ناترازی بنزین، ترمز برید
قیمت بنزین آزاد در ایران حدود ۳ هزار تومان و معادل تقریبی ۵ تا ۶ سنت است.
با فرض درآمد ماهانه میانگین ۱۵میلیون تومان، میتوان حدود ۵ هزار لیتر بنزین خرید. در مقابل، براساس برخی گزارشهای بینالمللی، اگر میانگین درآمد جهانی در سال ۲۰۲۳ حدود ۲ هزار و ۲۳ دلار و نرخ جهانی بنزین حدود ۱.۳ دلار باشد، با این درآمد میتوان حدود هزار و ۵۵۶ لیتر بنزین خرید؛ بنابراین از یکسو، نرخ بنزین آزاد در ایران نسبت به درآمد، تقریبا یکسوم ارزانتر از میانگین جهانی است؛ اما از سوی دیگر، نرخ و کیفیت خودرو و همچنین ساختار ضعیف حملونقل، هزینههای حملونقل در ایران را نسبت به سایر نقاط جهان افزایش داده است. بههمیندلیل، بهرهوری حملونقل در ایران تا حدود ۳ برابر کمتر از برخی کشورهای موفق در این زمینه است. بهعلت استفاده بیشتر طبقات مرفه از بنزین، بهطورطبیعی سهم یارانه این گروهها نیز بیشتر است. همچنین، بهعلت تفاوت قابلتوجه نرخ بنزین با کشورهای همسایه، بخشی از یارانه از طریق قاچاق بنزین بهدست گروههای قاچاقچی و برخی گروهها در کشورهای اطراف میرسد. این وضعیت بهطورکلی آسیبهای گستردهای به کشور و طبقات آسیبپذیر وارد کرده است. علاوه بر این، شرایط نرخ بهاندازه کافی اراده برای انجام اصلاحات ساختاری در بهینهسازی مصرف را ایجاد نمیکند. در نتیجه، در یک اقتصاد سالم، نرخ فعلی، خسارتهای زیادی بهبار میآورد؛ اما بهدلایل مختلف، تغییر نرخ بنزین در کوتاهمدت تحولات اقتصادی را بههمراه دارد که برخی گروههای جامعه با درآمد ثابت را با چالشهای جدی مواجه میکند و بسیاری از خانوادهها با شرایط سخت، قادر به سازگاری با این تغییرات نیستند. این موضوع، چالشبرانگیزترین و مهمترین بخش اصلاح نرخ بنزین بهشمار میآید.
حل ناترازی بنزین نیاز به مجموعهای از اقدامات جامع دارد
براساس نظر کارشناسان اقتصادی، در بلندمدت تنها راهحل موجود، ایجاد تعادل در قیمتها بههمراه انجام اصلاحات در سایر حوزهها مانند بهبود کیفیت خودرو، حملونقل عمومی و افزایش سطح معیشت خانوادهها است. در غیر این صورت، هر چند سال یک بار با یک بحران اقتصادی و اجتماعی بزرگ مواجه خواهیم شد.
با این حال، در میانمدت باید تدابیر دیگری برای مقابله با مسئله قاچاق در نظر گرفته شود. برخی کارشناسان بر این باورند که تنها با مدیریت صحیح مرزها میتوان بخش عمدهای از خسارتها و ناترازی بنزین را برطرف کرد؛ بنابراین، هرچند نرخ یک عامل کلیدی در کنترل و اصلاح مصرف بهشمار میآید، اما باید توجه داشت که این تنها راهکار نیست و نیازمند مجموعهای از اقدامات جامع است.
اصلاح نرخ بنزین با چالشهایی روبهروست که برای حل آن نیاز به یک پیوست اجتماعی احساس میشود. فشارهای اقتصادی روی گروههایی از جامعه که توانایی تحمل این تغییرات را ندارند، میتواند منجر به ناآرامیهای جدی شود؛ بنابراین، در کوتاهمدت، تغییر نرخ، گزینه اول نیست. در میانمدت، بهبود کیفیت خودروهای موجود در مصرف انرژی، توسعه ناوگان حملونقل عمومی و اصلاح الگوی زندگی، پیوست فنی این موضوع بهشمار میرود؛ اما تا زمانی که بخشهای مختلف جامعه نسبت به آسیبهای ناشی از ادامه وضعیت کنونی و منافع خود از اصلاحات قانع نشوند، این تغییرات میتواند به بحران تبدیل شود. تورمهای مداوم در دهههای اخیر تابآوری جامعه را کاهش داده است و نیاز به تدابیر ویژه برای برخی اقشار و همچنین کنترل تورم سایر کالاها بهدنبال افزایش نرخ بنزین احساس میشود. این گروهها نسبت به منافع خود از اصلاح نرخ بنزین ابهام دارند و گاهی حتی نسبت به وعدهها ناامید هستند؛ بنابراین، آگاهیبخشی، اطلاعرسانی شفاف و همراهی همه اقشار جامعه در این موضوع ملی ضروری است تا مردم نسبت به تدابیر حمایتی و حفاظتی آگاه و قانع شوند.
بنابراین، در حالی که تغییرات قیمتی و اصلاحات در بخش حملونقل از الزامات اقتصادی بهشمار میروند، اما ارائه اطلاعات شفاف، طراحی راهکارهایی برای کاهش آسیبهای ناشی از این تغییرات، بهرهگیری از نظرات نخبگان، ملموس کردن اقدامات حمایتی و همچنین تبیین پیامدهای مثبت تغییر قیمت، بهویژه برای اقشار آسیبپذیر جامعه، از اهمیت بالایی برخوردار است.
استراتژی مشخصی برای انرژی وجود ندارد
فرزین سوادکوهی، کارشناس انرژی به اظهار کرد: بهدلیل عدمترسیم یک استراتژی مشخص برای انرژی و نبود نقشهراه در این حوزه، ناچار به اتخاذ تدابیری میشویم که ممکن است در کوتاهمدت بهنظر مسکن بیایند، اما در واقع تاثیر خاصی نداشته باشند. بههمیندلیل، یارانه بنزین میتواند در این شرایط ادامه یابد و برای مدتی نهادهای مربوطه و مسئولان را از فشار خارج کند و نگرانیهای موجود را بهنوعی کاهش دهد. بهطورکلی، این نوع راهکارها جامع نیستند و نمیتوانند کشور را از مشکلات تولید و مصرف انرژی نجات دهند. متاسفانه، ما این عدمتوازن را در سایر حوزههای انرژی مانند برق و گاز نیز مشاهده میکنیم. وی در ادامه بیان کرد: در دو سال گذشته توانستیم روزانه ۱۰۵میلیون لیتر بنزین باکیفیت تولید کنیم، اما بهتدریج این مقدار بهطورقابلتوجهی کاهش یافت و این کاهش تولید، مشکلاتی را بهوجود آورد. از سوی دیگر، مصرف بیرویه بنزین در کشور بهطورتصاعدی در حال افزایش است و این موضوع به ناترازی بنزین دامن زده است. دولت بهاشتباه تصور کرده که یارانه بنزین میتواند راهحلی برای خروج از این وضعیت باشد، اما بهنظر بسیاری از کارشناسان انرژی، این روشها موثر نیستند و کمکی به حل مشکل ناترازی انرژی در کشور نخواهند کرد. این کارشناس حوزه انرژی اظهار کرد: تا زمانی که به حوزههایی مانند حملونقل بهطور جامع نگاه نکنیم و خودروهای تولیدی را با فناوریهای نوین هماهنگ نسازیم، تغییر خاصی نخواهیم دید. هر ساله تعداد زیادی خودرو تولید میشود که به ناوگان حملونقل ما افزوده میشوند و بهتبع آن، مصرف انرژی نیز افزایش مییابد. در این شرایط، یارانه بنزین چه کمکی میتواند بکند؟ یارانه بنزین تنها میتواند بخشی کوچک از ناترازی و کمبودهای مالی دولت را جبران کند، اما نمیتواند بهطورکلی وضعیت را تغییر دهد و بهنظر من این رویکرد صحیح نیست.
واقعیسازی نرخ بنزین شرایط بحرانی را ایجاد میکند
وی درباره پیامدهای واقعیسازی نرخ بنزین اظهار کرد: در حال حاضر، جامعه و مصرفکنندگان قادر به پذیرش این افزایش نرخ نیستند، زیرا واقعیسازی نرخ بنزین میتواند بر سایر حوزههای انرژی مانند برق و گاز تاثیر بگذارد و این بخشها را نیز بهسمت واقعیسازی نرخها سوق دهد. وی در ادامه افزود: واقعیسازی نرخ بنزین شرایط بحرانی را ایجاد میکند و این راهحل مناسبی نیست. اقدام صحیح این است که همانطور که اشاره شد، به حوزه خودرو توجه بیشتری شود و فناوریهای نوین به این صنعت وارد شوند. همچنین، باید الگوهای مصرف به شیوههای مختلف به مصرفکنندگان آموزش داده شود. نهادهایی مانند سازمان بهینهسازی مصرف سوخت باید فعالتر عمل کنند و از نقشهای نمایشی فاصله بگیرند. نهادهای مربوطه باید بهصورت کنشگرایانه و با رویکردی نوین به این موضوع ورود کنند تا بهترین تصمیمات اتخاذ شود.
افزایش نرخ بنزین به کاهش مصرف نمیانجامد
مرتضی بهروزیفر، کارشناس انرژی در گفتوگو با اظهار کرد: جامعه ما با چالشهای متعددی روبهرو است و نمیتوانیم ادعا کنیم که تنها انرژی را با قیمتهای جهانی بهفروش میرسانیم. در حال حاضر، نرخ بسیاری از کالاهای اساسی برای شهروندان بالاتر از نرخ جهانی است و هیچ اعتراضی در این زمینه مطرح نمیشود.
وی ادامه داد: دولت با مشکلات مالی جدی مواجه است و یکی از راههای جبران این کمبود بودجه، افزایش نرخ بنزین است؛ اما این ادعا که افزایش نرخ بنزین منجر به کاهش مصرف و افزایش استفاده از حملونقل عمومی میشود، کاملا نادرست است و در سالهای اخیر بارها این موضوع بهاثبات رسیده است. برای مثال، در دوره دولت دهم، نرخ بنزین تا ۷ برابر افزایش یافت، اما مصرف بنزین تنها در ۲ تا ۳ ماه اول تغییرات جزئی داشت و سپس با افزایش تورم و کاهش ارزش پول ملی، وضعیت به حالت قبلی و حتی بدتر بازگشت.
رابطه مستقیم نرخ بنزین با افزایش تورم
بهروزیفر افزود: باید به این نکته توجه داشت که نرخ بنزین بهعنوان یک عامل کلیدی در تعیین هزینه نهایی برخی کالاهای ضروری برای مردم عمل میکند و میتواند منجر به افزایش تورم شود. این موضوع بهویژه برای اقشار کمدرآمد و طبقات پایین جامعه، شرایط اقتصادی را دشوارتر میسازد. پیشنهاد میشود که دولت بهجای افزایش نرخ حاملهای انرژی، روی تقویت تولید داخلی متمرکز شود تا بتواند هزینههای معوقه را تسویه و از افزایش تورم در آینده جلوگیری کند.
افزایش نرخ بنزین تنها یک راهکار موقتی است
این کارشناس بیان کرد: یک مثال ساده برای نشان دادن تاثیر افزایش نرخ بنزین بر تورم این است که در کشور ما هنوز چالشهایی در زمینه نرخ کالاهای اساسی و افزایش تورم وجود دارد. پیشنهاد میشود که برای کاهش وابستگی به صادرات نفت و کاهش واردات، توجه بیشتری به توسعه صنایع و تولیدات داخلی شود. همچنین، باید بر اهمیت اصلاح سیستم حملونقل عمومی و تشویق به استفاده بیشتر از آن تاکید کرد تا مصرف سوختهای فسیلی کاهش یابد و محیطزیست حفظ شود.
وی در پایان افزود: پیش از افزایش نرخ بنزین، لازم است تاثیرات این اقدام بر جامعه و اقشار مختلف بهدقت مورد بررسی قرار گیرد و راهکارهای جایگزین مدنظر قرار گیرد. همچنین باید به این نکته توجه داشت که افزایش نرخ بنزین تنها یک راهکار موقتی است و برای حل مشکلات اقتصادی، نیاز به پیشنهاد راهکارهای سازنده و بلندمدت داریم. باید اقداماتی با در نظر گرفتن تاثیرات آن بر جامعه و باتوجه به راهکارهای جایگزین و سازنده انجام شود. این رویکرد میتواند به حل مشکلات اقتصادی کمک کند و نهتنها مسئله کمبود بودجه را برطرف کند، بلکه بهبودی پایدار نیز بههمراه داشته باشد.
سخن پایانی
یکی از بزرگترین چالشهای اقتصادی ایران در دهه اخیر، به موضوع پرداخت یارانه انرژی و عدمواقعی بودن قیمتهای آب، برق و گاز مربوط میشود. در سال ۲۰۲۲، ایران ۸۶ میلیارد دلار بهعنوان یارانه انرژی هزینه کرد، در حالی که چین با جمعیتی بیش از یک میلیارد نفر، با ۳۲ میلیارد دلار در مقام دوم قرار دارد. نوسانات ارزی و افزایش ارزش دلار نسبت به ریال، منجر به افزایش نرخ حاملهای انرژی در بازار داخلی شده است. همچنین، کاهش تولید داخلی حاملهای انرژی مانند بنزین، دیزل و گازوئیل، وابستگی به واردات این محصولات را افزایش داده و نرخ آنها را نیز بالا برده است.
از سوی دیگر، تعاملات بازار و عواملی نظیر افزایش تقاضا در فصلهای گرم، افزایش ترافیک شهری و تعطیلی موقتی کارخانهها میتوانند به افزایش نرخ حاملهای انرژی منجر شوند. با در نظر گرفتن این عوامل، افزایش نرخ حاملهای انرژی در ایران یک مسئله چندوجهی است که بهدلیل تاثیرات گستردهاش بر بازار، بهعنوان یکی از چالشهای مهم در تمامی حوزههای اقتصادی و اجتماعی شناخته میشود.
پرداخت یارانه انرژی در کشورهای مختلف به شیوههای متفاوتی انجام میشود. در برخی کشورها، دولت بهطورمستقیم به خانوارهایی که توانایی پرداخت هزینههای خود را ندارند، یارانه میدهد. در کشورهای دیگر، یارانهها بهصورت غیرمستقیم ارائه میشود. همچنین، برخی دولتها برای کاهش مصرف انرژی و حفظ محیطزیست، یارانههایی را به افراد و شرکتها اختصاص میدهند تا به صرفهجویی در مصرف انرژی کمک کنند. در هر صورت، دولت باید در راستای هدفمندی یارانهها اقدام کرده و چالشهای موجود را با برنامهریزی منظم و باتوجه به زیرساختهای موجود، حل و فصل کند.