از الزامات قانونی تا موانع بیشمار
با وجود اینکه حدود ۳۷ درصد برق تولیدی کشور توسط صنایع مصرف میشود، ورود جدی این بخش به عرصه تولید برق، بهویژه از مسیر نیروگاههای تجدیدپذیر، همچنان با اماواگرهای فراوانی روبهروست. بهدنبال ارائه راهکارهایی برای رفع کمبود برق و سهمیهبندی آن، ظرفیت بالای ایران برای توسعه انرژیهای پاک بارها مورد تأکید قرار گرفته، اما نبود سرمایهگذاری کافی، فناوریهای نوین و قیمت بالای احداث نیروگاهها از یکسو و مشکلات متعدد تولیدکنندگان در بخشهای گوناگون از سوی دیگر، انگیزه و توان صنایع را برای ورود به این حوزه کاهش داده است. دولت چهاردهم با هدف رفع ناترازی برق، توسعه تجدیدپذیرها را در دستور کار قرار داده و هدفگذاری ۳۰ هزار مگاواتی تا ۵ سال آینده را دنبال میکند؛ با این حال، سهم صنایع از این حرکت بزرگ، بسیار محدود بوده است. طبق قانون، صنایع انرژیبر تا پایان ۱۴۰۴ باید ۱۰ هزار مگاوات نیروگاه احداث کنند، اما به گفته کارشناسان و فعالان این حوزه، تاکنون تنها بخش بسیار اندکی از این تعهد محقق شده و بخش کمی هم امکان تحقق دارد. حال پرسش این است که چرا صنایع در حالی که به وضعیت بحرانی و تعطیلی ناشی از عدمتامین برق نزدیک میشوند، اما رغبت چندانی برای ورود به عرصه تولید برق ندارند؟ صمت در این گزارش نظر کارشناسان و فعالان حوزه صنعت را در اینباره جویا شده که در ادامه میخوانید.

چشمانتظار اراده جدی از سوی دولت هستیم
آرمان خالقی، دبیرکل خانه صنعت، معدن و تجارت ایران درباره دلایل بیانگیره بودن اغلب صنایع برای ورود به عرصه تولید برق و ایجاد نیروگاههای تجدیدپذیر به صمت گفت: جدا از مشکل کمبود برق، در طراحی استاندارد واحدهای صنعتی، معمولا پیشبینیهای لازم برای تامین برق اضطراری با استفاده از ژنراتورهای مولد برق در نظر گرفته میشود. در این میان متأسفانه سالهاست بسیاری از واحدها بهدلیل هزینههای اضافی، این گزینه را نادیده میگیرند. در شرایط کنونی، واحدهای صنعتی کشور در کنار مشکلات متعددی که دارند با چالش جدی در زمینه تامین برق نیز روبهرو هستند. کمبود برق که بهطور مستقیم بر تولید و بهرهوری صنایع تاثیر گذاشته، بیش از هر عاملی ناشی از سوءمدیریت و کمبود زیرساختهای انرژی است. در این شرایط واحدهای صنعتی باید خودشان به فکر خودشان باشند و راهکارهایی برای کاهش آسیبهای ناشی از کمبود برق را دنبال کنند. یکی از راهکارهای مؤثر، سرمایهگذاری در تأسیسات تولید انرژی است. به عنوان مثال، واحدهایی که میتوانند با همکاری یکدیگر در قالب کنسرسیوم نیروگاههای کوچک مقیاس ایجاد کنند، میتوانند در یک ابعاد اقتصادی برق تولید کنند و بخشی از نیاز خود را تامین کنند. این نیروگاهها میتوانند از انواع مختلفی نظیر خورشیدی، بادی یا حتی حرارتی باشند. در این میان، برای واحدهایی که در فرآیند تولید خود حرارت زیادی تولید میکنند، تبدیل حرارت زائد به انرژی الکتریکی میتواند یک گزینه اقتصادی و کارآمد در قالب یک نیروگاه کوچک مقیاس باشد.
صنعت در نقطه بحرانی
دبیرکل خانه صنعت، معدن و تجارت ایران ادامه داد: ورود صنایع به عرصه تولید برق نیازمند برنامهریزی دقیق و توجیه اقتصادی است. راهاندازی یک مزرعه خورشیدی صرفا با تامین پنلهای خورشیدی محقق نمیشود و نیازمند بررسی زیرساختها و فراهمسازی بخشهایی مختلفی است. ضمن اینکه تامین برق با پنلهای خورشیدی در بام محدود بوده و در نهایت بتواند برق مورد نیاز برای روشنایی صنایع را تامین کند. بسیاری از صنایع هر چند در حال زیان هستند، اما چون به نقطه بحران جدی و تعطیلی نرسیدهاند، هنوز تمایلی به سرمایهگذاری در تولید برق ندارند. البته صنایع به نقطه بحرانی بسیار نزدیک شدهاند و با احتساب قطعی دو روز در هفته و تعطیلی یک شیفت کاری در برخی شهرکهای صنعتی و تعطیلات رسمی عملا ۱۴ روز از ماه تولید تعطیل است و ضربه بزرگی به صنعتگر وارد میکند و به شدت بر سودآوری و توانایی پرداخت هزینههای جاری آنها تاثیر میگذارد.
حمایت ویژه در شرایط ویژه
خالقی خاطرنشان کرد: سرمایهگذاری در تولید برق جزو سرمایهگذاریهای سنگین است و واحد صنعتی هم باید توان مالی کافی داشته باشد تا بتواند به این عرصه ورود کند. از طرفی تولیدکننده امکان استفاده از ژنراتور را ندارد، چون سوخت گازوئیل به اندازه کافی در اختیار او قرار نمیگیرد و گاها بابت خرید سوخت مازاد به عنوان قاچاقچی با او برخورد میشود. از سویی هم کمبود گاز داریم و از این طریق هم نمیتواند انرژی مورد نیاز خود را تامین کند. در نهایت موضوع استفاده از انرژی خورشیدی مطرح میشود. در اینجا هم اولا تولید سلولهای خورشیدی در داخل کفاف نیاز ما را نمیدهد و در این بخش هنوز در لبه تکنولوژی قرار نداریم. بهرهوری تولید سلولهای خورشیدی داخلی پایین بوده و نیازمند تزریق فناوری و نوآوری است. در کنار تمام اینها، فرآیند دریافت مجوز برای ایجاد نیروگاههای خورشیدی با بروکراسی سنگین و زمانبر مواجه است که مانع از جذب سرمایهگذاران میشود. در شرایط بحرانی این بروکراسی اسفبار معنایی ندارد و پذیرفته نیست. در شرایط بحرانی باید پاسخگوییها سریع و در کوتاهترین زمان و با کمترین هزینه ممکن باشد تا سرمایهگذار در این بخش به کمک دولت بیاید. در این شرایط سرمایهگذار باید تشویق شود یا دستکم در یک بروکراسی پیچیده از دادن مجوز تا صف ارز و... تنبیه نشود. دولت باید با ارائه مشوقها و تسهیلات ویژه، جذابیت بیشتری برای سرمایهگذاران ایجاد کند. این جذابیت باید فراتر از سیاستهای حمایتی معمول باشد و بهطورجدی در شرایط بحرانی کنونی به کار گرفته شود. به عنوان مثال، ایجاد خطوط ویژه برای متقاضیان پروژههای انرژی و کاهش زمان پاسخگویی به درخواستها میتواند تاثیر بسزایی در جذب سرمایهگذاران داشته باشد. همچنین، تسهیل فرآیندهای مربوط به ثبت سفارش و واردات تجهیزات لازم برای تولید انرژی میتواند به افزایش سرعت اجرای پروژهها کمک کند.
سیاستهایی که خوب است اما کافی نیست
کارشناس حوزه صنعت درباره سیاستهای حمایتی دولت با اشاره به اینکه این سیاستها خوب است، اما کافی نیست، خاطرنشان کرد: در شرایط ویژهای که فرصتهای شغلی به شدت تهدید میشود باید سیاستهای حمایتی دولت هم متناسب با این شرایط باشد دولت باید بیشتر از این و فراتر از این مشوقها پای کار باشد.
دبیرکل خانه صنعت، معدن و تجارت ایران در پایان با تاکید بر اینکه بهدنبال اراده جدی از سوی دولت هستیم، اظهار کرد: دولت در کنار مشوقها و تسهیل مسیر باید بهطور جدی به مسئله بهرهوری انرژی توجه کند. در این روند تشویق به تغییر رفتار و الگوی مصرف انرژی از اهمیت بالایی برخوردار است. دولت میتواند با ارائه مشوقهایی برای تغییر تجهیزات حرارتی بهویژه در صنایع پرمصرف، عایقبندی ساختمانها و کاهش مصرف انرژی در خانوارها، به کاهش مصرف کلی انرژی کشور کمک کند.
صنعت برای تولید برق توان مالی ندارد
علیرضا هاشمی، عضو هیات مدیره خانه صنعت و معدن استان قم و رئیس انجمن برق و انرژی با اشاره به اینکه صنایع ناچارند به سمت تولید برق بروند به صمت اظهار کرد: صنعتگران و سرمایهگذاران در حال حاضر با دو گزینه اصلی مواجه هستند: یا باید به روشهای قدیمی و ناکارآمد مانند استفاده از دیزلژنراتورها روی آورند که خود مشکلات زیستمحیطی و هزینههای بالای سوخت را به همراه دارد، یا باید سرمایهگذاری در نیروگاههای خورشیدی را آغاز کنند. اینکه عنوان میشود صنایع به دلیل ارزانی برق و یارانه این بخش به سمت تولید برق نمیروند، صدرصد اشتباه است. صنایع در حال حاضر برای اینکه تعطیل نشوند مجبور شدهاند هزینههای سنگین، اما موقتی را صرف کنند تا با گذشت زمان بودجهای برای آنها پیشبینی شود و بتوانند نیروگاههای خورشیدی را احداث کنند. اگرچه سرمایهگذاری اولیه در این حوزه سنگین است، اما در بلندمدت، با توجه به عمر مفید ۴۰ ساله نیروگاههای خورشیدی، این انتخاب میتواند برای صنعتگران منطقی و بهصرفه باشد.
کمبود نقدینگی چالش بزرگ صنعت
هاشمی افزود: صنعتگری که مشکل کمبود نقدینگی دارد آیا میتواند سرمایه سنگینی برای ایجاد نیروگاه اختصاص دهد؟ بسیاری از صنعتگران بهدلیل عدمدسترسی به تسهیلات مالی و حمایتهای دولتی، از سرمایهگذاری در این حوزه منصرف میشوند. پس دلیل اصلی اینکه صنایع نمیتوانند به عرصه تولید برق از نیروگاههای خورشیدی ورود کنند، نداشتن سرمایه در گردش و حمایت نشدن است. تولید و تامین برق در تعهد دولت است و اگر قرار است صنایع به کمک دولت بیایند باید دولت هم حمایت کند، تسهیلات بدهد و مشوقهایی برای آنها در نظر بگیرد. در این راستا به دولت دو پیشنهاد دادهایم یا تسهیلات کافی در اختیار صنایع قرار دهند یا اینکه خواب سرمایه را به آنها پرداخت کند. اما متاسفانه هیچکدام از این پیشنهادات از سوی دولت پذیرفته نشد. واقعیت این است که در سیاستهای حمایتی ما ضعف جدی داریم که مانع جذب سرمایه به صنعت برق میشود. این در حالی است که زیرساخت بسیار خوبی داریم و از طرفی هم بخش خصوصی به این درک رسیده که هیچ راهکار دیگری بهجز انرژیهای تجدیدپذیر و بهویژه ایجاد نیروگاههای خورشیدی برای تامین انرژی و عبور از بحران کمبود برق نداریم.
دولت رقیب بخش خصوصی میشود
هاشمی با تاکید براینکه تولید ۱۰ هزار مگاوات برق توسط صنایع تا پایان ۱۴۰۴ امکان تحقق ندارد، افزود: در این بخش مشکل اصلی کسری بودجه است. در کنار اینها ورود دولت به بحث واردات تجهیزات نیروگاهی بر مشکلات این بخش افزوده است. وقتی دولت رقیب سرمایهگذار بخش خصوصی میشود، سرمایهگذاری جذابیتی برای بخش خصوصی ندارد. کمکم باید منتظر این باشیم که همه صنایع ملزم شوند خودشان برق خودشان را خودشان تامین کنند. همه صنایع توان تولید برق ندارند و در نهایت هم تا جایی پیش میرود که دولت برق را با قیمت بسیار گزافی به صنایع بدهد. متأسفانه، در حال حاضر برخی از تصمیمگیرندگان تنها به مسائل روزمره و تک بعدی نگاه میکنند و توجهی به پیامدهای بلندمدت تصمیمات خود ندارند. این رویکرد نه تنها به بحرانها دامن میزند، بلکه میتواند پیامدهای ناگواری به همراه داشته باشد. نیاز است که همگان، چه دولتی و چه غیردولتی، عزم خود را جزم کنند و به سمت استفاده از منابع انرژی تجدیدپذیر حرکت کنند. در شرایط کنونی که صنایع کشور با چالشهای جدی در تامین انرژی مواجهاند، عدم دسترسی به سوخت کافی و پایدار، باعث شده تا بسیاری از واحدهای تولیدی بهویژه در بخشهای سیمان و فولاد، فعالیتهای خود را به شدت کاهش دهند. این وضعیت نه تنها بر عملکرد خود صنایع تاثیر منفی گذاشته بلکه به تبع آن، آثار گستردهای روی صنایع دیگر و همچنین بر معیشت مردم دارد. افزایش مالیاتها و فشارهای اقتصادی ناشی از این مشکلات، به بحرانهای بیشتری دامن میزند و در نهایت به نارضایتی عمومی منجر میشود. عضو هیات مدیره خانه صنعت و معدن استان قم در پایان تاکید کرد: متاسفانه در ارائه راهکارها، کل این بحران در یک زنجیره منسجم دیده نمیشود و همین باعث شده این بحران پیچیدهتر شود. در نهایت با توجه به چالشهای فعلی و نیاز مبرم کشور به تامین انرژی پایدار، سرمایهگذاری در نیروگاههای خورشیدی و دیگر منابع تجدیدپذیر ضروری است. اگرچه مسیر پیش رو ممکن است دشوار باشد، اما با همکاری و حمایت مناسب از سوی دولت و بخش خصوصی باید بر این چالشها غلبه کرد و کشور عزیزمان را از این بحران نجات داد.
سخن پایانی
برخلاف تصور رایج که برق یارانهای را یکی از مهمترین دلایل عدمورود صنایع به عرصه تولید برق میداند، واقعیت پیچیدهتر است و عوامل متعددی در این مسئله نقش دارند. قیمت یارانهای برق شاید تا حدی انگیزه اقتصادی سرمایهگذاری در احداث نیروگاههای تجدیدپذیر یا دیگر انواع نیروگاهها را کاهش داده، اما تنها دلیل نیست. صنایع کشور با مشکلات جدی دیگری مانند کمبود نقدینگی، بحران بازار، دشواری تامین مواد اولیه و نیروی کار و همچنین قطعیهای مکرر برق مواجه هستند که شرایط را برای سرمایهگذاری در تولید برق بسیار سخت کرده است. بسیاری از واحدهای کوچک و متوسط حتی توان مالی خرید ژنراتورهای اضطراری یا سرمایهگذاری اولیه برای احداث نیروگاه را ندارند و زیانهای ناشی از قطعیهای طولانیمدت برق، فشار مالی آنها را تشدید کرده است. علاوه بر این، به گفته کارشناسان اگرچه صنایع تا حدودی به این درک رسیدهاند که باید خود در تولید و تامین برق ورود کنند، اما نبود حمایتهای مالی کافی، تأخیر در پرداخت مطالبات نیروگاههای خصوصی و نبود درآمد پایدار برای سرمایهگذاران، انگیزه صنایع را برای ورود به این حوزه کاهش داده است.