بررسی اقتصاد نشر به مناسبت روز ملی کتاب و کتابخوانی

نامهربانی روزگار با یار مهربان

چند سالی است که تاسیس کتابفروشی به‌معنای اختصاصی آن، رفته رفته رنگ می‌بازد. بیشتر کتابفروشی‌هایی که تقریبا سرپا مانده‌اند، در کنار کتاب به فروش لوازم‌تحریر و گاه اکسسوری و صنایع‌دستی روی آورده‌اند. در گذشته بسیاری از کتابفروشی‌ها درآمد خوبی از فعالیت خود داشتند، اما اکنون ورق برگشته و ظاهرا مطالعه جای خوبی در بین مردم جامعه ندارد. شاید حضور این گوشی‌های همه‌چیزدان باعث شده یار مهربان را فراموش کنیم و به سراغ بازی‌ها یا اپلیکیشن‌های مختلف برویم. قسمت پرغصه قصه یار مهربان این است که با قدم‌زدن در خیابان انقلاب و در مقابل دانشگاه تهران که محل گذر افراد تحصیلکرده و کتابخوان‌ها است، تعداد کتابفروشی‌های عمومی بسیار کم شده و کتابفروشی‌های موجود بیشتر کتاب‌های درسی و کمک‌درسی و آموزشی عرضه می‌کنند. گران شدن کاغذ و مواد اولیه چاپ، هزینه تمام‌شده تولید و چاپ کتاب را به‌شدت افزایش داده و گرانی کتاب منجر به کاهش فروش آن در بازار شده است. صمت در این گزارش به‌مناسبت ۲۴ آبان، روز ملی کتاب و کتابخوانی و کتابدار به بررسی مشکلات صنف کتابفروشی‌ها پرداخته است.

نامهربانی روزگار با یار مهربان

پشت پرده کتاب‌های قاچاق

کاوه پرهام، فعال حوزه نشر و چاپ درباره تاثیر نرخ کاغذ بر چاپ کتاب به صمت گفت: باتوجه به واردات کاغذ که با ارز انجام می‌شود، هنگامی که شاهد اوج‌گیری یا فرونشست نرخ دلار هستیم، نرخ کاغذ نیز تغییر می‌کند.

در یکی دو سال اخیر هر بند کاغذ با افزایش نرخ چشمگیری مواجه شده که در نهایت منجر به افزایش نرخ تمام‌شده کتاب می‌شود. منظور از «بند کاغذ» مقداری از ورق‌های کاغذ در اندازه و کیفیت یکسان است. سازمان‌های بین‌المللی استاندارد هر بند کاغذ را ۵۰۰ ورق کاغذ مشابه تعریف می‌کنند.

وی با اشاره به کاهش تقاضا برای خرید کتاب در سال‌های اخیر بیان کرد: در سال‌های اخیر کشور درگیر مشکلات اقتصادی است و اقتصاد حوره نشر نیز از این قاعده مستثنا نیست. در اصل کاهش قدرت خرید در سال‌های اخیر موجب حذف محصولات فرهنگی شامل کتاب، فیلم و... از سبد هزینه‌ای خانوار شد. از قدیم این مثل گفته می‌شد که شخصی که کتابخوان است، پول زیادی ندارد و شخصی که پولدار است، کتاب نمی‌خواند.

تخفیف‌های عجیب، عامل کسادی بازار

این فعال حوزه نشر و چاپ باتوجه به تعطیلی برخی از کتابفروشی‌های خیابان انقلاب اظهار کرد: برخی از کتابفروشی‌های خیابان انقلاب تهران به‌دلیل مشکلات اقتصادی کار خود را تعطیل کردند. همچنین یکسری از کتابفروشی‌های میدان انقلاب تا چهارراه ولیعصر به کافه‌کتاب، فست‌فودی و اغذیه‌فروشی تبدیل شده‌اند. با ادامه شرایط بد اقتصادی ممکن است تا ۵ سال آینده تنها برخی از کتابفروشی‌های قدیمی بمانند و باقی آنها تغییر کاربری داده یا مغازه خود را اجاره بدهند. وی درباره فروش اینترنتی کتاب بیان کرد: فروش اینترنتی کتاب بسیار تاثیرگذار است، اما به‌شرط اینکه سایت‌های فروش معتبر باشند. از سوی دیگر تخفیف‌های عجیب برخی از سایت‌های فروش اینترنتی موجب کاهش فروش کتاب در کتابفروشی‌های فیزیکی می‌شود. تخفیف یک پیشنهاد خوب و تاثیرگذار برای فروش است، اما نباید دلبخواهی و بازارشکن باشد.

پرهام با اشاره به سرانه مطالعه پایین کشور افزود: سرانه مطالعه پایین در کشور یک درد قدیمی است و هیچ ارتباطی به شرایط اقتصادی ندارد. در اصل اهل کتاب و کتابخوان کم است. این موضوع ریشه فرهنگی دارد.

وی در بیان راهکارهایی برای تشویق مردم به کتابخوانی اظهار کرد: راهکار رفع این مشکل می‌تواند انتخاب کتاب‌های خوب برای مدارس، مراکز فرهنگی و مساجد باشد. فرهنگ‌سازی در مدارس و مراکز آموزشی نیز می‌تواند راهکاری دیگر باشد. اهدای بن خرید کتاب به اساتید و دانشجویان نیز راهکاری موثر است که از سال ۹۶ به بعد قطع و بودجه‌های خرید کتاب قشر فرهنگی و دانشجو کمتر شده است.

این فعال حوزه نشر و چاپ درباره مشکلات صنف کتابفروشان گفت: مشکل اصلی صنف کتابفروشان کمبود نقدینگی است. کمبود مشتری و قیمت‌های بالای مقوا و کاغذ و همچنین نبود انسجام میان اعضای صنف از دیگر مشکلات صنف کتابفروشان است. قاچاق کتاب و کپی‌های غیرمجاز کتاب‌های پرفروش نیز از دیگر مشکلاتی است که فعالان رسمی این عرصه را آزار می‌دهد. چرا هیچ کس جلوی قاچاقچیان کتاب را نمی‌گیرد؟ پشت پرده این کتاب‌های قاچاق چه کسی است؟

چشم‌انداز صنعت چاپ و نشر

هادی حسینی‌نژاد، کارشناس حوزه نشر درباره وضعیت فعلی صنعت نشر به صمت گفت: باید این واقعیت را پذیرفت که باوجود اینکه محصول مراکز نشر محصولی فرهنگی تعریف می‌شود، این مراکز بنگاه‌هایی اقتصادی هستند و باید درآمد داشته باشند. مراکز نشر به‌عنوان بنگاه‌های اقتصادی فعال در صنعت نشر کشور مانند تمام بنگاه‌ها که تولید محصول دارند، باید محصولاتی را تولید و عرضه کنند که تطابق حداکثری با نیاز جامعه داشته باشد. نیازسنجی بازار نیز بسیار حائزاهمیت است؛ از همین رو طبیعی است که موج تقاضا در انتخاب ناشران تاثیرگذار باشد. در سال‌های اخیر بخش قابل‌توجهی از نشر کشور به برخی از آثار به‌ویژه در حوزه ترجمه تمایل داشتند. بیشتر ناشران به سراغ آثاری می‌روند که در بازارهای خارجی آزمون خود را پس دادند و به مخاطب حداکثری رسیدند.

وی مهم‌ترین عامل تعیین‌کننده نرخ کتاب را کاغذ، حق تالیف و ناشر عنوان کرد و گفت: از میان فاکتورهای یادشده نرخ کاغذ از همه مهم‌تر است و هزینه‌های فنی مانند حروفچینی، صفحه‌آرایی، طراحی جلد، ویراستاری و حتی چاپ گرچه قابل توجه است، اما در نهایت روی قیمت‌گذاری‌ها چندان تاثیر ندارد.

نقش نمایشگاه‌های کتاب

حسینی‌نژاد درباره میزان تقاضای کتاب اظهار کرد: سال‌هاست که مراجعه به کتابفروشی‌ها کمتر شده؛ در نتیجه صنعت چاپ و نشر نیز مانند سایر صنایع مجبور به کاهش تولید شد. در شاخص مطالعه و کتابخوانی ایران هرگز به جایگاه که باید، دست نیافت. همچنان جمعیت قابل‌توجهی از جامعه ارتباط خوبی با کتاب ندارند. اگر در دوره‌هایی که پشت سر گذاشته شده، کتابخوانی را به‌عنوان یک نیاز بلاشک در شخصیت و روحیه جامعه نهادینه می‌کردیم، امروز قطعا شاهد بازار کتاب پایدارتری بودیم؛ در نتیجه چشم‌انداز روشنی پیش روی این صنعت وجود ندارد. همین شرایط باعث تعطیلی برخی انتشاراتی‌ها شده و این روند ادامه‌دار است. انتظار می‌رود دولتمردان اقدامی اساسی در این رابطه انجام دهند و به‌جای سهمیه‌بندی کاغذ بهتر است نرخ این کالای ضروری را در همه نقاط کشور ثابت نگه دارند.

این کارشناس حوزه نشر با اشاره به تاثیر برگزاری نمایشگاه‌ها بر تشویق افراد به کتابخوانی اظهار کرد: نباید از نمایشگاه کتاب انتظار داشت در تشویق مخاطبان به کتاب خواندن تاثیر داشته باشد و این تفکر خیالی است. نمایشگاه‌های کتاب در هیچ جای دنیا عامل افزایش مطالعه محسوب نمی‌شوند، بلکه ویترین تولید و مصرف کتاب هستند. از سوی دیگر رسالت اصلی ناشر تولید کتاب است و ناشر فروشنده نیست؛ چیزی که در نمایشگاه‌های کتاب بسیار به چشم می‌خورد، اما متاسفانه بودجه سنگینی برای برگزاری این نمایشگاه‌ها که فروشگاهی بیش نیستند، صرف می‌شود.

وی با اشاره به دلایل برگزاری نمایشگاه‌های کتاب، افزود: یکی از دلایل اصلی برگزاری نمایشگاه‌های کتاب، تسهیل دسترسی به کتاب‌های ارزان است. در واقع نمایشگاه‌های کتاب برای اقشاری که علاقه به کتاب و کتابخوانی دارند، مزایایی را ایجاد می‌کند، این در حالی است که تجربه برگزاری سال‌ها نمایشگاه کتاب گویای این امر است که بازار کتاب آن‌طور که باید حفظ نشده است.

ضرورت توسعه زیرساخت‌ها

حسینی‌نژاد با اشاره به اقدامات بی‌اثر برخی مسئولان برای صنعت چاپ و نشر و راهکارهای جدی برای حل مشکلات این صنف، اظهار کرد: شرایطی که اکنون در صنف کتاب مشاهده می‌کنیم، حاصل تفکرات مدیران گذشته و رسیدن به نتیجه مطلوب نیازمند یک برنامه‌ریزی درست است. در گام نخست تلاش دولت باید معطوف به ایجاد زیرساخت‌ها شود و نباید در مناسبت‌های مختلف دنبال بیلبوردها و شعار باشند.

وی با انتقاد از عملکرد دولتمردان نسبت به صنف کتابفروشان بیان کرد: هنوز در کشور مناطقی وجود دارند که کتاب و کتابفروشی ندارند؛ چطور در این شرایط از طرح فروش اینترنتی کتاب صحبت می‌کنید؟ از شعارهای کلیدی در عرصه مدیریت فرهنگی طی سال‌های اخیر برقراری «عدالت فرهنگی» بوده است. با این اوصاف، اقدامات و سرمایه‌گذاری‌ها باید براساس چه جدول اولویت‌بندی‌شده‌ای در استان‌ها، شهرها و حتی روستاهای کشور انجام شود؟ وقتی از تقویت و ارتقای بازار کتاب حرف می‌زنیم، باید فکر کنیم جایگاه فعلی بازار کتاب کجاست که باید آن را ارتقا دهیم؟

اطلاعات جامع وجود ندارد

این کارشناس با اشاره به طرح آمایش و تاثیرات آن گفت: متاسفانه در حالی از صنعت نشر صحبت می‌کنیم که هنوز در کشور آمایش روشنی از ظرفیت‌های صنعت چاپ و نشر وجود ندارد. ترویج کتاب و تقویت فرهنگ مطالعه در کشور، اصلی‌ترین هدفی است که در دوره‌های مختلف، سرلوحه فعالیت نهادهای دولتی بوده و حتی در قانون بودجه هر سال، ردیف‌هایی ذیل این عنوان تعریف شده است.

 همچنین بخش خصوصی اعم از مراکز نشر و توزیع کتاب، سالانه مبالغ چشمگیری را در این عرصه‌ها سرمایه‌گذاری می‌کنند و امیدوارند بتوانند با ممارست‌های خود، بازار کارشان را گسترش دهند، اما در شرایطی که هیچ اطلاعات جامعی از بازار کتاب کشور وجود ندارد، چطور می‌توان برای توسعه بازار کتاب و کتابخوانی برنامه‌ریزی و ریل‌گذاری کرد؟ انجام یک آمایش تخصصی در عرصه نشر و بازار کتاب به‌صورت ملی ضروری است. به‌طور طبیعی در انجام این آمایش، نیاز است که از نظرات متخصصان حوزه‌های مختلف جامعه‌شناسی، مدیریت فرهنگی، علوم ارتباطات، اقتصاد و... استفاده شود تا خروجی آمایش، اطلاعات ارزشمندی را برای ریل‌گذاری این صنعت، هم در سطوح دولتی و هم در بخش خصوصی، به‌دست دهد.

وی در ادامه با بیان اینکه امر فرهنگی امری دیربازده است؛ در نتیجه باید یک برنامه جامع برای آن داشت، افزود: وقتی اطلاعات روزآمدی از چاپخانه‌های کشور، کمیت و کیفیت دستگاه‌های چاپ و ظرفیت‌ها و نیازهای آنها نداریم، چطور می‌توانیم برای ارتقا و نوسازی ناوگان چاپ، برنامه‌ریزی کنیم؟ علاوه بر عدد و رقم کتابفروشی‌ها، ظرفیت ویترین و عرضه کتاب در اقصی‌نقاط کشور، الگوی مصرفی مشخصی در تقسیمات استانی وجود ندارد؛ به‌بیان دیگر نمی‌دانیم چه نوع کتاب‌هایی تاکنون در کدام استان‌ها و شهرها، مورداستقبال قرار گرفته‌اند یا بالعکس. بر این اساس، هیچ اطلاعاتی در زمینه نیاز و سلایق مخاطبان و بازارهای منطقه‌ای وجود ندارد. نمی‌دانیم شبکه‌های توزیع در کدام مناطق کشور فعال‌تر بوده‌اند و انتقال تازه‌های نشر در کدام مناطق، با نارسایی‌هایی همراه است. نمی‌دانیم کتابفروشی‌های دایر، چه تجهیزاتی در اختیار دارند، کتابفروشان فعال در آنها چه تحصیلاتی دارند و مهارت‌های صنفی آنها در چه سطحی است؟

این کارشناس درباره تسهیلاتی که به‌گفته مسئولان به برخی از کتابفروشی‌ها ارائه شده، اظهار کرد: سوال این است که چه میزان تسهیلات در اختیار کتابفروشان گذاشتید؟ چرا هیچ آماری را منتشر نمی‌کنید؟ نتیجه کار چه شده است؟ متاسفانه ظرفیت‌های ملی به‌جای اینکه صرف کتاب و کتابخوانی شود، صرف تصمیمات سطحی و زودگذر می‌شود تا بتواند پرونده مدیر وقت را پربارتر کند. از سوی دیگر تخفیف‌های نامتعارف، کتابفروشی‌ها را تعطیل کرده است.

دولت برای این صنعت چه کرد؟ چرا هنوز بعد از حدود ۸ سال نتوانستید با غرفه‌های تخفیف ۵۰ درصدی مترو برخورد کنید. چه کسی به آنها اجازه فعالیت می‌دهد؟

سخن پایانی

افزایش نرخ کاغذ و به‌تبع آن کتاب، افزایش اجاره‌بها، تخفیف‌های نامتعارف و گاهی سایت‌های فروش ضربه‌هایی مداوم و متوالی بر پیکر ضعیف این کتابفروشی‌ها زده است؛ به‌طوری که به‌تازگی چندین کتابفروشی به‌دلیل مشکلات اقتصادی توان رقابت در بازار را نداشته و عطای این کار را به لقایش بخشیده‌اند و کار خود را تعطیل کردند. این چنین است که این روزها یار مهربان دیگر مورد استقبال قرار نمی‌گیرد که این موضوع در بیشتر موارد به نامهربان شدن آن مربوط نیست، بلکه مقصر چرخ روزگار و نداری است. غصه نداری که باشد دیگر مهربانی یار قدیمی به چشم نمی‌آید! سفره خالی و اوضاع بد اقتصادی دو طرف را محروم می‌کند؛ کتابفروشی‌ها را از درآمد و جامعه را از غرق شدن در عمق کتاب‌ها. قصه پرغصه بی‌پولی فرصت را به خواندن قصه‌های کتاب‌ها نمی‌دهد.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین