آرش مجیدی متولد 7 اردیبهشت 1353 است.آرش مجیدی در فارس متولد شده است.آرش مجیدی بازیگر است. آرش مجیدی کارشناسی ادبیات نمایشی است . آرش مجیدی در استان رتبه اول تئاتر را به دست آورده بود.

آرش مجیدی و همسرش

زندگی شخصی

خانواده

آرش مجیدی بازیگر 46 ساله کشورمان در شهرستان آباده استان فارس به دنیا آمده است،او پدری کارمند و مادری معلم متولد شده است.پدر و مادر حالا هر دو بازنشسته هستند.این هنرمند فرزند اول خانواده است.

مخالفت خانواده با بازیگری

آرش مجیدی :خودم با پدرم رفیق هستم. البته همیشه در برهه ای از زمان، بین پدر و پسرها اختلافاتی پیش می آید. به طور مثال خانواده من رشته هنری را که انتخاب کرده بودم دوست نداشتند. اصولا سر این کار با خانواده ام درگیر بودم. تئاتر برای من خیلی مهم بود ولی خانواده ام دوست نداشتند. خانواده ام اهل هنر نبودند ولی هنردوست بودند. موسیقی و کتاب را دوست داشتند ولی با رشته من مخالف بودند.

پ هنر نان و آب ندارد و زندگی ام را تامین نمی کند. البته راست می گفتند. (می خندد) اما اگر باز هم به آن دوران برگردم همین مسیر را انتخاب می کنم چون هر کاری سختی های خودش را دارد ولی لذت هایی هم کنارش است. خانواده من آن دوره خیلی با این شغل مشکل داشتند. می گفتند:«دانشگاه بروی و تئاتر بخوانی؟!» اصلا برایشان قابل قبول نبود تا جایی که تصمیمم را گرفتم و خانه را ترک کردم.

در دوره ای طولانی از یکدیگر دور بودیم ولی خب در حال حاضر وضعیت خوب است. شاید الان وقتی پدرم به برخی از مکان هایی می رود که پسرش را می شناسند، تا اندازه ای این مسئله برایش حل شده است ولی این مسئله در جهان بینی من حل شده است. معتقدم اگر فرزندم می خواهد چوپان هم شود، نباید جلویش بایستم ولی از همین حالا تا زمانی که بخواهد شغلی برای خودش انتخاب کند، آنقدر تعریف درستی از شغل خودم در اختیارش می گذارم که همه زیر و بمش را بداند. مشکلات و مزایایش را هم بداند تا زمانی که می خواهد انتخاب کند، این انتخاب برایش راحت باشد. به نظرم این انتخاب درست است چون فرد با همه مشکلات و جذابیت های کار آشناست.

ازدواج

آرش مجیدی با میلیشیا مهدی نژاد سال هاست که ازدواج کرده است.

ماجرای آشنایی

من و همسرم سال 83 ازدواج کردیم و فکر می کنم یکی از بزرگ ترین شانس های من ازدواج کردنم بود. چون همسرم همه جوره با من کنار آمد و شرایط رشد در هر فعالیت و علاقه مندی را به من داد.

میلیشا مهدی نژاد لیسانس روان شناسی عمومی است. سال 76 در کانون سینماگران جوان زیرنظر خانم ها امیرسلیمانی، تیرانداز و آقای فروزش آموزش دیده است طی همتن دو ماه اول بود که اولین کار به او پیشنهاد شد.اولین سریال «توی خونه» بود که خیلی قدیمی است. سینمایی «ارتفاع پست»، «خانه وحشت» آقای آب پرور و مجموعه مجری - بازیگری خانه مهر برای شبکه سه. بعد از اون ایران نبود و بعد هم که ازدواج کرد و چون در کارهایشان فاصله افتاده بود دیگر برگشت به کار کمی برایشان مشکل بود. آرش مجیدی

فرزند

این زوج فرزندیبه نام میشا دارند.

حس پدری

آرش مجیدی معتقد است تولد فرزند در یک خانواده دنیای مرد و زن را عوض می کند و تاثیر زیادی بر جهان بینی آنها دارد، او می گوید :با بچه دار شدن اتفاق عجیبی میافتد، بچه جهان بینی انسان را عوض می کند او با خودش که می آید دنیایی را به دنیای ما اضافه می کند که مدام بزرگ تر و کامل تر می شود.این بهترین تعریفی است که می توانم از بچه داشته باشم، هیچ وقت هم نمی توان این حس تغییر جهان بینی را برای کسی توضیح داد و فقط آنهایی که بچه دار می شوند می فهمند.

انتخاب نام فرزند

می توان گفت هیچ چیز میشا به مادرش نرفته و کاملا شبیه من است. البته باز هم نمی توان نظر قطعی داد. مادر میشا می گوید:به نظر من هم همه چیز میشا به پدرش رفته است. نام میشا را هم آرش انتخاب کرد. حتی من مخالف بودم چون من آشا یا اشا دوست داشتم که به فارسی یعنی مقدس و به نام آرش هم نزدیک است ولی او میشا را انتخاب کرد و در نهایت هم پیروز شد.

بهترین اتفاق زندگی

ما بعد از 10 سال بچه دار شدیم چون معتقد بودم باید به سطحی از رفاه برسیم و امکانات ویژه در اختیار داشته باشیم و بعد بچه داشته باشیم ولی بعد از گذشت 2 سال از حضور میشا کنارمان می بینیم هیچ چیز تغییر نکرده و اتفاق خاصی نیفتاده و شرایط، همان شرایط است و خوشحالم که میشا هست. فکر می کنم بهترین اتفاق زندگی من میشاست که کل دلخوشی زندگی ام است.

متاسفانه برخی معتقدند بعد از ازدواج حتما باید بچه دار شد تا به قول خودشان پایه های زندگی شان مستحکم شود در صورتی که این کار اشتباه است. به نظرم پدر و مادر باید به جایگاهی برسند که بدانند با بچه چطور برخورد کنند و این میسر نمی شود مگر با آموزش چون این فرزند به پدر و مادری نیاز دارد که از لحاظ روانی سالم باشند. بنابراین بهتر است قبل از بچه دار شدن حتما مشاوره ای انجام دهیم. بی شک کمک زیادی هم به پدر و مادر، هم به بچه خواهد کرد.

عکاسی

دوره ‌ای بود که عکاسی صنعتی و تا حدی عکاسی طبیعت کار می‌ کردم، اما الان خیلی کمتر شده و اصلا نمی‌ توان آن را یک حرفه دانست. گاهی دلی برای خودم عکاسی می کنم.

ورزش

من ورزشی مثل فوتبال را درک نمی‌ کنم. البته می‌ دانم اشکال از من است فوتبال مثل یک زبان بین‌ المللی است که متاسفانه آن را نمی‌ فهمم. در عوض ورزش‌ های فردی مثل پاراگلایدر را دوست دارم.

شغل دوم

بازیگری واقعا برای من یک حرفه است و بشدت برایم اهمیت دارد، واقعا هیچ حرفه دیگری ندارم و هر چه نگاه می‌ کنم در تمام این سال‌ ها شغل دیگری هم نداشته‌ ام.

در ایران اگر کسی بخواهد بازیگر شود زندگی‌ اش را به باد داده، اما این حرفه من است.

اوقات فراغت

اوقات فراغت خود را در کنار خانواده و با سفر و دیدن فیلم سپری می کنم، برای تماشای فیلم به سینما می روم و فیلم های روز دنیا را در منزل تماشا می کنم.

بازیگری میشا

من و همسر به این نتیجه رسیدیم اگر دخترمان میشا بخواهد بازیگری را برای شغل آینده اش انتخاب کند باید امکانات را در اختیارش قرار دهیم.

ما باید دنیا را تا آنجا که خودمان شناختیم به او بشناسانیم و کمک کنیم که خودش به دید تازه ای از دنیای اطرافش برسد و به توانایی خودش آگاه شود.

فعالیت هنری

شروع فعالیت

با تئاتر شیراز کار خود را شروع کرد و توانست به مقام اول بازیگری استان هم برسد تا اینکه اولین بار سال 1377 در 24 سالگی با فیلم شوکران جلوی دوربین رفت

تجربه دستیاری و برنامه ریز

در سال 1381 در فیلم گاو خونی بازیگر و برنامه ریز بود سپس سپس سال 82 در فیلم آقا در گروه کارگردانی بعنوان دستیار حضور داشت

شهرت

او با سریال رستگاران سال 1387 در نقش یک پلیس چهره شد تا اینکه استعداد خوبی را در سال 1389 با سریال زیر هشت سیروس مقدم به رخ کشید

سینما

شبانه (1384)

گاوخونی (1381)

شوکران (1377)

سر به مهر (1392)

تلویزیون

من یک مستاجرم

و خداوند عشق را آفرید

آخرین گناه

زیر هشت

رستگاران

شیدایی

ارمغان تاریکی

جلال الدین

برنامه ریزی

گاوخونی (1381)

آقا (1382)