بی اشتهایی عصبی را بشناسید
علائم بی اشتهایی عصبی شامل ترس شدید از افزایش وزن، خشکی دهان و کند فکر کردن است.
بی اشتهایی عصبی یک اختلال روانشناختی در غذا خوردن است که باعث میشود افراد نسبت به سن و قدشان بیشتر از آنچه که در نظر گرفته میشود، وزن کم کنند.
دو نوع بی اشتهایی عصبی وجود دارد: نوع پرخوری و نوع محدود کننده.
بزرگترین چالش در درمان بیاشتهایی عصبی کمک به فرد در درک بیماری است؛ زیرا اکثر افراد مبتلا به بیاشتهایی اختلال خوردن را انکار میکنند.
از عوارض احتمالی بی اشتهایی عصبی میتوان به پوکی استخوان، کم آبی بدن، کاهش پتاسیم خون و پوسیدگی دندان اشاره کرد.
افراد مبتلا به این اختلال، ترس شدیدی از افزایش وزن دارند. حتی اگر کم وزن باشند، ورزش بیش از حد انجام می دهند یا از روشهای دیگر برای کاهش وزن استفاده می کنند.
علل بی اشتهایی عصبی
علل بی اشتهایی به طور کامل شناخته نشده اند؛ زیرا عوامل زیادی مانند ژنها و هورمونها و همچنین دیدگاه اجتماعی که زیبایی را به معیارهای خاصی محدود میکند، دخیل هستند.
عواملی که خطر ابتلا به بی اشتهایی را افزایش میدهند عبارتند از:
بیشتر نگران وزن و شکل بودن
تشخیص اضطراب و اختلال عصبی در دوران کودکی
داشتن تصور منفی از خود
مشکلات خوردن در دوران نوزادی یا اوایل کودکی
داشتن ایدههای اجتماعی یا فرهنگی خاص در مورد سلامت و زیبایی
تلاش بیش از حد برای فرد کاملی بودن
بی اشتهایی اغلب در دوران پیش از نوجوانی، نوجوانی یا بزرگسالی شروع میشود و در زنان شایعتر است؛ اما در مردان نیز دیده میشود.
دو نوع رایج بی اشتهایی وجود دارد:
نوع پرخوری: فرد مبتلا به این نوع اختلال غذا خوردن، اغلب رفتارهای دیگری مانند استفراغ و مصرف بیش از حد ملینها را بعد از غذا انجام میدهد که ترس از افزایش وزن را از بین میبرد و مقداری از احساس گناه ناشی از خوردن را جبران میکند.
نوع محدود کننده فرد: مبتلا به بیاشتهایی محدود کننده اغلب به عنوان فردی بسیار خود انضباط تلقی میشود که غذا و کالری را محدود میکند؛ از غذاهای چرب یا پرقند پرهیز میکند و کالری بسیار کمتری از آنچه برای حفظ وزن سالم لازم است، مصرف میکند.
علائم بی اشتهایی عصبی
یک فرد مبتلا به بی اشتهایی معمولاً موارد زیر را دارد:
او ترس شدیدی از اضافه وزن یا چاقی دارد، حتی پس از کاهش وزن
از حفظ وزن طبیعی برای سن و قد خود (کمتر از ۱۵ ٪ یا بیشتر از وزن طبیعی) خودداری میکند.
او تصویر بدنی بسیار مخدوشی دارد. تاکید زیادی بر وزن یا شکل بدن دارد و از پذیرش خطر کاهش وزن خودداری میکند.
یک فرد مبتلا به بی اشتهایی ممکن است مقدار غذایی که میخورد را به شدت محدود کند و سپس رفتارهای دیگری انجام دهد؛ مانند:
غذا را به قطعات کوچک برش میدهد یا به جای خوردن آن را در اطراف بشقاب حرکت میدهد.
همیشه ورزش و تمرین میکند، حتی زمانی که هوا بد است.
بلافاصله بعد از غذا به دستشویی میرود.
از خوردن غذا با خانواده و دوستان خودداری میکند.
استفاده از دیورتیک ها، ملینها (تنقیه، ملین) یا قرصهای لاغری برای کاهش اشتها
سایر علائم بی اشتهایی ممکن است شامل موارد زیر باشند:
وزن کمتر از حد معمول
پوست زرد و خشک
تفکر کند و حافظه ضعیف
احساس غمگینی و افسردگی
دهان خشک
آنها به سرما بسیار حساس هستند و همین امر باعث میشود لباسهای بیشتری بپوشند.
پزشک یک سری آزمایشات را برای یافتن علت کاهش وزن یا آسیبهایی که کاهش وزن وارد کرده است، تجویز میکند و بسیاری از این آزمایشها به طور مداوم برای نظارت بر فرد تکرار میشوند.
درمان بی اشتهایی عصبی
بزرگترین چالش در درمان بیاشتهایی عصبی کمک به فرد در درک بیماری است. بیشتر افراد مبتلا به بیاشتهایی اختلال خوردن خود را انکار میکنند و اغلب تنها زمانی که وضعیتشان جدی است به دنبال مشاوره از پزشک هستند. هدف درمان بازگرداندن وزن طبیعی بدن و عادات غذایی است و افزایش وزن یک تا ۳ پوند یا ۰.۵ تا ۱.۵ کیلوگرم در هفته یک هدف مطمئن است.
بی اشتهایی عصبی ترجیحاً باید در روزهای اول در بیمارستان و سپس از طریق یک برنامه روزانه درمان شود؛ اما در موارد زیر ممکن است نیاز به بستری طولانیتر در بیمارستان باشد:
فرد وزن زیادی از دست داده است (کمتر از ۷۰ درصد وزن ایده آل بدن برای سن و قد). برای سوءتغذیه شدید و تهدید کننده زندگی، ممکن است فرد نیاز به تغذیه از طریق لوله وریدی یا معده داشته باشد.
آنها حتی با درمان به کاهش وزن ادامه میدهند.
ایجاد عوارض پزشکی، مانند مشکلات قلبی یا سطوح پایین پتاسیم
به شدت افسرده است یا در فکر خودکشی است.
درمان بی اشتهایی عصبی اغلب بسیار دشوار است؛ بنابراین یک تیم بهداشتی شامل پرستار، پزشک، متخصص تغذیه و روانپزشک و همچنین خانواده بیمار در درمان مشارکت دارند.
همچنین فعالیتهای مختلفی وجود دارد که برای درمان بی اشتهایی استفاده میشود، از جمله:
افزایش فعالیت اجتماعی
کاهش مصرف نشاسته
به علاوه انواع مختلفی از گفتار درمانی برای درمان بیماران بی اشتهایی امتحان شده است که درمان شناختی رفتاری (نوعی گفتار درمانی)، گروه درمانی و خانواده درمانی همگی موفق بوده اند.
هدف از درمان تغییر افکار یا رفتار فرد برای تشویق به تغذیه سالم است. این نوع درمان برای بزرگسالان جوانی که برای مدت طولانی بی اشتهایی نداشته اند، بسیار سودمند است. اگر فرد جوان باشد، درمان ممکن است شامل تمام خانواده شود و خانواده به عنوان بخشی از راه حل تلقی میشود.
گروههای حمایتی نیز ممکن است بخشی از درمان باشند. در گروههای حمایتی، افرادی که تجربیات و مشکلات مشترکی دارند با دیگران در میان میگذارند تا احساس تنهایی نکنند.
برخی از داروها، مانند داروهای ضد افسردگی و ضد روان پریشی، ممکن است به عنوان بخشی از یک برنامه درمانی کامل به برخی افراد کمک کنند؛ اما اگرچه این داروها ممکن است به درمان افسردگی یا اضطراب کمک کنند، اما تمایل افراد به کاهش وزن را تغییر نمیدهند.
منبع: باشگاه خبرنگاران جوان