بازار منتظر شوک قیمتی باشد؟
بهگفته فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت طرح سهنرخی شدن بنزین از روز شنبه ۲۲ آذرماه در سراسر کشور اعمال خواهد شد. در اقتصاد متلاطم ایران، اخبار مربوط به حاملهای انرژی همواره حساسیتبرانگیز بودهاند، اما بحث «بنزین سهنرخی» که به تیتر اول رسانهها تبدیل شده، جنسی متفاوت دارد. اجرای این سه سطح قیمتی قرار است مصرف را هدفمندتر کند و فاصله میان یارانه و هزینه واقعی تامین سوخت را کاهش دهد. اما بسیاری سهنرخی شدن بنزین را زنگ خطری تازه برای اقتصاد ایران میدانند و معتقدند این تصمیم بهسرعت خود را در هزینه حملونقل، نرخ کالاهای اساسی و انتظارات تورمی خانوارها نشان میدهد. فعالان اقتصادی نیز هشدار میدهند که شکاف قیمتی و افزایش هزینه تولید میتواند موج جدیدی از گرانی را در بازارهای حیاتی رقم بزند. در نقطه مقابل بسیاری هم تاکید دارند ایجاد زیرساختهای اصلاحات و مدیریت مصرف بنزین مهمترین اثر این اقدام است و دولت نیز اجرای این طرح را راهی برای مدیریت مصرف و کنترل قاچاق میداند.
نگاه موافقان و مخالفان بنزین سهنرخی
وقتی صحبت از بنزین سهنرخی میشود، یعنی ما با 3 لایه قیمتی روبهرو هستیم: نرخ سهمیهای (حمایتی)، نرخ آزاد اول (معمول) و نرخ آزاد دوم (نرخ تجاری یا صادراتی). سهمیه یارانهای از این پس تنها به یک خودرو برای هر فرد تعلق خواهد گرفت. تقریبا سه میلیون نفر مالک بیش از یک خودرو هستند و لازم است پس از فعالشدن سامانه جدید، خودروی اصلی خود را برای دریافت سهمیه ۱۵۰۰ و ۳ هزار تومانی ثبت کنند. برای سایر خودروهای تحت مالکیت این افراد، کارتهای فعلی غیرفعال میشود و کارت جدید با سهمیه ۱۶۰ لیتر بنزین ۵ هزار تومانی صادر خواهد شد. در نگاه موافقان، سهنرخی شدن بنزین راهی برای هدفمندتر کردن یارانه سوخت و نزدیک کردن قیمتها به واقعیت اقتصادی است. آنها میگویند مدل تکنرخی در شرایطی که مصرف بالاست و بخش بزرگی از یارانه به دهکهای پردرآمد میرسد، ناکارآمد است. از دید این گروه، تعیین سهمیه یارانهای برای خانوار، نرخ دوم برای مصرف مازاد و نرخ سوم برای حملونقل و فعالیتهای تجاری میتواند هم مصرف را مدیریت کند و هم امکان حمایت دقیقتر از اقشار کمدرآمد را فراهم آورد. همچنین، سهنرخی شدن میتواند بخشی از کسری بودجه ناشی از یارانه سنگین سوخت را کاهش دهد و انگیزه قاچاق را کمتر کند، زیرا قیمتها بهتدریج به نرخ واقعی نزدیک میشوند.
در مقابل، مخالفان هشدار میدهند که چندنرخی شدن هر کالای استراتژیک ـ بهویژه بنزین ـ بهطورطبیعی رانتآفرین است و زمینه فساد اداری و بازار سیاه را گسترش میدهد. آنان تاکید میکنند که حتی افزایش محدود نرخ بنزین، بهویژه در نرخهای دوم و سوم، مستقیما هزینه حملونقل را بالا میبرد و بهصورت زنجیرهای در نرخ کالاهای اساسی و خدمات ظاهر میشود. ضمن اینکه تجربههای گذشته نشان دادهاند که چندگانگی قیمت، علاوه بر پیچیدگی اجرایی، باعث بیثباتی انتظارات و تشدید تورم روانی در جامعه میشود. مخالفان همچنین معتقدند؛ دولت بدون ایجاد شفافیت مالی و اصلاح ساختار بودجه، نباید هزینههای ناکارآمدی را به مردم منتقل کند.
در نهایت، هر دوطرف میپذیرند که نظام فعلی یارانه سوخت نیازمند اصلاح است؛ با این حال اختلاف در این است که آیا سهنرخی کردن، مسیر درست برای اصلاح تدریجی و منصفانه است یا اینکه بهدلیل تبعات تورمی و شکافهای قیمتی، باید بهسمت راهکارهای سادهتر، عادلانهتر و کمهزینهتر رفت.
دولت بهدنبال منابع درآمدی است
مرتضی افقه ـ کارشناس اقتصادی: بیش از 3 دهه است که سیاستها، توصیهها و انتخابهای غلط افراد باعث شده که امروز کشورمان در شرایطی قرار بگیرد که دولت بهشدت با تنگنای منابع درآمدی مواجه باشد.
در 8 سال گذشته بعد از تشدید تحریمها، کسانی فرصتها را از دست دادند که ادعا میکردند تحریمها اثر ندارد و امروز مردم تاوان آن تفکرات غلط را میدهند. از سویی دولت درآمد ندارد و ذخایر منابع ارزی کشور بهشدت کاهش پیدا کرده و از سوی دیگر، دولت با انبوه مردمی مواجه است که در این مدت بهشدت فقیر شده و از این سیاستهای غلط آسیب دیدهاند.
متاسفانه عدهای اقتصادخوانده با بیاعتنایی به شرایط فعلی، به این سیاستهای غلط دامن میزنند و این گروه از اقتصادخواندههای طرفدار بازار آزاد، گویی متوجه نیستند که در شرایط بسیار بحرانی قرار داریم و نمیتوانیم فرمولهایی را که در شرایط عادی آن هم متناسب با کشورهای پیشرفته در جهان اعمال شده و موفق بودهاند، در این شرایط بحرانی اعمال کنیم. گویی این گروه از اقتصادخواندهها، چیزی جز نرخ را نمیشناسند و از نظر آنها هیچ متغیری جز قیمت در اقتصاد وجود ندارد که تاثیرگذار باشد.
سیاست جدید دولت درباره بنزین نیز در همین زمره است. دولت بهدنبال منابع درآمدی است و بهانه دولت برای افزایش نرخ بنزین این بوده که مصرف بنزین بالاست، بنابراین بنزین باید گران شود، اما میزان مصرف بهانه است و اساسا عوامل متعدد دیگری به افزایش مصرف بنزین دامن زدند، اما نمیدانیم چرا اقتصادخواندهها به آن عوامل توجهی ندارند و فقط نرخ را میبینند و میگویند برای اصلاح مصرف باید نرخ را افزایش دهیم. بهعبارت دیگر، بیکفایتیهای تصمیمگیریهای گذشته و بیکفایتیهای اداری را میخواهند از سفره مردم برچینند، بنابراین افزایش نرخ بنزین را در دستور کار قرار دادهاند.
بهخوبی میدانیم که افزایش نرخ بنزین به ۵ هزار تومان تاثیر چندانی برای منابع درآمدی دولت ندارد و قصد دولت صرفا این بوده که فضا را برای افزایش نرخ به ارقام بالاتر آماده کرده و در نهایت بنزین را تکنرخی کند. چندین سال است که اصرار همین اقتصادخواندهها در دولتهای قبلی و دولت فعلی بر افزایش نرخ بنزین بوده، آن هم با همین دلایل واهی که برای مثال مصرف بالاست یا قاچاق بنزین را تنها میتوان با افزایش قیمت مدیریت کرد. الان هم دولت با سهنرخی کردن بنزین قصد دارد که تنش احتمالی درباره تکنرخی کردن و افزایش دوباره نرخ بنزین را خنثی کند.
باید منتظر گرانیها در ماههای آینده باشیم
آلبرت بغزیان ـ اقتصاددان: دولت اعلام کرده است برای جلوگیری از قاچاق سوخت، اقدام به افزایش نرخ بنزین کرده یا یکی از اهداف دولت در این زمینه جلوگیری از قاچاق سوخت در کشور بوده است. از سوی دیگر، باتوجه به ارزش پول ملی، آیا واقعا افزایش نرخ یک لیتر بنزین از ۳ هزار تومان به ۵ هزار تومان بازدارندگی ایجاد میکند؟ من فکر میکنم تصمیمی که دولت در این زمینه گرفته، درباره قاچاق سوخت بازدارندگی ایجاد نمیکند. نکته مهم اینکه، اگر قرار است جلوی قاچاق سوخت را بگیریم، باید نظارت را قوی کنیم و نه اینکه نرخ بنزین را افزایش بدهیم. اتفاق دیگری که رخ خواهد داد، این است که پس از افزایش نرخ بنزین، نرخ کالاهای دیگر نیز افزایش میکند و بهعنوانمثال اگر نرخ بنزین افزایش پیدا کند، نرخ آجیل نیز افزایش پیدا میکند.
بدون تردید افزایش نرخ بنزین، باعث افزایش نرخ تورم خواهد شد. در شرایطی که اخبار مرتبط با افزایش نرخ بنزین اعلام شده، آیا در روزهای اخیر یکی از مسئولان اعلام کرده که ما تمهیداتی را برای جلوگیری از افزایش نرخ کالاهای موردنیاز مردم اعمال خواهیم کرد و اجازه نمیدهیم همراه با نرخ بنزین، نرخ کالاهای دیگر نیز افزایش پیدا کند؟ واقعیت این است که هیچکدام از مسئولان چنین صحبتی نکرده و اصلا چنین برنامهای در دستور کار دولت قرار ندارد. نکته دیگری که در این زمینه وجود دارد، این است که اگر دولت برای کاهش مصرف بنزین، نرخ آن را افزایش داده، باید به این سوال پاسخ بدهد که کدام وسیله حملونقل عمومی بهبود پیدا کرده است که باید انتظار داشت مصرف بنزین در کشور کاهش پیدا کند؟ آیا وضعیت مترو و اتوبوس شهری بهبود پیدا کرده است؟ واقعیت بیانگر این است که هیچکدام از این اتفاقات رخ نداده است. بههمین دلیل باید منتظر گرانیها در ماههای آینده باشیم. وضعیت به شکلی است که بهنظر میرسد پس از اینکه نرخ بنزین افزایش پیدا کرد، بدون اینکه مردم حس کنند نرخ همهچیز افزایش پیدا خواهد کرد. بهعنوان مثال نرخ بلیت اتوبوس ۴۰ درصد افزایش پیدا میکند و از سوی دیگر، نرخ تاکسیهای اینترنتی هم افزایش پیدا میکند. در واقع افزایش نرخ بنزین به این شکل تنها یک مسکن است که یک هفته دوام دارد. افزایش نرخ بنزین، تنها درآمد دولت را افزایش میدهد که در نهایت به دردسر بیشتر خود دولت نیز منجر خواهد شد.
اثر تورمی قابلتوجه افزایش نرخ بنزین بر جامعه
محسن حاجمحمدی ـ کارشناس اقتصادی: در دورههای گذشته، افزایش نرخ بنزین معمولا با توسعه زیرساختها یا افزایش یارانههای نقدی همراه بود که نوعی بازتوزیع درآمد را در پی داشت. اما این بار بهنظر میرسد دولت برای جبران بخشی از هزینههای خود یکی از راهکارها را، اصلاح نرخ سوخت در نظر گرفته است. براساس قانون هر سال باید درصد کمی به نرخ سوخت افزوده میشد تا از ایجاد شوک ناگهانی به جامعه جلوگیری شود، اما در سالهای اخیر این اتفاق رخ نداده است.
بهدلیل ثبات طولانی نرخ بنزین، اکنون هرگونه افزایش نرخ جدید میتواند اثر تورمی و روانی قابلتوجهی بر جامعه داشته باشد. افزایش یکباره نرخ بنزین تاثیر مستقیم بر هزینههای حملونقل دارد و موجب رشد نرخ کالاها و خدمات و در نهایت باعث کاهش قدرت خرید مردم میشود، بنابراین دهکهای پایین درآمدی، بیشترین آسیب را از این تغییر متحمل میشوند.
همچنین افزایش هزینه سوخت، واحدهای تولیدی و صنعتی را نیز با رشد هزینه حملونقل مواد اولیه روبهرو میکند که در نتیجه نرخ تمامشده کالاها بالا میرود. در ادامه افزایش هزینه تولید بر اشتغال، سرمایهگذاری و حتی صادرات اثر منفی خواهد گذاشت و در نهایت به رکود اقتصادی منجر میشود.
افزایش یکباره نرخ بنزین بر بازار سرمایه نیز تاثیر منفی دارد. افزایش هزینههای تولید موجب کاهش سودآوری شرکتهای حملونقل و صنایع وابسته میشود. کاهش سودآوری شرکتها در نهایت به افت ارزش سهام آنها و کاهش اعتماد فعالان اقتصادی منجر خواهد شد. بنابراین اصلاح نرخ بنزین زمانی نتیجهبخش خواهد بود که با برنامهریزی دقیق، سیاستهای حمایتی از تولید و حفظ قدرت خرید مردم همراه شود. در ایران باید پیش از هرگونه افزایش قیمت، زیرساختهای حملونقل عمومی تقویت و جایگاههای CNG احیا شود.
سخن پایانی
اجرای طرح سهنرخی شدن بنزین، تنها یک تغییر نرخ ساده در تابلوی دیجیتال پمپبنزینها نیست؛ این اتفاق بهمنزله آغاز یک تغییر ساختاری بزرگ در سبک زندگی، الگوی مصرف و سبد هزینههای خانوار ایرانی است. بهگفته کارشناسان، این اقدام هرچند ممکن است اثر قابلتوجهی بر مصرف و حتی قاچاق بنزین نداشته باشد؛ اما اولا با تغییر مسیر بخشی از مصارف به سمت CNG، افزایش تقاضا برای حملونقل عمومی و کاهش مصارف غیرضرور، میتواند در مصرف بنزین تغییرات هرچند کوچکی ایجاد کند. اما اثر مهمتر این اقدام، ایجاد زیرساختهای اصلاحات و مدیریت مصرف بنزین خواهد بود. بهنظر میرسد هدف سیاستگذار از اجرای این طرح، اول ایجاد قانونی برای قیمتگذاری شناور بنزین و عادتدهی مردم به آن و دوم فراهم کردن زمینه جمعآوری دادههای دقیقتر از کارت سوخت شخصی برای سیاستگذاریهای مبتنی بر اطلاعات دقیقتر و پیچیدهتر است.