خسارات وارده به شرکتهای صنایع معدنی قابل تخمین نیست
صنایع ایران با چالش جدی انرژی مواجه شدهاند که تاثیرات منفی قابلتوجهی بر تولید و اقتصاد کشور گذاشتهاست. قطعیهای مکرر برق در تابستان ۱۴۰۳ منجر به کاهش چشمگیر تولید در بخشهای مختلف صنعتی شده است. در صنعت سیمان، تولید تا ۷۰ درصد کاهش یافته است؛ این کاهش تولید و افزایش قیمت، تاثیر منفی بر صنعت ساختوساز گذاشته است.
کامران وکیل، نایب رئیس اتحادیه تولیدکنندگان و صادرکنندگان محصولات معدنی ایران، با اشاره به ضررهای تحمیل شده به صنایع از بابت قطعی برق گفت: ناترازی انرژی یکشبه بهوجود نیامده است که سیاستگذار، برنامهریز و نهاد حاکمیتی ناگهان با این امر مواجه شوند و بگویند شرایط پیشآمده را پیشبینی نکرده بودند؛ با توجه به مجوزهای صادرشده، مصرف تقریبی انرژی در کشور، روند افزایش آن و... از اوایل دهه۱۳۹۰، کارشناسان هشدار داده بودند و بهطور خاص برای صنایع معدنی این دغدغه مطرح بود که استقرار صنایع معدنی در نقاط خشک و فاقد زیرساختهایی مانند گاز و آب، دردسرساز خواهد شد، اما متاسفانه هیچ دولتی به این هشدارها توجه نکرد.
او افزود: خاطرم هست در زمان آقای نعمت زاده به دیدار مسوولان رفتیم و افق تیره ۱۴۰۴ را ترسیم کردیم و این هشدار را دادیم که برای تولید ۲۰ میلیون تن فولاد نه سنگآهن آن را خواهیمداشت و نه برق، گاز و آب موردنیاز را و هیچیک از زیرساختها را نمیتوانیم تامین کنیم.
به عقیده نایب رئیس اتحادیه تولیدکنندگان و صادرکنندگان محصولات معدنی ایران، با شرایط بهوجود آمده، صنایع معدنی کشور با معضلات بسیار بزرگ تری مانند فرونشست دشتها مواجه هستند که ابدا هیچ راه حلی ندارد و یکسری چالشهای ملی است که با نگاه ملی باید آنها را بررسی کرد. نگاه بنگاهی به اقتصاد ملی بلاهای بزرگی را بر سر کشور آوردهاست. بحث کمبود منابع انرژی در چند دههاخیر بهوجود آمده و اصلاح آن نیز نیازمند زمان طولانی خواهد بود.
به گفته او، بر اساس اظهارات بنگاههای صنایع معدنی، در مجموع میزان خسارات وارده به شرکتهای صنایع معدنی، حدود ۱۲هزار میلیارد تومان است ولی به تعبیر من خسارات ایجادشده بسیار بیشتر از این مقدار است. این آمار تنها براساس مقدار محصولی که در این بازه زمانی میتوانست تولید شود، محاسبه شده است ولی اگر زیان توقف کارخانهای که در آن ۱۰۰نیرو آماده به فعالیت هستند محاسبه شود را با زیانهای نخریدن محصولات از معادن به دلیل خاموشی خط تولید و بسیاری از موارد دیگر را جمع کنیم، آسیب مالی بسیار زیاد خواهد بود. وکیل با اشاره به اهمیت مدیریت بحران بیان کرد: این بحران باید مدیریت شود و مدیریت به این معنا نیست که هر روزی که با کمبود برق مواجه شدیم، برق صنایع را چند ساعتی قطع کنیم، برای یک کارخانه فولاد که کوره و پرسنل فعال دارد قطعی برق یکی دو ساعته، بهمعنای قطعی برق دو روزه است، بنابراین بهتر بود دولت مدیریت میکرد، جسارت به خرج میداد و اعلام میکرد فلان کارخانه فولادسازی در مرداد ماه تعطیل شود، فلان کارخانه مس شهریور ماه تعطیل شود. در این حالت آن کارخانه با استفاده از زمان سیستمها را بازسازی و تغییرات موردنیاز را اعمال میکرد. با نظر مدیران بخش خصوصی، خیلی بهتر میشد وضعیت را در شرایط پیشآمده مدیریت کرد. اینکه اول هفته برنامه قطعی داده شود یا قطعیهای بدون هماهنگی به کرات اتفاق بیفتد، مدیریت بحران نیست. به تعبیر او بازار مانند دومینو است و زمانیکه کارخانهها در مرحله تولید آسیب ببینند، کسبوکارها نیز ضرر میبینند؛ چراکه زنجیره معیوب میشود و در نتیجه سودآوری شرکت و تابلو بورس آنها افت میکند. بحران انرژی در صنایع، چالشی جدی برای اقتصاد کشور است که نیازمند اقدامات فوری و برنامهریزی بلندمدت است. ضروری است دولت با همکاری بخش خصوصی، استراتژیهای موثری برای مدیریت مصرف انرژی، توسعه زیرساختهای تولید برق و بهینهسازی فرآیندهای صنعتی تدوین کند، همچنین سرمایهگذاری در انرژیهای تجدیدپذیر و فناوریهای کم مصرف میتواند راهکاری پایدار برای مقابله با این بحران باشد. بدون اقدام جدی، صنایع ایران با خطر کاهش رقابتپذیری در سطح جهانی و افت تولید داخلی مواجه خواهند شد که پیامدهای اقتصادی و اجتماعی گستردهای بههمراه خواهدداشت