان
مشکلات و دردسرهای بیشمار تولیدکنندگان و صنعتگران در چند سال گذشته همواره نمایان بوده و سیاستگذار نیز گامهایی برای رفع این چالشها برداشته است.
مشکلات و دردسرهای بیشمار تولیدکنندگان و صنعتگران در چند سال گذشته همواره نمایان بوده و سیاستگذار نیز گامهایی برای رفع این چالشها برداشته است. البته گاهی هم اعمال سیاستهای ناکارآمد، چالشها را نهتنها حل نکرده، بلکه به معضلات بخش تولید دامن زده است. در این میان، شرایط اقتصادی خاصی که کشور ما در آن قرار دارد، فرصتها و البته تهدیدهای فراوانی برای بخش تولید ایجاد کرده که گریزی از آنها نیست. آنچه مشخص است جنس چالشهای واحدهای تولیدی، ساختاری است، این در حالی است که شاخصهای استاندارد جهانی نشان میدهد واحدهای تولیدی ما در شاخص رقابتپذیری در سطح پایینی قرار دارند. در این گزارش بهمناسبت 10 تیر، روز ملی صنعت و معدن در گفتوگو با کارشناسان این بخش به بررسی چالشهای بخش صنعت پرداخته که در ادامه میآید. با ما همراه باشید.
بیبرنامگی، پاشنهآشیل تولید
محمود نجفیسهی، عضو هیات مدیره انجمن صنایع همگن نیرومحرکه و قطعهسازان خودرو کشور درباره عمده چالشها و مشکلاتی که در شرایط کنونی بخش صنعت کشور ما با آنها مواجه است به صمت گفت: بزرگترین چالش و شاید بتوان گفت ابرچالش بخش صنعت و تولید ما این است که برنامه ندارد؛ البته برنامهای در چارچوب معین و با ذکر جزئیترین موارد که در آن زمان و نحوه دستیابی به اهداف مشخص و همچنین از ضمانت اجرایی برخوردار باشد. تولید باید از تمام شرایطی که با آن مواجه است، اطلاع داشته باشد تا بتواند براساس برنامهریزی دقیق تعیین کند، چه میزان تولید و با چه ویژگیهایی برای چه بازار و جامعه هدفی خواهد داشت. نجفیسهی ادامه داد: متاسفانه برنامه نداریم و مسیر مشخص نیست؛ یعنی تولیدکننده نمیداند با چه تیراژی تولید کند و آیا بهراحتی به مواد اولیه و انرژی دسترسی خواهد داشت یا خیر. این ضعف بزرگی است که صنعت ما را عقب نگه میدارد. بعد از نداشتن برنامه، صنایع بالادستی و بازار هستند که بیشترین فشار را به تولید وارد میکنند. در این بخش، تامین مواد اولیه بهویژه تولیدات داخل از موانع بزرگ بر سر راه صنعت کشور است. در این شرایط، اینکه به صنایع تولیدکننده مواد اولیه داخلی اجازه داده شده نرخ محصولاتشان را با دلار محاسبه کنند، خود جای سوال دارد. بهراستی چرا مواد اولیهای که تماما از داخل تامین میشود و قیمتتمامشده مشخصی دارد، باید با دلار معامله شود؟ چه تفکر اقتصادی پشت این رویکرد قرار دارد؟ وی افزود: موضوع دیگر که باز هم بهنوعی به بیبرنامه بودن تولید برمیگردد، واردات بیرویه است. اینکه درهای واردات بدون حسابوکتاب باز است، به تولید ضربه میزند. صادرات جزئی هم که داریم کالا در مقابل کالاست. این درد بزرگی است که کالاهایی در حجم بالا وارد میشود که در داخل توان و ظرفیت ساخت آنها را داریم و بعضا تولیدکنندگان خوبی هم در زمینه تولید آن کالاها در حال فعالیت هستند.
عدمهمراهی نهادهای اجرایی
نجفیسهی با اشاره به اینکه تمام مشکلاتی که گفته شده به همان چالش بزرگ بیبرنامه بودن تولید برمیگردد، اظهار کرد: مشکلات تولید ما روزبهروز بیشتر میشود و خلاف آنچه عنوان میشود نهادها و سازمانهای اجرایی که باید همراه تولید باشند، نهتنها کوچکترین اقدامی برای کمک به تولید نمیکنند، بلکه نسبت به 10 سال گذشته نحوه مواجهه آنها با صنعت کشور سختتر و بدتر شده است. بانک، بیمه، دارایی، محیطزیست و... با هر اندازه ارتباطی که با تولید دارند، بهجای تسهیل مسیر حرکت تولید، بیشتر مانعزایی میکنند. این فعال حوزه صنعت با اشاره به اینکه مشکلات یادشده جدید نیست و بارها به آنها اشاره شده، ادامه داد: رئیسجمهوری در بازدیدی از یکی از خودروسازیها دستور دادند ظرفیت تولید خودرو ۵۰ درصد افزایش پیدا کند. بعد از آن، انجمن همگن قطعهسازی جلساتی تشکیل داد و میزان نقدینگی موردنیاز و جدول تامین آن برای تحقق این میزان افزایش تولید خودرو مشخص شد، اما کسی پیگیر آن نشد. در آن زمان، هزینه تولید هر خودرو حدود ۲۵۰ میلیون تومان بود و اخیرا که محاسبه کردیم، این رقم به ۴۵۰ میلیون تومان رسید. اینکه در این زمینه شاهد اقدامی نبودهایم، معنایی ندارد؛ جز اینکه کسی به فکر تولید و حل مشکلات آن نیست و بهجرأت میتوان گفت هیچ یک از دستگاههای اجرایی بلااستثنا، نهتنها همراهی با تولید ندارند که مسیر تولید را سختتر نیز میکنند. وی با اشاره به نقش بسیار مهم تولید در درآمدزایی برای کشور گفت: براساس جداول داده و ستانده بانک مرکزی و مرکز آمار ایران، تولیدکنندگان با حدود ۱۶ درصد ارزشافزوده، 61 درصد مالیات پرداخت کردهاند؛ حال آنکه بخش خدمات که شامل بازرگانی و واسطهگری هم میشود با ۴۴ درصد ارزشافزوده ۲۲ تا ۲۳ درصد مالیات پرداخت کرده است! البته معتقدم کشور باید با مالیات تولید اداره شود، اما نه با این شرایط که تولید را تحت فشار بگذاریم. در حال حاضر واحدهای تولیدی زیادی تعطیل و نیمهتعطیل هستند و آمار و ارقامی هم که در این زمینه مطرح میشود درست نیست.
آینده صنعت امیدوارکننده نیست
نجفیسهی در ادامه درباره آینده صنعت کشور اظهار کرد: واقعیت این است که نسبت به آینده صنعت خوشبین نیستم و معتقدم تولید و صنعت در آینده شرایط مناسبی نخواهند داشت و تنها امیدوارم شرایط بدتر نشود. در برنامههای کلان رئیسجمهوری و وزیر صمت برای بخش تولید و صنعت، اشارهای به اعداد و ارقام و مجریان مربوطه نشده و حتی زمانبندی تحقق اهداف مشخص نیست؛ پس نمیتواند چراغ راه صنعت کشور باشد. اگر بهمعنای واقعی بهدنبال رشد و توسعه صنعت هستیم باید برنامههای کوتاهمدت و بلندمدت برای تحقق هر یک از اهدافمان تعریف کنیم، در بازههای زمانی مختلف از برنامه بازخورد بگیرم، نقاط ضعف و قوت آن را شناسایی کنیم و براساس آنها مسیرمان را ادامه دهیم. اگر در بخشهایی از برنامه موفق نبودهایم، دلایل آن را شناسایی و ضمن برطرف کردن آنها، برنامههای جایگزین تعریف کنیم؛ در غیر این صورت، برنامه مینویسیم و بعد از ۵ سال به نتیجهای هم نمیرسیم؛ مانند برنامههای توسعه. این فعال حوزه صنعت درباره راهکارهای کمک به تولید نیز گفت: باید حاکمیت از رأس آن و در تمام بخشهایی که بهنوعی با تولید در ارتباط هستند، بهصورت هماهنگ و یکپارچه با اعداد و ارقام و زمانبندی مشخص برای صنعت کشور برنامهریزی کنند؛ برنامهای که در آن تمام زیرساختها و نیازها و پیشنیازها مشخص باشد. سپس زیرساختها را فراهم کنند و گامبهگام و تدریجی موانع را از سر راه تولید بردارند تا به رشد و توسعه اقتصادی برسیم و مهمتر از همه از این وضعیت نابسامان اقتصادی که داریم رهایی یابیم. بهعنوان نمونه کمبود نیروی انسانی یکی از چالشهای صنعت است و اینکه به دلایل متعدد نیروهای انسانی بهویژه نیروهای ماهر دیگر تمایلی به کار در بخشهای صنعتی و تولیدی ندارند. ما نیروهایی داریم که بیکار هستند، اما علاقهمند به تولید نیستند، چون تولید سخت است؛ ضمن اینکه سود زیادی در واسطهگری و دلالی است. شرایط اقتصادی و فشاری که به تولید وارد میشود و از سوی دیگر، میزان سودآوری تولید، به تولیدکننده این توان را نمیدهد که نیروهای کاری با بالاترین دستمزد را به کار بگیرد و اینگونه است که افراد به سمت واسطهگری میروند تا بتوانند به نیازهای اقتصادی که دارند پاسخ دهند. این چالشها باید دیده و در برنامهها برای رفع آنها برنامهریزی شود. این فعال حوزه صنعت درباره انتظاراتی که صنعتگران از وزیر جدید صمت دارند نیز اظهار کرد: واقعیت این است که با تغییر افراد اتفاق خاصی نمیافتد. چیدمان کل حلقههاست که اهمیت دارد. وقتی نهادها و دستگاههای اجرایی گوناگون باهم هماهنگ و همراه نیستند از دست وزیر صمت به تنهایی کاری بر نمیآید. عضو هیات مدیره انجمن صنایع همگن قطعهسازی کشور در پایان گفت: وزارت صمت سال گذشته، ۲۱۵ مشکل در مسیر تولید را فهرست کرد که در ردیف نخست آنها مشکلات مربوط به سیستم بانکی قرار دارد و بعد مالیات، بیمه، محیطزیست و...؛ یک سال گذشت، اما برای رفع این مشکلات، هیچ نهادی هیچکاری انجام نداد، چون برنامهای برای رفع این مشکلات از سوی مسئولان بالادستی تعریف و اجرایی نشد. تولید گرفتار است و طبیعی است که به فکر کیفیت محصول و تحقیق و توسعه نباشد. در یک کلام، صنعت و تولید بیتکلیف و بیبرنامه است. البته اگر با برنامه کار کنیم باوجود مشکلات بسیاری که داریم میتوانیم گامهای خوبی برداریم.
صنعت در مسیر اشتباه
احسان سلطانی، کارشناس حوزه صنعت نیز درباره وضعیت صنعت به گفت: براساس آنچه از نزدیک شاهد آن هستم، در حال حاضر با شرایطی که بر اقتصاد کشور حاکم است یعنی بازار انحصاری و تحریمها، تولید با هر کیفیتی حتی در واحدهای کوچک هم سودآور است، اما از آنجایی که چارچوبهای درستی را دنبال نمیکنیم، ادامه این وضعیت، شرایطی بدی را برای اقتصاد ما رقم خواهد زد؛ بهعبارتی در حال حاضر تولید براساس شرایط بهظاهر سودآور است، اما چون برمبنای درستی حرکت نمیکند، آینده خوبی هم برای آن متصور نیستم. سلطانی افزود: اغلب تولیدکنندگان نرخ محصولاتشان را بالا و با دلار محاسبه میکنند، در حالیکه هزینهها و قیمتتمامشده آنها به ریال کاهش یافته؛ معادلهای که قطعا به نفع تولیدکنندگان و به ضرر مصرفکنندگان و در سطح کلان صنعت و اقتصاد کشور است. قیمت برق، آب، گاز، مالیات و دستمزد در کشور ما ارزان است که مزیتهایی برای تولیدکنندگان بهشمار میرود. وی خاطرنشان کرد: من همیشه از تولید و تولیدکنندگان حمایت کردهام و انتظار دارم در شرایط کنونی تولیدکنندگان به شرایط و تورمی که در اقتصاد با آن مواجهیم، توجه کنند. درست این است که تولید رقابتی داشته باشند و روی نیروی انسانی متمرکز شوند، چراکه تحریم و انحصار برای همیشه باقی نخواهد ماند و اگر در مسیر درست حرکت نکنند نمیتوانند ادامه حیات دهند. اینکه مطرح میکنند برنامهریزی روی نیروی انسانی در نهایت به ضرر تولیدکننده است، چون جذب جاهایی با پیشنهاد بهتر میشود، اشتباه است. اگر تمام تولیدکنندگان رویکرد آموزش نیروی انسانی را در پیش بگیرند، تعداد زیادی از نیروهای انسانی در این چرخه به مهارتهای بالا دست خواهند یافت که به نفع کل صنعت کشور خواهد بود.
ضرورت افزایش بهرهوری
این کارشناس حوزه صنعت افزود: تولیدکننده اگر میخواهد در چارچوب درست فعالیت کند، باید بهرهوری تولید خود را افزایش دهد. متاسفانه اغلب تولیدکنندگان ما بهرهوری را فراموش کردهاند و تعریف درستی از رقابت ندارند. در حال حاضر سود بیشتر ناشی از افزایش نرخ ارز و کاهش هزینهها است، در حالی که سود واقعی از افزایش بهرهوری و کیفیت حاصل میشود. امروزه از خودروساز گرفته تا واحد کوچک تولیدکننده پوشاک و... با هر قیمتی محصولاتشان را عرضه میکنند؛ آن هم در شرایطی که فشار اقتصادی و تحریمها برقرار است و جایی برای دفاع از تولید باقی نمیماند، چون در چارچوب درستی حرکت نمیکند. این کارشناس حوزه صنعت افزود: اگر تحریمها برطرف و فضای اقتصادی کمی بسامان شود، تولیدکنندگان خوب که تولید رقابتی و با بهرهوری بالا براساس شاخصهای اقتصادی درست داشتهاند، باقی خواهند ماند. در حال حاضر، اغلب تولیدکنندگان مدیریت درست و برنامه مشخص خاصی ندارند و فقط بهدنبال کسب سود هستند. هزینه تولید به نسبت قیمت فروش بالا نرفته، پس شرایط به نفع تولیدکننده است، اما بهمعنای رشد صنعت و توسعه آن نیست. وی در پایان تاکید کرد: این وضعیت برقرار نمیماند، اما انتظار میرود دولت هر چه سریعتر با برقراری ثبات اقتصادی به داد صنعت و تولید کشور برسد تا از مسیر انحرافی که در پیش گرفته، رها شود و روی ریل درست قرار گیرد.
سخن پایانی
تجربه جهانی ثابت کرده که محال است توسعه در صنعتی پدید بیاید؛ بدون اینکه بنیانهای علمی و فنی تولید و حمایت از تولید در دستور کار قرار بگیرد. در حال حاضر بخش صنعت ما در عین اینکه فرصتهای بیشماری در اختیار دارد و میتواند برای کشور ارزشافزوده ایجاد کند با بیشمار تهدید و مانع نیز مواجه است که حرکت آن را سخت و بسیار کند کرده است. انتظار میرود باتوجه به اهمیتی که بخش صنعت کشور دارد، در قالب یک مدیریت بحران چالشهایی که در طول زمان ابرچالش صنعت و تولید کشور شدهاند، شناسایی و از مسیر تولید برداشته شوند.