از تامین تضامین مالی تا لزوم ایجاد گمرک اختصاصی
مرتضی نظریخرمآبادی،فعال دانشبنیان در گفتوگو با موضوع تامین تضامین مالی را اصلیترین چالش 2 سال اخیر دانشبنیانها دانست و گفت: در شرایط فعلی، چالشهای تامین مالی برای دانشبنیانها قابلحلتر از برخی چالشهای دیگر است.
طی سالهای اخیر شرکتهای دانشبنیان به بخش مهمی از اقتصاد ایران تبدیل شدهاند و نقش بسزایی در رشد و توسعه اقتصادی دارند، اما این حوزه هم همانند سایر حوزهها با موانع و مشکلاتی روبهرو است. همواره یکی از دستاندازها در مسیر رشد دانشبنیانها موضوع تامین تضامین بانکی در مسیر همکاری با شکتهای بزرگ دولتی است. کارشناسان معتقدند لزوم تغییر قوانین بالادستی بهمنظور تسهیل مسیر همکاری با شرکتهای بزرگ داولتی احساس میشود. برای مثال بهگفته برخی فعالان دانشبنیان رقم پیشقرارداد از ۲۵ درصد بهتر است به ۵۰ درصد برای شرکتهای دانشبنیان تغییر کند، تا دانشبنیانها با معضلات کمتری در بحث تامین مالی مواجه باشند.
در این گزارش به چالشهای روز دانشبنیانها پرداخته است.
راه سخت تامین تضامین مالی
مرتضی نظریخرمآبادی،فعال دانشبنیان در گفتوگو با موضوع تامین تضامین مالی را اصلیترین چالش 2 سال اخیر دانشبنیانها دانست و گفت: در شرایط فعلی، چالشهای تامین مالی برای دانشبنیانها قابلحلتر از برخی چالشهای دیگر است. اکوسیستم دانشبنیان در کشور بهحدی رسیده است که بتواند به این چالشها چیره شود. بهعبارت دیگر، اکوسیستم دانشبنیان در کشور بهقدری بهبلوغ رسیده که موضوع تامین مالی و جذب سرمایه راه خود را پیدا کرده است. چالش اصلی و موضوع مهمی که امروز بهعنوان یک معضل در شرکتها و مسیر رشد دانشبنیانها مطرح میشود، بحث تامین تضامین مالی است. بهعبارتدیگر شرکتهای فناور با دستاندازهای عدیدهای برای ارائه تضامین مالی مواجهند.
بهگفته وی، چالشها فقط معطوف به تامین مالی و جذب سرمایه نیست. اغلب شرکتها حاضر هستند در ازای تضامین مالی پول نقد بلوکه کنند؛ تا مسیر همکاری خود را با شرکتهای بزرگ را پیش ببرند.
نظری تاکید کرد: چالشهای تامین مالی سرمایهگذاری، روزگاری اصلیترین چالش دانشبنیانها بود که با تغییر مسیر دنیای نوآوری و رشد این اکوسیستم در کشور تا حدی قابلحل شده است. امروز چالش اصلی دستاندازهایی است که در مسیر رشد و توسعه یک محصول قرار دارد. در شرایط فعلی، نهال دانشبنیان باید تنومند شود، چراکه از مرحله بذرپاشی عبور کردهایم.
نظری گفت: موضوع اصل قرارداد است که معمولا بین شرکتهای دولتی و غیردولتی منعقد میشود. در این بخش دانشبنیانها مسیر سختی در پیش دارند. برای مثال معمولا پیشپرداختهایی که در قراردادها بهعنوان تولید محصول پرداخت میشود، بسیار اندک است و کاری از پیش نمیبرد. دولت باید در قالب معاونت علمی یا صندوق نوآوری و شکوفایی برای رفع مشکل، اقداماتی را بهسرانجام برساند.
۲۵ درصد پیشپرداخت کم است
نظری گفت: طبق آییننامه معاملات دولتی، در قراردادها رقم پیشپرداخت ۲۵ درصد کل معامله است که این رقم برای شرکتهای دانشبنیان کافی نیست. در واقع باید تغییری در متن آییننامه معاملات دولتی اتفاق بیفتد و این پیشپرداخت دستکم باید به ۵۰ درصد برسد. به هر حال باید فرقی بین یک شرکت عادی در معاملات با یک شرکت دانشبنیان و فناور وجود داشته باشد، چراکه بیشک اغلب شرکتهای دانشبنیان دارایی مالی کمتری از یک شرکت معمولی دارند. چالشهای شرکتهای دانشبنیان در این بخشها است، در غیر این صورت جذب سرمایه و تامین مالی مسیری است که راه خود را پیدا کرده است.
این فعال دانشبنیان گفت: در حال حاضر در بحث قراردادها هیچ فرقی میان یک شرکت عادی با یک شرکت دانشبنیان وجود ندارد و همه شرکتها طبق آییننامه معاملات دولتی تنها ۲۵ درصد پیشپرداخت دریافت میکنند و اگر این رقم بیشتر شود، تخلف انجام گرفته است. تخفیفهای مالیاتی که به محصولات دانشبنیان تعلق میگیرد، درست است که موجب انبساطخاطر این اکوسیستم شده، اما کافی نیست و هنوز جا برای نوآوری در بحث حمایتها بسیار فراخ است.
مشکلات هم بهروز میشوند
وی ادامه داد: معاون جدید علم و فناوری اقتصادی دانشبنیان، باید این را بداند که روزبهروز مشکلات دانشبنیان جدیدتر میشود. گفتنی است، اکوسیستم دانشبنیان اکوسیستم نوزایی است که توانسته بر مشکلات قبل چیره شود، اما برای حل مشکلات فعلی و آینده، نیازمند حمایتهای بیش از پیش دولتی است. در واقع باید روی تضامین مالی و کمکهای بعد از سرمایهگذاری و تامین مالی، تصمیمات و عملکرد مفیدی داشته باشد.
نظری بااشاره به اهمیت الگوبرداری از نمونههای موفق دنیا گفت: ابتدا باید بدانیم که چه اتفاقاتی در این اکوسیستم و مشابه آن در دنیا میافتد تا بتوانیم یک اکوسیستم استاندارد مشابه نمونههای موفق خارجی نظیر سیلیکون ولی ایجاد کنیم. در واقع یک اکوسیستمی که شرکتهای دولتی رغبت و تمایل داشته باشند که با دانشبنیانها همکاری کنند؛ در واقع بین شرکتها، انتخابشان فناوران و دانشبنیانها باشد. بهعبارتدیگر، دولت و یا معاونت علمی باید بهعنوان یک پشتوانه قوی در راستای همکاری بیشتر شرکتهای بزرگ دولتی و خصوصی با شرکتهای دانشبنیان باشد.
وی افزود: متاسفانه در کشور ما سیستمها قائل به فرد هستند، یعنی افراد با تفکر فردی سیستمها را هدایت میکنند، در حالی که باید سیستم بهقدری استاندارد باشد که مانند یک چرخه عمل کند و هر فردی تسهیلکننده روند این چرخه باشد؛ بههمیندلیل است که معمولا با تغییر افراد، چالشها در یک اکوسیستم زیاد میشود.
وی گفت: بهاعتقاد من، لزوم تغییر در قوانین بالادستی احساس میشود. برای مثال میان سازمان برنامه و بودجه با معاونت علمی در راستای توسعه اکوسیستم دانشبنیان باید تعاملات بیشتری رخ دهد. بسیاری از شرکتها کوچک و نوپا هستند، اما ایده خوبی دارند که اگر بودجه نرسد و بهخوبی تزریق نشود، معمولا در نطفه از بین میروند.
وی در ادامه بااشاره به تاسیس بانکهای تخصصی گفت: تا زمانی که قوانین بالادستی اصلاح نشود و فرهنگ اکوسیستم دانشبنیان در بدنه اقتصاد کشور درست جا نیفتد، هر امکانی نظیر بانکهای تخصصی تاثیر چندانی نخواهد داشت. تجربه چنین روندی را با شرکتهای بیمه داشتهایم.
صندوق نوآوری و شکوفایی بسان یک بانک تخصصی عمل میکند و نیازی به ایجاد یک نهادی که در نهایت به موازیکاری بینجامد، نیست. قوانین دستوپاگیر باید حذف شوند تا دانشبنیانها بتوانند با دست باز و بهتر در تعامل با شرکتهای بزرگ در جریان مناقصات قرار گیرند.
معضلات گمرکی دانشبنیانها
سعید زکایی، فعال دانشبنیان و رئیس یک شرکت فناور در گفتوگو با بااشاره به چالشهای گمرکی دانشبنیانها گفت: واردات و صادرات کالا در گمرک بهتنهایی دارای چالشهای عدیدهای است. از مسائل مربوط به تعیین ماهیت گرفته تا ترخیص کالا؛ برای مثال، تغییر رنگ مسیرها بهیکباره خود فرآیندی زمانبر است. البته معضلات بزرگتر دیگری هم در بخش واردات یا صادرات کالا وجود دارد که در کنار چالشهای گمرکی، فرآیند را بهشدت برای دانشبنیانها دشوار میکند.
وی گفت: بهطورکلی معضلات گمرکی دانشبنیانها در چند مورد خود را نشان میدهد. یکی آنکه ذهنیت مسئولان در بانک مرکزی حول محور ارز میچرخد و اشراف کافی به واقعیتهای واردات صادرات ندارند. بهعبارتروشنتر، برخی مسئولان در بانک مرکزی اصلا نمیدانند که در دنیای واقعی واردات و صادرات چه اتفاقاتی میافتد. بخشنامههایی را هم با این میزان از آگاهی صادر میکنند که روز به روز شرایط را دشوارتر میکند. چالش بعدی، ناشی از عملکرد وزارت صمت است که بهدلیل سوءاستفادههایی که از سوی برخی واردکنندگان شده است، یک بخشنامه عمومی صادر میشود تا جلوی سوءاستفادهها گرفته شود، اما بهعبارتی، تر و خشک با هم میسوزند و به همه تعمیم داده میشود.
آفت بخشنامههای یکشبه
وی افزود: بهعبارتروشنتر، در کنار چالشهای گمرکی معضلات مربوط به بانک و تاخیر در تخصیص ارز را هم باید اضافه کرد. تاخیر در تخصیص ارز باعث میشود که بهصورت درصدی بار را خارج کنیم و این هزینه زیادی را بهدوش دانشبنیانها و هر شرکت دیگری میگذارد. حتی جلوی خروج بار بهدلیل این تاخیر در تخصیص ارز گرفته میشود. شرایط بهجایی رسیده است که برای هر باری که از گمرک خارج میشود، تنمان میلرزد. شاید بیش از ۲۰ درصد سود سالانه هزینههای گمرکی کشور امارات را دادهایم که دلیل آن به تخصیصهای دیرهنگام برمیگردد. محمولههای باری وارد گمرک شده، اما چون تخصیص تاخیر داشته در گمرک مانده و بهشکل تصاعدی هزینه ارزی گمرک را افزایش داده است و وقتی هم که به گمرک ایران میآید، باز هم تخصیصها هماهنگ نیست و زمان خروجی بار طول میکشد و همین فرآیند هزینه چند میلیاردی برای دانشبنیانها در بر دارد.
تاخیر در تخصیص ارز و ضرر مالی
زکایی درباره چالشهای تخصیص ارز و حواله بانکی دانشبنیانها گفت: مشکلات نقدینگی و بانک از یکسو اغلب منجر به تمدید فرآیند تخصیص میشود و همین روند چند ماه تاخیر در ترخیص کالا را بههمراه دارد. واردات و تخصیص گمرک بهنوعی تبدیل به شکنجه روح دانشبنیانها و تولیدکنندگان میشود. در واقع اصلیترین چالش، تخصیص ارزی است که باید پیش از ترخیص کالا انجام شود، اما این فرآیندها هماهنگی ندارند و معمولا دیرهنگام هستند و باعث میشوند که چندین ماه کالا در گمرک بماند. گفتنی است، هرگونه تاخیر در فرآیند حملونقل میتواند هزینههای انبارداری را به واردکننده کالا تحمیل کند. متاسفانه معاونت علمی تاکنون اقدامی برای رفع این موارد نکرده است.
این فعال دانشبنیان گفت: اصلیترین معضل دانشبنیانها در بحثهای مربوط به امور گمرکی بخشنامههایی هستند که بهصورت متعدد صادر و به موارد گذشته هم تعمیم داده میشوند. طبق قانون اگر برگه تخصیص ارز صادر نشده و محموله باری هم وارد گمرک ایران شده باشد، بهمنظور عدمسکون خط تولید، شرکت دانشبنیان یا تولیدکننده میتوانست با یک برگه اظهارنامه ۹۰ درصد بار را با پرداخت هزینه ترخیص از گمرک خارج کند و ۱۰ درصد آن با کانتینر، تا زمانی که تخصیص ارز صادر شود، در گمرک بماند، اما تصمیمات لحظهای وزارت صمت با بانک مرکزی، موجب سردرگمی دانشبنیانها و اغلب شرکتهای تولیدکننده شده است. برای نمونه چندی پیش، بخشنامهای صادر شد که تاریخ ثبت سفارش نباید از تاریخ اظهارنامه بار گذشته باشد. متاسفانه این قانون را به گذشته هم تعمیم میدهند و هیچ همکاری برای بارهای مانده در گمرک انجام نمیشود. در حالی که در گذشته چنین قانونی اعمال نمیشده و این مسئله موجب شده است که از یکسو پرونده ما تعزیراتی شود و از سوی دیگر هم، باقیمانده بار در گمرک بماند. متاسفانه بهصورت هفتگی بخشنامه تصویب میکنند و بخشنامهها را هم به گذشته تعمیم میدهند.
لزوم همکاری معاونت علمی با وزارت صمت
زکایی بیان کرد: بهاعتقاد من، خوب است معاونت علمی و فناوری اقتصاد دانشبنیان طی یک تعامل جدی با وزارت صمت و بانک مرکزی در راستای حل چالشهای گمرکی دانشبنیانها، اقداماتی را بهسرانجام برساند.
بهگفته وی، بسیاری از تسهیلات و معافیتهایی که در بحث معافیتهای گمرکی برای دانشبنیانها در نظر گرفته شده، بیشتر برای دانشبنیانهای نوآور کاربرد دارد و موثر است. بیشک این شرکتها نیازمند حمایتهای گمرکی اینچنینی هستند، اما دانشبنیانهای فعال و فناور، نیازمند حمایتهای متنوعتر و موردی بیشتری هستند.
وی گفت: آن دسته از شرکتهای دانشبنیانی که فعالیتهای بازرگانی و گمرکی زیادی دارند، خواهان همکاری و هماهنگی بینسازمانی بیشتری بهویژه میان وزارت صمت و بانک مرکزی هستند و از آنجایی که معاونت علمی، متولی اصلی اکوسیستم دانشبنیانها است، انتظار میرود برای برقراری این هماهنگی، اقدامات درخور و کمککنندهای را بهثمر برساند.
سخن پایانی
اهمیت و حمایت از شرکتهای دانشبنیان و بهصورتکلی این حوزه موردتوجه دولتها طی سالهای گذشته قرار گرفته است.
شناسایی، ایجاد و حمایت از شرکتهای دانشبنیان بهعنوان یکی از سیاستگذاریهای حوزه علم و فناوری محسوب میشود، بهطوریکه این نوع از شرکتها با استفاده از دانش خود میتوانند با تولید محصول جدید و افزایش کیفیت محصول فعلی ارزش افزوده فراوانی ایجاد کنند، بنابراین با ایجاد شرکتهای دانشبنیان و استفاده از دانش نیروی انسانی و مهارت در تجاریسازی ایدهها، در فرآیندی دانشی و با بهرهوری بالا میتوان به ارائه محصولات تجاری و رقابتپذیر پرداخت و اقتصادی دانشبنیان را که مزیت رقابتی هر اقتصاد باشد، پایهریزی کرد.