تهران در آستانه تشنگی مطلق
در گفتوگویی صریح و نگرانکننده که اخیرا میان دکتر بنفشه زهرایی استاد مدیریت منابع آب دانشگاه تهران و دکتر محمد فاضلی جامعهشناس و پژوهشگر حوزه سیاستگذاری عمومی، در کانال یوتیوب محمد فاضلی منتشر شده، زنگ خطر بحران بیآبی بهصراحت به صدا درآمده است. زهرایی هشدار میدهد که کشور، بهویژه شهر تهران، وارد مرحلهای از «شرایط آخرالزمانی» شده و تنها دو تا سه هفته فرصت باقیست تا با کاهش واقعی مصرف آب خانگی، از قطع آب گسترده در ماههای آینده جلوگیری شود. او وضعیت فعلی منابع آبی تهران را بیسابقه و خطرناک توصیف کرده و اعلام میکند بسیاری از سدهای اصلی تأمین آب شرب تهران به مرز کف مخزن رسیدهاند و برخی از آنها طبق گفته رسمی وزیر نیرو، در آستانه خروج کامل از مدار هستند. در این گفتوگو، دلایل اصلی وضعیت بحرانی آب مورد تحلیل قرار گرفته که به مشروح آن را در زیر میخوانید. با صمت همراه باشید.

محمد فاضلی: ایران سالهاست با مسئله آب روبهرو است. این واژه در قالبهای مختلفی مانند بحران آب و پیامدهای آن مانند فرونشست زمین، پیدایش ریزگردها، خشک شدن پیکرههای آبی، از بین رفتن پوششهای گیاهی یا در قالبهای دیگری مانند سیلابهای بسیار مخرب در جامعه ایران شناخته شده است. تابستان امسال و بالاخص سال آبی ۱۴۰۴-۱۴۰۳ با انواعی از هشدارهای درباره وضعیت آبی کشور روبهرو بوده است. این موضوع درباره شهر تهران بسیار جدی است. وضعیت آب تهران و در کل مخازن ذخیره آب چگونه است؟ تصویر کلی از وضعیت اب ایران به ما بدهید؟
بنفشه زهرایی: امسال بارشها در کشور در وضعیت بغرنجی است. تقریبا از میانه دهه ۷۰ که جهش قابلتوجهی در افزایش دمای کشور تحتتاثیر پدیده گرمایش جهانی اتفاق افتاد، در واقع رژیم بارشها در ایران دچار تغییرات قابلتوجهی شد. علاوه بر اینکه، سالهای کمبارشی در ایران به تواتر و شدتهای بیشتری رخ خواهد داد، رژیم بارشها دیگر منجر به تغذیه منابع آب سطحی و زیرزمینی نمیشود. بهعنوانمثال اگر در گذشته بارش ۱۵ میلیمتری طی یکیدو روز پیوسته رخ میداد، مقدار زیادی آب روی سطح زمین جاری میشد و بخش زیادی از آن به داخل خاک نفوذ میکرد. اما از دو سه دهه گذشته به دلیل تغییر اقلیم و تغییر رژیمهای بارشی در ایران این ۱۵ میلیمتر بارش تبدیل به ۳ تا ۴ بارش ۴، ۵ میلیمتری شده است. کشور گرم و خشک است و این بارشهای اندک تنها اندکی خاک را مرطوب میکند و در نهایت تبخیر میشود و در تغذیه آب سطحی و زیرزمینی نقش ندارد. اگرچه در مجموع سالانه این ۱۵ میلیمتر بارش در ایران رخ داده، اما امام آن تبخیر شده و در تغذیه منابع آب در کشور نقشی نداشته است. به همین دلیل هم تلفات بارش در کشور زیاد شد. اما از سال ۱۳۷۶ به بعد حدود ۱۹ سال بارش متوسط کشور از بارش بلندمدت دوره ۴۰، ۵۰ ساله کمتر بوده و فقط در ۷ سال بارش اندکی از متوسط بارشهای بلندمدت بیشتر بوده است.
فاضلی: متوسط بارشهای بلندمدت چند میلیمتر بوده است؟
زهرایی: در اینباره اختلافنظر زیاد است، چون اندازهگیری بارشها در کشور با روشهای گوناگون انجام میشود و نتایج مختلفی هم میدهد، اما بهطورمعمول ۲۴۰ میلیمتر بهعنوان بارش متوسط ایران در بلندمدت گزارش شده که در بخش بزرگی از ایران تقریبا یکچهارم متوسط بارش جهانی است بر همین اساسا ایران بهطورکلی کشور کمبارشی است.
تواتر سالهای خشکسال اخیرا فشار زیادی به منابع آب کشور وارد کرده است. صرفا بعد از دو سال در فاصله سالهای ۱۳۹۹ و ۱۴۰۰ بارش کمی بیش از متوسط بلندمدت داشتیم. امسال پنجمین سالی است که بارش بسیار کمتر از متوسط بلندمدت است. امسال رکورددار بودیم و ۴۰ درصد کاهش بارش در متوسط بلندمدت داشتیم. در همه استانهای کشور امسال نسبت به متوسط بارش در بلندمدت کم بارش داریم و همه استانها منفی هستند. رکورددار این کمبارشی استان سیستان و بلوچستان و هرمزگان با ۷۵ درصد کاهش بارش نسبت به متوسط بارش در بلندمدت است. این دو استان در این بخش وضعیت بغرنجی را تجربه خواهند کرد. در استانهای سمنان، تهران، فارس، کهگیلویه و بویراحمد و یزد شاهد کاهش ۵۰ درصدی بارشها نسبت به بارش متوسط سالانه هستیم.
فاضلی: یعنی هم کمبارشی داریم و هم بارشها با حجم کم و منقطع است و همزمان افزایش دما هم داریم. این یعنی شرایط بحرانی در وضعیت کلی منابع آب کشور؟
زهرایی: بله. بهدنبال سالها کمبارشی، امسال ذخایر سدها را از دست دادیم و بسیاری از سدهای کشور که آب شرب را تامین میکنند با کف مخزن دستوپنجه نرم میکنند. در استان تهران که ۵۰ درصد کاهش بارش را تجربه کردیم. آب استان تهران از ۵ سد تامین میشود که بخشی از این سدها از آب بین حوضهای و از استانهای دیگر تامین آب میشوند. سد طالقان یکی از سدهای تامین آب تهران است که از نظر جغرافیایی هم خیلی به شهر قزوین نزدیک است، ولی آبی که به تهران منتقل میکند آبی است که متعلق به استان البرز است. بخش دیگری از آب تهران از سد امیرکبیر تامین میشود که باز متعلق به استان البرز است. تامین آب غرب تهران تا حد زیادی به این دو سد متکی است. از سمت شرق، سد لار آب متعلق به استان مازندران را به تهران منتقل میکند. سد لتیان هم آب پاکدشت ورامین است که در تهران مصرف میشود. سد ماملو هم آب را به تهران منتقل میکند. پس آب مناطق زیادی به تهران منتقل میشود. عکسهای آخرالزمانی سد کرج خود این بحران را نشان میدهد. اخیرا هم وزیر نیرو خبر دادند که به ترتیب سد ماملو، لتیان و کرج را از دست خواهیم داد.
فاضلی: در مجموع این ۵ سد چند درصد از اب شرب تهران را تامین میکنند؟
زهرایی: واقعیت این است که بهمرور زمان نقش سدها در تامین آب تهران کمتر شده است. در دورهای سدها بالای ۶۰ درصد آب تهران را تامین میکردند و ۴۰ درصد آب موردنیاز تهران هم از آبهای زیرزمین تامین میشد. در سالهای خشک اما ۶۰ درصد آب تهران از آبهای زیرزمینی تامین میشود. یعنی سدها با این همه سرمایهگذاری و این همه فشاری که به استانها و حوضههای مجاور وارد کردهاند، باز هم توان اینکه از ۴۰ درصد بیشتر آب تهران را تامین کنند، ندارند. بنابراین بخش عمده تامین آب تهران وابسته به آبهای زیرزمینی است که آن هم مسائل خاص خودش را دارد.
فاضلی: کاهش آب سدهای تامین آب تهران تابع همان وضعیت تغییر اقلیم است؟ آیا عامل دیگری هم در رخ دادن این اتفاق دخیل است؟ با توجه به اینکه به نظر میرسد بخشی از این موضوع هم به مصرف آب در استان تهران برمیگردد که بالا رفته است.
زهرایی: مصرف آب تهران بالا رفته، همچنین ایجاد شهرکهای اقماری و سکونتگاهها اطراف تهران در قالب شهرهای جدید و توسعه شهری، برجسازی در نقاط مختلف تهران و افزایش جمعیت هم بر این روند تاثیرگذار بوده و مصرف آب را بالا برده است. در کنار این موضوع، تغییرات اقلیمی و توسعه بالادست سدها باعث شده جریان ورودی آب به سدها کاهش داشته باشد. در اینجا نکته قابلتوجه اینکه سدهای تهران وضعیت خاصی دارند. حوزه بالادست سد لار در منطقه پلو و در دامنه کوه دماوند، یک منطقه طبیعی است که خبری از توسعه کشاورزی و اضافه برداشت آب نیست که این سد را تحتتاثیر قرار دهد. درباره بالادست سد طالقان و کرج هم همینطور است. به عبارتی سه سد لار طالقان و کرج متاثر از توسعه کشاورزی نبودهاند و کاهش آورده آبی آنها تحتتاثیر تغییرات اقلیمی بوده است. در این زمینه درحالحاضر اقدام چندانی نمیتوانیم انجام دهیم.
علاوه بر اینها تا الان نهتنها موفق نبودهایم مصرف آب تهران را پایین بیاوریم، بلکه افزایش مصرف هم داشتهایم. تمام این موارد باعث شده فشار مضاعفی بر منابع آب تهران وارد شود و آبخوان کشش تامین آب بیشتر را نداشته باشد. از آبخوانی که به بیآبی رسیده هر قدر هم چاه جدید حفر کنید آبدهی قابلتوجهی نخواهید داشت.
فاضلی: کل آب مصرفی تهران سالانه ۱.۲ میلیارد مترمکعب یعنی تقریبا روزی ۳.۱ میلیون مترمکعب است. براساس این میزان مصرف، برآورد شما از منابع تامین آب تهران چیست و از الان یعنی ۲۷ تیرماه سدهای تهران تا کی میتوانند دوام بیاورند؟
زهرایی: به روایت رسمی وزیر محترم نیرو، در شهریور ماه سد ماملو رو از دست خواهیم داد، بعد سد لار و بعد هم سد لتیان و در نهایت سد کرج. لازم به یادآوری است که آب مصرفی شهرها بسیار پرهزینه تامین میشود. امسال فقط برای مدیریت تنش آبی ۴۳ شهر در ۲۳ استان کشور، آب و فاضلاب ۲۸ هزار میلیارد تومان تامین اعتبار درخواست کرده است. استان تهران با ۴.۸ همت در درخواست اعتبار و بودجه اضطراری برای حل تنش آبی تهران رکورددار کشور است. فرض کنید یک سناریوی آخرالزمانی شبیه آنچه در ۱۴۰۱ در همدان رخ داد در تهران اتفاق بیفتد.
فاضلی: وضعیت بحرانی است بارشها یکسوم بارشهای جهانی است آن هم بارشهای کم و مقطعی. همچنان ما شاهد مقاومت برای شفافسازی و بهصراحت از وضعیت آب گفتن را شاهد هستیم. یکی از این مقاومتها را درباره سناریو آخرالزمانی همدان در ۱۴۰۱ شاهد بودیم که شهر سه هفته آب نداشت. برای ما از سناریوی آخرالزمانی همدان بگویید؟
زهرایی: بخشی از آب همدان از سد اکباتان تامین میشد که این سد بسیار کم آب شد و در نهایت آب آن تمام شد. قطعیهای آب بسیار طولانی برای روزهای متوالی اتفاق افتاد. توزیع آب با تانکر و توزیع آب معدنی و اجرای یک سیستم انتقال آب فوری و.... و شاهد بودیم که مردم در این فرآیند بسیار اذیت شدند. امسال همین موضوع همدان را برای تهران بسیار محتمل میدانم که اتفاق بیفتد. اگر مردم تهران میخواهند سناریوی آخرالزمانی را تجربه نکنند به معنای واقعی باید در مصرف آب صرفهجویی کنند. سعی کنیم تا حد ممکن به این وضعیت نزدیک نشویم چون برای قشرهای مختلف از کودکان تا سالمندان و بیماران و همه شرایط آزاردهنده و سختی خواهد بود.
دولت بهنوعی از دادن اطلاعات درباره این شرایط بغرنج به دلایل گوناگون ابا دارد یکی از دلایل آن ویژه و خاص بودن شرایط اخیر است که در نهایت شاید مردم آن حساسیت لازم را به خبر بد نداشته باشند و این شرایط حساس که مدتهاست در آن قرار داریم، باعث شده سنسورهای مردم حساسیت لازم را به بحران آب نداشته باشد. موضوع دیگر این است که در نظام حکمرانی کشور و آنچه مردم بهعنوان دولت در نگاه کلان میبینند، همبستگی و یکپارچگی که باید در ارائه خدماتدهی در این بخش باشد که بهنوعی نشان دهد که شرایط آب امسال بحرانی است، نمیبینید. بهعنوان نمونه شهرداری ۲ بعدازظهر در حال آبیاری چمنهای بلوارهاست و...درحالیکه در کمآبیهایی که درجاهایی مانند انگلستان، کالیفرنیا و افریقای جنوبی اتفاق افتاد، نخستین اقدام این بود که چمنها جمعآوری شدند، آبیاری فضای سبز محدود و خدماتدهی استخرها کم شد اما در تهران شاهد هیچکدام از این اقدامات نبودیم.
فاضلی: یعنی ما از نظر حکمران عادی، عادی و فراعادی زندگی میکنیم تا برسیم به لحظهای که کلا سیستم متوقف میشود. در بحران آب کالیفرنیا در چند سال پیش، حتی برای چمنها پلیس گذاشتند و اگر کسی آنها را توسعه میداد یا آبیاری میکرد، جریمههای سنگینی متحمل میشد. اما در سیستم ما هنوز شاهد واکنش سختگیرانهای به این وضعیت بحرانی آب نیستیم.
زهرایی: البته ممکن است دولت اینگونه احساس کند که فایدهای در اینگونه اطلاعرسانیها نیست جز اینکه منجر به موجسواریهای خبری و... شود. واقعیت این است که ما هیچگاه در کشور این را تجربه نکردهایم که در یک سال بسیار کم آب به مردم یک شهر بگویم در مصرف آب صرفهجویی کنید و گرنه آب شما قطع خواهد شد؛ یعنی فرصت صرفهجویی را برای مردم فراهم کنیم و اگر توفیق حاصل شد به آن ارجاع دهیم و بگوییم صرفهجویی مردم باعث شد تابستان ۱۴۰۴ آب تهران قطع نشود و سالهای بعد میتوانیم در مشهد اصفهان و شهرهای دیگر... روی این تجربه تکیه کنیم.
فاضلی: وضعیت آبهای سطحی که تحتتاثیر مکانیسمهای اقلیمی و... و البته نوع و ساختار مصرف ما بحرانی است. وضعیت آبهای زیرزمینی در تهران با توجه به بررسی که از وضعیت آبخوان تهران و سناریوهای محتمل داشتهاید، چگونه است؟
زهرایی: ما یک آبخوان – آبی که در لایههای زیر و لابهلای خاک است- زیر تهران، کرج و شهریار داریم که بزرگ و پیوسته است. البته بیشتر آبهای تامین آب تهران در جنوب و جنوبغرب تهران از خیابان فاطمی به پایین است و تا شهریار ادامه دارد. امسال تعداد زیادی چاه حفر شده تا از آبهای زیرزمینی برداشت بیشتر داشته باشیم. اما بهدلیل اینکه برداشت آب از این چاهها بهویژه در تابستان بسیار بالا رفته و بارانی هم نیست که این آبخوان از آن تغذیه کند، در شهریورماه شاهد افت آبدهی قابلتوجهی در این چاهها خواهیم بود و به همین دلیل هم انتظار میرود نتوانید در شهریورماه روی برداشت اضافی از چاهها در چنین سال خشکی حساب کنیم تا بتوانیم بهنوعی خالی بودن سدها را پوشش دهیم.
همانطور که میدانید آبخوان تهران و کرج بهطور پیوسته بیش از ۴ دهه است که در حال افت است. آبخوان زیر شهر تهران به خصوص از دهه ۹۰ بهشدت افت کرده که در بلندمدت منجر به بروز فرونشست هم شده است. چاههای تامین آب شرب تهران بیشتر در جنوب تهران قرار گرفتهاند و مصرف وحشتناک آب از این چاهها باعث شده در مناطقی از جنوب و جنوبغرب تهران شاهد افت شدید آبهای زیرزمینی بهصورت موضعی باشیم که منجر به فرونشست شده است. مناطقی در تهران داریم که رکورددار فرونشست در کشور است.
فاضلی: فرونشست سالانه ۳۰ سانتیمتری در تهران یعنی هر سه سال یکبار یکخانه، یک بیمارستان و هر تاسیساتی که ایجاد شده، یک متر پایینتر میروند. جایی شنیدم که اتحادیه اروپا ۴ میلیمتر فرونشست در سال را بهعنوان شرایط بحرانی در نظر میگیرد.
زهرایی: واقعیت این است که آبخوان تهران هم از نظر کمیت و هم کیفیت بسیار تحتفشار است و توانی بیش از این ندارد. بارشها کم و مقطعی است و روی سطح این آبخوان را هم با آسفالت پوشاندهایم و آب راهی ندارد که بخواهد به زمین نفوذ کند. اینها هم مزید بر علت شده تا شرایط بحرانی را درباره آبخوان شهر تهران شاهد باشیم.
فاضلی: وقتی به مصرفکننده هشدار میدهیم که وضعیت بحرانی است و باید مصرفمان را کم کنیم با چند استدلال مواجه هستیم. برخی اینگونه استدلال میکنند که ۹۰ درصد آب کشور در بخش کشاورزی مصرف میشود و آب شرب و بهداشت چندان عدد بالایی نیست که به آن گیر بدهید. که پاسخ روشنی دارد اینکه در حوضه تهران بیشتر مصرف آب در همین بخش شرب و بهداشت است نه کشاورزی و اینکه میانگینهای کشوری ربطی به شرایط منطقهای ندارد و شرایط آبی تهران مخصوص تهران است و نمیتوان مثلا آب کرمان را به تهران منتقل کرد. نکته دیگر که مطرح میشود این است که چرا همه این ماجرا را گردن مصرفکننده میاندازید. پاسخ به این استدلال هم روشن است؛ در این لحظه اقدام دیگری نمیتوان انجام داد. همه آبهای اطراف را به تهران آوردهایم از لتیان تا امیرکبیر و... و دیگر آبی نیست که انتقال بدهیم. آبخوان هم خالی شده... و ما ماندیم و ۱۰ تا ۱۲ میلیون نفر جمعیت و مقدار اندکی آب. در این شرایط، بجر همکاری و مشارکت تا همگان دچار رنج و فلاکت ناشی از بیآبی دچار نشویم، چارهای باقی نمانده است. ظاهرا درحالحاضر راهکار فقط همین است. میزان مصرف به معنای واقعی چقدر باید کاهش پیدا کند تا به مهرماه و بارشهای سال آبی جدید برسیم؟
زهرایی: اینکه چقدر باید مصرف آب کاهش پیدا کند تا به آخر پاییز برسیم را حاسبه نکردهام، اما به واقع معتقدم از طریق تغییر ابزار و رفتار مصرف میتوان مصرف آب خانگی در تهران را دستکم ۱۵ درصد کاهش داد. مصرف آب خانگی در دست خود مردم است. خیلی اوقات این اتهام در رسانهها و...مطرح میشود که مردم ایران بدمصرف هستند. به نظرم من، اگرچه فضای بهبود برای میزان مصرف آب و کاهش آن وجود دارد، اما در مقایسه با بسیاری از کشورها نمیتوان مردم ایران را در مصرف آب بدمصرف دانست. سرانه مصرف آب خانگی مردم تهران بین ۱۸۰ تا ۱۹۰ لیتر برای هر نفر در شبانهروز است. متوسط شهرهای کشور که بهعنوان سرانه مطلوب شناخته میشود ۱۵۰ لیتر به ازای هر نفر در روز است. براین اساس ۳۰ تا ۴۰ لیتر روزانه اضافه مصرف آب داریم. البته میتوان آن را کاهش و بهبود داد. امسال به دلیل خشکسالی به نظرم باید ۱۳۰ لیتر را بهعنوان سرانه مطلوب مدنظر داشته باشیم.
فاضلی: از سرانه ۱۸۰ لیتر آب مصرفی مردم تهران، چقدر برای شرب و بهداشت و چقدر برای خوردوخوراک و... است؟
زهرایی: بیش از ۵۰ درصد سرانه مصرف آب در تهران در سرویسهای بهداشتی و حمام مصرف میشود؛ یعنی حدود ۹۰ لیتر. بقیه مصرف بستگی به فضای سبز خانه و.. است اما مصرف شرب و خوردوخوراک چندان عدد زیادی نیست. به نظر من عمده صرفهجویی خانوادهها در همین سرویسهای بهداشتی و حمام است. در حالی که ما در کشور مقرراتی داریم تحتعنوان مقررات مبحث ۱۶ ساختمانسازی که براساس آن خروجی هر کدام از شیرآلات مصرفی در ساختمان مشخص شده است. اما ما هیچوقت موفق نشدیم یا نخواستیم که این مقررات را اجرا کنیم. به همین دلیل شاهد هستیم که بیشتر سردوشهایی که در کشور تولید و عرضه میشود این استاندارد را پاس نمیکنند. آب خروجی از یک سردوش نباید بیش از ۸ لیتر در دقیقه باشد این در حالی است که خروجی سردوشهای مصرفی ما در دقیقه بیش از ۲۰ لیتر آب است. این آب با این حجم در لحظه میرود و استفاده چندانی هم ندارد. استفاده از ابزارهای کاهنده مصرف آب میتواند در اینجا کمککننده باشد.
شرکت آب برای مدیریت تامین آب تهران فشار آب را بسیار کم کرده و مردم هم به سمت استفاده از پمپ و مخزن آب رفتند. بر این اساس شاهد کاهش مصرف آب در برخی از مناطق تهران بودیم که نتیجه همین مدیریت فشار آب است. هرچند پمپها و مخزنها تاثیرات کاهش فشار آب را خنثی کرده است و بیشتر خانهها در تهران کاهش فشار آب را چندان لمس نمیکنند. همین پمپها هم خروجی آب شیرآلات را بسیار بالا برده که میتوانند با ابزارهای کاهنده که سر شیرآلات استفاده میشود میتوان خروجی این شیرآلات را کم کرد و میزان مصرف آب را کاهش داد که چندان هم در کیفیت زندگی تاثیر ندارد. زمان دوش گرفتن هم خیلی مهم است. ۸ دقیقه بیشتر نباید دوش حمام باز باشد. یک خانواده ۴ نفره با کاهش مصرفشان از ۲۰ دقیقه به ۸ دقیقه آب در دوش گرفتن میتوانند اندازه مصرف آب یک ماه خانواده صرفهجویی کنند.
فاضلی: به نظرم باید در این شرایط در مدیریت مصرف آب بازنگری کنیم. ما در یک اقلیم خشک هستیم. در فلات ایران واحد سنجش آب، قطره است نه میلیارد مترمکعب. باید صرفهجویی کنیم که امکانپذیر هم هست.
زهرایی: مردم تهران اگر این مساعدت را به خودشان نکنند، در سناریوی آخر زمانی خودشان اذیت خواهند شد و دو، سه هفته آینده معنای واقعی آخرین فرصت است تا با کمی کاهش مصرف بتوانیم از دو ماه مانده از تابستان عبور کنیم. بسیاری از سدهای کشور که آب شرب را تامین میکنند با کف مخزن دستوپنجه نرم میکنند. امسال پنجمین سالی است که بارش بسیار کمتر از متوسط درازمدت است و امسال رکورددار است و ۴۰ درصد کاهش بارش در متوسط کشور داریم. در اینجا میخواهم خواهش کنم از همهکسانی که مردم شنونده حرفهای آنها هستند، هنرمندها، دانشگاهیان و همه گروههای مرجع که درباره کاهش مصرف آب در تهران با مردم صحبت و اطلاعرسانی کنند.
فاضلی: این فقط یک پیام برای شهر تهران نیست. امسال سایر استانهای ما هم همه منفی هستند. الان فقط مردم میتوانند با کاهش مصرف آب تابستان را بگذرانند.
زهرایی: در نهایت اینکه اگر تمام بخش کشاورزی که به باور همه بیشترین مصرف آب را دارد هم امسال تعطیل شود، فرقی به حال تامین آب مردم تهران نخواهد داشت. دیگر حتی امکان انتقال آب هم نداریم ضمن اینکه نه کافی است، نه عادلانه ونه پایدار. راهکار پایدار در این شرایط این است که مصرف خودمان را در چارچوب آبی که در اختیار داریم، مدیریت کنیم.