راهکارهایی که به سبزپوشی بازار نمیرسند
چندی پیش مجلس شورای اسلامی طرحی را با هدف ارتقای جایگاه بورس اوراق بهادار و افزایش نفوذ رئیس این سازمان در امر سیاستگذاری اقتصادی در دستور کار قرار داد. با این وجود باید تاکید کرد تغییر صرف جایگاه اشخاص لزوما به منزله اصلاح شرایط نیست.
برای تثبیت و تقویت جایگاه بورس، بازار سرمایه و حفاظت از سرمایه مردم باید الزاماتی رعایت شود. لازمه بازگشت رونق به اقتصاد کشور در موقعیت کنونی پول است و با تزریق پول به بورس، این بازار تقویت میشود. بازارگردانها نیز در صورت در اختیار داشتن نقدینگی میتوانند صفهای خرید را جمع و روند بازارگردانی را مدیریت کنند.
در شرایطی که نقدینگی کافی جذب بازار سرمایه نمیشود، حضور رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار در جلسات شورای پول و اعتبار یا جلسات هیات دولت، آنقدرها هم نتیجهبخش نخواهد بود.
در واقع باید اقرار کرد چالشهای حاکم بر این بازار جدی هستند و از کمبودهای حاکم بر بازار سرمایه نشأت میگیرند و باید تدبیری برای رفع آنها اندیشیده شود. این حضور در جلسات شورای پول و اعتبار یا جلسات هیات دولت، تنها میتواند به جلوگیری از تصویب مصوبات غیرکارشناسی منتهی شود.
در صورتی که رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار بهعنوان عضو شورای پول و اعتبار انتخاب شود هم، تنها یک حق رای دارد؛ در نتیجه نباید به اثرگذاری نظرات وی امید چندانی داشت.
بهعلاوه همانطور که پیشتر هم اشاره شد، این بازار نیاز به تزریق پول دارد. اما آیا رئیس سازمان بورس میتواند حتی در صورت عضویت در این شورا از بانکها بخواهد که به بازار بورس، سرمایه جدید تزریق کند؟
پاسخ این سوال مشخصا خیر است. شورای پول و اعتبار سازکار مشخصی دارد و هر کدام از اعضای این شورا یک حق رای دارند؛ در نتیجه نباید به اثرگذاری جدی این طرح حتی در صورت تصویب، دل بست.
علاوه بر این باید خاطرنشان کرد درحالحاضر تعاملی نزدیک میان رئیس بانک مرکزی و رئیس سازمان بورس برقرار
است.
رئیس کنونی بانک مرکزی سابقه فعالیت چندین ساله در سازمان بورس دارد و بر همین اساس نیز تعامل نزدیکی میان این دو نهاد شکل گرفته است.
بنا بر آنچه گفته شد شرکت کردن در جلسه هیات دولت یا شورای پول و اعتبار مشکلی را حل نمیکند، کما اینکه درحالحاضر رئیس کل بانک مرکزی در جلسات هیات دولت حضور دارد اما مگر چه میزان توان رفع مشکلات کشور را دارد؟
در واقع باید بپذیریم تمامی نهادهای کشور مشکل کمبود پول و ارز دارند اما بانک مرکزی توان تامین آن را ندارد. بهعلاوه آنکه هنوز تکلیف برجام و تحریمها مشخص نشده و نمیدانیم در ۲ ماه آینده با چه شرایطی روبهرو هستیم. سیاست خارجی کشور به کدام سمت و سو میرود.
برجام به نتیجه میرسد یا خیر؟ در واقع مجموعهای از عوامل، اقتصاد کشور را مستاصل کرده است. در چنین شرایطی باید قبول کرد خلاف وعدههای رئیسجمهوری پیش از تحویل گرفتن ریاست دولت سیزدهم، اقتصاد و معیشت مردم به مذاکرات و برجام گره خورده؛ بنابراین تا چالشهای یادشده رفع نشود، نمیتوان به بهبود شرایط بورس امید داشت.
توجه به این نکته ضروری بهنظر میرسد که شاخصهای اصلی اقتصاد کشور با چالشهای اساسی روبهرو است. ما در یک دهه گذشته با رشد منفی اقتصاد و استهلاک سرمایه روبهرو بودهایم، جمعیت افزایش و درآمد سرانه کشور به حدود یکسوم کاهش یافته است.
رفع این کمبودها به رفع تحریم و بهبود در تعاملات بینالمللی ایران با سایر کشورها وابسته است. تا زمانی که این مشکلات برطرف نشود، نمیتوان به بهبود بازار سرمایه امید داشت.