«هنر» در نگاه کودکانه
بابـــک بهـــاری: ۸ عضو کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در بیستوچهارمین مسابقه بینالمللی نقاشی محیطزیست جیکیوای کشور ژاپن در سال ۲۰۲۴ موفق به کسب جایزه و دیپلم افتخار از بین ۸ هزار و ۵۱۴ اثر از ۶۸کشور جهان شدهاند. با نگاهی به آثارشان شاید دریابیم زیبایی این نگاه هشتگانه را.

نقاشی نخست: سنا خدایی
مفصلترین و مهمترین نقاشی این گروه: تلفیق فضاهای درونی و بیرونی با تکیه بر آموزش چه بهصورت زبان نوشتاری و چه بهرهمندی از علائم تصویری. فضای شلوغ و پرشخصیت با تقسیمبندیهای قابلتوجه به تناسب کارکرد هر مکان و منطقه و حضور آرام حیوانات حتی روباه یا آزادسازی پرنده از قفس و گوزن در کنار انسان رویایی است که هنرمند بااشاره هوشمندانه به نقش کلیدی آموزش، امید امکانش را دور از دسترس نمیداند.
نقاشی دوم: محمدرضا موسایی
نمای دیداری ترکیبی از روبهرو و بالا، 5 مرد و پسر در حال کار و استراحت و خانم جوانی در حال غذا دادن به ماکیان و گوسفندان. جداسازی زمینه کار به 6 بخش هم با مسیرها با رنگ آبی روشن و هم تفکیک بخشها بهوسیله رنگهای متفاوت و تاکید بر کارکرد هر فضا برای امر خاص بهخودش (حتی محل استراحت، محل غذا دادن حیوانات) و تاکیدی بر همزیستی زیبا و دلپذیر انسان و طبیعت در 6 پرده.
نقاشی سوم: مهشید قاسمی
نگاه از روبهرو به 50 و اندی شخصیت که غالب آنها خانم در فضاهای مجزا قرار دارند و نقش همجواری طبیعت بسیار پررنگ و درهمتنیده با آدمیان است. قسمت یکپنجم خط افق بالا نیز که هم شبیه فضای شب پرستاره ونگوگ است و هم جایگاه ایزدبانویی شده که بر همه تصویر سلطه دارد و نقش کلیدی و اهمیت آموزش فرزندان را یادآوری میکند. گستره ریتمیک نقشها و شخصیتها همپای گستره درختها، آسمان و زمین توازنی دلپذیر را تصویر کرده است.
نقاشی چهارم- محیا اسدی:دو زن چادرنشین؛ یکی در حال شیر دوشیدن و دیگری در حال کار با مشک و تهیه فرآوردههای لبنی است. تصویر بازتابی از زندگی ایلیاتی و کوچنشینی و نقش پایهای طبیعت و زنان و همدوشیشان در ادامه زیست و دوام و بقا است. کم بودن کارکترها و تکنمایشی از جلوه زیستی که در عین حال مهمترین و پایهترین بازتاب این چرخه رنگارنگ میباشد. تصویر در پی نمایش طبیعی از نمای زیستی کمتر دیدهشده با نگاهی به درون چادر است.
نقاشی پنجم: زهرا جلیلی
3 انسان و 2 پرنده که در سراسر تصویر قرار دارند و لکههای رنگ و سبزه تمامی بوم را پوشانده است. آیا ما با یک گردش در طبیعت مواجهیم یا مراسم خاص یا یک موضوع محلی. وضعیت قرارگیری پسرک (دولاشدن با وسیله نامشخص در دستش) نقطه عطف و چشمگیر حرکتی اثر است که مخاطب را به خوانش فرا میخواند. اجرای فرمی کوبیستی کشیدن افراد و تقید به نمابندی موردنظر برخلاف بازتاب عینی واقعه، نکته دیگر اثر است.
نقاشی ششم: زینب رحیمی
4 انسان و 18 حیوان (پرنده، حشرات، چهارپا، میمون، جونده، روباه و ...) وحشی و اهلی در سبزهزاری بهخاطر آتشسوزی کنار یکدیگر هستند. شلوغی کف و زمینه و آسمان با حضور شاخهها و پرندگان نشسته بر آنها و ابرها علاوه بر حضور به همکناری بهخاطر مصائب به صحنه افزوده است. مراقبت از حیوانات غیراهلی (پانسمان پای گوزن) و نوازش حیوان گریخته از آتشسوزی و خاموش کردن آن توسط شخصی دیگر در میان هیاهوی حضور حیوانات نجاتیافته از نکات کلیدی و مورداشاره هنرمند است.
نقاشی هفتم: حنانه نصیری
7 انسان (ماموران نجات و آتشنشان) با 2 ماشین و 3 حیوان (2 کانگورو و یک سگ) و کلبهای بزرگ جنگلی و آتشی که در انتهای صحنه زبانه میکشد و جنگل را به کام خود میکشاند. هنرمند اما نگاه ما را معطوف به صحنه عاطفی کمک به حیوانات مادر و فرزند کرده و سگی که همانند ما نظارهگر این صحنه دلانگیز است. انتخاب رنگهای متفاوت برای لباسها برای تمایز کاری و رنگهای غیرمتعارف، اما برجسته برای حیوانات از موارد قابلاعتنای اثر هستند.
نقاشی هشتم: ستایش قوی بازو
نمایشی از زیست عشایری با حضور پررنگ زنان (۶ نفر) در 3 وضعیت مختلف از آمادهسازی غذا و سایر کارها بههمراه مردی در حال چوپانی با زمینهای از نقش و نگار ایرانی به رنگ آبی فیروزهای! نمایشی از تقسیم کار شده
است. خلوتی و تمایزهای مرتبشده و جدا جدای بخشها از یکدیگر، چاه از چادر و دایره 4 زنان از دیگر شخصیتها و در نهایت پیوند زیرکانه در تعداد خوراکیهای روی سینی (7 تکه به تعداد نفرات در کل صحنه) وحدت برقرار میشود.
سخن پایانی
«هنر آن چیزی نیست که میبینی، بلکه چیزی است که دیگران را وادار میکنی ببینند.» ادگار دگا.
کودکان خالصترین نگاه را در هنرهای تجسمی بهلحاظ نظم ساختاری و ذهنیشان نه فرم طبیعی به مخاطب عرضه میکنند، هر چند قواعد طبیعی را در این وادی نادیده بگیرند.