در گفت و گوی صمت با «پدر عابر بانک ایران» مطرح شد

روایتی جذاب از انقلاب بانکی

در میان فراز و نشیب‌های نظام بانکداری کشور، ورود دستگاه‌های خودپرداز نقطه عطفی است .

روایتی جذاب از انقلاب  بانکی

نخستین ماشین عملیات بانکی که با وسواس و احتیاط در دسترس عموم مردم قرار گرفت و بعدها بخش اعظم فعالیت‌های بانکی مشتریان بانک را عهده‌دار شد. دستگاه خودپرداز که بعدها فرهنگستان زبان و ادب فارسی با پیشنهاد واژه «عابربانک» برای آن موافقت کرد و واژه عابربانک در کنار دستگاه‌هایی که در پیاده‌روها و مراکز خرید نصب می‌شدند، رایج شد. ابزاری که زیرساخت بانکداری الکترونیک را متحول کرد و مبنای نظام نوین بانکداری قرار گرفت. اما نخستین دستگاه‌هایی که با عنوان (ATM) وارد کشور شدند، چطور توانستند از میان قوانین سفت و سخت نظام بانکداری عبور کنند و در فضای رکود اقتصادی دهه ۷۰ و پس از انقلاب اسلامی، جای خود را در میان شبکه بانکی کشور بیابند. اما ورود نخستین تکنولوژی‌ها و علوم کامپیوتری به کشور همیشه متولی و بانیانی داشته که وظیفه اصلی معرفی، نصب، راه‌اندازی و حتی در طی کردن مراحل قانونی نقش داشته‌اند. سعید عسگری انارکی، معروف به پدر عابر بانک‌ها و مدیر انفورماتیک ۵ بانک مهم کشور در دهه‌های ۷۰ و ۸۰ بوده است؛ فردی که در تاریخچه بانکداری الکترونیک کشور و ورود نخستین دستگاه‌های خودپرداز به کشور نقش مهم و اثرگذاری داشته است. صمت با او گفت‌وگویی داشته که در ادامه می‌خوانید.

شرحی از پیشینه ورود دستگاه‌های خودپرداز به کشور را بگویید، برای راه‌اندازی این دستگاه‌ها با چه چالش‌هایی مواجه بودید؟

در سال ۱۳۷۰ تعدادی دستگاه خودپرداز از سوی شرکت ایران ارقام برای بانک ملت وارد کشور شد. آن زمان ۳۷درصد سهام شرکت ایران ارقام که قبل از انقلاب شاخه‌ای از یک شرکت امریکایی بود، متعلق به بانک ملت بود که بعد از انقلاب این شرکت فعالیتش متوقف و مصادره شد.

این شرکت آن زمان از مدیرعامل وقت بانک سپه درخواست کرد تا ۱۲ دستگاه خودپرداز واردشده به کشور را وارد فعالیت‌های بانکی خود کنند. من آن زمان به‌عنوان مدیر انفورماتیک، مسئول نصب و راه‌اندازی آن چند دستگاه خودپرداز شدم. اما در ابتدای راه، نامناسب بودن بسترهای زیرساختی مشکلات بسیاری ایجاد می‌کرد. نخستین مشکل ما شبکه خطوط ارتباطی بود. شرکت مخابرات به‌دلیل نداشتن دانش و تجربه به‌منظور دریافت خطوط ارتباطی با ما همکاری نمی‌کرد.

آن زمان بانک سپه از خطوط ویژه‌ای برخوردار بود که قبل از انقلاب، شاه از طریق آن، خطوط ارتباط مستقیم با شعب بانک سپه برقرار می‌کرد. بعد از انقلاب این خطوط مسدود شده بودند و من با استفاده از دانشی که در زمینه الکترونیک داشتم، تصمیم گرفتم از همان خطوط برای راه‌اندازی آن تعداد ۱۲دستگاه خودپرداز استفاده کنم. تعدادی از دستگاه‌ها در تهران و 2 دستگاه در مشهد و یک دستگاه هم در اصفهان نصب شد و از همین خطوط با سرعت ۲هزار و۴۰۰بیت در ثانیه استفاده کردیم. دستگاه‌ها در مدت ۴ ماه به‌واسطه یک سرور مرکزی راه‌اندازی شدند. این دستگاه‌های خودپرداز از طریق خطوط مخابراتی به مرکز وصل ‌شدند که انعکاس بسیار خوبی هم در کشور داشت.

دستگاه‌ها را از چه شرکت و کشوری وارد کرده بودید؟

این دستگاه‌ها متعلق به شرکت NCR بود. شرکت ایران ارقام در سال ۱۳۳۵ فعالیت خود را با اخذ نمایندگی انحصاری از شرکت NCR آغاز کرد. مالکیت شرکت «ان‌سی‌آر ایران» بعد از انقلاب به دولت جمهوری اسلامی ایران واگذار شد و نام شرکت به «خدمات دستگاه‌های محاسباتی ایران ارقام» و بعد به «ایران ارقام» تغییر یافت. ارائه نخستین خودپرداز به بازار ایران یکی از افتخارات این شرکت است. NCR یک شرکت بزرگ تاسیسات بانکی است که این دستگاه‌ها را از آن شرکت و از کشور امریکا وارد کردند. تا حدود سال ۸۰ دستگاه‌هایی که خریداری می‌شد، از همین شرکت NCR بود.

ایده اولیه ورود این دستگاه‌ها از سوی کدام بانک یا ارگان بود؟

این دستگاه‌ها را برای بانک ملت وارد کرده بودند، پیش از ما بانک تجارت هم، ۲۰ دستگاه از نوع امریکایی این خودپردازها را از شرکت NCR وارد کرده بود. البته آنها نتوانستند این خودپردازها را به دلایلی راه‌اندازی کنند و نخستین بانکی که برای نخستین‌بار موفق به راه‌اندازی این دستگاه‌ها و انتشار کارت عابربانک برای مردم شد، بانک سپه بود. من آن زمان مدیر انفورماتیک ماشین‌های محاسب بودم.

به‌طورکلی من مدیر انفورماتیک ۵ بانک بودم که نخستین بانک، بانک سپه بود که از سال ۶۶ تا ۷۳ در آن بانک مشغول بودم و از همان‌جا هم، سیستم‌های خودپرداز را راه‌اندازی کردیم. البته حساب جاری طلایی که یک حساب متمرکز بود را هم راه‌اندازی کردیم.

در ابتدا تصور می‌کردید راه‌اندازی آن ۱۲ دستگاه منجر به انقلاب و تحولی در نظام بانکداری کشور شود؟

بله، با روند آشنا بودم. با اینکه آن زمان اوایل انقلاب اسلامی بود و بسیاری از مراکز کامپیوتری را تعطیل کرده بودند. سال ۶۶ که وارد بانک سپه شدیم، مخالفت‌های بسیاری وجود داشت. به این دلیل که بسیاری از شرکت‌های کامپیوتری و علوم مبتنی بر کامپیوتر خاستگاهش غرب و به‌ویژه امریکا بود و آن زمان مخالفت‌های بسیاری وجود داشت، اما مطمئن بودم که دانش فنی جای خود را خواهد گشود. اگرچه آن زمان عابربانک کاربرد رایجی نداشت و به‌مرور توانست وارد امور بانکداری شود و در دسترس همه مردم قرار گیرد.

واژه عابربانک چطور وارد ادبیات بانکداری کشور شد؟

در سال ۷۲ بحث بر سر این بود که نام این دستگاه را چه بگذاریم. واژه عابربانک را هم ابتدا بانک سپه ابداع و بعد فرهنگستان زبان و ادب فارسی آن را تایید کرد. نکته مهم در دستگاه عابربانک این بود که در سال راه‌اندازی آن، هیات‌مدیره گزارشی تهیه کرد که شامل دستورالعمل و نحوه کار مردم با این دستگاه‌ها بود. سقف مبلغ برداشت از دستگاه خودپرداز هم آن زمان و در ابتدا ۳۰ هزار تومان بود، باتوجه به اینکه در سال ۷۰ بزرگ‌تر از اسکناس 2 هزار تومانی نداشتیم.

هیات‌مدیره آن زمان به اداره حقوقی رفت و رئیس اداره حقوقی آن زمان گفتند، نصب این دستگاه‌ها خلاف مقررات بانکداری است و نمی‌توان چنین کاری کرد. آن زمان اگر می‌خواستید از حساب‌ها و سپرده‌های حضوری حتی یک ریال هم بگیرید، باید به شعبه می‌رفتید و سند امضا می‌کردید و از طریق سپرده‌های دیداری و حضوری، انتقال و دریافت پول انجام می‌شد. قوانین تجارت الکترونیک وجود نداشت و اداره حقوقی از نظر امنیت عملیات بانکداری به این دستگاه‌ها ایراد می‌گرفت.

برای تحقق چنین اتفاقی، هیات‌مدیره باید خطاب به اداره دارایی گزارشی می‌نوشت تا لایحه‌ای تنظیم شود و بعد از ارسال به وزیر وقت اقتصاد به امضای هیات‌دولت برسد تا طرح وارد مجلس شود. در مجلس هم باید مطرح می‌شد که با یک رمز ۱۴رقمی می‌توان عملیات بانکی انجام داد و مجلس بعد از تصویب باید لایحه را به شورای نگهبان می‌فرستاد و آنجا هم به احتمال زیاد با لایحه مخالفت می‌کردند.

از این‌رو در ابتدا قانونی کردن نصب این دستگاه‌ها می‌توانست یک روند فرسایشی و چندساله باشد که من با ایجاد تغییراتی در گزارش هیات‌مدیره که اطمینان می‌داد بعد از شناسایی فرد می‌تواند از دستگاه پول دریافت کند، توانستیم آن چند دستگاه را نصب کنیم. اگرچه تبعات حقوقی آن برعهده شخص من افتاد و در دادگاه انقلاب هم مجبور به پاسخگویی شدم.

اما همین موضوع باعث شد هیات‌مدیره این گزارش را تایید کند و دستگاه‌ها راه‌اندازی شدند. ما مانع تکنولوژیک را حل کرده بودیم و آیین‌نامه‌های مربوط به عابربانک را مجبور شدیم از راه‌های میانبر استفاده کنیم.

 سیستم بانکی اصولا در رابطه با تغییرات بسیار با احتیاط عمل می‌کند و من به این دلیل که از بیرون بدنه بانک وارد این فرآیند شده بودم، توانستم با پافشاری مسائل آیین‌نامه‌ای ورود عابربانک و راه‌اندازی آن را تسهیل کنم.

شما یک‌بار سهم بسیاری در ورود تکنولوژی به صنعت بانکداری کشور داشته‌اید. در حال‌ حاضر هم سیاست‌گذار بانکی در برابر ورود برخی محصولات نوین بانکداری مانند پول دیجیتال مقاومت می‌کند. ارزیابی شما از این نوع برخوردهای سیاست‌گذار پولی و بانکی چیست؟

نظام بانکداری ما دولتی است و جز چند بانک خصوصی نداریم. دولت مدیریت این بانک‌ها را برعهده دارد و از این‌رو سیستم بانکی ما هم محافظه‌کارانه و بااحتیاط رفتار می‌کند. در چنین سیستم بانکداری کلیت ساختار خلاف و علیه تحولات رفتار می‌کند. به‌عنوان‌مثال من در بانک مسکن مدیر انفورماتیک بودم و آنجا در راه‌اندازی دستگاه خود دریافت بر سر اندازه‌های اسکناس و سایر استانداردهای امنیتی مانند رنگ اسکناس به مشکل خوردیم. دستگاه‌ها به‌دلیل سیستم امنیتی که داشتند، برخی اسکناس‌ها را ریجکت و به‌اصطلاح از دستگاه بیرون می‌انداختند. در دهه 70 حتی درباره رنگ اسکناس و امنیت کاغذهای اسکناس مشکل داشتیم. آن زمان هرچه درخواست کردیم تا در رنگ و کاغذ اسکناس‌ها اصلاحاتی صورت گیرد، اهمیتی ندادند و ما مجبور شدیم امنیت دستگاه‌های خوددریافت را پایین بیاوریم تا تمامی اسکناس‌ها را بپذیرد. این نمونه نشان می‌دهد که ساختار نظام بانکداری ما همیشه خلاف تحول رفتار می‌کند.

ما در ورود دستگاه‌های خودپرداز مجبور شدیم به‌دلیل اختلاف اسکناس‌های موجود در کشور با استانداردهای امنیتی دستگاه‌ها، نوعی بومی‌سازی در دستگاه انجام دهیم. این نوع اختلافات همیشه بر سر ورود دانش جدید به کشور وجود داشته و نظام بانکداری ما هم از این مخالفت‌ها بی‌نصیب نبوده است.

 تاریخچه بانکداری الکترونیک

در اواخر دهه ۱۳۶۰ بانک‌های کشور به سیستم اتوماسیون عملیات بانکی و رایانه‌ای کردن ارتباطات خود توجه نشان دادند. حرکت به‌سمت بانکداری الکترونیک از اوایل دهه ۷۰ آغاز شد و پس از آن کارت‌های اعتباری، خودپردازها، سیستم‌های گویا و... وارد خدمات نوین بانکی شد. سیستم شتاب یا شبکه تبادل اطلاعات بین بانکی نیز در سال ۱۳۸۱ ایجاد شد.

بانکداری الکترونیک در ایران نیز با استفاده از کامپیوتر به‌منظور ثبت پردازش اطلاعات مشتریان در اواخر دهه ۶۰ شروع شد و در دهه ۷۰، کارت‌های اعتباری و خودپردازها وارد این سیستم شدند. پیش از این افراد از حساب‌های دفترچه‌ای برای مدیریت دارایی خود استفاده می‌کردند که خارج از شعبه بانک کاربرد دیگری نداشت. بعد از شروع فعالیت کارت‌های اعتباری و تمایل مردم به استفاده از آنها، در دهه ۸۰ سیستم تبادل اطلاعات بین‌بانکی یا همان شتاب راه‌اندازی شد و امور بانکی را برای کاربران راحت‌تر کرد.  در دهه ۸۰ کاربران با افتتاح حساب در بانک‌های ملی و صادرات، کارت‌های عضو شتاب دریافت می‌کردند. خلاف زمانی که حساب دفترچه‌ای وجود داشت و مدیریت حساب تنها با مراجعه به شعبه افتتاح‌کننده حساب امکان‌پذیر بود، کاربران با کمک سیستم شتاب، بسیاری از امور خود را با دستگاه‌های خودپرداز انجام می‌دادند. خدمات بانکداری الکترونیک در ایران با بسیاری از کشورها متفاوت است، از این بابت که به‌دلیل تحریم‌ها، امکان تبادلات مالی با سایر کشورها برای مردم امکان‌پذیر نیست. اما باوجود تمام موانعی که در سیستم بانکداری وجود دارد، نمی‌توان پیشرفت‌های بانکداری الکترونیک را در ایران  نادیده گرفت. در دوران شیوع کرونا، بیشتر از هر زمانی مردم ایران به‌سمت استفاده هرچه بیشتر از اینترنت رفتند و از آنجایی که محیط‌های پرتردد مانند بانک، امکان درگیری با ویروس کرونا را افزایش می‌داد، مردم ترجیح می‌دادند تا امور بانکی خود را با موبایل انجام دهند.

استفاده از همراه‌بانک و اپلیکیشن‌های پرداخت آنلاین با خدماتی مانند انتقال پول، پرداخت قبوض و خرید آنلاین بین مردم رواج یافت و تمایل هرچه بیشتر کاربران به انجام امور به‌صورت دیجیتال، خدماتی مانند صدور چک و سفته، دریافت وام و موارد این‌چنینی را به فضای دیجیتال فراخواند.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین