کاهش انتفاع ایران نتیجه غفلتهای پیشین است
دریای خزر و بهعبارتی دقیقتر مازندران، بزرگترین دریاچه بسته جهان، تنها یک پهنه آبی نیست؛ بلکه گنجینهای ارزشمند از منابع انرژی است که در دل رقابتهای ژئوپلتیکی، مناقشات حقوقی، چالشهای زیستمحیطی و فرصتهای اقتصادی نهفته است. این منطقه که در مرز آسیای میانه و خاورمیانه قرار دارد، با ذخایر عظیم نفت و گاز خود، توجه قدرتهای منطقهای و بینالمللی را به خود جلب کرده و همچنان یکی از نقاط حساس در معادلات انرژی جهان بهشمار میرود. با این حال ایران که یکی از شرکای ملکی این دریاچه پرظرفیت است، بهرهبرداری چندانی از منابع نفتی و گازی موجود در این پهنه آبی نداشته است. اما دلیل این امر چیست؟ این پرسشی است که عموم کارشناسان در پاسخ به آن به غفلتهای صورتگرفته از گذشته و ایجاد چالشهای ژئوپلتیک در نتیجه تحولات سیاسی و جغرافیایی منطقه اشاره میکنند.

صمت در گزارش پیش رو با نگاهی به ظرفیتهای خزر در حوزه انرژی در گفتوگو با یک کارشناس دلایل عدم بهرهبرداری ایران از نفت و گاز این دریاچه را جویا شده است.
سهم شرکا از انرژی خزر
۵ کشور ایران، روسیه، ترکمنستان، قزاقستان و جمهوری آذربایجان، سواحل این دریا را در اختیار دارند و هر یک به دنبال سهم بیشتر و نقش پررنگتری در استخراج، صادرات و مدیریت منابع انرژی آن هستند.
برآوردهای بینالمللی نشان میدهد خزر دارای بیش از ۴۸ میلیارد بشکه نفت و حدود ۸.۷ تریلیون مترمکعب گاز طبیعی اثباتشده و بالقوه است. از مهمترین میادین فعال در این منطقه میتوان به کاشاگان در قزاقستان، شاهدنیز در آذربایجان و میادین کمتر توسعهیافته در جنوب خزر (متعلق به ایران) اشاره کرد.
باوجود این ظرفیت عظیم، وضعیت حقوقی دریای خزر برای سالها محل اختلاف بوده است. گرچه در سال ۲۰۱۸ کنوانسیون رژیم حقوقی این دریا در شهر آکتائوی قزاقستان امضا شد، اما هنوز برخی اختلافات بر سر تحدید حدود بستر و منابع زیرسطحی، بهویژه بین ایران و جمهوری آذربایجان، باقی مانده است. طبق این کنوانسیون، حضور نیروهای نظامی خارجی در خزر ممنوع شده و احداث خطوط لوله نیازمند توافق کشورهای ذیربط است.
در این میان، هر یک از کشورهای ساحلی خزر نقش خاصی در تحولات انرژی منطقه ایفا میکنند. روسیه بهعنوان قدرت مسلط در حوزه انرژی، بهدنبال جلوگیری از ایجاد مسیرهای جایگزین صادراتی مانند خط لوله ترانسکاسپین است و در مقابل ایران با وجود ظرفیتهای بالقوه قابلتوجه، به دلیل تحریمهای اقتصادی و چالشهای جذب سرمایهگذار خارجی، سهم محدودی از توسعه میادین خزر دارد. در این میان جمهوری آذربایجان و ترکمنستان بهدنبال تقویت صادرات گاز خود به اروپا و شرق آسیا هستند.
اما بهرهبرداری از منابع انرژی در محیطی بسته و حساس مانند دریای خزر، بدون ملاحظات زیستمحیطی، میتواند به فجایعی جبرانناپذیر منجر شود. آلودگیهای نفتی، تهدید زیستگاههای آبزیان منحصربهفرد و نبود سازکارهای نظارتی منطقهای، از جمله دغدغههای جدی در مسیر توسعه میادین انرژی این دریا هستند.
سهم ایران از گنج نفت و گاز خزر
سهم ایران از منابع انرژی دریای خزر، چه از نظر حقوقی (حدود ۱۳ درصد) و چه از نظر منابع قابلبهرهبرداری، نسبت به سایر کشورهای ساحلی پایینتر است و همین امر همواره محل بحث، انتقاد و چالشهای جدی بوده است؛ بر همین اساس تاکید دائمی کارشناسان این است که ایران برای افزایش سهم خود از منابع انرژی خزر باید توسعه فناوری، جذب سرمایه و حل اختلافات مرزی را پی بگیرد.
جمهوری اسلامی ایران تنها در بخش جنوبی خزر حضور دارد؛ منطقهای که از نظر زمینشناسی عمق بیشتری داشته و بهمراتب کمتر از بخشهای شمالی و غربی اکتشاف شده است. این در حالی است که منابع عظیم نفت و گاز دریای خزر، عمدتا در میادینی مانند کاشاگان (قزاقستان) و شاهدنیز (آذربایجان) متمرکز شدهاند؛ مناطقی که سالهاست میزبان سرمایهگذاریهای کلان بینالمللی هستند.
در بعد حقوقی، ایران همواره بر تقسیم مساوی منابع خزر تاکید داشته و خواستار دریافت ۲۰ درصد از بستر دریا بوده، اما در عمل و با استناد به توافقات دوجانبه بین سایر کشورها، سهم واقعی ایران به حدود ۱۱ تا ۱۳ درصد محدود شده؛ وضعیتی که تهران آن را ناعادلانه میداند. این اختلافات بهویژه در مرزهای آبی ایران و جمهوری آذربایجان مشهود است و مانعی بر سر توسعه بلوکهای مرزی بهشمار میآید.
برداشت از منابع نفتی و گازی بخش ایرانی خزر از منظر فنی نیز با چالشهای قابلتوجهی مواجه است. توضیح اینکه عمق زیاد آب، نبود زیرساختهای حفاری عمیق دریایی و تحریمهای بینالمللی موجب شده ایران نتواند از ظرفیتهای بالقوه این منطقه بهرهبرداری جدی کند. باوجود این محدودیتها، شرکت نفت ایران موفق به شناسایی میدان نفتی «سردار جنگل» در آبهای عمیق خزر شده است.
در زمینه گاز طبیعی تاکنون میادین بزرگی در بخش ایرانی کشف یا توسعه نیافتهاند، در حالی که کشورهایی مانند ترکمنستان و جمهوری آذربایجان در حال تقویت صادرات گاز خود به اروپا و شرق آسیا هستند.
واقعیت این است که دریای خزر، باوجود ظرفیتهای عظیم انرژی، برای ایران به فرصتی نیمهکاره تبدیل و نهتنها سهم حقوقی کشور از منابع به چالش کشیده شده، بلکه در عمل نیز سهم فیزیکی و برداشت واقعی ایران از این گنج زیرزمینی ناچیز باقی مانده است. احیای این سهم، نیازمند مجموعهای از اقدامات فنی، حقوقی و دیپلماتیک است؛ از جذب سرمایهگذاریهای خارجی گرفته تا حل اختلافات مرزی و بکارگیری فناوریهای نوین حفاری دریایی.
در شرایطی که رقابت قدرتهای منطقهای برای بهرهبرداری از منابع خزر روزبهروز شدت میگیرد، تردیدی نیست که زمان برای فعالتر شدن ایران در این میدان پرچالش اما حیاتی، بسیار محدود است.
اقدامات ایران برای سهمبری از انرژی در خزر
در سالهای گذشته اقدامات پراکنده و محدودی برای اکتشاف و بهرهبرداری از منابع انرژی در بخش ایرانی خزر صورت گرفته که بیشتر با موانع ژئوپلتیکی، فنی و اقتصادی همراه بوده است.
فعالیتهای اکتشافی
نخستین تلاشهای ایران برای اکتشاف در دریای خزر به دهه ۱۳۸۰ بازمیگردد. در آن زمان شرکت نفت خزر با ماموریت شناسایی منابع انرژی در آبهای عمیق جنوب خزر تاسیس شد. این شرکت مطالعات لرزهنگاری دو بعدی و سهبعدی را در بیش از ۴۰ هزار کیلومتر مربع انجام داد و چندین ساختار زیرزمینی امیدبخش را شناسایی کرد.
مهمترین دستاورد اکتشافی ایران در این مسیر، میدان نفتی سردار جنگل بود که در سال ۱۳۹۱ کشف شد. براساس اطلاعات رسمی، این میدان حدود ۲ میلیارد بشکه نفت درجا دارد که حدود ۵۰۰ میلیون بشکه آن قابل برداشت تخمین زده میشود. همچنین نشانههایی از وجود ذخایر گازی در این منطقه گزارش شده، هرچند هنوز وارد فاز توسعه نشدهاند.
حفاری در آبهای عمیق
یکی از چالشهای اساسی ایران در خزر، عمق بالای آب در منطقه سهمیاش است؛ بهطوری که میزان این عمق در برخی نقاط تا بیش از ۱۰۰۰ متر است. ایران در پاسخ به این نیاز فنی، اقدام به ساخت سکوی حفاری نیمهشناور «ایران-امیرکبیر» کرد؛ سکویی عظیم که قابلیت حفاری تا عمق ۶۰۰۰ متر زیر بستر دریا را دارد.
این سکو که در بندر نکا مستقر شد، اولین عملیات حفاری خود را در سال ۱۳۸۸ انجام داد، اما به دلیل محدودیتهای مالی، فنی و تحریمها، روند توسعه پروژههای حفاری بسیار کند پیش رفت و تاکنون تنها یک حلقه چاه عمیق در سردار جنگل بهطور کامل حفاری شده است. این در حالی است که کشورهای همسایه با همکاری شرکتهای بینالمللی، دهها حلقه چاه در همین مدت حفاری کردهاند.
مطالعات ژئوفیزیکی و ژئوشیمیایی
در کنار عملیات حفاری، ایران طی سالهای اخیر مطالعات گستردهای در زمینه زمینشناسی و رسوبات بستر خزر انجام داده است. این مطالعات توسط موسسات دانشگاهی و شرکت نفت خزر انجام شده و هدف آن شناسایی پهنههای پرپتانسیل نفتخیز و گازخیز بوده است. بخشهایی از نتایج این مطالعات در کنفرانسهای علمی و فنی منتشر شده، اما تاکنون منجر به سرمایهگذاری خارجی یا عملیاتهای اجرایی گسترده نشدهاند.
باوجود موارد سیاسی و فنی که به آن اشاره شد، یکی از عوامل مهم عقبماندگی ایران در خزر، عدم جذب سرمایهگذاری خارجی است. تحریمها، فضای پرریسک اقتصادی و فقدان زیرساختهای تخصصی، باعث شده شرکتهای بزرگ نفتی (که در پروژههای قزاقستان و آذربایجان فعال هستند) از ورود به پروژههای ایران خودداری کنند. در نتیجه، توسعه میادین موجود در خزر تنها با توان داخلی انجام شده و پیشرفت اندکی داشته است.
تازهترین اقدامات
براساس آخرین گزارشها از اقدامات انجامشده در زمینه بهرهبرداری از منابع نفت و گاز خزر، عملیات اجرایی آغاز دوباره حفاری اکتشافی در بخش کمعمق دریای خزر، با استقرار دکل حفاری شرکت حفاری شمال در ساختار رودسر در بلوک ۱۸ خزر و عمق ۷۰ متری آب، جمعه ۱۹ اردیبهشت، در بیستونهمین نمایشگاه بینالمللی نفت، گاز، پالایش و پتروشیمی ازسوی محسن پاکنژاد صادر شد.
این حفاری اکتشافی تا عمق نهایی ۵۰۷۷ متر و با هدف ارزیابی مخزنی ساختار رودسر انجام میشود.
آخرین چاه بخش کمعمق دریای خزر در سال ۱۳۷۶ حفر شد و حفاری در بخش عمیق دریای خزر نیز از سال ۱۳۹۳ متوقف بود که آغاز دوباره فعالیت در این بخش پس از تعمیرات سکوی نیمهشناور ایران ـ امیرکبیر در برنامه وزارت نفت قرار دارد.
محسن پاکنژاد، وزیر نفت، در نمایشگاه بینالمللی نفت، گاز، پالایش و پتروشیمی ایران در جریان صدور فرمان عملیات اجرایی اکتشاف در دریای خزر اظهار کرد: نزدیک ۲۸ سال بود که کار حفاری در حوزه آبهای کمعمق دریای خزر که جنوبیترین قسمت هم هست تقریبا تعطیل بوده است.
وی ادامه داد: کار حفاری بعد از ۲۸ سال در ساختار هیدروکربوری رودسر که در فاصله ۱۵ تا ۱۶ کیلومتری ساحل قرار دارد و در عمق ۷۰ تا ۷۵ متری شروع خواهد شد.
وزیر نفت خاطرنشان کرد: حفاری از بستر دریا حدود ۵ کیلومتر است که با به نتیجه رسیدن این عملیات اکتشافی معلوم خواهد شد که آیا میتوان این ساختار هیدروکربوری را مخزن یا میدان بدانیم. این امر نیازمند محاسبات گسترده است که توسط شرکت ملی نفت انجام میشود.
وی ادامه داد: براساس برآوردهای اولیه در مطالعات لرزهنگاری و زمینشناسی امکان برداشت حدود ۶۰۰ میلیون مترمکعب نفت خام درجا و ۲ تی.سی.اف گاز وجود دارد. البته این اعداد بعد از مشخص شدن نتایج مطالعات که یک سال طول میکشد، قطعی خواهد بود.
تحولات جغرافیایی، عامل کاهش منافع ایران از انرژی خزر
یک کارشناس حوزه انرژی درباره بهرهبرداری از منابع نفت و گاز خزر گفت: واقعیت این است که در بهرهبرداری از منابع نفت و گاز دریای مازندران بهموقع عمل نکردیم و با وقوع برخی تحولات سیاسی دست ما از بخش عمدهای از این منابع کوتاه شد.
حسن مرادی، کارشناس حوزه انرژی در گفتوگو با صمت اظهار کرد: در زمان شوروی گستره ارزشمندی از دریای مازندران در اختیار ایران قرار داشت، زیرا در آن زمان تنها دو کشور یعنی ایران و همان شوروی، کشورهای کناره این دریا را تشکیل میدادند و مالکیت این دریا را در اختیار داشتند و یک خط منصف بخش شمالی دریا را به حریم اتحاد جماهیر شوروی سابق و بخش جنوبی را به اراضی ایران پیوند میزد.
این کارشناس حوزه انرژی با اشاره به غفلتهای صورتگرفته در زمینه خزر و ظرفیتهای آن بیان کرد: ما باید در زمان شوروی که استقرار آن همزمان با حکومت پهلوی و چند سال نخست جمهوری اسلامی بود، اقدامات لازم برای بهرهبرداری از این حوزه را انجام میدادیم که متاسفانه کوتاهی کردیم و در نهایت با تحولات سیاسی و جغرافیایی که در منطقه شکل گرفت، امکان بهرهبرداری از ظرفیتهای انرژی خزر برای ما محدود شد.
تمرکز بر جنوب و غفلت از شمال
مرادی در تشریح دلایل عدم بهرهبرداری مطلوب از منابع نفت و گاز دریای مازندران گفت: استقرار دکلها و فناوریها و زیرساختهای اکتشاف و استخراج در جنوب و تمرکز فعالیت شرکت ملی نفت در این منطقه ما را بهنوعی از ظرفیتهای شمال غافل کرد، این در حالی است که مولفهای چون نزدیکی به اروپا یعنی بازار مصرف انرژی، جذابیت بهرهبرداری از منابع گاز و نفت شمال را اگر بیشتر از جنوب نکند، بهطور قطع در همان سطح جلوه میدهد.
وی فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی را دیگر دلیل عدم بهرهبرداری از ظرفیتهای انرژی شمال دانست و در این باره توضیح داد: با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی هر کدام از جماهیر زیرمجموعه آن به کشوری مستقل تبدیل شدند که این امر تعداد شرکای این دریا را افزایش داد و به تبع این امر سهم ایران از این دریا بهشدت کاهش یافت و جذابیت بهرهبرداری از منابع نفت و گاز موجود نیز برای ما بهدلایل گوناگون کمتر شد.
مرادی در تشریح دلایل کاهش جذابیت بهرهبرداری از منابع نفت و گاز خزر نیز گفت: ممکن است در همان زمانی که بخش جنوبی دریای مازندران تحت تملک ایران بوده، کشفیاتی در این مناطق انجام شده باشد، اما با کمکاری و اهمال در استخراج، حالا دیگر ما انتفاعی از آن نمیبریم، زیرا هرگونه اقدام برای بهرهبرداری از این منابع ممکن است ظن تعرض به حوزه جغرافیایی این کشورها و بهتبع آن اعتراض و ایجاد چالش را بهدنبال داشته باشد؛ بهعبارت شفافتر ما در هر گونه برداشتی از منابع نفت و گاز خزر باید منافع همسایگان و ادعاهایشان را در نظر بگیریم که همین مسئله سبب میشود ما در این مسئله دست بستهتر عمل کنیم.
سرمایه و فناوری نداریم
این کارشناس حوزه انرژی در پاسخ به سوال صمت مبنی بر اینکه باتوجه به آنچه اشاره کردهاید چگونه است که دیگر سهمداران خزر در حال بهرهبرداری از منابع نفت و گاز این دریا هستند؟ بیان کرد: آنها در آبهای ساحلی قطعی خود در حال برداشت هستند و در این زمینه درگیر چالشهایی که ما در جذب سرمایهگذار و فناوری موردنیاز با آن مواجهیم، نیستند.
مرادی دیگر چالش ایران در بهرهبرداری از نفت و گاز خزر را مربوط به چالشهای محیطزیستی این مسئله دانست و در این باره اظهار کرد: یکی از مسائلی که تبدیل به پاشنه آشیل ما در استخراج نفت و گاز خزر شده، آلودگیهای ناشی از این امر است. از آنجایی که ما در بخش جنوبی دریای مازندران قرار داریم، گاهی حتی آلودگیهای ناشی از برداشت در کشورهای شمالی این دریا تحت تاثیر موج به ما رسیده و همین امر در برداشتهای خودمان نیز صادق خواهد بود.
وی در پایان تاکید کرد: باوجود آنچه تاکنون به آن اشاره شد، ایران در زمینه بهرهبرداری از منابع نفت و گاز خزر بیکار نیز ننشسته و اقداماتی در این زمینه انجام شده و در حال انجام است، اما واقعیت این است که آنگونه که باید در این بخش عمل نشده است.
سخن پایانی
در مجموع، میتوان گفت دریای خزر همزمان فرصت و چالش است. از یک سو، میتواند به عنوان موتور محرکه توسعه اقتصادی منطقه عمل کند و از سوی دیگر، بستری برای رقابتهای ژئوپلتیکی و آسیبهای زیستمحیطی جدی باشد. بر این مبنا میتوان گفت آینده این منطقه، در گرو شکلگیری یک نگاه همکاریمحور، پایدار و متوازن میان کشورهای ساحلی و همچنین تعامل هوشمندانه با قدرتهای جهانی خواهد بود.
ایران گرچه گامهایی در مسیر شناسایی و بهرهبرداری از منابع انرژی خزر برداشته، اما در عمل، هنوز نتوانسته جایگاه متناسبی با ظرفیتهای بالقوه خود بهدست آورد. حفاری محدود، پروژههای نیمهکاره، نبود سرمایهگذاری خارجی و اختلافات حقوقی، همچنان مهمترین موانع بر سر راه حضور فعال ایران در رقابت انرژی خزر هستند.
باتوجه به رقابت فشرده کشورهای ساحلی، بهویژه در صدور گاز به اروپا، زمان برای احیای سهم ایران در این دریاچه استراتژیک محدودتر از همیشه است. آینده حضور ایران در خزر، وابسته به ترکیبی از عزم سیاسی، توان فنی و بازنگری در سیاستهای دیپلماتیک خواهد بود.