سهم اندک تشکلها در سیاستگذاریهای کلان
سالیان زیادی است که نقش تشکلهای اقتصادی بهعنوان اصلی انکارناپذیر پذیرفته و قوانین مختلفی برای افزایش کارآیی و تبیین جایگاه تشکلها تدوین شده است.
در کشور ما نیز تشکلهای بزرگی مانند اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی، اتاق تعاون، شورای اصناف و... هر یک بهعنوان نماینده بخش بزرگی از فعالان اقتصادی در کنار دولت و مردم به ایفای نقش پرداختهاند. در این میان باوجود تاکیدی که در قوانین بالادستی و رویکرد مسئولان و متولیان امر بر اهمیت دادن به تشکلها در بخشهای گوناگون به چشم میخورد، متاسفانه نقش تشکلها و انجمنهای اقتصادی در تصمیمسازیهای و تصمیمگیریها اندک بوده و بسیار کمرنگ است. در این گزارش بهمناسبت ۲۲ مرداد روز ملی تشکلها و مشارکتهای اجتماعی از فعالان حوزه صنعت که بهنوعی از اعضای تشکلهای اقتصادی حوزه فعالیتشان نیز بهشمار میروند کم و کیف حضور تشکلهای اقتصادی در سیاستگذاریهای کلان را جویا شده که در ادامه میآید.
تشکلها گرفتار در بروکراسی اداری
مصطفی تنها، کارشناس و فعال حوزه صنعت درباره نقش تشکلها در کمک به تولید و ارتقای آن به گفت: باید نخست گوش شنوایی باشد تا در ادامه تشکلها و انجمنها بتوانند از ظرفیتی که دارند برای رفع مشکلاتی که با آنها روبهرو هستند، بهره ببرند. متاسفانه تاکنون ازسوی دولت در این زمینه شاهد رویکرد مناسبی نبودهایم و این موضوع گرچه در حرف و شعار مطرح میشود، اما در نهایت صدای صنعتگران، نهتنها به گوش متولیان امر در بخشهای گوناگون نمیرسد که حتی از نظرات کارشناسی انجمنها و تشکلهای اقتصادی و صنعتی هم بهرهای نمیبرند. متاسفانه بهندرت از نظرات تشکلها برای تدوین برنامههایی که در حوزه فعالیتشان است استفاده میشود.تنها با اشاره به اینکه تشکلها فقط بهدنبال رفع برخی از چالشهای روزمره صنفشان هستند، خاطرنشان کرد: تشکلها گرفتار در بروکراسی اداری بهنوعی وقت و انرژی خود را صرف بهدست آوردن حداقل امکاناتی میکنند که در اختیار آنها قرار داده میشود. تشکلها به عامل تدارکات تبدیل شدهاند و دست آنها برای حرکت موثر در راستای کمک به تولید و ارتقای آن، بسته است.
این فعال حوزه صنعت ادامه داد: دولت اهمیت چندانی به تشکلها و انجمنهای اقتصادی نمیدهد. اینکه تاکنون در برنامههای پنجساله توسعه و در آخرین آن یعنی برنامه هفتم، نظرات کارشناسی تشکلها خواسته نشده، خود شاهدی بر این مدعاست. تشکلها از دل صنعت زاده میشوند و از نزدیک با چالشها و مشکلات صنعت آشنا هستند. بهراستی کسانی که برنامههای کلان را برای صنعت مینویسند، چقدر از صنعت شناخت دارند؟ چقدر فعالیت صنعتی داشتهاند؟ با کدام مشکل صنعت آشنا هستند؟ و...
صدای تشکلها شنیده نمیشود
تنها همچنین اظهار کرد: اغلب متولیان امر در حالی که از صنعت و پیچوخمهای آن اطلاعی ندارند، در اتاقهای دربسته برای صنعت تصمیم میگیرند، برنامه مینویسند و ابلاغ میکنند و این معنایی ندارد جز اینکه برای تشکلها اهمیتی قائل نیستند. اینجا نخست باید دید آیا دولت بهعنوان سیاستگذار کلان صنعت بهمعنای واقعی خواهان حضور تشکلها در تصمیمگیریها و تصمیمسازیهای صنعتی است یا خیر. این پرسش بسیار مهمی است که دولت باید به آن پاسخ بدهد و بهطور شفاف مشخص کند در تنظیم کدامیک از برنامههایی که برای صنعت کشور داشته، نظر فعالان صنعتی را خواسته و آن را دخالت داده است. بهظاهر فقط از ارتباط با تشکلها و دخالت دادن نظرات آنها صحبت میکنند، اما در عمل اینگونه نیست.
این کارشناس حوزه صنعت ادامه داد: درحالحاضر صنعتگران ما مشکلات جدی با بخشهایی مانند سازمان حمایت، دارایی، وزارت نیرو و.... دارند که صدای آنها هم شنیده نمیشود. هدف اصلی تشکلهای صنعتی تولید است و دولت قاعدتا باید پشتیبان صنعت و بهدنبال ارتقای آن باشد. کاش دولت یکبار برای همیشه به این پرسش پاسخ بدهد که بهویژه در طول سالهایی که شعار حمایت از تولید مطرح بوده، برای صنعت و تولید کشور چه اقداماتی انجام داده است.
وی افزود: گاه اینگونه مطرح میشود که تشکلها ضعف عملکرد دارند، در حالی که واقعیت چیز دیگری است. موضوع ضعف و قوت تشکلها نیست؛ وقتی زمینه فراهم نیست نمیتوان انتظار چندانی از تشکلها و انجمنهای اقتصادی و صنعتی داشت. متاسفانه رویکرد اغلب نهادهای دولتی، بخشینگرانه است و انسجام چندانی بین بخشهایی که توسط متولیان گوناگون اداره میشود وجود ندارد؛ گویی که هیچ برنامهای نیست. در این شرایط چه انتظاری میتوان از تشکلها داشت؟
تنها درباره رویکردی که در نهایت منجر به اصلاح این روند و سبب شود نظرات کارشناسانه فعالان صنعتی شنیده شود، گفت: دولت نخست باید برای بخش صنعت برنامه کلان و استراتژی مشخصی داشته باشد. هنوز مشخص نیست در کشور بهدنبال توسعه صنعتی هستیم یا خیر. بهتر است نخست به این پرسش پاسخ دهیم. اگر بهدنبال توسعه صنعتی هستیم، دخالت دادن نظرات و رهنمودهای تشکلها معنا پیدا میکند. متاسفانه چنین ظرفیتی در کشور وجود ندارد و تشکلها دیده نمیشوند. تشکلها هموزن و هماندازه دولت نیستند و قاعدتا کار چندانی هم از دست آنها برنمیآید. تشکلهای صنعتی صرفا بهدنبال تولید هستند و تولید نقطه ثقل فعالیت آنهاست.
سند توسعه نداریم
تنها در پایان با اشاره به اینکه معضل بزرگ صنعت کشور، نداشتن استراتژی است، اظهار کرد: صنعت قبل از هر چیزی به یک سند توسعه نیاز دارد. خلأ نبود یک سند توسعه صنعت را گرفتار کرده است. هر قدر تدوین یک سند توسعه به تاخیر بیفتد، فاصله ما با کشورهای همسایه و جهان بیشتر خواهد شد. صنعت نیازمند نقشه راه است و ذات آن بهگونهای نیست که به سلیقه افراد واگذار شود. باتوجه به محدودیت امکانات باید اولویتسنجی شده و براساس اولویتها برای بخشهای گوناگون صنعتی امکانات فراهم شود تا رشد کنند. وقتی چنین سندی وجود ندارد یعنی هر اقدامی بستگی به ارتباطات و سلایق این مدیر و آن مدیر دارد که در نتیجه آن، کشور از توسعه منسجم و استفاده از منابع و ظرفیتها در راستای اولویتها، محروم خواهد شد.
تشکلها خودشان را قوی کنند
ابوالفضل روغنیگلپایگانی، کارشناس و فعال حوزه صنعت نیز درباره وضعیت تشکلها و انجمنهای فعال در کشور به گفت: تشکلها مهمترین نهادی هستند که بهدلیل اینکه اعضای آنها، افراد متخصص در یک حوزه مشخص هستند، میتوانند نقش مشورتی برای ذینفعانشان داشته باشند. براساس قانون، تمام تشکلهای سازمانیافته، زیرمجموعه اتاق بازرگانی هستند تا اتاق، دولت و مجلس از ظرفیتهای آنها استفاده کنند. تشکلهای اقتصادی به چند دسته تقسیم میشوند. یک دسته از این تشکلها وضعیت مناسبی از لحاظ کارشناسی و منافع مالی دارند و بعضا هم ممکن است موردمشورت دولت قرار بگیرند. باوجود اینکه تشکلهای اقتصادی، میتوانند نقش موثری در اقتصاد کشور داشته باشند، بکارگیری نظراتشان در تصمیمگیریها کمرنگ است. قوه قضاییه اصلا از نظرات تشکلهای اقتصادی استفاده نمیکند، اما مجلس تا حدودی از نظرات تشکلها استفاده میکند. دولت از نظرات تشکلهای اقتصادی کم استفاده میکند، اما معمولا نظرات مشورتی تشکلها را میگیرد. تشکلها میتوانند بازوهای توانمندی برای ارائه مشورت به قوای سهگانه و فضای اقتصادی و کسبوکار کشور باشند. در قوانین گوناگون بر ضرورت استفاده از نظرات متخصصان تاکید شده، اما اینکه تا چه حد نهادها و سازمانهای ذیربط از این ظرفیت و توان مشورتی استفاده کنند، مهم است. روغنیگلپایگانی در پاسخ به این پرسش که چرا از نظرات کارشناسی تشکلهای اقتصادی استفاده چندانی نمیشود، افزود: برخی تشکلها ضعیف هستند، توانایی مالی ندارند یا بهدلیل اینکه تعداد اعضای کمی دارند و منابع مالی مناسبی ندارند از ظرفیت کارشناسی هم برخوردار نیستند. متاسفانه درحالحاضر اقتصاد کوچک و ضعیف شده و دولت هم در اغلب موارد از نظرات کارشناسان استفاده نمیکند و خود تصمیم نهایی را میگیرد. در قانون بر استفاده از ظرفیت و قابلیت تشکلها تاکید شده، اما چون بین دولت و تشکلها ارتباط قوی وجود ندارد در نهایت هم تشکلهای نقش چشمگیری در تصمیمگیریها ندارند و حتی اتاق بازرگانی که مادر تشکلهاست در بسیاری از تصمیمگیریها دیده نمیشود. قانون بهبود فضای کسبوکار و قوانین بالادستی همه بر اینکه دولت و مجلس از ظرفیت تشکلها به نحو مطلوب استفاده کنند تاکید دارند، اما در عمل اینگونه نیست.
این فعال حوزه صنعت در پایان در بیان راهکاری برای اصلاح روابط دولت و تشکلها گفت: الزام قانون، همراهی، همدلی، تعامل، تعادل و ایجاد ارتباط میتواند زمینهساز استفاده مناسب از ظرفیت تشکلها باشد. البته تشکلها هم باید خودشان را قوی و از ظرفیتهای کارشناسی بهنحو مطلوب استفاده کنند تا اگر موردمشورت قرار گرفتند، دستکم بتوانند مشورتهای مناسبی ارائه کنند.
تشکلها دیده نمیشوند
مسعود رسولی، فعال حوزه صنعت نیز در تشریح نقش تشکلها در حوزه صنعت با اشاره به اینکه نظرات صنعتگران در بیشتر موارد از سوی دولت دیده نمیشود به گفت: دولت با تشکلها و انجمنهای فعال در حوزه صنعت چندان ارتباط قوی ندارد و فقط در زمان اجرای برنامهها بهنوعی خواهان استفاده از ظرفیت تشکلهای گوناگون اقتصادی است. موضوع مهم و بااهمیت در زمان تصمیمگیری برای تدوین یک برنامه یا قانون خاص درباره صنعت و تولید کشور این است که تشکلها انتظار دارند به رسمیت شناختهشده و در این زمینهها نظرات آنها را دخالت دهند. واقعیت این است که چه پیش از تدوین یک برنامه و چه بعد ازآن، این صنعتگر است که بهواسطه ارتباط غیرمستقیم واقعی که با تولید دارد، میتواند نظرات تاثیرگذار و درستی ارائه کند تا یک برنامه با خطای کمتر و براساس شاخصها و پارامترهای درستتری اجرایی شود. رسولی افزود: نبود ارتباط قوی بین تشکلها و تصمیمگیران در نهایت منجر به تدوین و اجرای قوانینی میشود که چهبسا با هدف حمایت از تولید وضع شدهاند، اما چون جوانب آنها ازسوی کسانی که خود در آن صنعت از نزدیک در جریان امور هستند، سنجیده نشده به مانعی در مسیر فعالیت تولید تبدیل شده و بر چالشهای بیشمار صنعت و تولید کشور افزوده است.
این فعال حوزه صنعت با اشاره به اینکه بهمعنای واقعی، دولت نقش بسیار کمرنگی برای تشکلها قائل است، ادامه داد: در حرف از نقش تشکلها گفته میشود، اما در عمل چنین نیست. بارها شاهد بودهایم که متولیان امر که بهطور مستقیم درباره تولید و صنعت تصمیم میگیرند، اینگونه اظهار کردهاند که بدون نظر تشکلها تصمیمات نهایی را نمیگیرند، اما در واقعیت دستکم شواهد خلاف این موضوع را نشان میدهد. رسولی درباره دلایل ضعف ارتباط بین دولت و تشکلها اظهار کرد: بهنظر میرسد در بدنه دولت اراده جدی برای استفاده از نظرات تشکلهای اقتصادی به هر دلیلی وجود ندارد. تشکلهای صنعتی میتوانند از امکانات و توان بسیار بالایی که بخش خصوصی دارد در راستای رشد و توسعه اقتصادی استفاده کنند؛ منوط بر اینکه ارتباط بین دولت و صنعت قویتر باشد که متاسفانه اینگونه نیست و دولت یکطرفه برای تولید کشور تصمیم میگیرد. هرقدر ارتباط بین تشکلها و انجمنهای اقتصادی و صنعتی با دولت بیشتر باشد دولت راحتتر میتواند اقتصاد را مدیریت و روبهجلو هدایت کند.
این فعال حوزه صنعت در بیان راهکاری که بتواند ارتباط بین تشکلهای اقتصادی و دولت را بیشتر کند، گفت: باوجود اینکه در قانون، نهادهای گوناگون ملزم به استفاده از نظرات کارشناسی صنعتگران هستند، در واقعیت تصمیمات ناگهانی و کارشناسینشده منجر به ضعف صنعت شده است. این در حالی است که ازسوی تشکلها شرایط برای برقراری ارتباط درست فراهم است و انجام مطالعاتی در این زمینه میتواند کمککننده باشد.
سخن پایانی
تشکلهای اقتصادی با داشتن درک مستقیم از شرایط موجود، نهادهای مناسبی برای تنظیم روابط کارآ و مناسب بین تصمیمگیران و فعالان بخشهای گوناگون با هدف بهبود وضعیت اقتصاد در هر مقطع زمانی هستند. حضور تشکلهای قوی و فعال بهدلیل کارکردهای بسیار مثبت آنها، از ضروریات جوامع توسعهیافتهای است که در پی ایجاد ارزشافزودههای بالا در اقتصاد خود هستند.