-

حقابه ارومیه را بدهند، احیا می‌شود

این‌روزها دریاچه ارومیه حال و روز خوبی ندارد؛ تشنگی امان پنجمین دریاچه بزرگ جهان را بریده و بیش از ۹۵ درصد آن را خشک کرده است.

حال این دریاچه قربانی بی ‌ تدبیری ‌ ها، چشم به راه حقابه ‌ ای است که حقش است، اما از آن دریغ می ‌ شود.

دریاچه ارومیه ۲ ، ۳ سال است حقابه ‌ ای دریافت نکرده و این در حالی است که اگر این دریاچه بزرگ شور خشک شود، جبران مصیبت گردوغبار نمکی که از بستر آن به هوا بلند می ‌ شود، هزاران برابر سخت ‌ تر از تامین آب موردنیاز آن خواهد بود.

کارشناسان معتقدند، فقط کافی است روند تعلق حقابه به دریاچه ارومیه تغییر کند و آب موردنیاز به دریاچه برسد تا از شرایط بحرانی خارج شود، تالاب ‌ ها توان بازیابی دارند و می ‌ توانند حتی پس از چند سال خشکی دوباره احیا شوند.

مطالبه گری حقابه، یک ضرورت است

علی سلاجقه، معاون رئیس ‌ جمهوری و رئیس سازمان حفاظت محیط ‌ زیست، چندی پیش از عزم دولت سیزدهم بر ای تکمیل پروژه ‌ های طرح احیای دریاچه ارومیه خبر داد و گفت: برای احیای این دریاچه، طرح کلانی تعریف و هزینه ‌ های هنگفتی صرف شد که نباید هدر رود؛ از این ‌ رو تمام تلاش خود را به ‌ کار می ‌ گیریم تا پروژه ‌ های نیمه ‌ تمام هر چه زودتر به بهره ‌ برداری برسند و با رسیدن آب موردنیاز، دریاچه نجات یابد.

در همین حال، علی ارواحی، متخصص مدیریت زیست ‌ بوم ‌ های تالابی در گفت ‌ وگو با ایرنا اظهار کرد: حدود ۲ ، ۳ سال است حقابه دریاچه ارومیه داده نشده که منجر به بروز مشکل فعلی شده است. وی با بیان اینکه برای رفع شرایط فعلی، فقط کافی است این ‌ روند تغییر کند، گفت: در این صورت، آب موردنیاز به تالاب می ‌ رسد و منطقه در شرایط پایدار قرار می ‌ گیرد و می ‌ تواند از شرایط بحران خارج شود.

وی افزود: آنچه در زمینه دریاچه ارومیه مهم و لازم است، مطالبه ‌ گری حقابه آن است؛ یعنی باید تمام بخش ‌ های فعال در این حوزه، بحث حقابه تالاب را با جدیت مطرح کنند تا میزان آب وعده داده شده از محل ‌ های گوناگون از جمله تصفیه فاضلاب شهرهای ارومیه و تبریز، تونل کانی ‌ سیب و از محل حقابه، به تالاب برسد و دریاچه جان دوباره ‌ ای بگیرد. در این میان، منابع آبی که پشت سدهای پیرامون دریاچه ارومیه، ذخیره و صرف کشاورزی می ‌ شوند هم باید موردتوجه قرار گیرند.

وی تاکید کرد: لازم است حقابه دریاچه ارومیه مانند همه بخش ‌ های دیگر پرداخته شود. این مسئله می ‌ تواند مطالبه و محور اصلی نجات این حوضه آبی باشد.

ارواحی ادامه داد: حدود ۹۵ درصد دریاچه ارومیه، کاملا خشک شده، اما باید یک نکته را در نظر بگیریم که تالاب ‌ ها قابلیت بازیابی و احیا دارند. اگر تالابی خشک می ‌ شود، به این معنی نیست که هیچ ‌ وقت قابلیت احیا ندارد، حتی اگر دریاچه ارومیه برای چند سال شرایط خشکی کامل را داشته باشد، باز می ‌ تواند احیا شود، کما اینکه در یک دهه گذشته ما این ‌ روند را دیده ‌ ایم.

متخصص مدیریت زیست ‌ بوم ‌ های تالابی با تاکید بر اهمیت نقش بخش کشاورزی در کاهش مصرف آب، گفت: از سوی دیگر، کاشت محصولات کم ‌ آب ‌ بر در حوضه آبریز دریاچه ارومیه می ‌ تواند گام مهمی در رسیدن آب به دریاچه باشد. در واقع با حذف سیاست ‌ ها، شیوه ‌ ها و تمهیداتی در کشت محصولات پرمصرف پیرامون دریاچه می ‌ توان گام مثبتی در راستای احیای دریاچه برداشت. از سوی دیگر، وزارت نیرو در توزیع حقابه و برنامه ‌ ریزی مصارف آبی می ‌ تواند نقش بسیار پررنگی داشته باشد. سازمان حفاظت محیط ‌ زیست نیز در اجرای برنامه مدیریت دریاچه و جلب مشارکت دست ‌ اندرکاران و جوامع محلی می ‌ تواند گام بلندی در رسیدن آب موردنیاز به دریاچه بردارد.

ارواحی درباره حداقل آب موردنیاز برای زنده ماندن دریاچه ارومیه، اظهار کرد: در زمینه نیاز آبی دریاچه، دو مطالعه وجود دارد؛ یکی مطالعه ‌ ای است که در گذشته انجام شده و نیاز آبی دریاچه را ۳ میلیارد و ۱۰۰ میلیون مترمکعب اعلام کرده و در مطالعه دیگر که از سوی ستاد احیای دریاچه انجام شده، حقابه موردنیاز دریاچه ۳ میلیارد و ۴۰۰ میلیون مترمکعب تعیین شده است. در واقع این میزان حقابه، حداقل نیاز آبی دریاچه است که در صورت تامین تراز آبی دریاچه را برای چند سال حفظ خواهد کرد؛ یعنی دریاچه در تراز اکولوژیک خود باقی می ‌ ماند، چون در این صورت کارکردهای گوناگون آن مانند حیات آرتمیا، تعدیل آب ‌ وهوا، تثبیت نمک ‌ های بستر دریاچه و تنوع زیستی حفظ می ‌ شود.

قابل احیا نبودن دریاچه، موردتایید نیست

محمد موسوی ‌ خوانساری، کارشناس حوزه آب در گفت ‌ وگو با ایسنا به ضرورت احیای حتمی و بدون شک دریاچه ارومیه اشاره کرد و گفت: هیچ راه برگشتی نداریم. بنابر گفته بعضی افراد درباره قابل احیا نبودن دریاچه، اصلا موردتایید نیست و دریاچه باید احیا شود. نخستین اقدام، توقف سدهای در دست مطالعه و ساخت مانند سد نازلو و باراندوز چای در ارومیه، سد لیلان ‌ چای در ملکان و سد سیمینه ‌ رود در بوکان است. در صورت اجرای این طرح ‌ ها و به بهره ‌ برداری رسیدن سدها، دریاچه ارومیه تقریبا تمام می ‌ شد.

وی در ادامه به اقدام برای رهاسازی آب از سدهای موجود به سمت دریاچه ارومیه اشاره کرد و گفت: نهادهای متولی مانند جهاد کشاورزی، شرکت آب منطقه ‌ ای، سازمان حفاظت محیط ‌ زیست، وزارت صنعت، معدن و تجارت و هر ۳ استان آذریایجان شرقی، آذربایجان غربی و کردستان باید زیر نظر استانداری ‌ ها بر سر میزان آب تجدیدپذیر و قابل برنامه ‌ ریزی به توافق برسند و در نهایت سهم آب محیط ‌ زیست و دریاچه ارومیه مشخص و شود.

موسوی رهاسازی آب را اقدامی بی ‌ نظیر در سطح کشور خواند که از سال ۹۴ تا سال ۹۸ انجام شده و اظهار کرد: حقابه دریاچه ارومیه با حجم آب قابل ‌ توجهی از رودخانه ‌ های سدهای مشرف به حوضه دریاچه ارومیه حدود یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون مترمکعب آب بود که رهاسازی شد و این اقدام توانست دریاچه ارومیه را به وضعیت پایداری برساند. لازمه انجام این اقدام، تعویض دریچه ‌ های خروجی آب سدها مانند سد بوکان است تا بتواند حجم آب بسیار زیادی را در زمستان رها کند. این رهاسازی آب به ‌ گونه ‌ ای برنامه ‌ ریزی شد که در زمستان آب رها شود و بتواند خود را به دریاچه برساند و از دسترس کشاورزان خارج شود.

وی با اشاره به اقدام آزادسازی یا لایروبی مسیر رودخانه ‌ ها به ‌ ویژه در مسیر زرینه ‌ رود و سیمینه ‌ رود به سمت دریاچه ارومیه، اظهار کرد: این لایروبی در دو منطقه زرینه ‌ رود و سیمینه ‌ رود بسیار مفید بود و این دو رودخانه توانستند به حجم آب قابل ‌ توجهی برسد.

این کارشناس حوزه آب اختصاص پساب تصفیه ‌ خانه ‌ های فاضلاب به دریاچه را از دیگر اقدامات سخت ‌ افزاری دانست و توضیح داد: تصفیه ‌ خانه تبریز، فاضلاب دوم و سوم ارومیه و مهاباد بسیار پیشرفت داشتند که باعث شد پساب تصفیه ‌ خانه ‌ های فاضلاب داخل دریاچه برود. پساب تصفیه ‌ خانه ‌ ها نیز حجم آب قابل ‌ توجهی که در مجموع حدود ۲۲۰ میلیون مترمکعب در سال است را می ‌ تواند وارد دریاچه کند.

وی مشکل کنونی دریاچه ارومیه را تداوم پیدا نکردن اقدامات سخت ‌ افزاری دانست و عنوان کرد: رهاسازی آب دریاچه سدها در سال ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ به ‌ خوبی انجام نشد، چراکه قرار بود نخست آب شرب و در مرحله دوم، آب محیط ‌ زیست تامین شود. مقدم دانستن آب کشاورزی بر آب محیط ‌ زیست و خودداری از رهاسازی آب در سال ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ اشتباهی بود که باعث شد دریاچه با چنین مشکلاتی روبه ‌ رو شود.

سخن پایانی

برخی صاحب ‌ نظران دریاچه ارومیه را مانند قایقی می ‌ دانند که حفظ آن روی آب منوط به برنامه ‌ ریزی و تصمیمات ۳ استان، آذریایجان شرقی، آذربایجان غربی و کردستان است. در اصل این استان ‌ ها در بهره ‌ برداری از دریاچه ارومیه منافع مشترک دارند؛ بنابراین اگر این دریاچه به سمت خشکی رود که در حال ‌ حاضر به سرعت به این سمت حرکت می ‌ کند، ضرر آن متوجه ۱۰ تا ۱۵ میلیون نفر ساکنان مناطق شمال غربی کشور خواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین